محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832167287
کارفرما شدن دولت يکي از مشکلات اقتصاد مقاومتي است
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۸ بهمن ۱۳۹۳ (۱۱:۷ق.ظ)
دبير انديشکده جهاد اقتصادي عنوان کرد: کارفرما شدن دولت يکي از مشکلات اقتصاد مقاومتي است دبير انديشکده جهاد اقتصادي گفت: دولت به جاي اينکه به سياستگذاري، هدايت گري و پرورش ظرفيتها بپردازد و موجب ارتقاي سطح بخش خصوصي شود تا نهايتاً مردم را توانمند کند به يک کارفرماي بزرگ تبديل شده و بازيگراصلي در فرايند اقتصادي محسوب ميشود.
به گزارش خبرگزاري موج، روح الله ايزدخواه، دبير انديشکده جهاد اقتصادي با اشاره به مشکلات اقتصادي ايران خاطر نشان کرد: از جمله اين بيماري‌ها مي‌توان به بحث سلطه نظام دلالي و سوداگري در اقتصاد کشور اشاره کرد که در حال حاضر مشکلي ريشهاي محسوب ميشود و به اين شکل نيست که بگوييم فقط عدهاي دلال و سوداگر موجب اين مشکل شده اند.
وي افزود: مشکل اقتصاد ما از اين حرف‌ها گذشته و به يک بيماري ساختاري در کشور تبديل شده است. ساز و کار‌ها و قوانين به سمت ترويج و گسترش دلالي رفته است.
*توليد گران در محوريت قرار ندارند
ايزدخواه با بيان اينکه اکنون توليد گران در محوريت قرار ندارند و دلالان و سوداگران محور اقتصاد شده اند و دولت‌ها هم معمولاً به اين امر توجهي ندارند، عنوان کرد: در اين بين رسانه‌ها مي‌توانند اين مشکلات را بررسي و معرفي کنند و مصاديق اين موضوعات را در بخشهاي مختلف از جمله کشاورزي، صنعت، عمران و خدمات شهرسازي به مردم نشان دهند.
وي افزود: واردات گرايي يکي از مصاديق ساده اين قضيه است که اغلب نظامات اقتصادي کشورمان به سمت واردات طراحي شده تا به سمت توليد، يعني واردات خيلي راحت است اما خريد از داخل پيچيده و سپردن پروژههاي داخلي به شرکتهاي خارجي خيلي راحت است.
وي ادامه داد: اگر بخواهيم همين پروژه‌ها را به شرکتهاي داخلي بسپاريم نياز به مناقصه و خيلي مسائل ديگر است که موجب طولاني شدن پروسه واگذاري ميشود. اين موضوع يکي از مصاديق مشکلات اقتصاد کشور است که در واقع موجب حکمفرمايي سوداگرايي و دلالي در اقتصاد ايران شده است.
*کارفرما شدن دولت يکي از مشکلات اقتصاد است
دبير انديشکده جهاد اقتصادي با اشاره به اينکه تبديل شدن دولت به کارفرماي بزرگ، يکي ديگر از مشکلات اقتصاد کشور است، تصريح کرد: دولت به جاي اينکه به سياستگذاري، هدايت‌گري و پرورش ظرفيتها بپردازد و موجب ارتقاي سطح بخش خصوصي شود تا نهايتاً مردم را توانمند کند به يک کارفرماي بزرگ تبديل شده و بازيگراصلي در فرايند اقتصادي محسوب ميشود.
وي افزود: دولت و سازمانهاي شبه دولتي چنين شرايطي دارند و اجراي اصل ۴۴ هم نتوانست تفاوت چنداني در وضعيت اقتصاد کشور ايجاد کند تا مشخص شود که اين مسئله يک مشکل جدي و ساختاري است که بايد هدف گيري شود و رسانه‌ها بايد به سمت اين مشکلات و بيماريهاي اقتصاد حمله کنند و حتي در زماني که دولت‌ها در قبال اين مسائل سکوت مي‌کنند، رسانه‌ها بايد بيدار باشند و مشکلات اقتصاد را مورد توجه بيشتري قرار دهند.
اين کارشناس حوزه اقتصاد در ادامه تأکيد کرد: همين نمايشگاه پوشاک ترکيه که برگزار شد، بايد مورد هجمه و حمله رسانه‌ها قرار گيرد. در سالي که سال اقتصاد مقاومتي و توليد ملي است چه معني دارد که دولت براي تجار خارجي نمايشگاه برگزار کند، اصلاً چرا بايد نمايشگاههاي صنعتي و تجاري را دولت‌ها برگزار کنند در حالي که اين مسئله به آن‌ها ربطي ندارد.
ايزدخواه در خصوص نقش استانداردسازي محصولات و خدمات دانش بنيان در تحقق اقتصاد مقاومتي اظهار داشت: سياستهايي مثل استانداردسازي بايد در جهت آرمانهاي اقتصادي باشد؛ در اقتصاد مقاومتي چند آرمان داريم که اجزا و ارکان اقتصاد مقاومتي را تشکيل مي‌دهند که يکي از آن‌ها اقتصاد دانش بنيان و دانش محور شدن فعاليتهاي اقتصادي است که استانداردسازي در اين قضيه يک سياست مهم محسوب ميشود و مي‌تواند به ارتقاي سطح فناوري در محصولات کمک کند.
وي افزود: يک آرمان و رکن ديگر در اقتصاد مقاومتي بحث توليد ملي است که باز در اين قضيه استانداردسازي محصولات بايد در جهت خدمت به توليد ملي باشد نه توليد خارجي؛ نبايد استانداردهايي را دنبال کنيم که بعد براي رعايت آن استاندارد‌ها مجبور شويم کالاي خارجي وارد کنيم، يعني استاندارد‌ها نبايد در جهت حمايت از صنعت خارجي باشد بلکه بايد از صنعت و توليد داخلي حمايت کند.
وي ادامه داد: اکنون استاندارد در همه کشورهاي صنعتي يک سياست جدي براي حمايت از توليد داخلي است، اين کشور‌ها استاندارد‌ها را به نحوي تعيين مي‌کنند که ضمن رعايت مسائل محيطي و امنيتي از توليد ملي هم حمايت شود، اما در کشورمان استاندارد‌ها را به شکلي تعيين مي‌کنيم که مجبور مي‌شويم براي رعايت استاندارد‌ها کالاي ايراني نخريم و در عوض به سراغ کالاي خارجي رويم که اين کار نهايتا به توليد و صنعت داخلي لطمه وارد مي‌کند.
**توليد داخلي بايد به عنوان اصل مورد توجه قرار گيرد
اين کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه در واکنش به اين موضوع که آيا مي‌توانيم توليدات داخلي را به استانداردهاي جهاني برسانيم تا به اين شکل هم استاندارد‌ها را رعايت کنيم و هم از توليدات داخلي حمايت کرده باشيم، گفت: استاندارد را چه کسي تعيين مي‌کند؛ استاندارد که وحي منزل نيست.
وي اضافه کرد: به طور مثال شرکتي در آمريکا که به قدرت جهاني تبديل شده است استانداردي را که خودش به آن رسيده را به وسيله حمايت سازمانهاي جهاني به عنوان استاندارد جهاني معرفي مي‌کند تا به اين شکل هم توانمندي خودش را به عنوان استاندارد جهاني تعيين کند و هم رقباي ديگر را از صحنه خارج کند.
وي ادامه داد: اين شرکت‌ها به اين شکل رقباي ديگر را که به توانمنديهاي آن‌ها نرسيده اند از صحنه رقابت حذف مي‌کنند. بنابراين اغلب شرکت‌ها و کارتلهاي بزرگ دنيا تعيين مي‌کنند که چه شاخصي به عنوان استاندارد جهاني معرفي شود و به اين شکل استاندارد و سطح توانمندي خودشان را به ما تحميل مي‌کنند.
دبير انديشکده جهاد اقتصادي با اشاره به حمايت از توليد داخلي، اظهار کرد: در اين باره مي‌توانيم اين استاندارد‌ها را قبول نکنيم و بگوييم ما با توجه به شرايطي که داريم استانداردي پايين‌تر از سطح جهاني را تعيين مي‌کنيم تا از توليدات داخلي حمايت کنيم، البته بايد از طرفي سطح توليدات داخلي را دائماً ارتقا بدهيم و سطح استاندارد برسانيم.
وي تصريح کرد: بيشتر اوقات مديران فراموش مي‌کنند که استاندارد يک ابزار و يک سياست است، اصل نيست و توليد داخلي بايد به عنوان اصل مورد توجه قرار بگيرد. معتقدم استاندارد بايد عاقلانه باشد اما در جهت توليدات داخلي باشد و از طرفي هر لحظه مي‌توانيم استانداردهاي داخلي را سختگيرانه‌تر کنيم تا در يک طول فرايند يادگيري کالاهاي داخلي هم سطح بالاتري پيدا کنند.
**کشورهايي که منابع خام دارند، رشد کمتري داشته‌اند
دبير انديشکده جهاد اقتصادي در پاسخ به اين پرسش که با توجه به ظرفيتهاي صنعت نفت و گاز چگونه مي‌توانيم بهرهگيري بهتري از اين منابع داشته باشيم؟ گفت: طي بررسيهايي که در چند سال اخير در دنيا انجام شده است، معمولاً گفته ميشود کشورهايي که منابع خام دارند رشد کمتري نسبت به کشورهايي که از لحاظ داشتن منابع خام فقير هستند، داشته‌اند.
وي افزود: اين افراد اسم اين نظريه را نفرين منابع گذاشته اند، يعني کشورهايي که منابع خام داشته اند فقير شده اند و اتفاقاً منابع خام اين کشور‌ها موجب شده تا آن‌ها عقب بمانند و رشد کمتري داشته باشند.
وي ادامه داد: البته اين تئوري به لحاظ مشروعيت و مقبوليت در دنيا جايگاه خوبي ندارد و بنده هم با اين تئوري موافق نيستم چون خيلي‌ها هم در جواب اين تفکر گفته اند که صرف داشتن منابع که کشور‌ها را نفرين شده نمي‌کند، بلکه اين سو مديريت است که موجب نفرين زده شدن اقتصاد‌ها ميشود. منابع از لحاظ ديد اسلامي ما هم جزو نعمات الهي محسوب مي‌شوند و به هيچ عنوان نفريني در کار نيست بلکه عدم مديريت صحيح موجب برخي عقب ماندگي‌ها ميشود.
ايزدخواه با اشاره به داشتن تدبير در مديريت منابع اظهار کرد: کشوري مثل آمريکا هم منابع نفت خام، منابع معدني و کشاورزي دارد و به عقيده بنده اين تفکر نفرين منابع تلقيني از طرف قدرتهاي دنيا است که مي‌گويد چون شما نفت داريد پس محکوم به شکست و پسرفت هستيد و بايد هميشه نفت را بفروشيد و دنباله رو ما باشيد.
وي اضافه کرد: اما اگر مديريت‌ها و تدبير‌ها درست باشد و درک و فهم پشت تصميمات باشد مي‌توان همين منابع را به قدرتهاي بزرگ اقتصادي تبديل کرد؛ وقتي ژاپن که نفت و گاز ندارد و تازه ۸۰ درصد کشورشان را هم آتشفشان گرفته است، گاز را از آن سمت دنيا با کشتي به کشورش مي‌آورد و پتروشيمي تأسيس مي‌کند و توليد کننده برتر جهاني ميشود آن هم در شرايطي که هيچ مزيت و امتيازي ندارد، سوال اينجاست در شرايطي که ما نفت و گاز داريم چرا نبايد چنين اقداماتي انجام دهيم که معتقدم که به سو مديريت مربوط ميشود.
وي با بيان اينکه مديران ما در بسياري از مواقع سياستهاي دلال محوري دارند و اغلب خودشان دلال مي‌شوند، عنوان کرد: مديران نفت را مي‌فروشند و کالاهايي مثل لپ تاپ و عروسک وارد مي‌کنند، اسم اين کار توليد و توسعه اقتصادي نيست بلکه دلالي و سوداگري است.
وي افزود: اين در واقع مصداق بارز تعبير رهبري است که کشور را به يک بچه پولدار تشبيه کرده اند که هيچ عرضه و هنري ندارد و فقط يک پول هنگفتي به او رسيده و به راحتي خرج مي‌کند در حالي که بايد سرمايه گذاري مي‌کرد تا آينده روشني در انتظارش باشد.
ايزدخواه با انتقاد به نحوه تدريس و آموزش علم اقتصاد در دانشگاههاي کشور اظهار داشت: از طرفي در دانشگاه‌ها يک سري تئوريهاي وارداتي حدود بيست سال است که تدريس ميشود. مزيت نسبي و پيوستن به زنجيرههاي جهاني تئوري‌اي وارداتي است که خود کشورهاي اقتصادي جهان هم به آن عمل نکرده اند و فقط اين تئوري‌ها را براي کشورهايي مثل ايران نوشته اند تا به ما تحميل و تلقين کنند که شما بايد ببينيد که در چه کاري مزيت نسبي داريد و به سراغ همان کار برويد.
وي افزود: مزيت نسبي يعني ما نفت را بفروشيم و کالاهاي ديگر وارد کنيم، اين تئوريهاي فرسوده را دانشگاه‌ها وارد کرده اند و بايد پاسخگو باشند که چرا تئوريهاي مثل توليد گرايي و توليد مزيت را وارد نکرده اند و در دانشگاه‌ها تدريس نکرده اند.
**وجود بيماري مزمن در اقتصاد کشور
دبير انديشکده جهاد اقتصادي در خصوص نقش رسانههاي جمعي در فرهنگ سازي عمومي و ايجاد عزم ملي براي تحقق اقتصاد مقاومتي، خاطرنشان کرد: در حال حاضر يکي از چالشهايي که در بحث اقتصاد مقاومتي وجود دارد، بيماريهاي مزمني است که در اقتصاد کشور وجود دارد، برخي از اين مشکلات و در واقع بيماري‌ها سابقهاي ۱۰ تا ۲۰ ساله يا بعضاً ۵۰ ساله در اقتصاد کشور دارند و بسيار مزمن هستند و به نوعي در کالبد اقتصاد کشور شکل گرفته اند.
وي تصريح کرد: اين مشکلات بايد نسخت مشخص و نمايانده شوند و به خوبي حلاجي شوند؛ دولتي‌ها به دليل آنکه درگير کارهاي روزمره و اجرايي هستند کمتر به اين مسائل و مشکلات توجه دارند و چندان به اين معضلات نمي‌پردازند؛ دانشگاه‌ها هم به طور کلي تقريباً از واقعيات دور هستند و متأسفانه نظام آموزشي، کم کاريهاي زيادي در اين زمينه دارند و در واقع با واقعيات اقتصادي کمتر درگيرهستند.
اين کارشناس حوزه اقتصاد در پايان گفت: رسانه‌ها و خبرنگاران در چنين شرايطي اگر متوجه اين بيماري‌ها و مشکلات اقتصاد باشند و اين بيماري‌ها را به خوبي بررسي کنند و بازتاب دهند، مي‌توان اميدوار بود که يک حرکت و تحول جدي در اقتصاد کشود ايجاد شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]
-
اقتصادی
پربازدیدترینها