واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نشانه های عدم بلوغ اجتماعی و شخصیتی چیست؟
اگر می خواهید در این آشفته بازار ازدواج که خیلی از پیوندها به سال نرسیده از هم می پاشند، دچار مشکل نشوید، باید یاد بگیرید که شخصیت خود را برای مهم ترین پیوند زندگی تان بسازید. چکش بزنید و آنقدر زیر و زبر شوید تا به پختگی کافی برسید.
مدتی قبل رئیس سازمان بهزیستی کشور 10عامل اصلی طلاق را در ایران این طور عنوان کرد: عدم مسئولیتپذیری، طلاق عاطفی، اعتیاد، دخالت اطرافیان، کمبود مهارتهای زندگی، بیکاری، عدم تسلط به مهارتهای حل مساله، عدم حمایتهای روانی و عاطفی، پایین بودن آستانه تحمل و همچنین عدم بلوغ فکری.بنابراین همان طور که می بینید، دیگر اعتیاد و مشکلات اقتصادی نیستند که در مسایل خانوادگی بحران ایجاد می کنند. نداشتن آمادگی ازدواج و نرسیدن به مهارت های ضروری آن عاملان اصلی طلاق به حساب می آیند.اگر می خواهید در این آشفته بازار ازدواج که خیلی از پیوندها به سال نرسیده از هم می پاشند، دچار مشکل نشوید، باید یاد بگیرید که شخصیت خود را برای مهم ترین پیوند زندگی تان بسازید. چکش بزنید و آنقدر زیر و زبر شوید تا به پختگی کافی برسید.یكی از اختلالاتی كه میتواند زندگی مشترك را به شدت تحت تأثیر تخریبی خود قرار دهد، نرسیدن به بلوغ عاطفی و بلوغ اجتماعی یكی از دو طرف و یا هر دو نفری است كه با هم ازدواج میكنند و از آن جا كه این اختلال فاقد علایم بیرونی و جسمی آشكاری است كه بتوان در دیدارهای عادی و پیش از ازدواج متوجه آن شد ممكن است از دید طرف مقابل پنهان بماند و زمانی آشكار شود كه ازدواج انجام شده است.مبتلایان به عدم بلوغ شخصیت اجتماعی و عاطفی از نظر ظاهری كاملاً طبیعی هستند و هیچ تفاوتی با سایر افراد ندارند، چنین افرادی از نظر ظاهر و اندام همه ویژگیهای یك فرد بالغ را دارند اما در واقع كودكی هستند كه توانایی پذیرش تعهد و مسوولیت یك زندگی مشترك را ندارد و بیشتر از آن كه بتوانند وظایف و مسوولیتهای خود را به عنوان یك همسر بپذیرند و به آن عمل كنند، نیازمند تكیه كردن به كسی هستند كه مسوولیت زندگی آنها را به دوش گیرد.فردی که به رشد عاطفی کامل رسیده باشد در زندگی اجتماعی توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران را دارد و توانایی پذیرش مسئولیت در قبال خود و دیگران را نیز پیدا می کند و در تعامل با دیگران موفق است. خودخواه و خود محور نیست و توانایی تطبیق با شرایط و محیط پیرامونش را دارد.بلوغ عاطفی مراحل متفاوتی دارد و در بزرگسالی به کمال می رسد. در اوان کودکی رشد جسمانی کودک اهمیت دارد، اما اندک اندک رشد اخلاقی، رشد عاطفی، رشد احساسات با گذر زمان شکل می گیرد و زمینه های سرشتی کودک نمایان می شود و پس از آن محیط زندگی، شیوه تربیتی و الگوهایی که در پیرامون وی وجود دارد، بیشترین نقش را در رسیدن فرد به بلوغ عاطفی ایفا می کند.محبت کردن و دریافت محبت یکی از اولین نشانه های بلوغ عاطفی است. کسانی که به بلوغ عاطفی نرسیده اند، همواره نیازمند محبت و توجه هستند و ضعف های خود را پنهان می کنند، انتقادپذیر نیستند، حسادت می کنند، کمتر کسی را می بخشند، خلق و خوی ثابتی ندارند و کج خلقی می کنند. در مقابل کسانی که به بلوغ عاطفی رسیده اند، از محبت و عاطفه شان به عنوان یک ابزار برای مثبت بودن استفاده می کنند.عصبانیت، بی قراری، اضطراب، استرس، وابستگی شدید به خانواده، شک و تردید بی مورد، نداشتن اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران، پیش داوری ناصحیح درباره اطرافیان، نداشتن قضاوت صحیح درباره کارها و امور زندگی، ناتوانی در پذیرش مسئولیت، شتابزدگی و عجله در کارها، از دست دادن فرصت ها در زندگی، پنهان کاری، همه را رقیب خود پنداشتن، خودخواهی و خودمحوری، فرافکنی، لجبازی، بی اعتنایی نسبت به مشکلات دیگران از مهم ترین ویژگی های افرادی است که به بلوغ عاطفی نرسیده اند.بنابراین لازم است جهت شناخت دقیقتر فرد مورد نظر برای ازدواج به گفتار، رفتار و كردار او دقیقتر نگاه كنیم و نشانههایی را كه احتمال دارد نشانه عدم بلوغ اجتماعی و شخصیتی باشند مورد توجه قرار دهیم.و البته این را هم به یاد داشته باشید كه وجود یك یا چند نشانه از نشانههایی كه در ذیل به آنها اشاره میكنیم لزوماً به معنای آن نیست كه فرد مورد نظر دچار اختلال شخصیت و نداشتن بلوغ اجتماعی است بنابراین بهتر است در صورت مشاهده نشانههای تردید برانگیز از افراد متخصص و مشاوران روانشناسی كمك بگیریم و نظر آنها را بخواهیم، اما به هر حال برخی نشانههای رفتاری در افرادی كه به بلوغ اجتماعی و شخصیتی نرسیدهاند وجود دارند كه باید به آنها توجه كرد و در این جا به برخی از بارزترین آنها كه احتمالاً میتواند نشانه عدم بلوغ اجتماعی و شخصیتی فرد باشد اشاره میكنیم.
1- غیرقابل اعتماد بودن
پیوسته دیر به سر قرارهایش می رسد.
قول و قرارهایش با افراد را فراموش میکند یا زیر بار آنها نمیرود.
فراموشکاری مداوم
دائماً اطرافیان را ناامید می کند.
2- عدم مسوولیت پذیری مالی و اقتصادی
بیکاری و تنبلی
مقروض بودن به افراد مختلف
خرج کردن بیرویه پول بدون پسانداز
مدام تغییر شغل دادن
3- بیهدفی و بیانگیزگی
بی هدف زندگی می کند و نیاز دارد کسی او را تشویق کند و برای انجام کارهایش به او انگیزه بدهد.
تصمیم گیری در کارهایش را به تعویق می اندازد
برای آیندهاش برنامه ریزی ندارد
از حل مشکلات جدی زندگیاش عاجز است
منتظر شانس و معجزه است. این علایم می توانند نشانه نرسیدن فرد به مرحله بلوغ عاطفی و اجتماعی باشند، بنابراین گفتگو با یک مشاور حقیقت را روشن تر می کند.عصرایران
جمعه 1 اسفند 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]