واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
پرتقال و سیب و انار در سبد شعر خوردن، شاید یکی از شیرینترین لذتهای بشری باشد. میان خوراکیهای گوناگون در سفرههای رنگین و ساده برای مردم دارا و ندار، میوه یکی از وسوسهانگیزترینهاست. تقریبا در اغلب سفرهها و میزهای ما ایرانیان، میوه یکی از وجوه غیرقابل تفکیک است.
ما ایرانیان که فرهنگمان با مهمان نوازی گره خورده است، معمولا با میوه از مهمانان خود پذیرایی می کنیم و براساس رسم نانوشته ای، معمولا ظروف بزرگی از میوه های رنگارنگ در مقابل مهمان قرار می دهیم. این رسم تا آنجا گره خورده است که معمولا در خانه همه ایرانی ها، متناسب با فصول مختلف، میوه یافت می شود. امروز با توجه به ازدیاد بیماری های مختلف در جوامع شهری، علم پزشکی نیز به ترویج میوه خوری می پردازد. تقریبا برای پیشگیری از همه بیماری ها، مصرف میوه های تازه از سوی پزشکان توصیه می شود. در شرایطی که استفاده زیاد از گوشت سفید و قرمز و چربی ها به برخی بیماری ها دامن می زند و از سوی دیگر آلودگی هوای شهرهای بزرگ و صنعتی زمینه ساز بیماری های زیادی شده است، این توصیه پزشکان درخور تامل است. اما میوه در فرهنگ ما به همین جا ختم نمی شود. میوه در فرهنگ ایرانی ریشه ای قدیمی تر دارد. آن چنان که بسیاری از شاعران و هنرمندان نیز میوه را در آثار خود استفاده کرده اند. بسیاری از نقاشان طبیعت گرا میوه را سوژه خلق آثار خود قرار داده اند. این موضوع در آثار کمال الملک و شاگردانش به عنوان نقاشان طبیعت گرا بازتابی محسوس دارد. از سوی دیگر، کم نبوده اند شاعرانی که میوه های مختلف را در سروده هایشان آورده اند یا با آوردن نام میوه های مختلف، وجوهی از تشبیه را به کار برده اند. میوه های زیادی هم بوده اند که توانسته اند به ضرب المثل های فارسی راه پیدا کنند. یکی از شاعرانی که به عنوان یک شاعر طبیعت گرا توجه ویژه ای به میوه های مختلف در سروده هایش داشته، سهراب سپهری است. سه نمونه از اشعار سهراب سپهری که در آن میوه های مختلف آمده اند، به دلیل تکرار و توجه مردم، آن قدر فراگیر شده اند که تقریبا اغلب ایرانی ها آن بندها را از حفظ هستند. در یکی از این شعرها سهراب سپهری چنین سروده است: دست من در رنگ های فطری بودن شناور شد: پرتقالی پوست می کندم شهرها در آیینه پیدا بود دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد با همین شعر، اصطلاح پرتقالی بودن به عنوان کنایه ای برای اوقات خوشی داشتن در فرهنگ ما رواج یافته است. در شعر دیگری، شاعر اهل کاشان چنین می سراید: روزی خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد در رگ ها، نور خواهم ریخت و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم، سیب سرخ خورشید در این شعر که این بار شاعر سیب را به عنوان میوه ای بهشتی سوژه انتقال پیامش قرار داده، این میوه به عنوان بشارتی برای انسان خواب آلوده و غافل کارکرد دارد. و در شعر دیگر، که یکی از معروف ترین اشعار سهراب سپهری با عنوان «حجم سبز» است، می گوید: من اناری را می کنم دانه به دل می گویم خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود می پرد در چشمم آب انار: اشک می ریزم مادرم می خندد رعنا هم در اینجا سهراب به عنوان یکی از بزرگ ترین شاعران معاصر فارسی و کسی که از نقاشان بزرگ این کشور است، با بیانی تصویری (ایماژیست) به مقوله خلوص انسان ها، یکرنگ بودنشان و تهی بودن از تزویر و ریا اشاره می کند. مفاهیمی که شاعر آنها را در همین چند بند با توسل به یکی دیگر از میوه های بهشتی، یعنی انار منتقل کرده است. بامدادمحمدی / جام جم
 
دوشنبه 15 دی 1393 ساعت 04:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]