محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842947431
من برادرزن قاضی مرتضوی نیستم /توضیحات نویسندهای که کتابش در سازمان تامین اجتماعی حاشیهساز شد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
من برادرزن قاضی مرتضوی نیستم /توضیحات نویسندهای که کتابش در سازمان تامین اجتماعی حاشیهساز شد فرهنگ > ادبیات - محمدرضا فلاحتفتی، نویسنده کتاب «دوستت دارم ای مادر» میگوید خودش و سعید مرتضوی بیگناهند و او هیچ نسبتی با رئیس پیشین تامین اجتماعی ندارد.
الهه خسروییگانه: گوشی را که برمیدارد، اول لهجه یزدیاش توجه را جلب میکند. خودم را معرفی میکنم و میگویم میخواهم درباره کتابش با او صحبت کنم. از شاگردهایش میپرسد که زنگ تفریح چه ساعتی است و قرار میشود نیم ساعت بعد به او زنگ بزنم. محمدرضا فلاحتفتی، نویسنده کتاب «دوستت دارم مادر» است. کتابی که بیشتر گردآوری است اما او اصرار دارد که کتاب را تالیف کرده است. دو هزار جلد این کتاب در زمان ریاست سعید مرتضوی یا همان قاضی مرتضوی معروف، بر سازمان تامین اجتماعی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، به قیمت ۳۰ میلیون تومان از محمدرضا فلاح تفتی خریده شد و در مراسم چهرههای ماندگار سازمان تامین اجتماعی، به عنوان کتاب برگزیده سال هدیه داده شد. در جریان تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی اما بخشی از اسناد منتشر شده مربوط به این کتاب بود که با فاکتور جعلی خریداری شده بود. فاکتور ناشری که از اساس داشتن هرگونه رابطه با این نویسنده را منکر میشود. ضمن آن با مشابه بودن و مطابقت عین به عین نام فامیل او با نام فامیل همسر مرتضوی، شبهاتی درباره نسبت فامیلی او با مرتضوی هم مطرح شده بود. اما محمدرضا فلاحتفتی همه چیز را منکر میشود. میگوید کتابش با این عنوان به چاپ نرسیده، فاکتور جعلی نیست و هیچ نسبتی هم با قاضی مرتضوی ندارد. در میان مبالغی که در سازمان تامین اجتماعی، به سرنوشتهای عجیب و غریب دچار شدند البته 30 میلیون تومان گم است، اما با این حال پیگیری همین ماجرا هم شاید بتواند کمکی کند. گفتوگوی ما را با این محمدرضا فلاحتفتی میخوانید: آقای فلاحتفتی، شما در چه زمینهای تحصیل کردهاید و شغلتان چیست؟ من با 30 سال سابقه، معلم آموزش و پرورش هستم و دکترای ادبیات دارم. ۲۵ سال پیش مادر جوانم را به علت بیماری آسم از دست دادم و همیشه آرزو داشتم کاری کنم که تصویر مادر را به خصوص در اذهان دانشجویانم موجهتر جلوه دهم. مگر شما معلم آموزش و پرورش نیستید؟ پس ماجرای دانشجو چیست؟ من در دانشگاه هم درس میدهم. در هشت دانشگاه استان یزد مشغول تدریس هستم و در دبیرستانهای شهر تفت هم درس میدهم. چرا میخواستید برای دانشجویانتان تصویر مادر را موجه نشان دهید؟ در دانشگاه احساس میکردم که نقش مادر کمرنگ شده و به خاطر همین کتابی نوشتم در پنج بخش. بخش اول قشنگترین اشعار، بخش دوم تمام آیات قرآن، بخش سوم تمام احادیث زیبا، بخش چهارم سخن بزرگان و بخش آخر داستانها. همه اینها با محوریت مادر در ۶۰۰ صفحه گردآوری و بعد با قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شد ولی من به تامین اجتماعی آن را با قیمت ۱۵ هزار تومان فروختم. یعنی به آنها ۴۰ درصد تخفیف دادم. ببینید خانم درآمد این کتاب صرف بچههای یتیم شده، ما در تفت یتیمخانهای داریم به نام صندوق مشکلگشای مرتضی علی. درآمد این کتاب تا هر زمانی که به فروش برود، صرف این یتیمخانه میشود. البته من سود خودم را از آن برداشتم و بقیهاش را صرف این یتیم خانه کردم. در این یتیمخانه هفت بچه سر راهی هست که از جایی تغذیه نمیشوند البته زیر نظر بهزیستی هستند، ولی کسی به آنها کمک نمیکند. آقای تفتی، شما کتابی را به تامین اجتماعی فروختهاید که حتی مجوز ارشاد هم نداشته یا حداقل مراحل ثبت کتاب و صدور مجوز برای آن به شکل کامل انجام نشده بود. چطور توانستید این کار را بکنید؟ ببینید من زمانی که میخواستم به خارج از کشور بروم، یعنی اوایل فروردین سال ۹۱ اگر خاطرتان باشد آن زمان اوایل اردیبهشت روز مادر بود. من هم میخواستم برای دفاع از تز دکترایم به خارج از کشور بروم. به کدام کشور؟ تاجیکستان. آنجا دکترا گرفتم. برای همین عجله داشتم که سریعالسیر کتاب را آماده کنم. با ناشرم صحبت کردم ... چه ناشری؟ انتشارات تدوین یزد. کتاب را به آنها دادم و از ایشان قول گرفتم که کتاب را تا اول اردیبهشت منتشر کند چون عجله داشتم و میخواستم کتاب قبل از روز مادر دربیاید. اینها هم کارهایش را انجام دادند. این کتاب هم چیزی نداشت همه آیات قرآن و احادیث بود در نتیجه میدانستم که ارشاد مشکلی با کتاب ندارد و به آن مجوز خواهد داد چون آیات قرآن و شعر که گمراهکننده نیست، ولی چون عجله داشتم به ناشر گفتم که کتاب را منتشر کن، بعد من مجوزش را میگیرم چون اگر میخواستیم برای مجوز صبر کنیم دو ماه طول میکشید تا جواب از تهران به یزد بیاید و دیگر زمان از دست رفته بود. کتاب چاپ شد و بعدش دستور چاپ گرفتیم. من دقیقا نمیفهمم، اگر هر کس دیگری این کار را میکرد، نه تنها مجوز انتشارش لغو میشد که ساختمان نشر و چاپخانه را هم پلمپ میکردند. بعد چطور شما بدون مجوز به این راحتی کتاب را منتشر کردهاید؟ من این کتاب را با مسئولیت خودم چاپ کردم. همه چیز به عهده خودم بود نه چاپخانه یا ناشر. آن زمان چارهای نداشتم. از اول فروردین مطالب را آماده کرده بودم و اگر میخواستم منتظر مراحل اداری باشم دو ماه باید صبر میکردم. یعنی همین جوری ۱۵ روز از روز مادر میگذشت و دیگر کتاب مشتری نداشت و ادارات و نهادها کتاب را دیگر از من نمیخریدند. یعنی شما کتاب را نوشتید تا به ادارات و نهادها بفروشید؟ بله. جز تامین اجتماعی، دیگر چه نهادهایی از شما کتاب را خریدند؟ سپاه خرید، بسیج، آموزش و پرورش، بانک ... من تا الان ۱۱ هزار جلد از این کتاب را فروختهام. برایش بازاریابی کردم. چک پرینت آن را به چند ارگان نه تنها در یزد و تفت که تمام استانها بردم. دانشجویانم را مسئول بازاریابی برای کتاب کرده بودم و آنها به جاهای مختلف میرفتند و کتاب را برای فروش عرضه میکردند. به هر کدام هم ۲۰۰ جلد، ۵۰۰ جلد، ۷۰۰ جلد فروختهام. پس فقط سازمان تامین اجتماعی بود که از شما ۲ هزار جلد کتاب خرید؟ چرا توانستید این تعداد کتاب به تامین اجتماعی بفروشید، با آقای مرتضوی آشنایی داشتید؟ نخیر خانم، دارند آقای مرتضوی را رنگش میکنند. یعنی چی رنگش میکنند؟ یعنی بهش اتهام میزنند. من با آقای مرتضوی هیچ فامیلی ندارم. یعنی بچه محل ماست. من حتی بارها در کتابها و مقالاتم از کارهای ایشان در دادگستری انتقاد کردم. و فامیل همسرشان هم نیستید؟ نه خانم شما بیا تحقیق کن، در تفت ۶۰ درصد مردم فامیلشان فلاح تفتی است. فامیلی من هم به همین خاطر با همسر آقای مرتضوی یکی است. منتها ایشان خانم دکتر هما فلاح تفتی است من دکتر محمدرضا فلاح تفتی. به جان بچهام به خدا با هم فامیل نیستیم. متاسفانه برادرش هم نیست. من حتی کپی شناسنامه خودم و زن آقای مرتضوی را به مجلس فرستادم ایشان یک برادر دارد به اسم محمدرضا فلاح تفتی، هم اسم من ولی دیپلمه است اصلا دکتر نیست. من دکترا دارم. کارش جای دیگری است، اصلا در حدی نیست که کتاب بنویسد. پس روی چه حسابی آقای مرتضوی دو هزار جلد از کتابی که هنوز مجوز هم نگرفته خریدند؟ من به تهران رفتم، به من گفتند آقای مرتضوی در جلسه است. رفتم پیش رئیس روابط عمومی سازمان آقای دکتر ضابطی. به او گفتم از بچه محلهای آقای مرتضوی هستم و کتاب نوشتم. حالا هم که روز ماما و پرستار در پیش است و این کتاب برای این که هدیه بدهید مناسب است. من این کتاب را با ۴۰ درصد تخفیف به شما میدهم. آقای ضابطی ۵ هزار جلد از این کتاب را خواست ولی من ۲ هزار جلد تحویل دادم. سه هزارتای دیگرش را آقای مرتضوی باطل کرد که من بعدها فروختمش. تازه آقای مرتضوی یک باری هم به روی دوش من گذاشت. به من گفت درست است که اینجا تهران است اما شائبه فامیل بودن ما پیش میآید و همه جا هو میاندازند و ... ماجرای آن فاکتور جعلی چه بود؟ من خودم فاکتور و سربرگ دارم. مهر دارم. ولی آقای ضابطی به من گفت که مهر خودت قابل قبول نیست. باید از یک انتشاراتی فاکتور بیاوری. خب چرا از انتشارات خودتان فاکتور نخواستید؟ چرا از فاکتور انتشارات مهرجرد استفاده کردید؟ من سریعالسیر میخواستم کارم را انجام دهم. برای فروختن کتابم به تامین اجتماعی سه بار به تهران رفته بودم. یک بار آقای مرتضوی ماموریت خارج از تهران بود، یک بار در جلسه بود که گفتند از هشت صبح تا ده شب طول میکشد دیگر این بار میخواستم کارم راه بیفتد. آقای ضابطی گفت اگر همین جا آشنا داری یک فاکتوری جور کن. یکی از بچههای همان تامین اجتماعی گفت که به سراغ انتشارات مهرجرد برو. ایشان اصالتا یزدی است و چون از مالیات معاف است به تو فاکتور میدهد. چرا از مالیات معاف است؟ چون وابسته به سپاه است. البته قبلش به چند ناشر دیگر گفتیم فاکتور بده ولی آنها گفتند اگر فاکتور میخواهی در ازای این ۳۰ میلیون باید یک میلیون و هشتصد به ما پول بدهی من هم دیدم اگر پول را به اینها بدهم حق آن بچههای یتیم خورده شده به خاطر همین ندادم. به هر حال بچهها چاپ مهرجرد را انتخاب کردند. رفتم آنجا و فاکتور گرفتم. دو تا خانم بودند و خود صاحب انتشارات و سرش هم خیلی شلوغ بود به من گفت هر چه میخواهی بنویس و بعد با دست خودش مهر زد و داد به من. ببینید آقای تفتی، من با مدیرمسئول انتشارات مهرجرد صحبت کردهام. ایشان میگویند نه تنها شما را ندیدهاند که اصلا از طریق سایت تابناک خبر شدند که پای موسسهشان در این ماجرا وسط کشیده شده. او میگوید شما فاکتور را جعل کردهاید وگرنه نه شماره پرفراژ فاکتور در اسناد آنها وجود دارد نه شماره حسابی که در پایین فاکتور آمده شماره حساب آنهاست چون شما آن قسمت را از بین بردهاید و به جایش شماره حساب خودتان را نوشتهاید. دروغ میگوید. اصلا این طور نیست. من اگر آن آقا را ببینم میشناسم. چه کسی در تامین اجتماعی ایشان را به شما معرفی کرد؟ آقای پورحسینی. البته ایشان هم از طریق یکی از دوستانش که با انتشارات مهرجرد آشنایی داشت آنجا را به من معرفی کرد. شما باورتان میشود که یک استاد دانشگاه، یک دکترای ادبیات برای چیزی که به راحتی میتواند به دست بیاورد برگه دیگری را کش برود؟ راستش در آن دوران اتفاقات غیرباور زیادی افتاد که باید باورش میکردیم. ایشان میگویند اصلا شما را نمیشناسند. به امام حسین، به خون شهدا دروغ میگویند. میترسند پایشان گیر بیفتد. چرا پایشان گیر بیفتد؟ مگر نمیگویید که او برای فاکتور از شما حتی پول نخواست خب، پس برای چی باید بترسد؟ نمیدانم. شاید به خاطر مسائل سیاسی. در مملکت ما همه چیز سیاسی میشود. شاید میترسد بگویند دیگر این انتشارات را تحویل نگیرید. مطمئنا از روی ترس است حالا از چی میترسند من نمیدانم. خانم، انتشاراتشان در یک کوچه فرعی است. پله میخورد میرود طبقه اول. یک اتاقی هست سمت چپ که اتاق کوچکی است. یک آقایی پشت به پنجره در آن اتاق نشسته بود و دو تا خانم هم به عنوان منشی کنارش نشسته بودند. خودش به من گفت شما هر چه میخواهی بردار، من مهر میکنم. آخر چرا دروغ بگویم. ایشان اگر به من نمیداد من از یزد و انتشارات خودم میگرفتم. این ماجرای کتاب برگزیده سال چه بود؟ کتاب شما که هنوز مجوز هم نگرفته بود چطور روی جلدش عنوان کتاب برگزیده سال منتشر شده بود؟ کجا؟ چطوری؟ شما یک جلد از آن کتاب به من نشان بدهید که روی آن چنین چیزی نوشته شده باشد. تهران که کتاب نایاب است. اصلا نیست که من بخواهم به شما چیزی نشان دهم. نه خانم اصلا کسی چنین چیزی نزده. در سایتها دروغ مینویسند. اگر دیدید کتاب با چنین عنوانی چاپ شده من برای خودم مجازات اعدام انتخاب میکنم. من دکتر ادبیاتم چنین کاری نمیکنم. من کتاب را تالیف کردهام و از هیچ جا هم جایزه نگرفته. شما کتابی درست کردهاید از نوشتههای دیگران. شعر شاعران دیگر، احادیث و داستانهایی که قبلا با موضوع مادر منتشر شدهاند. این کتاب که تالیفی نیست. نه خانم، این کتاب تالیف است. کجایش تالیف است؟ شما که خودتان چیزی ننوشتهاید. گردآوری کردهاید. شما مگر درس نخواندهاید؟ این کتاب تالیف است نه تصنیف. تصنیف یعنی تراوشات ذهنی خود انسان اما اگر نوشتههای دیگران را استفاده کنی میشود تالیف. این تعریف شما از تالیف است و تعریف عجیبی هم هست. به هر حال من درس خواندهام و میدانم که این تعریف درست است. آقای ضابطی مدیر روابط عمومی سازمان تامین اجتماعی روی چه حسابی این کتاب را از شما خریدند؟ من خودم کتاب را به سازمان پیشنهاد کردم. به مدیر روابطعمومی سازمان. ایشان گفتند باید کتاب را مطالعه کنند. یکی دو ساعت مطالعه کردند بعد گفتند زمان بیشتری نیاز دارم. حدود یک ماه، چهل روز چک پرینت کتاب دستشان بود. چرا چک پرینت؟ چرا خود کتاب را ندادید؟ نه خانم، کتاب را روی برگه A4 منتشر کرده بودم، گفتم اصلا شاید نخرند. برای چی کتاب ۲۵ هزار تومانی را بدهم دستشان؟ این جور وقتها خود کتاب را رایگان که نمیدهند. چک پرینتش را میدهند. به هر حال از طریق روابط عمومی کتاب را معرفی کردم. حتی آقای مرتضوی این را خواند و گفت ما این اندازه نمیتوانیم بخریم. این اتفاق دقیقا چه زمانی افتاد؟ یادم نیست... لااقل میتوانید بگویید چه فصلی بود. من ۱۷ یا ۱۸ فروردین کتاب را دادم به آقای ضابطی. یعنی ۱۸ تیرماه ایشان گفتند که کتاب را از شما میخرند. بله گفتند روز ماما و پرستار است و همه هم زن هستند. گفتم من الان این مقدار ندارم برایش برنامهریزی هم نکرده بودم. آن موقع دو هزار جلد آماده داشتم. گفتند اشکال ندارد همین را بده سه هزار تای دیگری را کی میتوانی بدهی؟ گفتم ده روز دیگر. گفت باشد. بعد هم که آقای مرتضوی سه هزار تای بقیهاش را باطل کردند و من هم خیلی گلایه کردم. به باقی نهادها تا به حال چند جلد کتاب فروختهاید؟ به هر کدام ۲۰۰، ۳۰۰ مثلا سازمان آب، وزارت مسکن، بانک ... خب کتاب جعلی را چطور توانستید فروختید؟ این سازمانها چطور کتاب بیمجوز از شما نخریدهاند؟ مگر از مجوز و این چیزها سر در میآورند یا خبر دارند؟ کتاب شابک و فیپا داشته است. خب آنها هم که میگویند تقلبی است. جفنگ میگویند. دروغ می گویند. حرف بیخود میزنند. یعنی کتاب در کتابخانه ملی ثبت شده؟ بله. شما گفتید این کتاب پایان نامه شماست. من نگفتم. شما خودتان به آقای محجوب عضو هیات تحقیق و تفحص نامه نوشتید و گفتید این کتاب پایان نامه شماست. ببینید! پایان نامه من درباره شاهنامه فردوسی است. در خارج آدمی که میخواهد دکترا بگیرد باید برای پایاننامه یک و سه مقاله داشته باشد. من گفتم مقاله درباره شاهنامه فردوسی دارم ولی مادری داشتم که از دنیا رفته و این کتاب را برای او درست کردهام خواهش میکنم اینها را از من بپذیرید. آنها هم در شورا بررسی کردند و در کنار پایاننامه این کتاب را به عنوان کار عملی قبول کردند. بعد از ماجرای تحقیق و تفحص چه اتفاقی برای شما افتاد؟ هیچ اتفاقی نیفتاد. از مجلس یا نمی دانم کجا به من زنگ میزدند میگفتند آقا ما میخواهیم از چاپخانه شما کتاب بخریم. من هم شماره دولتی را میشناسم و میدیدم که از تهران دارند زنگ میزنند میگفتم آقای مججوب اگر خودت هستی بگو. راست و درست سئوالت را بپرس تا من جواب بدهم. اگر کتاب را میخواهی که بحثش جداست ولی اگر دنبال چیزی دیگر هستی بگو. به هر حال هر سازمانی موظف است ده درصد از هزینهاش را صرف امور فرهنگی کند. آقای مرتضوی هم گناه نکرده کتاب مرا خرید. من هم گناه نکردم. اگر دنبال سود بودم با همان قیمت ۲۵ هزار تومان میفروختم نه ۱۵ هزار تومان. 58۲۴۴
کلید واژه ها: ادبیات ایران - ادبیات -
سه شنبه 18 آذر 1393 - 14:00:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
منابع سازمان تامین اجتماعی حکم دارایی خصوصی افراد را دارد
معاون سازمان تامین اجتماعی منابع سازمان تامین اجتماعی حکم دارایی خصوصی افراد را دارد تهران - ایرنا - معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی با اشاره به مخالفت مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد مطرح شده در رابطه با ادغام منابع سازمان های بیمه گر گفت منابع سازمان تامین اجتماعی حکم دارمدیرعامل سازمان تامین اجتماعی وارد رشت شد
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی وارد رشت شد رشت - ایرنا - مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی امروز چهارشنبه به منظور رسیدگی به مشکلات بیمه شدگان و مراکز بیمه ای و درمانی این سازمان در استان گیلان وارد رشت شد به گزارش خبرنگار ایرنا سید تقی نوربخش عصر چهارشنبه وارد رشت شد و مورد اسهزینه دارویی سازمان تامین اجتماعی هر سال دو برابر شده است
معاون سازمان تامین اجتماعی هزینه دارویی سازمان تامین اجتماعی هر سال دو برابر شده است معاون درمان سازمان تامین اجتماعی گفت هزینه دارویی این سازمان در سال 92 نسبت به سال 91 و در سال 93 نسبت به سال 92 بیش از دو برابر شده است به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران به نتجمع جمعی از کارگران بازنشسته و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در مقابل مجلس
تجمع جمعی از کارگران بازنشسته و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در مقابل مجلس تهران- ایرنا- جمعی از کارگران بازنشسته و مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی در مخالفت با طرح ادغام مراکز بهداشتی و درمانی سازمان تامین اجتماعی با وزارت بهداشت امروز سه شنبه در مقابل مجلس شورای اسلامدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خبر داد افزایش مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی با نرخ تورم
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خبر دادافزایش مستمری بازنشستگان تامین اجتماعی با نرخ تورممدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از افزایش 25 درصدی مستمری بازنشستگاه تامین اجتماعی در سالجاری خبر داد و گفت تلاش میکنیم این افزایش با نرخ تورم پیش رود به گزارش خبرگزاری فارس از آمل تقی نوربخمدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خبر داد واگذاری مجوز ۱۰۰ کارگزاری بیمه تامین اجتماعی در کشور
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی خبر دادواگذاری مجوز ۱۰۰ کارگزاری بیمه تامین اجتماعی در کشورمدیر عامل سازمان تامین اجتماعی از واگذاری مجوز ۱۰۰ کارگزاری بیمه تأمین اجتماعی به بخش خصوصی در آینده نزدیک خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان بابل سید تقی نوربخش ظهر امروز در مراسم اشکایت مرتضوی از شاکی پرونده تامین اجتماعی |اخبار ایران و جهان
شکایت مرتضوی از شاکی پرونده تامین اجتماعی سعید مرتضوی مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی از یکی از شکات خود در پرونده تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی شکایت کرد کد خبر ۴۵۴۱۷۴ تاریخ انتشار ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۱۵ - 01 December 2014 سعید مرتضوی مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی از یکیتقدیر کانون بازنشستگان تامین اجتماعی از مدیران ارشد سازمان برای حفظ منابع درمانی
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۳۷ هیات مدیره کانون کارکنان بازنشسته سازمان تامین اجتماعی طی نامهای از اقدامات مدیر عامل و مدیران ارشد تامین اجتماعی دردفاع از منابع درمانی این سازمان تقدیر کرد به گزارش سرویس اجتماعی ایسنا متن نامه هیات مدیره کانون کارکنان بازنشسته این سازمان به ایندلايل مخالفت سازمان تامين اجتماعي با ادغام منابع درمان صندوقهاي بيمهاي
۸ آذر ۱۳۹۳ ۱۶ ۸ب ظ نوربخش تشريح کرد دلايل مخالفت سازمان تامين اجتماعي با ادغام منابع درمان صندوقهاي بيمهاي مديرعامل سازمان تأمين اجتماعي دلايل مخالفت سازمان تامين اجتماعي با طرح ادغام منابع درماني صندوقهاي بيمهاي را تشريح کرد به گزارش خبرگزاري موج سيدتقي نوربخش به منظورمدیرعامل سازمان تامین اجتماعی: 39 میلیون نفر در کشور بیمه تامین اجتماعی هستند
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی 39 میلیون نفر در کشور بیمه تامین اجتماعی هستندمدیرعامل سازمان تامین اجتماعی گفت 39 میلیون و 700 هزار نفر در کشور زیرپوشش بیمه سازمان تامین اجتماعی هستند به گزارش خبرگزاری فارس از لنگرود سید تقی نوربخش بامداد امروز در نشست مشترک با شرکای اجتماعی گیمدیر عامل سازمان تامین اجتماعی: کسر حق بیمه از اضافه کار الزامی است
مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی کسر حق بیمه از اضافه کار الزامی است ساری - ایرنا - مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی گفت که بر اساس قانون تامین اجتماعی کسر حق بیمه از اضافه کار الزامی است سید محمدتقی نوربخش در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در قائمشهر افزود سازمان بیمه گر بر اساس لیستآقای مرتضوی! چرا چندین فقره چک تامیناجتماعی نزد وزارت نفت است؟
آقای مرتضوی چرا چندین فقره چک تامیناجتماعی نزد وزارت نفت است آیا در آن زمان مرتضوی صلاحیت قانونی برای انجام این کار را داشته آیا تمام الزامات و مقررات قانونی در این خصوص طی شده بود چرا با وجود اعلام بانک عامل در مورد عدم امکان انتقال وجه چکهای تضمینی مسترد نگردید چرا قبلاجمالی/ پیش از ظهر امروز صورت گرفت بازدید مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از بیمارستانهای مازندران
اجمالی پیش از ظهر امروز صورت گرفتبازدید مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از بیمارستانهای مازندرانمدیرعامل سازمان تامین اجتماعی برای بازدید از قابلیتهای درمانی و بررسی مشکلات کارگران ساختمانی وارد مازندران شد به گزارش خبرگزاری فارس از چالوس تقی نوربخش پیش از ظهر امروز برای بازدیشکایت سعید مرتضوی از شاکی پرونده تامین اجتماعی
شکایت سعید مرتضوی از شاکی پرونده تامین اجتماعی سعید مرتضوی مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی از یکی از شکات خود در پرونده تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی شکایت کرد به گزارش نامه نیوز مصطفی ترک همدانی با بیان این مطلب اظهار کرد آقای سعید مرتضوی به اتهام افترا و نشر اکاذیب از منبرنامه های سفر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به گیلان
برنامه های سفر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به گیلان تهران - ایرنا - برنامه های سفر دکتر سیدتقی نوربخش مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به استان گیلان اعلام شد به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا برنامه های این سفر از بعدازظهر چهارشنبه با هدف دیدار با مقامات و مسوولان و شرکای اجتماعیسازمان تامین اجتماعی مکلف به تداوم پوشش بیمه کارگران ساختمان شد
با تصویب مجلس سازمان تامین اجتماعی مکلف به تداوم پوشش بیمه کارگران ساختمان شد تهران - ایرنا- نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تامین نظر شورای نگهبان سازمان تامین اجتماعی را مکلف کردند نسبت به تداوم پوشش بیمه تمام کارگران ساختمان اقدام کند به گزارش خبرنگار پارلمانی ایرنا نماینپرونده « تخلفات سعید مرتضوی در تامین اجتماعی» یک ساله شد / دیدار هیأت با آملی لاریجانی
دهدشتی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران پرونده تخلفات سعید مرتضوی در تامین اجتماعی یک ساله شد دیدار هیأت با آملی لاریجانی هیأت تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی گفت گزارش این هیأت به قوه قضاییه در مورد تخلفات سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی یک ساله شد سیدحسین دهدشتی نم-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها