واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نشست «چالش خاطره و رمان» در «شهرستان ادب»
ثبت وقایع زندگی، ادبیات نیست
حمیدرضا شاه آبادی گفت: ثبت وقایع زندگی با استفاده از تکنیکهای داستانی، نمیتواند ادبیات باشد، و رنگ و لعاب داستانی زدن به اینگونه آثار هم تفاوتی در اصل مطلب ایجاد نمیکند.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نشست دیگری از سلسله نشستهای تخصصی ادبیات داستانی با موضوع «چالش خاطره و رمان» در محل موسسهی فرهنگی شهرستان ادب برگزار شد. در این نشست «حمیدرضا شاهآبادی» و «فیروز زنوزی جلالی»، دو تن از نویسندگان برجسته کشور به سخنرانی پرداخته و علاقمندان به ادبیات داستانی نظرات خود در مورد مباحث مطرح شده را ارائه کردند. فیروز زنوزی جلالی به عنوان اولین سخنران، عنوان بحث را مهم و مناسب خواند و گفت: «این چالش در ادبیات داستانی ما وجود دارد. ما امروز با انبوه کتابهای خاطرات مواجهیم که به شکلهای مختلف نگاشته میشود و هماورد میطلبد در جهان ادبیات داستانی؛ و بازار کتاب داستان ما تحت تاثیر این حجم از خاطرات و بازارش قرار گرفته است.» **نباید رمان و خاطره را با هم مقایسه کرد وی با بیان این نکته که تمام رمانهای مهم دنیا ریشه در خاطرات نویسندهشان دارند، گفت: «مشکل اینجاست که ما امروزه با آثاری مواجهیم که نویسندههایشان به نام خاطره تخیل میورزد، اما پاسخگوی اشکالات عدیدهی روایتهایشان نیستند با این بهانه که ما خاطرهنویس هستیم.» این نویسنده همچنین به سهل بودن نگارش خاطره در مقایسه با رمان اشاره کرد و ادامه داد: «بیشک آنچه در جنگ اتفاق افتاد، به یک معنی، غیرقابل بیان است؛ به دلیل بغرنج بودن وضعیت. کتابهای خاطرات از این منظر میتوانند به ثبت برخی از این مسائل بپردازند. اما نباید خودشان را در جایگاه رمان قرار بدهند. رمان ماجرای دیگری است که البته همین خاطرات میتوانند مواد خام خوبی برای نویسندگان داستان باشند. اما باز هم تاکید میکنم که خاطره یک چیز است و رمان چیز دیگر؛ و اینها نباید در قیاس با همدیگر قرار بگیرند، و در تبلیغات خاطرات در جای رمان بنشینند.» نویسندهی «قاعدهی بازی» در ادامه گفت: «این تصور واقعا وجود دارد که عدهای در پی جا انداختن این امر هستند که ما نیازی به قالب رمان نداریم و همین خاطرات میتوانند آثار ادبی ما باشند. در حالی که این اتفاق نمیتواند موجه باشد. ادبیات بازوی تفکر جامعه است، و حامل بخش بزرگی از اندیشههای متفکران و فرهیختگان جامعه است؛ در حالی که خاطرات به ادبیات شفاهی نزدیکند و سعی در بازتاباندن وقایع رخ نموده دارند و روی با گذشته دارند، نه آنچه که باید و میتواند باشد!» **ثبت وقایع زندگی با استفاده از تکنیکهای داستانی، نمیتواند ادبیات باشد حمیدرضا شاهآبادی، سخنران دیگر این نشست، سخنان خود را با مناسب ندانستن عنوان نشست آغاز کرد و گفت: «من چالش را برای این بحث نمیپسندم و به نظرم موضوع همسانیها و ناهمسانیهای دو قالب است، و ارائهی تجربهی انسانی به دو شیوهی مستقیم و غیرمستقیم؛ و بنا نیست ما یک نوع را بر دیگری ترجیح بدهیم.» این نویسنده و پژوهشگر، دیگر تفاوتهای این دو گونه را در تاویل پذیری و تاویلناپذیری دانست و ادامه داد: «تفاوت ادبیات و غیر ادبیات در تاویلپذیری است؛ و این تفاوت خاطره و رمان نیز هست. ثبت وقایع زندگی با استفاده از تکنیکهای داستانی، نمیتواند ادبیات باشد، و رنگ و لعاب داستانی زدن به اینگونه آثار هم تفاوتی در اصل مطلب ایجاد نمیکند. اثر هنری، ثبت آنچه که رخداده است، نیست؛ بلکه تعریف و زاویهی هنرمند از موضوع مورد نظرش است.» این نویسنده همچنین با اشاره به اینکه تبدیل داستان به رمان نیازمند فرآیندی همانند فرآیند عمل ترجمه است، اظهار داشت: «زبان این دو گونه تفاوتهای زیادی با هم دارند؛ و وقتی قرار است خاطرهای قالب داستانی و ادبی به خود بگیرد، صورت دیگری به خود میگیرد و اساسا چیز دیگری میشود.»
خالق «دیلماج» با اشاره به بازار متفاوت خاطره و رمان، ادامه داد: «از یک خاطره هیچگاه تلقی داستان نمیشود؛ و این دو نوع نمیتوانند جای همدیگر را پر کنند. خاطره کارکرد خود را دارد و داستان کارکرد و بازار خودش را. معمولا عموم خاطرهنویسان هم داستاننویس نبودهاند که ما این تلقی را داشته باشیم که خاطرهنویسی دارد جای داستاننویسی را در ذهن ایشان میگیرد. سخن اینجاست که بیشک هیچ کدام از این دو نمیتوانند الزام دیگری را از بین ببرند.» نویسندهی «وقتی مژی گم شد» آثار خاطرهنویسان را در ترویج کتابخوانی و درست شدن بازار بزرگ برای کتاب موثر شمرد، و با تاکید بر اینکه کارکرد خاطره و رمان اساسا متفاوت است، افزود: «یکی از اهداف نگارش خاطرات، تهیهی اسناد تاریخی است. عامه مردم هم از خواندن خاطرات به خاطر احساس واقعی بودن استقبال میکنند. اما مشکل جایی بروز میکند که ما برای خواندنیتر شدن خاطرات، آنها را به نحوی پرداخت کنیم و به سویی ببریم که تلقی دستکاری در واقعیت ایجاد شود. در این صورت اثر به ضد خودش تبدیل میشود؛ و انتظار پرداخت داستانی از یک اثر خاطرهنگارانه، انتظار درستی نیست.» شاهآبادی همچنین در پاسخ به سوالات حاضران در جلسه که از چرایی توجه بیش از حد برخی ارگانها به کتاب خاطره، و تبلیغ فراوان آنها، ضمن حاشیهای خواندن این امور، گفت: اینها مسائل بیرون از بحث است و طرحشان را در اینجا مناسب نمیدانم. کار ما ادبیات است و داریم دربارهی قالبها حرف میزنیم. انتهای پیام/و
93/12/06 - 16:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]