تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831322898




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

صفحه پرمخاطب یک چوپان در اینستاگرام: از زائیدن گاو تا برداشت کیوی +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: صفحه پرمخاطب یک چوپان در اینستاگرام: از زائیدن گاو تا برداشت کیوی +عکس
صفحه یک روستایی ساکن در شمال ایران در اینستاگرام به یکی از پرطرفدارترین صفحات در این شبکه اجتماعی تبدیل شده است.
به گزارش نامه نیوز، "محمد قاسم" از اهالی روستای گز شرقی در مرز گلستان و مازندران است که صفحه اینستاگرامش به آدرس salaepolad طرفداران فراوانی پیدا کرده است. او در صفحه اش خود را اینگونه معرفی کرده است: یک دهاتی بی سواد چوپان کشاورز شمالی.



برخی از عکس نوشته های او را درباره حال و هوای زندگی در روستا بخوانید و ببینید.



عکس های اینستاگرامی یک




صدای شلیک گلوله در تمام دشت پیچید،با پارس کردن سگها و دویدنشون به طرف پایین مزرعه گندم مطمئن شدم کسی بی اجازه از نردهای چوبی عبور کرده و وارد مزرعه شده، ناخوداگاه ترمز تراکتور رو کشیدم و به طرفی که صدای سگها از اونجا میومد دویدم ،زمین که کلوخهای خاکی ریزو درشتش رو همین دیروز به کمک گاوآهن زاییده بود باعث شد تا با سر بخورم زمین و سرتا پا خاکی بشم،
زود پاشدم و تکونی به لباسهام دادم و باز شروع کردم به دویدن، حالا دیگه فقط صدای پارس سگها نبود که شنیده میشد، صدای جیغ و فریادو کمک خواستن یک ادم هم همراشون قاطی شده بود، سرعت خودم رو بیشتر کردم تا رسیدم به محل،
درست حدس زده بودم، بازم یکی از اون شکارچیها سرو کلش تو زمینهای ما پیداش شده بود،
سگها هم که خدا خیرشون بده،در حال پذیرایی از این مهمان ناخوانده بودن،
پاچه شلوار،یقه،پوتین،
و بخصوص شلوار مبارک این عزیز رو براش به شکل مد روز و جهانی جرررررر،دادن،
البته اون عزیز هم بیکار نبود و مشغول فحاشی به من و سگهای با فرهنگم بود،
خلاصه سگهام رو جم کردم و شکارچی دیگه میشه گفت ظاهرش کاملا شبیه به گداهای سر کوچمون شده بود روانه کردم،
اما در راه برگشت به طرف تراکتور چشمام خورد به این کوچولوی بیچاره که شکارچی به یادگار واسم جا گذاشته بود، یک گوشه افتاده بود و به خاطر خون زیادی که ازش رفته بود جون پرواز کردن نداشت،
خلاصه چند روزی مهمون مزرعه ما شده و شغل ما رو از کشاورز به پرستار تغییر دادش،
حالا دیگه ببینیم خدا چی میخواد،
مرگ یا زندگی
 

***


عکس های اینستاگرامی یک



دو برادر،
یکی با تحصیلات عالیه،
یکی دیگه تحصیلات تو مخش خالیه،
یکی قد بلند و خشکل و همیشه رهزن دل،
یکی دیگه همیشه سر خوش و شنگول، مث حبه انگول،
یکی استاد دانشگاه،
یکی استاد زایشگاه(گاو و گوسفند)،
یکی با کدو شلوار و لفظ قلم،
یکی هم با شلوار کردی و ممد شیش لول بند،
یکی پولدار و با یه ماشین سمند،
یکی دیگه گدا و همیشه دنبال رفیقای جفنگ،
اون یکی دنبال یاد گیری علم و دانش و فرهنگ،
این یکی تو مخش فکرای عجق وجق بود و همش دنبال بیل و کلنگ،
هیچی دیگه خلاصه کلام اینکه؛
ممدا،ممداااا مرد نکونام نمیرد هرگز،
مرده انست که لایک نکند


***


عکس های اینستاگرامی یک




دو قلو بودن
یکی مثل روز سفید
یکی مثل شب سیاه
سیاهه که پسر بود زیر فشار زایمان,دوام نیاورد و...
اما خواهرش...
باز هم جای شکرش باقیه
وگرنه بیچاره مادره دیپرس(افسرده) میشد
اونوقت مجبور بودیم ببریمش روان درمانی
اونم تو این سوز و سرمای زمستون و روستا ما که یک دکتر عمومی که هیچی,یک دامپزشک که هیچی، یک حکیم که هیچی، یک امپول زن درستو حسابی هم نداره,
ولی حالا درسته که دهات ما دوا و دکتر درستو حسابی نداره ، اماااا
ادمهای کاکول بسر و گوگوری مگوریی داره

............



عکس های اینستاگرامی یک



دقیقا نمی دونم،
هشتصدتا،
نهصدتا،
شایدم هزارتا،
پوست بزو گاو و گوسفند کندم،
تقریبا میشه گفت تو تمام مراسم‌های عروسی و عزا که تو روستا میشد منو خبر میکردن واسه این کار،
تعریف از خود نباشه تو این کار(قصابی و سلاخی)از نظر تیز و فرزی رو دست نداشتم،
راستشو بخوای سوای یک تیکه گوشت(رون یا فیله) که به قصاب(خودم)میرسید،پول خوبی هم بهم میدادن،
اماااااا،
چند وقته دیگه این کار رو گذاشتم کنار،
از اون به بعد رفیقام منو بچه سوسول صدام میزنن،
تازگی ها هم میگن #سوسن#خانم#،چشم عسلی،
واسه همین دیگه زیاد تو محل افتابی نمیشم،همش تو مزرعم

..........



عکس های اینستاگرامی یک



امروز عصر در مزرعه،
از مناره‌های مسجد روستا صدای اذان بلند شده بود،
دیگه کار بسه، وقت برگشتن به خونه بود،
با تنی خسته از جام بلند شدم تا برگردم خونه،
هوا دیگه داشت تاریک میشد،
داشتم از باغ بیرون میومدم که چشمام خورد به درخت گیلاسی که امسال اول عید گوشه باغ کاشته بودم.

علف های هرز دورش داشتن اون رو خفه میکردن،
از کنارش رد شدم،
چند قدم جلوتر وایستادم،
درخت بیچاره داشت فریاد میزد و کمک میخواست،
سرم رو برگردوندم طرفش،
بچه ای رو میدیدم که تو باتلاق داره دست و پا میزنه،
دیگه مکس نکردم و رفتم طرفش ،
پاش زانو زدم و مشغول کندن علف های هرز دورش شدم.

یکی،
دوتا،
سه تا،
این یکی خیلییییی ریشش عمیق بود،
با دو دستم گرفتمش و باتمام قدرت کشیدمش که یک مرتبطه،،،
انگشت دستم سوخت،
دستم رو که از تو علفها بیرون کشیدم دیدم یک چیز سیاه و نازک و بلندی از انگشتم آویزانه،
تاریک بود، بلند شدم و دستم رو گرفتم طرف نور ماه،
خدای من،چی داشتم میدیدم،
یک مار کوچولوی هشتاد سانتی با دندوناش انگشتمو فشار میداد،
انگشتم رو از تو دهنش در اوردم،
از رو زمین یک قلبه سنگ برداشتم بزنم تو سرش که یاد حرف پدرم افتادم،
"نیش عقرب نه از کینه ست،بلکه اقتضای طبیعتش این است"

بعد از گرفتن چند تل عکس تو چشماش نگاه کردم و ولش دادم رفت،
انگشتم سیاه و کبود شده بود،
سرم گیج گیجی میرفت و چشام سیاهی،
سریعا با کمک برادرم رفتیم دکتر و دوا درمون کردیم،
دکتر گفت "خیلی شانس اوردی،به خیر گذشت،مارهای منطقه شمال زیاد سمی نیستن،برو خدا رو شکر کن تو کویر این بلا سرت نیومد وگرنه الان، فاتحه"

بازم خدا رو شکر بچمون رو یتیم نکرد


***




عکس های اینستاگرامی یک




هم اکنون در منزل.
دقیق نمی دونم،شاید این بار صدم یا بیشتر باشه،واسه من که دیگه چیز عادییه،لگد زدن گاو به مچ دست یا لگد کردن انگشتای پا موقع دوشیدنشون،از بس تک تک انگشتام رو گاوا شکستن دیگه دردی احساس نمی کنم،اما واسه مادرم هنوز انگار بار اولمه،مثل همیشه شروع کرد به درمان دستم،با داروهای گیاهی شفابخشی که اطلاعاتش نسل به نسل از نیاکان مون بهش رسیده،با یک چراغ این موقع شب رفت تو زمینهای اطراف خانه تا گیاه مورد نظرش رو پیدا کنه و ببنده به دستم،یک دو ساعتی تو این هوای سرد زمستونی بیرون گشت تا پیداش کرد.

همینطور که واسه دستم گریه میکرد و اشک میریخت دستمو با یک پارچه بست،با دیدن دستهای مادرم از خودم خجالت کشیدم،چند برابر دستای من زمخت بود و پینه داشت.

بهشت زیر پای مادران است.
دوستت دارم مادر


گلچینی از برخی دیگر از عکس های این جوان روستایی




عکس های اینستاگرامی یک






عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک



گاومان زایید


عکس های اینستاگرامی یک





عکس های اینستاگرامی یک





عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک





عکس های اینستاگرامی یک





عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک






عکس های اینستاگرامی یک





عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک




عکس های اینستاگرامی یک





منبع: عصر ایران


۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن