تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820489419




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کلید روحانی در این قفل می چرخد؟


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
کلید روحانی در این قفل می چرخد؟




اگر قریب به دودهه پیش، غلامعلی مجبور بود به هردلیلی برای مجوز کاستش، آهنگ «وسعت سبز» را بخواند و با تحریک عرق ملی مسوولان، مجوزش را بگیرد، امروز خواسته‌های خوانندگان و روش رسیدن‌شان به این خواسته‌ها زمین تا آسمان فرق کرده.





روزنامه شرق: اگر قریب به دودهه پیش، غلامعلی مجبور بود به هردلیلی برای مجوز کاستش، آهنگ «وسعت سبز» را بخواند و با تحریک عرق ملی مسوولان، مجوزش را بگیرد، امروز خواسته‌های خوانندگان و روش رسیدن‌شان به این خواسته‌ها زمین تا آسمان فرق کرده.

هما نصرتی با این مقدمه در ادامه یادداشت می‌نویسد: امروز دیگر خبری از بهرام حصیری نیست، حتی ندیده‌ام که غلامعلی هم آلبوم تازه‌ای روانه بازار کرده باشد اما از آن طرف، خیل خوانندگان جوان برای گرفتن مجوز در صف ایستاده‌اند و بیش از هرچیز مایلند به شهرت، درآمد و مقبولیت برسند. خط‌شکنی‌ها انجام شده، غلامعلی‌ها آمده‌اند و رفته‌اند و دیگر روزگار خط‌شکنی نیست. فقط می‌ماند یک‌چالش و آن هم هماهنگ‌شدن با خواسته‌های وزارت ارشاد در این حوزه، که فکر می‌کنم نسل جوان خوب از پس آن برمی‌آیند.

دولتی که وزرایش را از شبکه‌های اجتماعی محروم نمی‌کند و حتی به دنبال آن است که ممنوعیت استفاده از فیس‌بوک برای مردم هم برداشته شود، از قدرت تکنولوژی خصوصا در حوزه رسانه به‌خوبی آگاه است، بنابراین سعی معتدلانه وزارت ارشاد در برداشتن برخی ممنوعیت‌ها خصوصا در حوزه کتاب و فیلم و موسیقی را می‌شود از این زاویه هم دید اما واقعیت این است که نسل امروز خوانندگان و اهالی موسیقی از ظرفیت‌های اینترنت در کسب معروفیت به خوبی آشنایند. وقتی آهنگی یک‌میلیون‌بار در شبکه‌های مختلف دست‌به‌دست می‌شود، وقتی صدهزارنفر پای آن را لایک می‌کنند، این نشان‌دهنده محبوبیت ضمنی خواننده است و افقی را پیش‌روی او ترسیم می‌کند که تا کنون از سوی دولت‌های قبلی بی‌پاسخ بوده. تجربه ازدست‌دادن بعضی از استعدادهای موزیک پاپ هم یادآور همین نکته است. حالا سوال اینجاست که آیا آنها که رفته‌اند، موفق‌تر از آنهایی بوده‌اند که مانده‌اند و هنوز به گرفتن مجوز امیدوارند؟ بخش عمده‌ای از آنها که رفته‌اند امروز دیگر جز اسم و تاریخچه‌ای مختصر، چیزی برای عرضه ندارند. تعداد معدودی از آنها به‌خاطر پزهای سیاسی هنوز در مرکز توجه‌اند و برخی بدل به کارشناس‌های ثابت کانال‌های خسته‌کننده ماهواره شده‌اند. آنهایی که مانده‌اند اما هنوز امیدوارند و امید چیزی نیست که از بین برود، فقط در سختی‌ها صیقل می‌خورد.

خاتمی راه را برای ورود موسیقی پاپ باز کرد. آن روزگار در همین زیرزمین‌ها، موسیقی پاپ رشد نباتی خود را شروع کرده بود و شاخ‌وبرگش داشت از پنجره‌ها بیرون می‌زد. لس‌آنجلسی‌ها هم بودند و به هر زحمتی که بود نوارهای ویدیو و کاست‌شان را به ایران می‌رساندند. خاتمی که وزیر فرهنگ دولت رفسنجانی هم بود، به داخلی‌ها اعتماد کرد و گذاشت تا آنها با مجوز به میان مردم بیایند، بخوانند و این انرژی نهفته درست و رسمی آزاد شود، حتی اگر کم باشد! احمدی‌نژاد اما رویه‌ای متفاوت در پیش گرفت و سرمایه‌هایی را که دولت خاتمی پرورانده بود، یک‌به‌یک‌ روانه دیار غربت کرد و فرستاد کنار دست لس‌آنجلسی‌ها؛ پنبه در کنار بنزین قرار گرفت و آن همه انرژی یکباره، شبکه‌های ماهواره‌ای را قبضه کردند و رکود به موسیقی داخلی بازگشت.

حالا دولت روحانی دارد به شیوه‌های پیشین اقتدا می‌کند اما در حدی متفاوت با رویه وزارت ارشاد خاتمی. روحانی آرام‌آرام قدم برمی‌دارد. از ارشاد به چندنفری زنگ زده‌اند و گفته‌اند برای پیگیری پرونده‌شان بروند ارشاد. خواننده‌های فراخوان‌شده هم رفته‌اند، کم‌وکاستی‌های پرونده برطرف شده، تعهدها گرفته شده و دیالوگ‌ها گفته شده تا امید این بار به سراغ خوانندگان هم بیاید. اما اتفاق تازه در این میان نه مجوز گرفتن پاپ‌های پرتعداد است و نه مجاز شمرده‌شدن شعرهای دم‌دستی که این‌روزها تولیدشان به بخشی از تولید ملی بدل شده. تفاوت کار وزارت ارشاد جدید، تمایل در حل مشکل خوانندگانی است که به‌خاطر جنس موسیقی و نوع کلامشان کمتر اقبال پیروزی داشتند. اینکه کاوه آفاق به‌عنوان یک راکر مجوز بگیرد یک اتفاق معمولی نیست، چراکه نشان‌دهنده مسیر تازه‌ای در راه صدور مجوزها برای موسیقی راک زیرزمینی است.

دولت روحانی با این مجوزهای پی‌درپی، دارد سرمایه‌ای تازه را در موسیقی کشور مهیا می‌کند؛ سرمایه‌ای که بخش عمده آن ایجاد امید در دل جوان‌های هنرمند نسبت به تعامل با دولت است و خروج از زیرزمین‌ها. آنها به روی صحنه خواهند آمد، ترانه‌هایشان ورد زبان مردم خواهد شد، جایگاهی اجتماعی، فرهنگی یا حتی اقتصادی و سیاسی خواهند یافت و همه‌و‌همه به مدد مجوزی است که نشان می‌دهد دولت برای حضور آنها در مقام یک خواننده برنامه‌ریزی درازمدت کرده اما آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟ آیا واقعا مجموعه وزارت ارشاد برای آینده این نسل از خواننده‌های جوان برنامه‌ای طراحی کرده؟

 دولت اصلاحات این برنامه‌ریزی را انجام نداده بود اما رقابت میان خوانندگان داخلی و خارجی هم به‌خاطر نبود رسانه‌ها، اینقدر شانه‌به‌شانه نبود آن روزگار. دولت احمدی‌نژاد اصولا در این زمینه نه مجوزی صادر می‌کرد و نه تمایلی به برنامه‌ریزی داشت و شاید به همین خاطر است که مخالفانش در نقد آن روزگار از کنار خوانندگانی که در آن دوره مجوز گرفته‌اند، می‌گذرند.

 حالا باید ماند و دید که وزارت ارشاد دولت روحانی چند مرده حلاج است. روحانی در فیلم تبلیغاتی خود گفته بود به سرنوشتی که بر گذشتگانش گذشته واقف است و اگر این موضوع در این حوزه هم قابل تعمیم باشد، لابد در دولت او برای جلوگیری از هدررفتن این استعدادها و سرمایه‌ها، برنامه‌ای تدوین شده یا تدوین خواهد شد.






تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن