واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان
یک فتح باب شیرین به نام نامی جلال/در ستایش نجات جایزههای یک جایزه
هم است که یک نهاد شهری به فرهنگ توجهِ ویژه نشان داده است. مهم است که یک نهادِ شهری به مددِ یک رویدادِ فرهنگی آمده است. مهم است که یک نهادِ شهری پذیرفته است که با نهادی دولتی همافزایی و همگرایی داشته باشد.
چه کسی میداند چطور ناجی ارزشِ مادی جایزهٔ جلال آلاحمد پیدا شد؟ شاید رایزنیهای حاشیهای هفتهٔ کتاب تکلیف همه را یک سره کرده باشد. شش دوره نشیب، شش دوره حاشیه، شش دوره شفاف نبودن روند داوری و نامِ داوران سرانجام گذشت تا به هفتمین جایزهٔ ادبی جلال آلاحمد برسیم. جایزهای رستمنشان و رستمسیرت که تعداد سکههایش آنقدر زیاد بود که داورانش هم میترسیدند صدایش بزنند! اما ناگهان خبری همه را تکان داد: «گرانترین جایزهٔ ادبی ایران ارزان شد.» تخفیف 110 سکه به 30 سکه همه را تکان داد و سر و صداها را بلند کرد. حتی کسانی که پیشتر گفته بودند تعداد سکهها معقول نیست به جمعِ معترضان در جلوت یا خلوت پیوستند. کمترین انتقاد به کاهشِ بیش از اندازهٔ میزان جایزه بود. در پسِ پرده و بیاطلاعِ خبرنگاران، هیئت علمی هفتمین جایزهٔ جلال آلاحمد جلسهای پراضطراب و پربحث داشت. اعتراضها جدی بود. اندکی بعد، مهدی قزلی –سخنگوی هیئت علمی و دبیر اجرایی جایزه- در دومین نشست خبری جایزه گفت: من حامل پیام ناخرسندی هیئت علمی از کاهش میزان جایزه هستم. در گروههای مجازی موبایل، در شبکههای اجتماعی، در وبلاگها، در صفحاتِ فرهنگی خبرگزاریها، در صفحات ادبی روزنامهها تا چند روز صحبت از کم شدنِ جایزهٔ جلال نقلِ داغِ محفل بود. حجمِ اعتراضها به حدی بود که گویی هیچ کس پیش از این دم از بیمنطق بودنِ ارزشِ ریالی جایزه نزده بوده است. مخالفخوانها همیشه مخالفخوان هستند. اما مخالفخوانیها چندان نپایید. چهارشنبه شبِ گذشته ناگهان خبری روی خروجی یکی از خبرگزاریها قرار گرفت که گفتههای حسین نوشآبادی –سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- را بازگو میکرد: با مشارکتِ شهرداری تهران، دیگر ارزش ریالی جایزه جلال کاهش نمییابد. ناگهان اوضاع عوض شد. شاید برای اولین بار همافزایی و همگرایی دو نهاد به دادِ فرهنگِ کشور رسیده است. به دادِ فرهنگی که همواره عِده و عدّهاش کمتر از خیلیها بوده است. قیاسِ خوبی نیست که بگوییم فوتبالیست فلانقدر میگیرد، پس نویسنده هم باید فلانقدر درآمد داشته باشد. اما انتظار و درخواستِ خوبیست اگر بطلبیم که نویسنده در کشور تکریم شود. نویسندهای که در پسِ هر اثرش سالها تجربهاندوزی، سالها مطالعه و سپس عرقریزی روح است. مهمتر از بازگشتِ جایزه جلال به ارزشِ ریالی معهودش، چیزهای دیگری است. مهم است که یک نهاد شهری به فرهنگ توجهِ ویژه نشان داده است. مهم است که یک نهادِ شهری به مددِ یک رویدادِ فرهنگی آمده است. مهم است که یک نهادِ شهری پذیرفته است که با نهادی دولتی همافزایی و همگرایی داشته باشد. و اینها همه یک فتحِ بابِ شیرین است. باید امید بست که این آخرِ کار و آخرین همگرایی نباشد. چه یاوریهایی که شهرداری تهران و ارگانهایی مانندِ آن میتوانند در حقِ فرهنگ و ادبیات روا بدارند. هنوز مشکلات بسیار است. یک رفتارِ عزتمندانه مثلِ خبری که چهارشنبه شب بسیاری را خوشحال کرد، ممکن است خیلی چیزها را تکان بدهد. مهدی ایمانی انتهای پیام/
93/08/30 - 12:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]