تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به پاداش بهشت نمى رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيّتش خالص باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842869246




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت نویسنده آمریکایی از حیرت سفر به ایران |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: روایت نویسنده آمریکایی از حیرت سفر به ایران
ارتباط احساسی نویسنده جوان آمریکایی با اشعار حافظ، مواجهه او با مردم ایران بدون در نظر گرفتن جبهه‌گیری‌های سیاسی و خاطرات شیرینش از این سفر 30 روزه‌ مسائلی است که «مونیکا بایرن» در یادداشتی که پس از بازگشت منتشر کرده، به آن اشاره کرده است.
کد خبر: ۴۵۲۰۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۷ - 24 November 2014


ارتباط احساسی نویسنده جوان آمریکایی با اشعار حافظ، مواجهه او با مردم ایران بدون در نظر گرفتن جبهه‌گیری‌های سیاسی و خاطرات شیرینش از این سفر 30 روزه‌ مسائلی است که «مونیکا بایرن» در یادداشتی که پس از بازگشت منتشر کرده، به آن اشاره کرده است.

به گزارش ایسنا، «مونیکا بایرن» نویسنده آمریکایی است که چندی پیش به ایران آمد تا از نزدیک با ایرانیان آشنا شود و عطش دیرینش برای شناخت این سرزمین کهن فروبنشاند. پیش از این مصاحبه‌ای از وی با عنوان «ایران گلی بود که از دور تماشایش می‌کردم» را منتشر کردیم. مونیکا پس از ترک ایران، یادداشتی را در «لوبلاگ» نوشته که در آن از عشقش به جاذبه‌های دیدنی، مردم و غذاهای ایرانی سخن گفته و آمریکایی‌ها را برای داشتن رویکردی چنین خصمانه شماتت کرده است. ترجمه این مطلب را در زیر می‌خوانید:

نمی‌خواستم قبل از سفر به ایران چیزی درباره‌اش بخوانم. البته در نشریات خبری آمریکایی که اغلب کاریکاتوری ابزورد از این کشور به تصویر می‌کشند هم درباره آن مطلبی نوشته نشده بود. می‌خواستم با قلبی باز پا به ایران بگذارم. اما می‌دانم که قلبی باز با ذهنی ناآگاه فرق می‌کند. تظاهر نمی‌کردم بیش از اطلاعات سطحی درباره رابطه ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها می‌دانم. دوست نداشتم روی اشتباهات سرپوش بگذارم، من تنها نویسنده‌ای بودم که سفر کردن برای نوشتنم ضروری است و 2-در آمریکا دوستانی ایرانی دارم که به میهن خود عشق می‌ورزند و این مرا کنجکاو کرد.

او با اشاره به این‌که نسل جدید از جمله من و دوستم که پس از 1979 متولد شدیم، از انقلاب یا تسخیر سفارت آمریکا در ایران خاطره‌ای ندارد، گفته است: سرسپردگی همزمان آمریکا به عربستان سعودی و اسرائیل، عجیب و مزدورانه است. وقتی ایران بودم از راهنمایم دلیل وجود تحریم‌ها را پرسیدم که واقعا نتوانست توضیحی بدهد. درباره این موضوع تحقیق کردم اما خودم هم نتوانستم برای آن توضیحی پیدا کنم. تحریم‌ها واقعا بی‌معنی و دلبخواهی هستند.

این نویسنده آمریکایی همچنین معتقد است: نسل گذشته به آنچه هست، رضایت داده‌اند اما نسل جوان‌تر از چرایی رویدادها می‌پرسند. خب از کجا شروع کنیم؟ و منظورم از «ما» دولت نیست، بلکه تک‌تک افراد جامعه است. ... ما نسبت به ایرانی‌ها خیلی ناآگاه‌تر و خصمانه‌تریم، تا آن‌ها نسبت به ما. خیلی شرم‌آور است... آمریکایی‌هایی هستند که حتی نمی‌دانند ایران کجای نقشه جهان است؟ بله، من هر روز می‌بینمشان.

بایرن در بخش دیگری افزوده است: سرزمین من خانه مردمی با نژاد و ریشه ایرانی شده، آن‌ها در آمریکا بزرگ شده‌اند و یا به این کشور مهاجرت کرده‌اند و با افرادی مثل من دوست شدند. این دوستی‌ها الهام‌بخش من برای سفر به ایران بود. وقتی نزدیک شهر تاریخی پاسارگاد آرامگاه ابدی کوروش بزرگ اقامت داشتم، تجربه فوق‌العاده بازی در نقش یک گردشگر آمریکایی را در فیلم مستندی داشتم که نزدیک اقامتگاه من فیلمبرداری می‌شد. دست‌اندرکاران فیلم، مصرعی از حافظ شاعر بزرگ پارسی را به من یاد دادند که می‌گوید: «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد».

حتی الان که دو هفته‌ای است ایران را ترک کرده‌ام، این شعر در من طنین‌ می‌اندازد. من سیاستمدار نیستم و آشنای قدرتمندی ندارم. به مذاکرات مربوط به برنامه‌های انرژی هسته‌ای ایران هم دسترسی ندارم. اما سفر و دوستی: این‌ها ابزار در دسترس من هستند. این وسیله‌ها در اختیار میلیون‌ها آمریکایی دیگر هم هست، بویژه از یک سال پیش که «حسن روحانی» که در ایران به‌عنوان روحانی میانه‌رو با اهداف اصلاح‌طلبانه شناخته می‌شود، به‌عنوان رییس‌جمهور ایران بر سر کار آمد.

این نویسنده می نویسد: منظورم از سفر، پیوستن به یک تور خسته‌کننده بزرگ نیست که اعضایش جز از طریق لنز دوربین‌هایشان با کسی ارتباط برقرار نمی‌کنند. منظورم سفر به معنای حرکتی باتوجه و همه‌جانبه در پی یافتن ارتباطی یک‌به‌یک و سازشی دوطرفه میان «خود» و «دیگری» است؛ دگرگونی دوجانبه‌ای که پس از آن هر دو طرف خود را بیشتر از شروع این رابطه، کامل می‌یابند. دولت‌ها در سطح خودشان فعالیت می‌کنند، چه وین باشد یا جای دیگر. اما اشخاص می‌توانند در سطح فردی در خاک ایران یا آمریکا عمل کنند: دیدن و دیده شدن، شنیدن و شنیده شدن، شناختن و شناخته شدن.

در آخرین شب اقامتم در ایران به مزار حافظ برگشتم. اولین‌بار که به آن‌جا رفتم، روز بود، زمان رفت‌وآمد توریست‌ها. ایرانی‌ها عصرها به حافظیه می‌روند. هوا خنک و هیجان‌انگیز بود. در گوشه‌ی شمال‌شرقی محوطه چند گلیم برای خواندن نماز مغرب پهن شده بود. دانشجویان، هنرمندان، استادان دانشگاه، گروه‌های زنان، مردان، والدین با کودکان نوجوان و خردسالشان روی پله‌های آرامگاه ایستاده بودند.

زوجی جوان - دختر شالی پوشیده که مطابق با مد، بالای سرش قرار گرفته و پسر که تماما سیاه پوشیده، زنجیری طلا در گردن دارد، به سمت قبر قدم برمی‌دارند و همان‌جا ناآرام می‌ایستند، انگار مطمئن نیستند چگونه باید رفتار کنند. بعضی‌ها انگشت روی قبر می‌گذارند و لب‌هایشان تکان می‌خورد. برخی موبایلشان را چک می‌کنند یا عکس سلفی می‌گیرند.

مردی با کت خاکستری‌رنگ در کنار یکی از ستون‌ها ایستاده و برای هرکس که گوش دهد، حافظ می‌خواند... همچنین مردی که نمازش را خوانده بود آمد تا عکسی دسته‌جمعی روی پله‌های آرامگاه بگیرد. از من پرسیدند اهل کجایم و مثل همه که از شنیدن آمریکایی بودنم خوشحال می‌شوند، خیلی مهربانانه با من برخورد کردند. خیلی کم می‌توانستیم ارتباط برقرار کنیم اما توانستند به من بفهمانند که اهل شهری در نزدیکی استهبان - شهری که انجیرهایش معروف است - هستند. مکالمه ما تماشاچی‌هایی پیدا کرد. خیلی زود جمعیتی 20 نفره یا بیشتر جمع شدند. یک نفر پرسید آیا فارسی بلدم؟ خیلی هیجان‌زده شدم چون مصرعی را که در مستند تاکستان یاد گرفته بودم، یادم آمد. شروع به خواندن کردم: «درخت دوستی بنشان»... و تمام جمعیت آن را با من تمام کردند، گویی ترانه‌ای است که مدت‌ها آن را تمرین کرده‌ایم: «که کام دل به بار آرد!»

مرد کت‌خاکستری که پشت سر ما حافظ می‌خواند، گفت: «بله! بله! متشکرم!» و به سرعت جلو آمد تا بادام و کشمش در دست من بریزد.

نشریات خبری آمریکا اغلب ایران را جایی شبیه به «موردور» تصویر می‌کنند، سرزمین ویران عجیب و ناشناخته‌ای در «میان‌زمین» رمان‌های «تالکین». عامه مردم آمریکا این مسیر را دنبال می‌کنند. حالا که من در ایران بودن را تجربه کرده‌ام، چه جوابی به این دیدگاه خواهم داد؟ اصلا از کجا شروع کنم؟

آنچه من دیدم کشوری گسترده، زیبا و درخشان در تقاطع جاده‌های فرهنگی جهان کهن بود که مردمانی از شمال، جنوب، شرق و غرب همچون امواج 3000 ساله در خاک پارسی‌اش سکنی گزیده‌اند. من عاشق حافظ شدم و احترامی که در ایران به هنرمندان می‌گذارند و تجلیل حافظ نمودی از آن بود. من عاشق غذاهای ایرانی شدم (باقی‌مانده نبات‌های زعفرانی‌ام را مثل شمش‌های طلا جیره‌بندی کرده‌ام). عاشق مناظر ایرانی شدم؛ الموت، ابیانه، پرسپولیس و گرمه. من عاشق مکان‌های معروف ایرانی شدم، زورخانه یزد، خانه‌ای در فرحزاد و آن باغ کاشانی و مردم ایران هم همواره با من مهربان بودند. چگونه مردم ما هنوز با این کشور بیگانه هستند؟ این حرف اصلا معنی ندارد.

شب گذشته را روی پله‌های آرامگاه حافظ به حرف زدن با زنان، مردان، مادران، پدران، نوجوانان، دختران، پسران و کودکانی سپری کردم که همگی مشتاق گفت‌وگو بودند. دختری ترجمه می‌کرد و پدری از این مصاحبه‌ فی‌البداهه فیلم می‌گرفت. پسری ترجمه کرد و معنی اسم تمام اعضای خانواده‌اش را برایم گفت. چند صفحه از دفترچه‌ام را پاره کردم و اطلاعات تماسم را برای پنج، ده یا دوازده نفر نوشتم و در عوض مال آن‌ها را گرفتم. ما در وبلاگ، ایمیل، توییتر، فیسبوک، وایبر، واتس‌اپ و اینستاگرام همدیگر را پیدا خواهیم کرد.

مرد استهبانی با مشتی انجیر برگشت و آن‌ها را روی بادام و کشمش‌های توی دستم ریخت. قلبم لبریز شد... نمی‌خواستم از آن‌جا بروم. تنها در 30 روز، ایران برایم عزیز شده بود.

ان‌شاالله زود برمی‌گردم. تا آن موقع برای هر آمریکایی که توانایی سفر را دارد، مصرع حافظ را می‌خوانم: از پی جانان برو

«مونیکا بایرن» رمان و نمایشنامه‌نویس اهل دورهم نیویورک است. «دختری در جاده» اولین رمان او در ماه می 2014 از سوی انتشارات «پنگوئن رندم‌هاوس» منتشر شده است. او در آمریکا و دیگر کشورها در وبلاگش مطلب می‌نویسد.

یادداشت او درباره‌ی سفرش به ایران در وب‌سایت معتبر «لوبلاگ» منتشر شد. این پایانه اینترنتی به انتشار اخبار، یادداشت‌ها و گزارش‌های اختصاصی در حوزه سیاست خارجی آمریکا می‌پردازد. پس از انتشار این مطلب افراد با ملیت‌های مختلف نظرات خود را درباره آن نوشته‌اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

*ممنون بابت این گزارش پرتعمق. قطرات کوچکی که از رودخانه به اقیانوس‌ها سرازیر می‌شوند. تو تغییری بزرگ ایجاد می‌کنی.

*اوووه! چه روح زیبایی این مطلب را نوشته. همه ما صرف‌نظر از آمریکایی، ایرانی، کانادایی یا روس بودن‌مان، انسان هستیم. به جای سلطه باید به دنبال دوستی باشیم، چراکه همگی برابریم. آرزو می‌کنم افراد بیشتر به خاطر خودشان و خودمان، مثل این نویسنده برای کاشتن هرچه بیشتر درخت‌های دوستی تلاش کنند.

*انتظار یک گزارش سیاسی روتین را داشتم و از مواجهه با داستانی حماسی، عاشقانه اما کوتاه شگفت‌زده شدم. حالا فقط باید «دختری در جاده» را بخوانم.

*نمای متفاوتی از ایران، رابطه انسان با انسان و نه دیدی متعصبانه که ما اینجا در آمریکا به آن عادت داریم. مخصوصا از سوی تندروها و پیشگامان اسرائیلی که به دنبال تغییر در دولت هستند...












این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن