تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826033364




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارش فارس از دیدار شعرا و نویسندگان با جلال رفیع یاد از غریبان کرده‌ای ای پسر جان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از دیدار شعرا و نویسندگان با جلال رفیع
یاد از غریبان کرده‌ای ای پسر جان
قبل از ظهر به موسسه اطلاعات رسیدیم و به محل کار رفیع رفتیم. رفیع که طبع شوخ و بذله گویی داشت در همان ابتدا گفت:یاد از غریبان کرده‌ای ای پسر جان/ منزل به ویران کرده‌ای ای پسر جان.

خبرگزاری فارس: یاد از غریبان کرده‌ای ای پسر جان

● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------


خبرگزاری فارس - حسام آبنوس: صبح روز چهارشنبه 3 دی باخبر شدم که قرار است برای تبریک تولد شصت‌ویک سالگی جلال رفیع طنزپرداز و رونامه نگار به همراه جمعی از اهالی شعر و ادبیات به دیدار وی برویم. از سازمان هنری رسانه‌ای اوج همراه با حسین قرایی و کمال شفیعی به سوی موسسه اطلاعات حرکت کردیم. (البته جلال رفیع یکم دی به دنیا آمده است که با توجه به قرار گرفتن این روز در میان دو تعطیلی با دو روز تاخیر به دیدار وی رفتیم.) در راه سعید بیابانکی، حجت الاسلام محمدرضا زائری، جواد محقق و اسماعیل امینی نیز به جمع ما پیوستند. قبل از ظهر بود که به ساختمان موسسه اطلاعات واقع در بزرگراه شهید حقانی رسیدیم و با راهنمایی حجت‌الاسلام دعایی مدیر مسئول موسسه اطلاعات به محل کار جلال رفیع  تحریریه بین الملل روزنامه رسیدیم. این قسمت که بسیار خلوت بود به گفته رفیع به خاطر تقارن با روزهای آغاز سال نو میلادی تعطیل بوده و همکارانش در مرخصی به سر می‌بردند. رفیع که طبع شوخ و بذله گویی داشت در همان ابتدا خطاب به حسین قرایی گفت: یاد از غریبان کرده‌ای ای پسر جان منزل به ویران کرده‌ای ای پسر جان *جلسه خالی از آخوند نیست/نتایج ارادت رفیع به دو استان و تاثیر آن در آینده شغلی‌اش محمود دعایی با شنیدن این خبر که محمدرضا زائری نیز به این جمع خواهد پیوست گفت: «زائری هم می‌آید تا جلسه خالی از آخوند نباشد.» پس از پیوستن سعید بیابانکی به جمع، رو به رفیع گفت: «خیلی ممنون که به دنیا آمدید.»

  رفیع با توجه به حضور دعایی در جلسه گفت: از بچگی به دو استان کرمان و یزد ارادت داشتم. زیرا کرمانی‌ها و یزدی‌ها در تربت حیدریه(محل تولد رفیع) زیاد بودند و نتیجه این ارادت هم کار ما را به دعایی انداخت و با وی همکار شدیم. از کرمانی‌ها تصویر خوبی دارم  و به شوخی آنها را با عنوان «کرامنه» بر وزن ارامنه جمع می‌بستیم. *نماز پارتیزانی با حضور کمونیست‌ها وی سپس به خاطره‌ای از دوران دانشجوی‌اش اشاره کرد و گفت: در دوران دانشجویی در قبل از انقلاب در دانشگاه تهران در رشته حقوق تحصیل می‌کردم. همان زمان کمونیست‌ها نیز فعال بودند. یکی از برنامه‌ها در دانشگاه این بود که دانشجویان هر دانشکده باید یک روز در دانشکده نماز جماعت بر پا می‌کردند و بین دو نماز هم باید مقاله‌هایی برای دانشجویان خوانده می‌شد. روزی که نوبت نماز به دانشکده ما رسید یکی از دانشجویان ظاهرالصلاح که بعدا به گروه «پیکاری‌ها» پیوست را برای امامت انتخاب کردیم و من نیز مقاله‌ای با عنوان «نماز، تسلیم انسان عصیانگر» نوشتم تا قرائت کنم.

  در آن روز یک نماز چریکی و پارتیزانی برگزار کردیم که تبدیل شد به نماز وحدت زیرا دانشجویان کمونیست نیز آمدند. بعد از این که مقاله را خواندم از من خواستند تا آن را برای تکثیر در اختیار دانشجویان بگذارم. بعد از تکثیر در تمام دانشکده‌های دانشگاه تهران و سپس دانشگاه‌های دیگر پخش شد. حتی به دانشجویان خارج از ایران نیز رسید. در آن زمان چون این مقاله بدون نام منتشر و تکثیر می‌شد همه فکر می‌کردند که این مقاله از مقالات مرحوم دکتر علی شریعتی است. علت این مساله نیز تاثیر کلام و قلم مرحوم شریعتی در آن دوره در جوانان و مبارزان بود.

  در سال‌های 56 و 57 برای اولین بار دیدم این مقاله به نام شریعتی و با آرم حسینیه ارشاد چاپ شده و برای اینکه اینطور برداشت نشود که قصد سو استفاده از عنوان دکتر شریعتی داشته‌ایم در سال‌های 58 یا 59 با روزنامه کیهان مصاحبه کردم و انتساب آن به دکتر شریعتی را نفی کردم. *بازجوی اهل نماز در همان سال‌ها به خاطر مبارزات سیاسی علیه رژیم از طرف کمیته مشترک بازداشت شدم و برای بازجویی من را به کمیته مشترک ضد خرابکاری بردند. رحمانی و ریاحی دو بازجویی بودند که من از آنجا در خاطرم هست.(البته این‌ها نام مستعار آنها بود) ریاحی بازجوی من بود. رحمانی نیز از بازجوهایی بود که در آنجا دیدم که صوفی مسلک بود. با وجود تمام وحشی‌گری که داشت اما صدای اذان بلند می‌شد آستین‌ها را بالا می‌زد و برای وضو آماده می‌شد. در یکی از بازجویی‌هایی که صورت می‌گرفت که آن را من نیز می‌شنیدم، مشغول اعتراف گرفتن از یک مبارز بودند. به وی می‌گفتند که اعتراف کند کتاب‌ها و جزوات را از کجا آورده و چطور تهیه کرده است. یکی از جزوه‌ها همین مقاله «نماز، تسلیم انسان عصیانگر» بود. زمانی که اسم این مقاله را شنیدم انگار که برق به من وصل کرده‌اند و خشکم زد. گفتم کسی که این جزوه را همراه داشته اینطور با وی برخورد می‌کنند اگر متوجه شوند که من آن را نوشته‌ام با من چه می‌کنند. آنها فکر می‌کردند این جزوه از جمله جزوه‌های گروهک و تشکیلات‌های شاخه اسلامی مبارزان است در صورتی که من هیچ وابستگی به آن گروه‌ها نداشتم. *جلال رفیع خطاب به اسماعیل امینی: عمرت را هدر دادی اسماعیلی امینی به آشنایی خود با رفیع اشاره کرد و گفت: از دهه شصت با آثار رفیع آشنا شدم و همیشه آرزو داشتم که بتوانم مانند ایشان بنویسم. چون نوشته‌های رفیع هم اتکای فرهنگی داشت و هم به ادبیات کهن وصل بود. همیشه آثار رفیع را جمع می‌کردم و برای خودم سرمشق قرار می‌دادم. در این لحظه رفیع گفت: عمرت را هدر دادی. امینی هم کوتاه نیامد و گفت: بله درست است. چون به جایی نرسیدم.

  *محمود دعایی بهتر است سعید بیابانکی نیز نحوه آشنایی خود با رفیع را آثار مکتوب وی در مطبوعات عنوان کرد و قطعه شعر طنزی خواند که در بخشی از آن اینطور عنوان کرد: بین اصحاب جراید گشته‌ام من سال‌ها فاش می‌گویم که محمود دعایی بهتر است این بیت توجه دعایی را جلب کرد و تا پایان نسبت به بیابانکی توجه بیشتری نشان داد. *دو آخوند در یک جا نگنجد حجت‌الاسلام محمدرضا زائری به خاطره‌ای از دعایی اشاره کرد و گفت: در ساختمان قدیم روزنامه اطلاعات نزد آقای دعایی رفتم. به وی گفتم می‌خواهم کار جدی روزنامه نگاری کنم. دعایی در پاسخ به من گفت در یک جا دو آخوند نمی‌گنجد. *از صدای قیژ ترمز تا دیدار زائری رفیع به خاطره‌ای در مورد زائری اشاره کرد و گفت: روزی در خیابان آبان داشتم عبور می‌کردم. ناگهان صدای قیژ ترمز ماشینی من را به خود آورد که در برابرم ایستاد. ابتدا ترس بر من مستولی شد و اشهد خود را خواندم زیرا فکر کردم شاید می‌خواهند بلایی سرم بیاورند. در همین افکار بودم که دیدم زائری از خودرو پیاده شد و من را در آغوش گرفت و ابراز خرسندی کرد که من را دیده است. انتهای این دیدار صمیمانه نیز بریدن کیک تولد جلال رفیع بود که توسط خودش انجام شد.

  انتهای پیام/

93/10/05 - 13:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن