محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842307925
- نگاه انحرافی می خواهد استاندار را از توجه به اقتصاد استان بازدارد
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نگاه انحرافی می خواهد استاندار را از توجه به اقتصاد استان بازدارد هفته نامه عیاران در جدید ترین شماره خود گفتگوی اختصاصی با مشاور استاندار در امور اقوام و مذاهب با عنوان "نگاه انحرافی می خواهد استاندار را از فعالیت و توجه به اقتصاد استان بازدارد" را به قلم لیلا بنی اسدی سردبیر این هفته نامه منتشر کرده است.
دراین مطلب آمده است: استاندار دو مسئله را محور کار خود قرار داده که مشکل اساسی ما در استان هست. 1- توسعه و رشد اقتصاد 2-رفع بیکاری.
با صدور حکمی از سوی “علی اوسط هاشمی” استاندار سیستان و بلوچستان، حجت الاسلام و المسلمین”غلامحسین جهان تیغ” به عنوان مشاور استاندار در امور اقوام و مذاهب منصوب شد.
وی علاوه بر تحصیلات حوزوی دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است و بیش از 30 سال تجربه مطالعه و تحقیق در حوزه اقوام و طوایف دارد.رییس سازمان تبلیغات اسلامی زابل، مدیر جماعت تبلیغی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت استان، محقق و پژوهشگر امور اهل سنت حوزه شبه قاره از فعالیت ها و کارنامه درخشان این انتخاب می باشد.
مقدمه
ما یک قرن و یک هزاره را پشت سرگذاشتیم. الان در ابتدای قرن و ابتدای هزاره هستیم. قرن گذشته یعنی قرن بیستم، بدترین و بهترین قرن بود. بدترین قرن از این جهت که دو جنگ جهانی در این زمان رخ داد و بیش از صد میلیون انسان کشته شدند و دو انقلاب بزرگ روسیه و چین محقق شد، تولد و فروپاشی دو مکتب بزرگ فاشیسم و کمونیسم.
این دوره برای مسلمانان بدترین قرن بود بخاطر این که در دوران بهترین ها مانند کشف اتم و ظهور کامپیوتر و عصر ارتباطات و این که در سابق اگر طی دو ماه با کشتی سریع السیر دنیا را دور می زدند الان با هواپیما 24 ساعته دنیا را می گردند، مسلمانان گرفتار جنگ های داخلی و با خود گردیدند. آنچه علم و پیشرفت در سابق مربوط به مسلمانان بود در قرن 20 مبتلا به چُرتی شدند و این چُرت آنها را به خواب طولانی برد و آن خواب طولانی باعث مرگ آنها گردید. اما غرب مخصوصاً اروپای شرقی اوج پیشرفت خودش را شروع نمود. با هم متحد شدند و اتحادیه اروپا را شکل دادند. در همین قرن یک اتفاق بزرگی رخ داد؛ اندکی گذشته از نیمه قرن بیستم که نقطه عطف آن در سال 1979 بود، انقلابی بنام “انقلاب اسلامی ایران” رخ داد که سرسلسله بیداری اسلامی در دنیای اسلام شد و مجدداً مسلمانان بیدار گردیدند.
<میشل فوکو> یکی از اندیشمندان غربی در این باره می گوید: <رهبری این انقلاب بر عهده شخصی بنام پیامبر بی سلاح بود> و <ماکیاول> یکی دیگر از اندیشمندان غربی می گوید: <پیامبران بی سلاح مرده اند.> اما امام خمینی(ره) نشان داد که فرماندهان و روِسای با سلاح هم مرده اند. یعنی شاه هم که ارتش داشت،مرد.
میشل فوکو می گوید: <در ایران انبار باروتی بنام اسلام شکل گرفت.> و امام خمینی با بیانی زیباتر می فرماید:<انقلاب ما انفجار نور بود.>
در بیداری اسلامی نه تنها مسلمانان بیدار شدند بلکه در تمام کشورها قومیت ها از درون بیدار شده و احساس هویّت کردند و قرن بیستم را قرن قومیت ها نام گذاری کرده اند. در این قرن تبار یا قومیت می تواند یکی از عوامل پیشرفت و توسعه هر جامعه ای باشد به شرطی که مدیریت صحیح در آن شکل بگیرد. مثلاً مالزی، کشوری با تبارهای مختلف بود، که اکثر مردم بخاطر عقب ماندگی با درختان و در جنگل ها زندگی می کردند و از میوه درختان ارتزاق می کردند. همین مالزی به حدی از توسعه رسید که کوالالامپور با نیویورک برابری می کند. قومیت ها توانستند این حد از توسعه را بوجود آورند. در برخی از کشورها مانند آمریکا و روسیه چند ملیتی و قومیت ها خطر محسوب می شوند اما در ایران قومیت خطر نیست. قومیت را در ایران باید به <چند گونگی یا چند گانگی فرهنگی> تعبیر کنیم که <اتحاد متمدنانه> را رقم زده است. ایران را باید سرزمینی با موزاییک های اجتماعی متفاوت فرض کنیم؛ موزاییک اجتماعی که پیوستگی ایجاد کرده است.
در ایران قومیت ها را می توان همانند دسته گل و یا سبدی پر از سبزی تصور کرد که هر گل مختلفی و هرنوع سبزی در عین حفظ هویت خود در کنار هم زیبا جلوه می کنند.
اما اگر قومیت ها درست مدیریت نشود و آنان را به عنوان اقلیت زبانی، قومی و فرهنگی فرض کرده و آنان احساس تبعیض کنند، این برای هر کشوری خطرناک است. کلمه اقلیت ها کلمه خطرناکی است که بر اثر تکرار این کلمه ممکن است به جایی برسیم که اقلیت به ضد خودش تبدیل شده و علیه اکثریت شود و این طغیان <همهمه بی حاصل>، <سست شدن همبستگی> و <تشخیص نادرست> را در پی دارد و نباید خود را مبتلای به <آزمون گلایه ها> کنیم.
اگر اقلیت به اکثریت اعتماد نداشته باشد؛ اقلیت زیر زمینی و در خفا مبتلای به نفرت نسبت به اکثریت می گردد. آن موقع این باعث فروپاشی و از هم گسیختگی شده و پیوندهای اجتماعی سست می گردد. باید از چند گانگی فرهنگی استفاده درست ببریم. کنفوسیوس در داستانی می گوید: شاگردی از استادش پرسید عناصر دولت کدام اند؟ پاسخ داد: اقتصاد،ارتش و اعتماد. پرسید: کدام شرط و عنصر را می توان حذف کرد؟ گفت: ارتش را. پرسید: کدام شرط اصل است؟ جواب داد: اعتماد. دولت ها باید نیاز به اعتماد را احساس کرده و در بین شهروندان ترویج دهند.
- چرا صرفاً تأکید روی قومیت دارید؛ ما چندگانگی مذهبی هم داریم؟
ما قومیت را در قالب سیاست و قدرت بحث می کنیم که از آن به “ایرانیت” یاد می کنیم و قومیت های مختلف یعنی مترادف با ایرانیت.
به مذهب در قالب دین و ایدئولوژی می پردازیم. مذاهب مختلفی که در کشور ما زندگی می کنند زیر مجموعه اسلام قرار می گیرند .هم حضرت امام (ره) و هم مقام معظم رهبری (مدّظله العالی) تأکیدشان روی کلمه اسلام است. حتی اگر کلمه شیعه و سنی را بیان می کنند، نگاه وحدت دارند. در سنوات اخیر مقام معظم رهبری بسیار روی این بحث حساس اند که هر کسی بحث شیعه و سنی را با تفرقه اندازی عنوان کند و یا به یکدیگر اهانت کنند، در دامن دشمن است و با دشمنان مزدور همراهی دارد.
در کشور ما به دلیل چند گانگی فرهنگی و مذهبی، و بخاطر این که کارها سهل تر صورت گرفته و فهم زبان و قومیت ها و مذاهب راحت تر صورت گیرد، توسط مقام معظم رهبری(مدّظله العالی) نهادهایی شکل گرفته که ارتباط آسان و ساده با هم دینان مان برقرار کنیم و موضوع را تخصصی نمودند. از این نهادهای متکثر و مختلف تحت عنوان <اهل سنت> مخصوصاً در قسمت مذهب این گونه استنباط می شود که آنچه اندیشمندان غربی تا کنون نوشته و بیان کرده اند، همه را ما در عمل نشان داده ایم.
اندیشمندان غربی گفته اند: گفتگوی تمدنها، ملاقات تمدن ها، آشتی تمدن ها و این اواخر نیز گفتندجنگ تمدن ها.
آن چه که در دایره مذهب توسط دفتر مقام معظم رهبری در ایران شکل می گیرد چه در استان های گلستان، هرمزگان،کردستان،خراسان و چه در سیستان و بلوچستان؛ همه حاکی از گفت و گو، ملاقات،صلح و آشتی است که اینها منجر به تفاهم می شود و نه تقابل. ما می خواهیم تقابلی که غربی ها در گفتمان جنگ تمدن ها مطرح کردند با این اهرم ها و ابزارهایی که در کشور شکل گرفته، کمرنگ کرده و تبدیل به صلح و گفتگو نمائیم.
- انتصاب شما به عنوان مشاور استاندار در امور اقوام و مذاهب چگونه رقم خورد؟
بنده افتخار مشاور استاندار را دارم که در عمل به اقوام، فرق و مذهب خواهم پرداخت.در دولتهای گذشته تلاش داشتم تا در بحث اقوام و مذاهب آن چیزی که مطابق با واقع هست دیده شود نه آن چیزی که شخص می فهمد. ما باید فهم واقعی از این دو حوزه را به مسئولان منتقل کرده واین فهم واقعی در سایه شناخت دقیق و واقعی از این منطقه شکل می گیرد.
آن فهم درست این هست که باید جمهوری اسلامی ایران در مناطق مرزی و در مناطقی که قومیت های متکثر و مختلفی وجود دارند، نیرو تربیت کند. <امروز سرزمین و قوم نمی تواند آرامش و امنیت را برقرارکند بلکه امروز انسان تربیت شده جمهوری اسلامی ایران می تواند آرامش را برقرار کند.> نگاه ما نباید به سرزمین و قوم باشد. نگاه ما باید همانگونه که استاندار محترم فرمودند: به انسان باشد، انسانی که جمهوری اسلامی ایران با اسلامیت و ایرانیت تربیت کرده است. این انسان می تواند آرامش را برقرار کند.
مادر هر دولتی که سرکار میآمد بُخل و حسادتی از دادن اطلاعات و معلوماتی که بدست آورده ایم، نداشتیم. بلکه تلاش داشتیم این آورده ها و یا داده های خویش را در اختیار مسئولان قرار دهیم تا به راه صحیح و درست بروند. لذا نگاهم به دولتهای مختلف هیچ موقع نگاه حزب، جریان و جناح نبوده، بلکه نگاهی تعاملی و تفاهمی بوده است.
از زمان استانداری آقای “سید محمود حسینی” تا زمان حاضر، با استانداران در قالب های مختلف اعم از مقالات، کتاب و یا ملاقات حضوری در حوزه اقوام و مذاهب ارتباط صمیمانه داشتیم.
دولت جدید که آمد، شعار “تدبیر و امید” را مطرح نمود و تعبیری که از علم سیاست شده، مترادف با تدبیر است. یعنی پیدا کردن راهکار برای چالش ها و بن بست ها. امید آن چیزی هست که باید مردم را دور هم جمع کند و چشم انداز آینده را روشن و تبیین نماید. به معنای علمی "امید" عبارتست از: (هماهنگی شناختی) و "همدلی" در ارتباط با دیگران. امید عنصری اساسی در حمایت از کُنش هدف جویانه است. در این دولت هم از همان ابتدا تلاش کردیم.
بحث قومیت ها و مذاهب در این منطقه برای ما یک فرصت طلایی هستند بویژه برای ارتباط با خارج از کشور و برای اتّحاد در داخل کشور. برای این که از این فرصت درست استفاده کنیم باید به شناخت و فهم درست برسیم. شناخت نادرست به مدیریت های ما آسیب رسانده است. شناخت درست با مطالعه و ارتباط بدست میآید که در این حوزه ضعیف هستیم. نهادهای فرهنگی ما در این حوزه ضعیف هستند و نهادهای سیاسی نیز ضعیف تر.
استاندار در همان روزهای نخست ورود به استان علاقه مند بودند که نگاه تدبیر و امید به طور یکسان در استان حاکم باشد که الحمدللّه این گونه هم هست. ایشان علاقه مند بودند و توصیه داشتند که ما می خواهیم (تمام اقوام و مذاهب و فرق استان در زیر چتر ایران و اسلام به فعالیت خود ادامه دهند.)
ضمن این که نهادهای نظارتی و کنترلی برای هر جریانی و برای هر انسانی در همه جا وجود دارند. ایشان حدود پنج ماه قبل که خدمتشان رسیدم و اراده مهاجرت به قم و تهران را داشتم اما علاقه مند به حوزه مطالعات و تجربیاتم در منطقه بودم، دستور دادند تا با وی همکاری نمایم که در این رابطه از هجرت منصرف و کماکان تن به بقا بر سکونت سابق دادم. دستور دادند که بنده در این حوزه ورود پیدا کرده و همکاری داشته باشیم.
ضمن این که طرحی را از حدود 2 سال قبل با تیم دولت جدید و قبل از ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری، در این قالب که ما ایرانیان زیادی در خارج از کشور داریم که در صحنه های سیاسی کمتر حضور پیدا می کنند، مطرح کردم و باید تدبیری اندیشیده شود تا ایرانیان ما در خارج از کشور بیشتر حضور پیدا کنند و راه آن از سیستان و بلوچستان می گذرد نه از تهران. آن سرکنسولی که از تهران انتخاب می شود برای مناطقی که اهل سنت ایران در آن مناطق مثل پاکستان(کویته و کراچی)، امارات متحده عربی و... حضور دارند، توفیق چندانی نخواهد داشت. اگر با این نگاه که اشتراکات مذهبی، قومیتی و فرهنگی با شهروندان این استان و در مدیریت ها به گونه ای با اینجا مشورت کنند، به راه صحیح می رسیم و در صحنه های سیاسی نظام هم می توانیم از قومیت هایی که در آن کشورها حضور دارند بیشتر استفاده کنیم. این دغدغه بنده بوده و مکرراً هم مطرح کردیم تا این که دولت جدید مستقر شد. آقای هاشمی در جلسه ای به من فرمودند: <اراده شما را عملی خواهیم کرد.> بعد از آن مجدداً ایشان دستوری دادند که در این قضایا بویژه در مسائل تحقیقاتی همکاری کنیم و یکسری کارهایی انجام بدهیم تا ذهن مسئولان تصمیم گیرنده و تصمیم ساز در مرکز به واقعیت هایی که در این منطقه می گذرد، نزدیک شود.
اراده آقای "هاشمی" بر این صورت گرفت که ما با گزارشات صحیح و با مشورتهای مختلف و ملاقات و مراوده بتوانیم ذهنیت مسئولان رده بالای کشور را قدری نسبت به این منطقه تغییر دهیم که با تغییر ذهنیت ها، تغییر در رفتار هم صورت می گیرد. لذا قرار شد در همین بحث اقوام، مذاهب و فرق همکاری کنیم.
- از برنامه خودتان برای این حوزه بگویید؟
اولین برنامه ما، تشکیل دو کار گروه اقوام و کارگروه مذاهب با حضور سران اقوام و سران مذاهب است. با سران مذاهب مشورت خواهیم کرد. شاید این عزیزان دراجرا فرصت حضور نداشته باشند. اعضای کارگروه اقوام نیز از بین نخبگان و والا تباران انتخاب خواهند شد.
هدف ما این هست که بتوانیم این کارگروه ها را به <اتاق فکر استان> تبدیل کنیم نه اتاق فکر استانداری.تا همه نهادها، ادارات و سازمان ها نگاه شان به این اتاق فکر باشد و این اتاق هم با نهادها مشورت،مراوده و ارتباط داشته باشد و دیدگاه های آنان را اخذ نماید.
- در کارگروه مذهب چه مباحثی را دنبال می کنید و همین طور کارگروه اقوام؟
امروزه گفتگوی بین فرهنگ ها و مذهب ها یکی از اساسی ترین وظیفه زمانه ماست با تکیه بر سه محور"گفت و گو"، "ملاقات" و "آشتی"مباحث را درکارگروه مذهبی پیش می بریم. ضمن این که ما نهادهای مختلفی مثل دانشگاه مذاهب اسلامی، مجمع تقریب بین المذهب و سایر نهادها را داریم که می توانیم هم گیرنده فکر و اندیشه از این نهادها باشیم و هم دهنده به آنها.
درکارگروه اقوام نگاه ما به سمت دانش محوری و علم ضمن احترام به سران اقوام هست و بنا داریم در آینده به سمت علم و دانش حرکت کرده و به مرور زمان نخبگان علمی اقوام در کنار سران سنتی زنجیره به هم پیوسته ای را شکل دهند.
- یعنی نخبگان علمی جایگزین سران طوایف بشوند؟
خیر. بلکه به هم کمک کنند. که اگر اراده کنیم قطعاً این کار شدنی است و بنا داریم با تحقیقات علمی و استراتژیک این امر را به نمایش و عمل برسانیم.
- چرا در دولت های قبل از این فرصت به گفته شما طلایی استقبالی نشده؟
از زمان استانداری (سیدمحمودحسینی) کارهایی انجام شده بود. بعد از پایان دولت خاتمی؛ بنده شش سال مشغول تحصیل در تهران بودم و فرصتی پیش نیامد. الان هم که وارد این کار شدم، اراده یک شخص نبوده، بلکه جریانی از بزرگان شیعه و سنی استان به این فکر افتادند که چنین جایگاهی، آن هم در استانداری که مقام عالی اجرایی استان است، شکل گیرد که هم نماینده محترم ولی فقیه و هم علمای اهل سنت موافق این موضوع هستند و در مقاطع مختلف نهادهای متولی از این فرصت بهره جسته اند.
- بنظر شما در دراز مدت با این اتفاق میمون، تنش های مذهبی و سیاسی شیعه و سنی در این استان مرزی را کمرنگ می کند؟
شما الان در ایّام اللّه دهه فجر دارید بطور ملموس می بینید که در جشن ها، صدا و سیما ورود خوبی داشته است. از مهرستان، اسپکه تا زهک و هامون جشن های کاروان انقلاب را نمایش می دهد و می بینید که در ردیف اول مراسم ها، روحانیون شیعه و سنی در کنار هم نشستند و مردم هم ایده و احساسات خودشان را نسبت به انقلاب ابراز می کنند. آینده خیلی روشن و چشم انداز امید را می بینیم. خطرات زیاد هست و مخصوص ما هم نیست که ما کم ترین خطرات را نسبت به سایر کشورها داریم. بخاطر این که ما 36 سال دوستی و تفاهم با هم را تمرین می کنیم و در این تمرین ممکن است گاهی به صورت هم چنگ هم زده باشیم اما بعد به نتیجه رسیدیم که اشتباه کردیم. این امیدواری خیلی زیاد است که آینده بسیار روشنی تحت عنوان ایران و اسلام را برای ما رقم خواهد زد. الفاظی مثل زابلی،بلوچ،سیستانی و بلوچستانی باید آهسته آهسته کمرنگ شود و نگاه ایرانی و اسلام جایگزین آن ها شود و این امر با برگزاری جلسات و نشست ها و کارگروههایی که بعداً صورت خواهد گرفت و از نصایح و ایده های شخصیت های بزرگ کشور که در زمینه قومیت و مذهب تخصص دارند دعوت می کنیم تا در جلسات مختلف حضور پیدا کنند و دیدگاه های علمی و تجربیات خویش را بیان نمایند.
بنظرم اگر فضا را به سمت علم جلو ببریم، علم توا‡م با آگاهی و متناسب با فرهنگ منطقه، تضادهایی که اشاره کردید از بین می رود. ضمن این که در روزهای آینده تا اسفند ماه سال بعد بحث انتخابات را در پیش رو داریم و طبیعی است که این اختلافات بروز خواهد کرد ولی در چارچوب تشکیلات نظام خواهد بود که اگر کسی به آن حد از تربیت و اخلاق نرسیده باشد که بخواهد از طریق تریبون های مختلف با اهانت و بداخلاقی جلو برود، باید در خودش تجدید نظر کند والاّ مجموعه نیروهایی که ما امروز داریم به عنوان نمایندگان نظام اسلامی به حدی از اخلاق و تربیت رسیده اند که این مسائل را مراعات می کنند و طبیعی است که یکسری تنش ها ممکن است صورت گیرد که با تدبیر بزرگان قابل حل خواهد بود.
ظآیا برای مجموعه شما در چارت آقای یونسی دستیار ارشد رئیس جمهور در امور اقوام و مذاهب جایگاهی تعریف شده؟
تاکنون این توفیق را نداشتم. این کاری که به بنده سپرده شده، اراده، توصیه وتجربه شخص آقای “علی اوسط هاشمی” بوده و در آینده چون زیر مجموعه وزارت کشور هستیم، ارتباط برقرار خواهد شد. امّا در روزهای نخست این دولت، چندین جلسه با جناب حجت الاسلام و المسلمین یونسی داشتم و یک جلسه هم ایشان دعوت کردند تا <تحت عنوان مطالبات اهل سنت بلوچستان> که جمعی از نمایندگان ادوار اهل سنت حضور داشتند دیدگاه هایم را بیان نمایم. در آن نشست دیدگاه های خودم را درباره وضعیت بلوچستان، هویّت بلوچ، تفاوت بین بلوچ و بلوچستان تشریح کردم و گفتم که اهل سنت بلوچستان هیچ مطالبه ای از جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلکه این نظام جمهوری اسلامی ایران است که از فرزند خویش مطالبه داشته باشد. یا شما پدری را مراعات نکردید که امروز این موضوع را مطرح می کنید و اصل موضوع اشتباه است.
مطالبات اهل سنت بلوچ یعنی چی؟ یعنی تا حالا هیچ نگاهی نبوده.! تبعیض بوده! اگر هم تبعیض بوده ممکن است این موضوع به بعضی مدیران نرسیده و یا این که توجهی نشده است.
- اما بنظرم دیدگاه شما مورد چالش باشد؟
خب، اگر نظر آنها برایشان محترم است، می توانند توضیح بدهند که این مطالبات چی هست؟ کجا مطالبه ای بوده که زمین مانده؟ اگر مطالبه ای بوده که در استان حل نشده، قطعاً مسئولان ارشد در مرکز می توانستند حل کنند. حالا یا به بالا دسترسی نداشتند و یا در لابه لای مسائل سیاسی این مطالبه گم شده است. مطالبه هر موقع رنگ و بوی سیاسی پیدا کند، مطالبه نیست، بلکه مچ گیری و رقیب را زمین زدن و یا با هم درگیر کردن است.
- برخی معتقدند تاکید بر موضوع اقوام و مذاهب از سوی دولت، تنها به یک هدف یعنی انتصاب در مسئولیت ها دست یافته است.آیا شما این دیدگاه را می پذیرید؟
من نسبت به استاندار که مسئول انتصابات هست دو شناخت دارم. یک شناخت در این یکسال با ارتباطات حداقلی که با ایشان داشتم با توجه به مشغله هایی که ایشان دارند، حاصل شده. و شناخت دیگر قبل از ورود ایشان به استان توسط مجموعه ای از دوستان بنده در تهران که اتفاقاً دوستان ایشان هم هستند که برای آنها احترام زیادی قائل هستم.
بنظرم ایشان استانداری متفکر، اندیشمند، خوش ذوق و متدین است و با نگاه توسعه همه جانبه با محوریت کلان اسلام و ایران ورود پیدا کرده است. ایشان جمله ای در یکی از جلسات گفت که <من می خواهم مدتی که در این استان هستم در سیستان و بلوچستان نهال بکارم و نگاهم به جوانان است و به آنان موقعیت و فرصت می دهم تا در مناصب قرار بگیرند که بعد از ما بتوانند استان را اداره کنند.> در مدیریت ها نگاه کلان استاندار این هست. ولی این که آیا به نگاه کلان خویش رسیده یا نه باید از خود ایشان پرسید. ضمن این که شاید ایشان موانع زیادی در انتصاباتی که خودش می خواسته،داشته باشد و شاید نیاز به زمان بیشتری برای شناخت پیچیدگی های مدیریتی در استان داشته باشد.
اما یک جریان انحرافی از روز اوّل علیه استاندار راه افتاد و آن جریان ربطی به ایشان نداشت. وقتی دولتی جدید پیروز و مستقر می گردد، اهل سنت به دلیل این که نگاه حزبی بیشتر از فارس ها دارند، در دولت های قبلی شکل نگرفته یک حالت سرگردانی و تحیّر دارند و هر دولتی که پیروز می شود با هزینه های هنگفت، خودشان را به آن دولت می رسانند که حرف ما را بشنوید، ما هم صاحب تریبون هستیم و حرف برای گفتن داریم ولی تا حالا گوشی برای شنیدن کمتر بوده است. با شخصیت های بزرگی ملاقات می کنند و قبل از این که استاندار منصوب شود، اینها به دولت مرکزی وصل شدند و حتی بعضی از مسئولیت ها قبل از آمدن استاندار واگذار شده بود. برخی از سمت ها هم قول داده شده بود. آقای هاشمی که آمدند اگر آماری بخواهیم صحبت کنیم چیزی اضافه نکردند.
دراولین انتصابات که معاونین استاندار و فرمانداران بودند چیزی فراتر از استانداران قبلی صورت نگرفته و فرمانداری ها با افزایش شهرستان ها و تغییر تقسیمات کشوری افزایش پیدا کردند و این را می خواهند به گردن استاندار بیندازند که به یک قوم بیشتر از دیگری امتیاز داده است! مثلاً در بلوچستان چهار شهرستان اضافه شد، و در سیستان هم اضافه شد. این افزایش شهرستان ها، افزایش تعداد فرماندار را به دنبال دارد.
در حالی که برخی از روشنفکران بلوچ از آقای هاشمی گلایه دارند که ایشان برای ما کاری نکرده، فقط برخی فرمانداران را جابجا کردند. مثلا فرماندار سراوان سنی بوده، ایشان را در سمت فرمانداری خاش منصوب کرده و فرماندار شیعه به جایش گذاشت. فرماندار سابق کنارک بلوچ شیعه بوده و یک شیعه فارس را گذاشت. خیلی تغییری برای ما حاصل نشده. و الان آنها نسبت به انتصابات نگران و طلبکار هستند. در پست های ادارات کل هم که خیلی از مدیران سابق سرجای خودشان قرار دارند. ضمن این که اینجانب نه طلبکاری اهل سنت را کار درستی می دانم و نه نگاه انحرافی که علیه استاندار دامن زده می شود و بیشتر به سیستانی ها منتسب هست و شاید هم صحت داشته باشد یا نه.!
نگاه انحرافی می گوید استاندار در دامن اهل سنت است اما می گویم ایشان در دامن اسلام است. در ضمن این که شیعه ای متدین و متقی است، نگاه انسانی و بشر دوستانه نسبت به جمع دارد.
نگاه انحرافی می خواهد ایشان را از فعالیت و توجه به امور اقتصادی استان باز دارد وسرگرم به حواشی نماید. در حالی که خیالی باطل است.
ایشان دو مسئله را محور کار خود قرار داده که مشکل اساسی ما در استان هست. 1- توسعه و رشد اقتصاد
2-رفع بیکاری. بنظرم تمام تلاش ایشان حل این دو موضوع مهم هست. البته شخصاً معتقدم که ایشان به دلیل تمرکز بر دو حوزه فوق برای دو حوزه فرهنگ و سیاست، کم گذاشتند. برخی از نگاه ها و برخوردها که نسبت به نماینده دولت در استان می شود در چارچوب دیدگاه ها و نگاه های مقام معظم رهبری(مدظلّه العالی) نیست و خلاف اصول ولایتمداری است و بیشتر به اختلافات دامن می زنند.
8006
25/11/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها