واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آیا اقتصاد آمریکا امواج سهمگین را پشت سر گذاشته است؟
قطع مزایای اجتماعی و فداکاری بخش های تولیدی مستقیما به سود بخش «یک درصدی» جامعه ی آمریکا بوده است. گروهی هر روزه سودهای نجومی از طریق بازار سود و سهام به دست می آورند .
ایالات متحده ی آمریکا پس از وقوع بحران سال 2008 در این کشور مانند دیگر اقتصادهای پیشرفته ی دنیا گرفتار یک رکود عمیق گردید. اکنون به ظاهر ورق برگشته است و همه چیز حکایت از آن دارد که اقتصاد آمریکا مشاغل بیشتری را ایجاد می کند، دلار آمریکا تقویت شده است و صنایع و بخش تولید در این کشور رونق گرفته اند، فتیله ی محرکه پایین کشیده شده است و قرار است در آتیه ی نزدیک نرخ بهره نیز بالا برود. این در حالی است که اوضاع در نزد رقبای آمریکا اصلا خوب نیست و دولتمردان و اقتصاددانان آمریکایی از عملکرد خودشان سخت سرمست اند. یورو همین چند روز پیش به بدترین رکورد خود طی دهه ی اخیر در برابر دلار رسید، اقتصاد ژاپن درگیر کسادی است، حمله به روبل با موفقیت انجام گرفته، بهای نفت با توطئه ای با کمک عربستان سقوط عجیبی را به خود دیده است. ادعایی که در این میان توسط دولتمردان آمریکایی می شود این است که «بهبود اقتصادی» به سود همه ی مردم آمریکا تمام شده و از این پس تناقضات و شکاف ها در میان آمریکائیان کمتر خواهد شد. این ادعا را مورد بررسی قرار داده ایم: اوباما خواهان فداکاری بیشتر است بعداز ظهر روز چهارشنبه گذشته باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده ی آمریکا در جمع کارگران و مدیران کارخانه ی فورد در حاشیه ی شهر ویران شده ی دیترویت حضور یافت و از آنان خواست که برای رونق اقتصاد آمریکا فداکاری کنند؛ درست مانند سال 2009 که کارخانه های کرایسلر و جنرال موتور در وضعیت ورشکستگی به سر می بردند و کاخ سفید در آن زمان از آنان خواست که برای رونق دوباره ی بخش تولید در اقتصاد آمریکا از خودشان فداکاری نشان دهند. بخش تولید در اقتصاد هر کشوری بخش واقعی اقتصاد محسوب می شود که در صورت وخامت اوضاع در این بخش کل اقتصاد آن کشور به وضعیت بحرانی دچار می شود. اوباما در این دیدار گفت اقتصاد آمریکا با فداکاری بخش های تولیدی توانسته است رکورد بیشترین تولید مشاغل را از دهه ی 1990 تاکنون بهبود ببخشد. وی افزوده است که طی چهار سال گذشته ایالات متحده در بخش خصوصی مشاغل بسیار بیشتری نسبت به اقتصادهای پیشرفته ی ژاپن و اروپا ایجاد کرده است. وخامت دستمزدها در بخش تولید البته واضح است که آن چه در این صحبت های اوباما مغفول مانده است فاصله و شکاف عظیمی است که طی این مدت میان بخش های بالایی و «عنان داران» جامعه ی آمریکا در مقایسه با بخش های فرودست جامعه و همین بخش تولیدی ای که تحسین وی را برانگیخته به وجود آمده است. قطع مزایای اجتماعی و فداکاری بخش های تولیدی مستقیما به سود بخش «یک درصدی» جامعه ی آمریکا بوده است. گروهی هر روزه سودهای نجومی از طریق بازار سود و سهام به دست می آوردند و گروهی هر روزه با بیکاری و پایین بودن دستمزدها و کاهش استانداردهای زندگی مواجه اند. البته این تمام مسئله نیست و شواهد موجود حتی ادعاهای آماری اوباما را زیر سوال می برد. در واقع از سال 2010 بخش تولید آمریکا فقط 650000 شغل ایجاد کرده که در مقایسه با 2.3 میلیون شغلی که در سه ساله ی پیش از آن از بین رفته بودند آمار جالب توجهی نیست. مشاغلی هم که ایجاد شده دستمزد بسیار پایینی به کارگران و کارکنان شان می دهند و هرگز دارای دیگر مزایایی نیستند که معمولا هر بخش تولیدی باید دارا باشد. در نظر داشته باشیم که بنا به اهمیت بخش تولید در اقتصاد هر کشور کارگران و کارکنان این بخش معمولا درآمد و مزایای بسیار بیشتری نسبت به کارکنان دیگر بخش ها می گیرند. ولی هم اکنون شرایط به گونه ای است که بیش از 1.5 میلیون کارگر بخش تولید در آمریکا فقط ساعتی 11.91 دلار دستمزد می گیرند و 600000 کارگر بخش تولید در این کشور حتی وضع شان به مراتب بدتر از این است یعنی هر ساعت فقط 9.60 دلار دستمزد می گیرند. سرنوشت نامعلوم کشتی شکسته اوباما در این گردهمایی هم چنین گفته است که دوران تجدید حیات اقتصادی ایالات متحده فرارسیده است و کسی نمی تواند این واقعیت را انکار کند و مردم را به راه دیگری بکشاند. وی افزوده است که «ما اکنون امواج سهمگین بحران را پشت سر گذاشته ایم و موج جدید همه ی قایق ها را با هم بالا می آورد». منظور وی واضح است. او می خواهد بگوید که همه به یک اندازه متضرر شده اند و اکنون هم به یک اندازه منتفع خواهند شد. اما آیا شواهد موجود بر این سخن اوباما صحه می گذارند؟ همان طور که در یادداشت های پیشین نیز نوشته بودیم در همین دوره ی ریاست جمهوری اوباما 95 درصد از ثروت آمریکا به جیب یک درصد بالایی جامعه رفته است. اوج گیری بازار سهام در آمریکا نشانه ی روشنی درباره ی این واقعیت است. سود شرکت ها بیشرین رکورد را در سال های پس از جنگ جهانی دوم به دست آورده و آن چه از سهم اقتصاد ملی که به بخش های پایینی جامعه تعلق گرفته به کمترین میزان تاریخی خود رسیده است. بنابراین شواهد روشن، نجات همه ی قایق ها چیزی بیش از تبلیغات پایان دوره ای برای رئیس جمهور نیست. منبع: دیدبان آمریکا انتهای متن/
93/10/21 - 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]