واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۶ بهمن ۱۳۹۳ (۹:۳۳ق.ظ)
جبلي: حضور داره صبح ميشه در بخش هنر و تجربه اتفاق خوبي است/اثري با ديالوگهاي شاعرانه کارگردان فيلم سينمايي داره صبح ميشه گفت: ايده فيلم «داره صبح ميشه» چهار قصه کوتاه بود که در من رشد کرد و به مرحلهاي رسيد که بايد ساخته ميشد، اما؛ نميدانستم بايد آن را بهصورت کوتاه يا بلند بسازم تا اينکه با سميه تاجيک سراغ قصهاي اپيزوديک رفتيم
به گزارش خبرگزاري موج، نشست فيلم سينمايي «داره صبح ميشه» با حضور يلدا جبلي؛ کارگردان، رعنا آزادي ور، ايرج شهزادي، مهدي احمدي، ارنواز صفري، اميرحسين آرمان، الهه حصاري، هيلدا حميدي، بازيگران و مصطفي محمودي بهعنوان منتقد برگزار شد.
جبلي در آخرين نشست چهارمين روز از جشنواره ادامه داد: مشارکت گروهي شريف موجب شد فيلم سينمايي «داره صبح ميشه» به سرانجام برسد.
وي درباره نگارش ديالوگهاي شاعرانه براي چند اپيزود فيلم توضيح داد: بيشترين ديالوگهاي شاعرانه را در اپيزود پدربزرگ و بيتا داريم، اين ديالوگها در شخصيتهاي گلي و سامان کمتر، اما؛ در بخش رعنا هم رعايت شده است.
کارگردان «داره صبح ميشه» در پاسخ به انتقادي درباره شباهت اين فيلم به ماهي و گربه تصريح کرد: تا پيش از اتمام اين اثر سينمايي هنوز ماهي و گربه را نديده بودم، اما؛ بههرحال از حضور اين اثر سينمايي در گروه هنر و تجربه خوشحالم.
در ادامه اين نشست مهدي احمدي در پاسخ به مصطفي محمودي درباره گزيده کارياش گفت: واقعيت اين است ک من زياد کار ميکنم، شايد فيلمهايي که بازي ميکنم ديده نميشوند.
وي يادآور شد: قصهها خيلي خوب کنار هم چيده شدهاند و فيلم ريتم خوبي دارد؛ خوشحالم که توانستم حضورداشته باشم، اگر ضعفي در بازي من هست ببخشيد.
رعنا آزادي ور هم بابيان اينکه اولين بار است اين فيلم را ميبيند، تصريح کرد: اين نوع سينما به سليقه من بسيار نزديک است و از نتيجه کار بسيار راضي هستم.
ايرج شهزادي گفت: من بازيگر نيستم و قرار نيست پا در کفش بازيگران کرده باشم، قصه را دوست دارم و روايت اين اثر سينمايي بيشتر وصف حال است تا توصيف شخصيتها.
وي اظهار کرد: آدمهاي سردرگم در جامعه زياد هستند و اين افراد، پاي تصميمات خود نميايستند و اين مهم و شکاف نسلي موجود در فيلم بهوضوح به تصوير کشيده شده است.
هيلدا حميدي يکي از بازيگران فيلم گفت: خوشحالم که سهم کوچکي در اين فيلم داشتم و از اين تجربه لذت بردم.
الهه حصاري هم در اين نشست گفت: بهعنوان عضو کوچک گروه خيلي خوشحالم و باعث افتخارم بود که در اين فيلم بازي کردم و اگر آقاي خلعتبري نبود شايد اين پروژه به ثمر نميرسيد.
فردين خلعتبري هم که در ميان جمعيت نشسته بود، گفت: موسيقي را براي اين چهار قصه از هم جدا نميديدم و سعي کردم براي طرح کلي داستان موسيقي بنويسم؛ گاهي به اصرار کارگردان از ساز سهتار استفاده کردم و از اين پيشنهاد خوشحالم.
وي ادامه داد: کمترين بخش سرمايه را من گذاشتم و همه دوستان تلاش کردند که اين فيلم ساخته شود.
در ادامه ارنواز صفري گفت: من تجربه بازي کوتاهي در ماهي و گربه داشتم؛ کاراکتر آوا آدمي است که تکليفش با هيچچيز مشخص نيست و ميخواهد دنيايش را از جهاني که در آن هست جدا کند.
اميرحسين آرمان هم با اشاره به علاقهاش براي تماشاي فيلم گفت: بارها سراغ فيلم را گرفتم تا نتيجه را ببينم چون همه قصهها معمول هستند، اما؛ اين فيلم اپيزوديک است و به نظرم ريتم بهدرستي درآمده و ضرب آهنگ درست است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]