واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به نخستین روز جشنواره فجر
داستانی که نیست امیدی هم نیست/گزینه معرفی به مردم «هیچکدام»
اگر بخواهیم به مردم بگوییم بیایید و بنشینید و فیلمی ببینید که علاوه بر همه مشکلات راهی به نور جلوی شما میگذارد که در این سختیها شما را امیدی باشد بهتر است بگوییم به سینمای فجر نیایید.
خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان: نخستین روز جشنواره فیلم فجر آن هم نسخه سیوسوم با تمام بی نظمیها یک نکته تاسفبار دارد و آن اینکه تمام این فیلمها در جهان آکواریومی کارگردانان قرار گرفته است تا جهان اجتماعیئی که مدعی آن هستند. از «قول»؛ روایت افسردهای از زندگی کودکانی که گویا دیگر قرار نیست مثل گذشته آیندهساز این کشور باشند و قرار نیست در کنار همه سختیهای زندگی کورسوی امیدی داشته باشند تا مستند «من میخوام شاه بشم» که نابودی زندگی یک چهره موفق برای آرزوهای بلندش را به تصویر کشیده است. اگر بخواهیم به مردم بگوییم بیایید و بنشینید و زندگی اجتماعی این روزهای خود را ببینید؛ روزهایی که شما در آن زندگی میکنید؛ مشکلات اقتصادی شکلگرفته از تحریم و مدیریت غلط اقتصادی را دارید، مشکلات اجتماعی ناشی از مدیریت غلط اجتماعی و فرهنگی را دارید و با همه این احوالات همچنان بهترین مردم جهان هستید. اگر بخواهیم به مردم بگوییم بیایید و بنشینید و فیلمی ببینید که علاوه بر همه این مشکلات راهی به نور جلوی شما میگذاریم که در این سختیها شما را امیدی باشد بهتر است بگوییم به سینمای فجر نیایید. شکست و بدبختی پشت سر هم است که برای ناهید میبارد و او نمیتواند به زندگی دلخواه خود برسد؛ شکست و ناکامیهای زیادی برای آقای «برزگر»ی که میخواهد شاه شود آنچنان بوده که اگر چه موفق است اما حاضر است برای آرزوهای بلندپروازانه خود همه آنها را به هم بریزد. «ناهید»ی که در شمال زندگی میکند اصلا زی شمالی ندارد و اگر مردمی از شمال کشور را به تماشای فیلم بنشانیم بعید است با فیلم و به ویژه ناهید هم ذات پنداری کند. «ارغوان» رنگی در نیمههای دهه 50 و سرد و نمور در دهههای 80 و 90 نیز نمیتوان با تمام بار موزیکال خود بیننده را سرحال بیاورد و حرفی برای گفتن داشته باشد. کارگردان ارغوان همچنان دغدغه روشنفکرانه برج عاج نشینی فیلمهایی را دارد که قرار است فقط از کپیرایت سی دی و عدم توجه به هنر! سخن بگوید! بوفالو هم که اگر چه داستان را خوب شروع میکند اما نمیداند چه میخواهد بگوید؛ داستانش مشکلات زیادی دارد و سوالات زیادی برای بیننده ایجاد میکند. همه این فیلمها از مستند و نگاه اولی تا آن فیلمهایی که سودای سیمرغ دارند همه یک نکته دارند و آن اینکه برای ایرانی و به نام ایرانی داستان نمیگویند یا بهتر است بگوییم داستان نمیگویند. تلاش بیهودهای است که بگوییم همه سینماگرانی که حداقل روز گذشته فیلمهایشان به روی پرده بزرگ میلاد رفت میتوانند امیدی برای بهبود «سینمای ایران» ایجاد کنند؛ بهبود زخم عمیقی که نه از بابت تکنیک و کارگردانی بر بدن سینمای ایران دیده میشود که از بابت بیمخاطب بودن سینمای ایران است. و به واقع اگر بپرسیم که کدام یک از فیلمهای روز اول را میتوان به مردم معرفی کرد تا به دیدن آن بنشینند گزینه «هیچکدام» گزینه انتخابی خواهد بود. انتهای پیام/س
93/11/13 - 12:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]