تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819931031
امريكا در افغانستان بيثباتي مديريت شده ميخواهد
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: امريكا در افغانستان بيثباتي مديريت شده ميخواهد
نویسنده : روحالله صالحي
عبدالله عبدالله و اشرف غني احمدزي دو رقيب انتخاباتي افغانستان با تشكيل دولت وحدت ملي روزنههاي اميد را بار ديگر در اين كشور روشن كردند. از آنجاكه اين دولت از سوي بيشتر جريانات سياسي داخل پذيرفته شده تأثير مستقيمي بر افكار عمومي و زندگي مردم افغان گذاشته و در راستاي بحرانزدايي نيز تأثير مثبتي خواهد داشت. اما تأخير در معرفي كابينه نگرانيها را درباره بروز دوباره اختلافات سياسي افزايش داده است. پيرمحمد ملازهي، كارشناس شبه قاره و افغانستان معتقد است كه دولت وحدت ملي ثبات نسبي خواهد داشت ولي انتظار نميرود كه اين دولت از ثبات كامل برخوردار باشد. او ميگويد كه امضاي پيمان امنيتي با امريكا نيز در كوتاهمدت درگيريها را در افغانستان تشديد خواهد كرد ولي در بلندمدت امريكاييها اين بحران را مديريت خواهند كرد. براي بررسي تحولات افغانستان با پيرمحمد ملازهي به گفتوگو نشستيم. چه شد كه عبدالله عبدالله با اشرف غني احمدزي كنار آمد، در حالي كه تأكيد كرده بود در انتخابات تقلب شده وحتي تهديدهاي تلويحي هم درباره تشكيل دولت موازي ابراز كرده بود؟ در واقع انتخابات اخير افغانستان بر اساس صفبنديهاي قوميتياي شكل گرفت، كه قبلاً هم بود ولي اين بار شكل حادتري به خود گرفت. عبدالله عبدالله خصوصيتي داشت كه انتظار ميرفت در انتخابات پيروز شود. اولاً عبدالله پشتون تبار و پدرش قندهاري و مادرش تاجيك است ولي از آنجايي كه پشتونها او را به عنوان تاجيك ميشناسند و چون در كنار احمد شاه مسعود بوده از آن پشتوانه قومي برخوردار نشد. درست است كه پشتون تبار بودن خيلي مهم است، ولي با توجه به خصوصيت تاجيك بودن كه عبدالله داشت و همكاريهايي كه با مسعود انجام داده بود، به هر حال به عنوان يك پشتون قابل قبول نبود. اما احمدزي با توجه به اينكه در كوچههاي پشتون بزرگ شده بود مورد توجه قرار گرفت. بنابراين، از ديد قومي كه به موضوع نگاه ميكنيد، ميبينيد كه تقريباً ميتوان گفت كه انتظار ميرفت احمدزي پيروز شود و عبدالله در موقعيت پايينتري قرار گيرد، به خصوص با توجه به صفبنديهايي كه پس از دور اول در انتخابات پيش آمد. البته در دور اول عبدالله پيروز انتخابات بود ولي مصلحت اين شد كه انتخابات به دور دوم كشيده شود. در دور دوم برخي از افرادي كه حذف شده بودند، آمدند با عبدالله بيعت كردند كه پشتون تبار بودند و حتي برادر حامد كرزاي رئيسجمهور سابق افغانستان از عبدالله حمايت كرد. زلمي رسول يكي از كانديداهاي دور اول هم از عبدالله حمايت كرد كه در واقع عبدالله هم جناح تكنوكراتها را توانست جذب كند و هم سلطنتطلبها و همه شرايط براي پيروزي عبدالله مساعدتر بود. با اين حال، وقتي انتخابات برگزار شد تقلب گستردهاي صورت گرفت كه سازمان يافتهتر از دور اول بود. در دور دوم كميسيون مستقل انتخابات وارد عمل شد و نقل و انتقال غير قانوني و بدون مشورت شوراي كميسيون انتخابات كه «امر خيل» رئيس كميسيون انتخابات آن را انجام داد، پليس رأيهاي تقلبي را كشف كرد. در مرحله بعد عبدالله هم اطلاعاتي را به دست آورد كه نشان ميداد تقلب گسترده صورت گرفته است. بنابراين آن چيزي كه عبدالله را موفق كرد، اين بود كه مشخص شد تقلب شده است. البته كميسيون انتخابات زير بار نميرفت اما در نهايت اتفاقي كه افتاد اين بود كه نتيجه انتخابات را در موعد مقرر اعلام نكردند و اين ترديدها را بيشتر كرد كه واقعاً تقلب شده و رأي مردم تغيير يافته است. با همه اينها، نتوانستند در شكل عادي موضوع را حل كنند و اعلام كنند كه احمدزي برنده است. تا اينكه عبدالله و تيم او اسنادي را منتشر كردند كه نشان ميداد تقلب رخ افتاده و فيلمهايي را منتشر كردند و تا حدودي فضا تغيير كرد و تلاش كردند تا يك تصميم اساسي اتخاذ كنند. تا اينكه جان كري وزير خارجه امريكا به افغانستان آمد تا راهحل ميانهاي را پيشنهاد دهد و مذاكرات شروع شد و بحثهاي زيادي صورت گرفت ولي در مرحله اول به نتيجه نرسيد. وقتي به نتيجه نرسيدند دو امكان وجود داشت كه عبدالله ميتوانست آنها را عملي كند؛ يا اينكه نتيجه انتخابات و شكست را بپذيرند كه اين خيلي سخت بود. پيشنهاد دوم اين بود كه دولت موازي تشكيل دهند. دولت موازي يعني اينكه يك دولت برنده انتخابات است و به طور قانوني دولت را تشكيل ميدهد و دولت ديگر در مقابل آن تشكيل ميشود و اينكه اين دولت موازي كجا بايد تشكيل شود مورد بحث بود. دو امكان وجود داشت يكي اينكه بايد مسلح ميشدند و كاخ رياست جمهوري و ادارات را تصرف ميكردند يا اينكه از كابل ميرفتند و در شمال اين دولت را تشكيل ميدادند كه منطقه قومي خودشان است. در هر دو حالت معنايش جنگ بود و با مسلح شدن به اهدافشان ميرسيدند. اما سرانجام دو نظر در تيم عبدالله شكل گرفت؛ يكي اينكه بايد دولت موازي تشكيل دهيم، ديگري اينكه بايد مصالحه كنيم تا مشكل را حل كنيم. چون ميگفتند جنگ داخلي اگر رخ دهد به اين زودي تمام نميشود و ممكن است كه امريكاييها اجازه چنين كاري را ندهند و در نهايت اين احتمال وجود داشت كه افغانستان تجزيه شود. دولت موازي يعني وجود دو دولت در يك كشور كه اين هم امكان نداشت. خط فكري خود عبدالله اين بود كه مصالحه كند و سعي كرد تا طرفدارانش را قانع كند كه مصالحه بايد صورت گيرد. تا اينكه زمينه مصالحه فراهم شد و كري دوباره به افغانستان بازگشت و اين بار طرحي را با خودش آورد. طرح اين بود كه دولتي فراتر از بحث انتخابات تشكيل شود. در واقع، نتيجه انتخابات را كنار بگذاريد و با هم توافق كنيد و دولت وحدت ملي شكل بگيرد. پشتونها حاضر نبودند كه قدرت را به غير پشتون واگذار كنند و امريكا نيز اين موضوع را به خوبي متوجه شده بود. اگر اين اتفاق ميافتاد طالبان نيز از پشتونها حمايت ميكرد، در نتيجه پشتونها در وضعيت برتر قرار ميگرفتند و اينها را شكست ميدادند. طرح كري براي تشكيل دولت وحدت ملي كه حتي بر اساس قانون اساسي نيز پيشبيني نشده بود پذيرفته شد. بر اساس اين طرح، احمدزي رئيسجمهور و عبدالله به عنوان رئيس اجرايي ميشد. زيرا پشتونها نميتوانستند غير پشتون را به عنوان رئيسجمهور بپذيرند. رئيس اجرايي مقامي بود كه امريكاييها اختراع كردند و در قانون اساسي هم نبود. پس از مذاكرات طولاني به اين نتيجه رسيدند و عبدالله پذيرفت اما به شرطي كه در دو سال آينده لويي جرگه قانون اساسي تشكيل و قدرت از تمركز فعلي كه رئيسجمهور همه كاره است، خارج شده و توزيع شود و پست نخست وزيري هم تشكيل شود و رئيس اجرايي نخست وزير شود. دومين شرط اين بود كه هر كدام از چهار قوميت مهم پشتونها، هزارهها، ازبكها و تاجيكها در مناطق قومي خودشان دولتهاي ايالتي، پارلمان محلي و رئيس دولت داشته باشند و در دولت مركزي هم به نسبت جمعيت و تواني كه دارند در قدرت شريك باشند. اين فرمول در ابتدا از سوي اشرف غني پذيرفته نشد ولي با فشار كري سرانجام اين طرح پذيرفته شد و توافق شد كه در دو سال آينده اين اتفاق رخ دهد. در واقع رأي مردم را دور زدند و بر اساس طرح امريكا دولت جديد را تشكيل دادند و اين دولت برخلاف خواست امريكاييها بود كه معتقد بودند به دنبال ايجاد دموكراسي در اين كشور بودند و سعي داشتند تا نظام سياسي مدرني تشكيل دهند. مشروعيت قدرت در افغانستان از دو منطق سرچشمه ميگيرد، يا از نظام سنتي لويي جرگه است يا از نظام مدرن است كه مجلس نماد و سمبل آن است. اينها آمدند دو تا را ادغام كردند و نظامي روي كار آمد كه ميبينيم. دولت جديد بر اساس مصلحت بود كه هر دو رقيب انتخابات، امريكاييها و تمام جريانات سياسي در داخل هم پذيرفتند و كشورهاي منطقه هم واكنش نشان ندادند. حكومت كنوني افغانستان چون با اتهام تقلب روبهرو بود و بر اثر توافق سياسي ايجاد شده و نه نتيجه انتخابات به همين خاطر، ثباتش اندك است. به نظر شما اين حكومت براي مدت زمان طولاني تداوم خواهد داشت يا نه؟ اين سؤال را به خصوص از اين جهت ميپرسم كه به نظر ميرسد در همين اول كار، كميتهاي كه قرار بود تا 45 روز بعد از تحليف، كابينه را مشخص كند به بنبست رسيده است؟ ترديدي نيست كه اينها حتي بر سر اينكه در فلان وزارتخانه چه كسي در رأس آن قرار گيرد مشكل دارند. بايد توجه داشت كه افغانستان از لحاظ ثبات، 40 سال است كه بيثبات و ناامن است و هميشه در جنگ بوده و دوبار از سوي شوروي و امريكا اشغال شده است و درهر دو مورد نيز خارجيها را شكست داده است. به هر حال، شوروي شكست خورد و از اين كشور خارج شد و امپراطورياش از هم پاشيد. امريكاييها هم پيروز نشدند و از تجربيات شكست روسها استفاده كردند و كمي شرايط متفاوت بوده و امريكاييها تا حدي عاقلانه برخورد كردند. اكنون امريكاييها در اين كشور حضور دارند و بر اساس امضاي پيمان امنيتي تا 2024 در اين كشور حضور خواهند اشت و بعد از آن هم اين پيمان را تمديد خواهند كرد و اينگونه نيست كه از افغانستان بروند. حضور نظامي امريكا به افغانها اين اجازه را نميدهد تا اين كشور را دوباره ناامن كرده و به ثباتي در اين كشور دامن بزنند. بنابراين، ثبات نسبي را ميتوان انتظار داشت اما ثبات كامل به نظر نميرسد كه به وجود آيد. ثبات كامل را خود امريكاييها هم نميخواهند، زيرا امريكاييها براي ادامه حضور خودشان در افغانستان به نوعي بيثباتي مديريت شده در افغانستان نياز دارند و اين به نفعشان است. هم شرايط داخلي و هم شرايط خارجي افغانستان به گونهاي است كه ايجاب ميكند كه نوعي بيثباتي تداوم پيدا كند. در افغانستان علت بيثباتي در سه مورد نهفته است؛ يكي رقابتهاي دروني اقوام و مذاهب مختلف، رقابتهاي منطقهاي (ايران، پاكستان، آسياي مركزي و به نوعي تركيه و عربستان) كه نقش دارند. از طرفي، امضاي پيمان امنيتي با امريكا رقابت بينالمللي را نيز ايجاد كرده است و اين رقابت بين روسيه و چين با امريكا و متحدانش است. بنابراين، اين سطوح رقابت سخت است كه در يكجا به تفاهم برسند و افغانستان باثباتي را به وجود بياورند. بنابراين فضا براي بيثباتي در افغانستان مساعد است ولي امريكاييها اين اجازه را نميدهند. لذا پيشبيني ميشود كه افغانستان با بيثباتي مديريت شده از سوي امريكا مواجه خواهد شد. يكي از چالشهاي اصلي دولت وحدت ملي در افغانستان مقابله با گروه طالبان است و براي دفع آنها يك استراتژي مشخصي لازم است، به نظر شما دولت افغانستان چگونه ميتواند به بحران طالبان خاتمه دهد و آيا راهكاري براي حل اين موضوع دارد؟ بله دولت جديد راهكار دارد. اشرف غني در اولين سفر خارجي كه انجام داد به عربستان رفت. دومين سفر خارجي به چين و سومين سفر به پاكستان بود و اين سفرها حساب شده است. عربستان به لحاظ ايدئولوژيك و كمكهاي مالي كه به طالبان ميكند اهميت دارد و حداقل در بيرون اين طور تصور ميشود كه طالبان هم به لحاظ ايدئولوژيك كمي تحت تأثير عربستان است و فكر وهابيت در بين آنها وجود دارد. به هر حال، وهابيت در جهان اسلام مطرح است و نفت عربستان نيز به اين قضيه كمك ميكند. طالبان به لحاظ فكري و فقهي ديوبندي هستند كه يك تفكر شبهقارهاي است. اما اين تفكر وهابي خاورميانه و شبهقاره در دوران جهاد عليه روسها در پيشاور به هم نزديك شدند و سازمانهاي عربي آمدند و از تمام دنيا جهادگران را به افغانستان فرستادند تا در كنار طالبان بجنگند و به همين خاطر، نوعي نزديكي بين دو تفكر به وجود آمد. طالبان از اين فضايي كه به وجود آمد بهرهمند شد و تاحدي از لحاظ مالي و فكري از سوي عربستان تغذيه شد. از اينرو، طالبان به تفكر راديكال خاورميانه تمايل پيدا كرده است و شكل تكامليافته اين تفكر داعش است كه خلافت تشكيل داده است. اين دو تفكر روي دو مسئله با هم وحدت نظر دارند؛ يكي جهاد و ديگري احياي خلافت صدر اسلام است و اين دو تفكر در طالبان تبلور دارد. اينكه چرا اشرف غني به چين رفت، به خاطر اين است كه چين روابط خوبي با پاكستان دارد و تصور افغانها اين است كه طالبان در واقع از حمايتهاي مالي و تسليحاتي ارتش پاكستان برخوردار است و چين ميتواند نقش مهمي در قانع كردن دولت پاكستان داشته باشد تا طالبان را راضي كند كه پاي ميز مذاكره بنشيند. چين و عربستان براي اين انتخاب شدند كه چين مناسبات سياسي و اقتصادي گستردهاي با پاكستان دارد و عربستان هم به دليل مناسبات فكري و كمكهاي مالي كه به پاكستان انجام ميدهد، حائز اهميت است. تفاوت كرزاي با اشرف غني اين است كه كرزاي تلاش ميكرد تا مناسباتش را با هند گسترش دهد ولي احمدزي ميخواهد با پاكستان مناسبات را گسترش دهد، زيرا معتقد است كه نقش پاكستان در ايجاد ثبات و ادامه جنگ با طالبان مؤثر است. به همين خاطر، از عربستان و چين خواست از پاكستان بخواهند تا طالبان را پاي ميز مذاكره بكشاند. در مرحله سوم خودش به پاكستان رفت و با مقامات دولتي و حتي با نظاميان اين كشور ديدار كرد. افغانها معتقدند كه ارتش پاكستان است كه جنگ نيابتي را عليه افغانستان ايجاد كرده و امريكاييها نيز اين موضوع را تأييد كردهاند. بنابراين، احمدزي اين اميدواري را دارد كه از طريق اين سه كشور، بتواند طالبان را قانع كند كه با هم مذاكره كنند. طرحي كه براي اين موضوع وجود دارد، اين است كه طالبان گفته تا زماني كه امريكاييها در اين كشور هستند پاي مذاكره نميآيد. ولي حقيقت اين است كه اگر پاكستان بخواهد جنگ طالبان را تمام كند طالبان نيز تمام خواهد كرد. پس نظر شما اين است كه صدور تروريسم از پاكستان سازماندهي شده است؟ بله، زيرا همه امكانات و تسليحات طالبان در آن سوي مرز و در ايالات وزيرستان شمالي و كويته پاكستان است. الان تفكر طالبان امنيت پاكستان را هم به خطر انداخته و جنگ سني و شيعه راه انداخته و در وزيرستان عمليات انتحاري انجام ميدهد. دير يا زود پاكستان مجبور خواهد بود راهحلي پيدا كند تا هم خودشان و هم افغانستان را نجات دهند. هدف پاكستان از اين اقدامات چيست؟ هدف اين است كه اولاً دولتي كه در كابل حاكم است مناسبات با هند را در ضعيفترين حالت و مناسبات با پاكستان را در قويترين حالت نگه دارد. حتي بعضيها معتقدند كه پاكستان به دنبال اين است تا يك دولت دست نشانده در اين كشور به وجود آورد. مسئله دوم، اين است كه راه ارتباطي افغانستان را با آسياي مركزي ترميم كند و اين راه ارتباطي دوجانبه است؛ از يك طرف، پاكستان ميخواهد تجارتش را به آسياي مركزي توسعه دهد و از آن طرف نيازهاي برق و انرژي خود را از منطقه درياي خزر تأمين كند و تنها راه براي دستيابي به اين اهداف افغانستان است. بنابراين، پاكستان ميخواهد در افغانستان نفوذ داشته باشد و اين به دليل منافع استراتژيكي است كه براي خودش تعريف ميكند. در اين فضا بايد ديد كه آيا پاكستان پاي معامله ميآيد و طالبان را به ميز مذاكره ميكشاند يا نه! اين بستگي دارد به اينكه پاكستانيها چقدر به اهدافشان برسند. اگر به اهدافشان برسند اين اجازه را خواهند داد. از سوي ديگر، براي حل مسئله طالبان امريكاييها نيز پيشتر طرحهايي داده بودند. طرحي كه ديويد پترائوس، فرمانده سابق نيروهاي امريكايي در افغانستان داد، اين بود كه ما براي آنكه جنگ در افغانستان را تمام كنيم بايد به طالبان امتياز بدهيم. امتياز اين است كه مناطق پشتوننشين را در اختيار طالبان قرار دهيم و آنها دولت خودشان را تشكيل دهند و بخشي از قدرت را در مركز به آنها بدهيم و حداقل چهار وزارتخانه را در اختيار آنها بگذاريم. آن طرح در واقع يك جنبه ديگري داشت كه توجهش به خط مرزي ديورند بود كه براي پايان دادن به اختلافات بين پاكستان و افغانستان بود. اين خط مرزي سه منطقه را مدعي است. ايالات بلوچستان كه 47 درصد خاك پاكستان است و ايالات خيبر و هفت منطقه قبيلهاي ديگر كه افغانستان معتقد است قبل از خط مرزي ديورند اينها متعلق به افغانستان بوده است. اين مناطق بيش از 50 درصد خاك كشور پاكستان است. آيا پاكستان با قدرت اتمي حاضر به دادن اين مناطق به افغانستان ضعيف خواهد بود؟ پترائوس گفت كه اين خط مرزي را براي قوم پشتون حذف ميكنيم و آنها آزاد هستند تا در اين مناطق رفت و آمد كنند اما اين خط مرزي براي دو دولت وجود دارد. يعني در اسلامآباد و كابل خط مرزي همين است ولي براي پشتونها نيست. اين طرح پيچيدگي دارد ولي امتيازي هم دارد و آن اين است كه اگر دو كشور زير بار آن بروند در واقع موضوع تجزيه پاكستان منتفي ميشود و اين طرح شكل كنوني را ميپذيرد و افغانها هم قبول ميكنند، امريكاييها هم قبول كردهاند كه خط مرزي بين دو كشور ديورند است و اين طرح امريكاييها پيامي دارد و بيانگر اين است كه ما همان طرح پترائوس را ادامه ميدهيم و اين خط مرزي براي دو كشور وجود دارد ولي براي پشتونها نه. موضوعي كه عبدالله مطرح ميكند اين است كه كشور به نظام فدرالي تبديل شود و با طرح پترائوس مطابقت دارد و اصل قضيه اينكه چهار قوميت بر سر قدرت باشند را ميپذيرد. يعني فعلاً طالبان از مبارزه دست بردارد و در قدرت هم سهمي داشته باشد. در واقع، طالبان اگر اين طرح را بپذيرد و در قدرت محلي هم باشند و تبديل به حزب سياسي شود ميتواند حتي در انتخاباتهاي بعدي و در بلندمدت از طريق سياسي به قدرت برسد و از اينرو، نيازي به سلاح ندارند چون طالبان نيز پشتون هستند و ميتوانند با نفوذ خود در بين مردم رأي بياورند. اشرف غني اميد دارد تا از يك طرف، حاميان خارجي طالبان را قانع كند اين گروه را به پاي ميز مذاكره بياورند و از طرفي نيز شرايط داخلي را به گونهاي فراهم كند كه زمينه براي چنين امري فراهم شود. الان مسئله اين است كه با يك سري گفتوگوي بين افغاني كنفرانسي تشكيل دهند و طالبان نيز حاضر به مشاركت در آن بشود و حكمتيار هم پذيرفته كه مشاركت كند و شبكه حقاني هم تحت كنترل پاكستان است و اگر پاكستان اراده كند آنها آمادگي دارند و با اين شرايط اشرف غني ميتواند دولت وحدت ملي را گسترش دهد. دولت فعلي بين پشتونها و تاجيكها است ولي اگر اختلافات حل شود اين دولت گسترش پيدا خواهد كرد. امضاي پيمان امنيتي با امريكا چه اثراتي بر امنيت داخلي افغانستان خواهد داشت؟ به نظر ميرسد كه در كوتاهمدت جنگ در افغانستان را تشديد خواهد كرد، همچنانكه پس از امضاي اين پيمان حملات طالبان تشديد شده است، ولي در بلندمدت اينگونه نيست. به هرحال امريكاييها بحران را مديريت ميكنند، به اين معنا كه نه اجازه ميدهند طالبان قدرت را در كابل به دست بگيرند و نه اينكه اجازه ميدهند كه طالبان شكست كاملي از دولت بخورد. مديريت بحران در اين كشور به سود امريكاست و طوري مديريت خواهند كرد كه حضور طالبان مديريت شده حفظ خواهد شد نه طالبان ميتواند دولت را شكست دهد و نه دولت ميتواند طالبان را شكست دهد. هر كدام كه ذرهاي راه خلاف برود امريكا مجبورش ميكنند تا سياستهاي امريكا را بپذيرند. امضاي پيمان امنيتي بر امنيت كشورهاي همسايه و روابط افغانستان با اين كشورها چه تأثيري خواهد گذاشت؟ هم ايران مخالف بوده و هم روسها و هم چين. اما اين مخالفت درجه داشته است؛ صراحتش در ايران بيشتر بوده ولي روسها به نظر ميآيد خيلي مايل نيستند كه امريكاييها از افغانستان خارج شوند و چينيها هم چندان تمايلي به خروج نيروهاي امريكايي ندارند، زيرا خلأ قدرت در افغانستان جنگ داخلي را گسترش ميدهد و گروههاي راديكال از جمله چچنها و اويغورها كه عليه چين و روسيه در منطقه ميجنگند و به دنبال استقلال مناطق مسلماننشين از روسيه و چين هستند تهديداتي را عليه اين دو كشور ايجاد خواهند كرد. اگر اين گروهها در افغانستان قدرت بگيرند به نفع چين و روسيه نيست و اين دو كشور حضور امريكا را در افغانستان ترجيح ميدهند. اگر چه چين از سوي امريكا محاصره ميشود اما چينيها به جاي اينكه افغانستان به مقري براي تقويت اويغورها تبديل شود ترجيح ميدهند كه امريكاييها حضور داشته باشند. روسيه نيز همين طور. پاكستان هم در نهايت نه اينكه ترجيح دهد ولي راهي جز اين نخواهد داشت تا حضور امريكا را بپذيرد. ايران هم منافعش در اين است كه امريكا در افغانستان حضور داشته باشد. در نهايت ايران نيز خيلي مخالفت نخواهد كرد و بعد از امضاي پيمان ايران هم سياستش تغيير ميكند. زيرا ناامني در افغانستان به نفع هيچ كشوري نيست. برخي كارشناسان معتقدند كه چين سعي دارد تا با افزايش نفوذ خود در افغانستان، يك توازني در برابر نفوذ امريكا ايجاد كند، شما اين موضوع را چقدر محتمل ميدانيد؟ درست است، چينيها از طريق اقتصادي وارد عمل شدهاند. چين سياستهاي خود در منطقه را بر اساس نفوذ اقتصادي تعريف كرده است. افغانستان معادن زيرزميني زيادي دارد و چين در صنايع مس اين كشور مثل معادن عينك سرمايهگذاري كرده است، حتي برخي ميگويند كه اين معادن از نظر ذخاير غنياش مثل كشور شيلي است و چين روي منابع استراتژيك كار ميكند. چينيها در بستر رودخانه امودريا سرمايهگذاري كرده و روي مسيرهاي ارتباطي كار ميكنند و ميگويند بايد منطقه كاشغر را از طريق جاده و راه آهن به بندر گوادر و كابل وصل كنيم. اينكه با نفوذ و همكاري اقتصادي به تدريج ميشود وارد ساير بخشهاي سياسي شد و همچنين در مرحله بعد وارد مرحله نظامي شد مسئلهاي است كه چينيها به آن فكر ميكنند و توازن در برابر امريكا هم در اين چارچوب جاي ميگيرد. امريكا نيز در مقابل نفوذ چين خيلي مانع ايجاد نميكند و از اينرو، رقابت آينده در اين منطقه بحث انرژي است. چين براي توسعه اقتصاد در حال رشد خود نياز به انرژي دارد يا بايد آن را از خاورميانه تأمين كند و براي اين كار چين در بندر گوادر كه نزديك تنگه هرمز است نيروي دريايياش پايگاه ميزند و آنجا سرمايهگذاري ميكند تا اين بندر را به بندري همچون بندر دوبي تبديل كند. اينجاست كه رقابتهاي بينالمللي به وجود ميآيد. روسيه و چين در يك طرف و اروپا و امريكا در طرف ديگر. بنابراين افغانستان جاي بسيار حساسي است و موقعيت استراتژيكي خاصي دارد و هر قدرتي كه بخواهد در دنيا مطرح باشد بايد در اين منطقه حضور داشته باشد. به نظر ميرسد كه همه قدرتها در افغانستان ذي نفع هستند و رقابتها را ادامه ميدهند. ارزيابي شما از تحولات آتي افغانستان چيست؟ خيلي زود است كه بتوان آينده تحولات اين كشور را پيشبيني كرد. در افغانستان همه شرايط تاريخي، قومي، اجتماعي و مذهبي و تضادهايي كه دارد را بايد در نظر گرفت. به نظر ميرسد، افغانستان در آينده با سه احتمال روبهرو خواهد شد؛ اول، طرحي كه عبدالله براي فدرالي كردن افغانستان داده پيش برود و همه بپذيرند كه در افغانستان توزيع قدرت به وجود آيد و قدرت نه در يك حزب و نه در يك قوم متمركز شود بلكه بايد بين همه اقوام توزيع شود. در داخل كابل هم هر كدام از قوميتها و مذاهب سهم خودشان را داشته باشند و در مناطق قومي خودشان نيز حكومت محلي تشكيل دهند. دوم اينكه افغانستان نتواند وحدت ملي خودش را حفظ كند و تجزيه شود. حداقل اينكه دو منطقه يكي پشتونستان و يك منطقه خراسان به وجود آيد. اين هم ساده نيست براي اينكه اختلاط قومي در همه مناطق افغانستان وجود دارد و هيچ منطقهاي نيست كه صد درصد تنها يك قوم در آنجا باشند. ولي به عنوان يك احتمال اگر افغانها نتوانند به وحدت ملي پايبند باشند تجزيه ميشود. سوم اينكه طالبان وقتي به حزب سياسي تبديل شود و از طريق سياسي قدرت را به دست گيرد اين خطراتي براي روسيه و چين دارد، زيرا در اين صورت افغانستان به پايگاهي براي چچنها، ازبكها و اويغورها كه امنيت منطقه را به زيان روسيه و چين به خطر مياندازند، تبديل ميشود. در آن موقع خود روسها ممكن است به تجزيه افغانستان كمك كنند. اگر زماني افغانستان به طرف تجزيه برود روسها ترجيح ميدهند كه شمال اين كشور تحت تسلط روسها و جنوب در دست امريكاييها و متحدانش باشد. اينها احتمالاتي است كه وجود دارد اما به نفع همه است كه وحدت ملي افغانستان حفظ شود ولي اينكه آيا واقعاً ميشود بايد در آينده ببينيم، ولي بهترين گزينه فدرالي كردن اين كشور است كه هم در داخل مورد قبول باشد و هم كشورهاي منطقه و قدرتهاي بينالمللي آن را بپذيرند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
مهمترین کارهای روی زمین مانده وزارت علوم/ ابراز نگرانی دانشگاهیان از بیثباتی مدیریتی -
مهر گزارش می دهد مهمترین کارهای روی زمین مانده وزارت علوم ابراز نگرانی دانشگاهیان از بیثباتی مدیریتی بیش از 70 سال از آغاز آموزش عالی نوین در ایران می گذرد و در تمام این سالها آموزش عالی و دانشگاه روند پر فراز و نشیبی را طی کرده است گاهی بی سر و صدا تنها به کار آموزش و پژوهشسقوط پهپاد امریکایی در افغانستان |اخبار ایران و جهان
سقوط پهپاد امریکایی در افغانستان سخنگوی طالبان در افغانستان اعلام کرد یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی را در شرق افغانستان سرنگون کرده است کد خبر ۴۵۱۴۲۴ تاریخ انتشار ۰۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۳۵ - 22 November 2014 سخنگوی طالبان در افغانستان اعلام کرد یک فروند پهپاد جاسوسی آمریکایی را دمحمدباقری در گفتوگو با فارس: چیدمان صحیح عناصر علمی در وزارت علوم نیاز دانشجویان است/جامعه دانشگاهی وزیری با
محمدباقری در گفتوگو با فارس چیدمان صحیح عناصر علمی در وزارت علوم نیاز دانشجویان است جامعه دانشگاهی وزیری با مدیریت ضعیف نمیخواهددبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت با بیان اینکه تا به امروز افرادی که برای وزارت علوم معرفی شدهاند ضعف مدیریتی داشتهاند گفت چیدمان صحیح عناصر علمی در وزرئیس روابط بینالملل شورای عالی صلح: بیثباتی در افغانستان به نفع منطقه نیست
رئیس روابط بینالملل شورای عالی صلح بیثباتی در افغانستان به نفع منطقه نیسترئیس بخش روابط بینالملل شورای عالی صلح افغانستان اظهار داشت بیثباتی در افغانستان به نفع هیچ کشوری در منطقه نیست و امیدواری به همکاری صادقانه پاکستان در برقراری صلح و ثبات در افغانستان افزایش یافته استپیوند زدن مدیریت اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات هستهای عاقلانه نیست -
حسینزاده در نطق میان دستور پیوند زدن مدیریت اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات هستهای عاقلانه نیست عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت پیوند زدن مدیریت اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات هستهای به هیچ وجه عاقلانه نیست و مقام معظم رهبری نیز بر این موضوع تاکید کردهاند به گزارش خبرفرد شمار 2 وزارت خارجه امریکا معرفی شد |اخبار ایران و جهان
فرد شمار 2 وزارت خارجه امریکا معرفی شد باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا انتونی بلینکن دستیار خود را برای تصدی پست قائم مقامی وزارت خارجه این کشور و جایگزین ویلیام برنز معرفی کرد کد خبر ۴۴۸۹۰۹ تاریخ انتشار ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۸ - 12 November 2014 باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا"طرح جامع مدیریت آبهای سطحی شهر تهران"
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳ ۵۳ مرکزمطالعات وبرنامه ریزی شهرتهران کتابی تحت عنوان طرح جامع مدیریت آبهای سطحی شهرتهران منتشرشد به گزارش سرویس شهری ایسنا بروزمشکلات آب گرفتگی اراضی شهری مسائل مرتبط با کیفیت وکمیت روانابهای سطحی شهری وتوسعه سریع شهرتهران درسالهای گذشته ضرورتآل اسحاق: احیای سازمان مدیریت به درستی ترجمه شود/ ضعف نظام تدبیر در اقتصاد قابل مشاهده است
آل اسحاق احیای سازمان مدیریت به درستی ترجمه شود ضعف نظام تدبیر در اقتصاد قابل مشاهده است اقتصاد > اقتصاد کلان - تسنیم نوشت رئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه ضعف نظام تدبیر در حوزه اقتصاد قابل مشاهده است گفت نظام تدبیر فعلی کشور متناسب و همسو با نیازهامدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان: 213 هزار هکتار اراضی گیلان در مدیریت محیط زیست است
مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان 213 هزار هکتار اراضی گیلان در مدیریت محیط زیست استمدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان گفت حدود 213 هزار هکتار زیرپوشش مدیریت حفاظت محیط زیست گیلان قرار دارد به گزارش خبرگزاری فارس از رشت محمدرضا برجی ظهر امروز در جمع فرماندهان پاسگاههای محیطبانی حفاظت مافغانستان چند درصد تریاک جهان را تولید میکند
افغانستان چند درصد تریاک جهان را تولید میکندتاریخ انتشار چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۳ ۲۴ سرپرست وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان اعلام کرد که این کشور ۹۰ درصد تریاک جهان را تولید میکند که ۴۶ درصد آن تنها در ولایت «هلمند» کشت میشود به گزارش تسنیم لحامام جمعه مشهد: مدیریت شهری باید براساس زندگی دینی باشد
امام جمعه مشهد مدیریت شهری باید براساس زندگی دینی باشد مشهد - ایرنا - امام جمعه مشهد گفت هر نوع برنامه ریزی در مدیریت شهری باید مطابق با زندگی دینی باشد آیت الله سید احمد علم الهدی روز چهارشنبه در ششمین کنفرانس مدیریت و برنامه ریزی شهری در مشهد افزود عفت آرامش و تعاون اصولششمین همایش ملی برنامهریزی و مدیریت شهری زمینهساز حضور محققان از سایر كشورها است -
لگزیان ششمین همایش ملی برنامهریزی و مدیریت شهری زمینهساز حضور محققان از سایر كشورها است مشهد-خبرگزاری مهر معاون طرح و برنامه ریزی دانشگاه فردوسی عنوان كرد امیدواریم در پایان کنفرانس ملی برنامهریزی و مدیریت شهری شاهد شكل گیری زمینه های مناسب به منظور جلب مشاركت محققان از سایبازديد مسوولان دادگستري استان بوشهر از مركز مديريت راه هاي استان
۲۱ آبان ۱۳۹۳ ۱۵ ۳۲ب ظ بازديد مسوولان دادگستري استان بوشهر از مركز مديريت راه هاي استان به مناسبت دهه ايمني راه ها و مسووليت هاي ما مسوولان دادگستري كل استان از مركز مديريت راه ها راه و شهرسازي بوشهر بازديد كردند به گزارش خبرگزاري موج به مناسبت دهه ايمني راهه و مسووليت هاي مافرمانده پلیس ننگرهار: طالبان 28 مدرسه در شرق افغانستان را تعطیل کرد
فرمانده پلیس ننگرهار طالبان 28 مدرسه در شرق افغانستان را تعطیل کردافراد وابسته به شبه نظامیان طالبان 28 مدرسه را در یکی از مناطق ولایت ننگرهار در شرق افغانستان تعطیل کردند به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل فضل احمد شیرزاد فرمانده پلیس ننگرهار امروز به خبرنگاران گفت شبهافزایش تولید مواد مخدر، چالشی جدی برای دولت جدید افغانستان
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۵ سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد محصولات مواد مخدر افغانستان در امسال به رکورد جدیدی میرسد که این روند برای رئیسجمهوری جدید این کشور چالشی جدی محسوب میشود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به نقل از خبرگزاری رویترز کاشت محصولات افیونی درتصویب لایحه مدیریت شهری آرزوی هر متخصص حوزه شهری است -
نوذر پور تصویب لایحه مدیریت شهری آرزوی هر متخصص حوزه شهری است اهواز - حبرگزاری مهر معاون امور شهرداری های سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور گفت تصویب لایحه مدیریت شهری آرزوی هر متخصص و مسئول در حوزه شهری است به گزارش خبرنگار مهر علی نوذرپور پیش از ظهر امروز در گردهمایی مدیمدیریت شهری در مشهد باید به مدیریت دینی و اسلامی برسد/ وجود الگوها و راهبردهای مدیریتی در بطن اسلام -
آیت الله علم الهدی مدیریت شهری در مشهد باید به مدیریت دینی و اسلامی برسد وجود الگوها و راهبردهای مدیریتی در بطن اسلام مشهد – خبرگزاری مهر امام جمعه مشهد گفت آنچه در رأس الگوهای مدیریت شهری برای راهبرد برنامهریزی شهری مشهد مهم است شناخت مبانی دینی و ارزشها و الگوهای اسلامی-
گوناگون
پربازدیدترینها