واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رايزن فرهنگي يا فرنگي؟!
در همه كشورهاي دنيا رايزن فرهنگي براي ترويج و توسعه فرهنگ آن كشور در كشور مقصد تعريف ميشود كه وظيفه دارد كشور مبدأ را به مردم كشور هدف بشناساند و جلو تخريب چهره فرهنگي آن كشور را نزد مردم و مسئولان بگيرد
نویسنده : معصومه طاهري
در همه كشورهاي دنيا رايزن فرهنگي براي ترويج و توسعه فرهنگ آن كشور در كشور مقصد تعريف ميشود كه وظيفه دارد كشور مبدأ را به مردم كشور هدف بشناساند و جلو تخريب چهره فرهنگي آن كشور را نزد مردم و مسئولان بگيرد. انتقال فرهنگ و ايجاد پلهايي براي تعامل و تبادل فرهنگي از وظايف رايزني فرهنگي است كه در اين ميان چهرههاي هنري، فرهنگي و هويت فرهنگي كشور مقصد توان ظهور و بروز جهاني پيدا ميكند. در كشورما برخي از سفارتخانهها مانند فرانسه داراي رايزني فرهنگي هستند هرچند از برخي كشورها رايزنيهاي فرهنگي محلي براي جاسوسي و فعاليتهاي ضدفرهنگي بوهاي نامتعارفي به مشام ميرسد، اما در كنار نقد فعاليتهاي فرهنگي و ضد فرهنگي سفارتخانههاي خارجي در ايران بايد پرسيد سفارتخانههاي ما در خارج از كشور چه ميكنند؟
هر روز در جهان به واسطه رسانههاي صهيونيستي چهره ايران بيشتر از قبل تخريب ميشود، اين در حالي است كه بسياري از مردم دنيا تشنه شناختن ايران هستند؛ يعني همان كشوري كه زير بار زور نميرود و سالهاست نه رنگ غربي به خود گرفته و نه شرقي. نام امام (ره) درخيلي از كشورها شناخته شده است اما نام امام از نام جمهوري اسلام پيشروتر بود و خيليها حتي جمهوري اسلامي را نميشناسند. با خيلي از فعالان بينالمللي كه صحبت ميكنيم قبل از هر چيز از سفارتخانههاي ايران و رايزنيهاي فرهنگي كه گاهي هستند و گاهي نيستند گلايه دارند و اينكه سفارتخانهها تحركات لازم را در عرصه فرهنگي انجام نميدهند.
سال 85 با دكتر محمدباقر حسيني، رئيس فعلي دانشگاه علمي كاربردي كرج و رايزن فرهنگي اسبق ايران در ايتاليا كه رياست انجمن فارغالتحصيلان اسلام را در ايتاليا داشت در ماهنامه سوره گپوگفتي داشتم. دكتر از وضعيت سفارتخانه ناراضي بود و ميگفت خيلي از آنها به محلي براي بازنشستگي و تفريح برخي مسئولان خصوصا در اواخر دولتها تبديل شدهاند براي همين به وظايف اصلي خود عمل نميكنند. اين گفتوگو متعلق به هشت سال پيش است اما از آن زمان تاكنون در هيچكدام از گفتوگوها نديديم كه هيچ يك از فعالان فرهنگي از همكاري و مساعدت رايزنهاي فرهنگي كشور بگويند. هرچه بوده نقد و گلايه بوده است.
در يكي از نمايشگاههاي بينالمللي داخلي با يكي از كارمندان سازمان فرهنگ و ارتباطات كه مدتها درغرب زندگي ميكرده همصحبت شدم. پس از گفتوگو احساس كردم با يك سلطنتطلب صحبت ميكردم تا كسي كه در غرب نماينده ايران بوده!
در مصاحبه اخيري هم كه با سهيل اسعد مبلغ شيعه در امريكاي لاتين و اروپا داشتم تقريباً به همين حرفها رسيدم. او بيشتر از اين گلايه داشت كه در اين كشورها از آزاديخواهان دنيا مانند ماندلا و گاندي خيلي ميدانند اما امام(ره) را به عنوان بزرگ انقلابي و آزاديخواه نميشناسند. فقط ايشان را يك رهبر ديني ميدانند و درگفتوگوي جداگانهاي كه با دكتر اسفندياري سازنده «جهانشهريها» داشتم شايد به عمق اين فاجعه بيشتر پيبردم كه به راستي وظيفه رايزنيها چيست؟! دكتر اسفندياري ميگفت سفارتخانههاي ايران در امريكاي جنوبي به هيچوجه با وي كه اهداف مذهبي داشته است همكاري نكردهاند. در امريكاي جنوبي با وجود ظرفيت بالايي كه دارد، رايزني فرهنگي نداريم مگر در يك كشور كه آن هم فعال نيست. حتي در كوبا وقتي وضعيت بسيار تكاندهنده شيعيان را ديديم كه با چه فقر و محروميتي دست به گريبانند نسبت به عملكرد سفارت ايران در كوبا شاكي شديم كه چرا با وجود نيرو و امكانات، به اين مسئله بيتوجه هستند حتي تا به حال سفير ايران در كوبا به تنها مركز شيعيان اين كشور هم نرفته است. بهقدري ناراحت بودم كه وقتي از كشور خارج شدم درهواپيما مقاله انتقادي نوشتم و در فرودگاه بعدي به يكي از روزنامهها ايميل كردم. وقتي مقاله منتشر شد سفير عصباني شده بود و برخي از شيعيان و شيخ سهيل را خواسته بود كه چرا به اين فرد اطلاعات داديد تا اين مطالب را بنويسد. چون روز بعد از سفر ما هيئت صد نفري از ايران عازم كوبا بودند و من درمقاله نوشته بودم اي كاش حداقل يكي از اين صد نفر سري به شيعيان كوبا بزند چون سفارت ما آنجا توجهي ندارد كه اين باعث ناراحتي سفير شده بود. انصافاً ديپلماتهاي فعال هم داريم مانند مكزيك و اكوادور ولي شخصي است. در اكثر كشورها ديپلماتها و اعضاي وزارت خارجه ما فعال نيستند. از نظر خودشان وظيفهاي در تبليغ اسلام ندارند و تنها به امور ديپلماتيك ميپردازند.
گويا با اين اوصاف مشخص است كه نه تنها كسي قرار نيست انقلاب اسلامي ايران را به جهان معرفي كند، بلكه گويا معرفي ايران هم در چارچوب وظايف برخي آقايان قرار ندارد. ممكن است بگويند ما با موسيقي اين وظيفه را به عهده گرفتهايم. اينجاست كه در كنار انتقادهاي موجود به نگاه بعضاً سكولا حتي ضد ديني برخي، اين سؤال مطرح ميشود كه چرا و چطور هنوز دنيا موسيقي غني ايراني را نشناخته است و افرادي مثل ياني آهنگساز مشهور اروپايي تنها بيشتر از همه اين نهادها در معرفي اين موسيقي به جهان درخشانتر بوده است. عليالظاهر بايد درسازوكار رايزنيهاي فرهنگي و انتخاب مسئولان آنها بازنگري جدي صورت گيرد، زيرا هرچه باشد اين پول بيتالمال است كه به دلار تبديل ميشود و به نام فرهنگ و فعاليت فرهنگي در آن سوي آبها هزينه ميشود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]