واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۱
چهار کتاب داستانی شامل سه اثر ترجمه و یک اثر تألیفی منتشر شد. به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، «قصههای سرزمین دوستداشتنی» نوشته ای.ال. داکترو با ترجمه علیرضا کیوانینژاد منتشر شده و با پنج داستان شامل خانهای میان دشت، بچهویلسن، جولین: یک زندگی، والتر جان هارمون و بچه، مرده در رزگاردن همراه است. در بخشی از مقدمه مترجم میخوانیم: «فرماندو پِسوآ شاعر و نویسنده مطرح پرتغالی روشنفکر را اینگونه تعریف میکند: «نمیتوانم روشنفکر باشم و بگویند در جامعه اتفاقی افتاده است و باید دربارهاش اظهارنظر (یا موضعگیری) کنی و بعد بگویم نمیتوانم، چون سرگرم تهیه کاتالوگ یک موزه هستم.» و این تعریف، فحوای کلام کتاب پیش روست، جایی که داکترو در مقام یک نویسنده آمریکایی و روشنفکری مطرح به روایت نقادانه برخی رویدادهای اجتماعی و سیاسی آمریکا میپردازد که یا برای همه تبدیل به امری عادی شده است یا به هر دلیلی کسی دوست ندارد دربارهاش چیزی بگوید و بنویسد. داکترو به قول خودش نویسندهای نیست که خاطرات مهمانی شب گذشته را به داستانی آبکی تبدیل کند و باید چنان به کُنِه ماجرا پی برد که گویی در متن آن قرار داشته است. آشنایی مخاطب ایرانی به طور جدی با این نویسنده به ترجمههای استاد نجف دریابندری از دو رمان شاخصش برمیگردد: «رگتایم و بیلی باتگیت؛ خاصه رگتایم که با اقبال بیشتری از سوی مخاطب ایرانی مواجه شد، هر چند بیلی باتگیت جایزه پن/فاکنر را از آن مؤلفش کرد.» «قصههای سرزمین دوستداشتنی» در 168 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 10 هزار تومان در نشر چشمه به چاپ رسیده است. ** همین ناشر چاپ دوم کتاب «سیرکی که میگذرد» نوشته پاتریک مودیانو (برنده جایزه نوبل ادبیات 2014) را هم با ترجمه نسیم موسوی پاک منتشر کرده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «در میدان شاتله میخواست سوار مترو شود. درست زمان شلوغی مترو بود نزدیک در خروجی واگن، چسبیده به هم ایستاده بودیم. در هر ایستگاه مسافرانی که پیاده میشدند ما را به سمت بیرون میراندند و بعد ما با مسافران تازه دوباره سوار میشدیم. سرش را روی شانهام گذاشت و با لبخندی گفت: «هیچکس تو این شلوغی نمیتواند پیدایمان کند.» در ایستگاه گاردونور با موج مسافرانی همراه شده بودیم که طرف قطارهای حومه شهر سرازیر میشدند. از راهرو ایستگاه گذشتیم. در سالن امانات، در صندوقی را باز کرد و چمدان چرمی سیاهی بیرون آورد. چمدان سنگین را میکشیدم دنبال خودم و فکر میکردم داخلش چیزی به غیر از لباس است.» «سیرکی که می گذرد» در 129 صفحه با شمارگان 2000 نسخه و قیمت 7500 تومان به چاپ رسیده است. ** همچنین «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند» نوشته جیمز ام. کین با ترجمه بهرنگ رجبی منتشر شده است. کتاب با این جملهها شروع میشود: «طرفهای ظهر بود که از تو کامیون یونجه پرتم کردن بیرون. شب قبلش دوروبر کامیونه ول گشته بودم و به محض این که خزیدم زیر برزنتش، خوابم برد، بعد سه هفته تو تیاجوآنا خیلی خواب لازم بودم و کماکان هم داشتم به خوابم میرسیدم که یه طرف برزنته رو - برا خاطر خنک شدن موتور – زدن کنار. یهو دیده بودن یه پایی از زیرش زده بیرون، پرتم کردن پایین. ولی یه سیگار بهم دادن؛ من هم دیگه زدم به جاده تا یه چیزی برای خوردن پیدا کنم.» «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند» در 136 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 7800 تومان در نشر چشمه به چاپ رسیده است. ** رمان «وارونگی» نوشته عطیه راد نیز در 124 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 7000 تومان در همین نشر منتشر شده است. در پشت جلد کتاب آمده است: «لنگه گوشواره خاله ناهید گم شد. یعنی از اول بین طلاهایش نبود. کسی هم خیلی دنبالش نگشت. مادر گفت خالهات از بس قرص اعصاب میخورد، خرفت شده. حتما پیشترها گم کرده. بدتر از همه خود خاله نگار. حلقه عروس را جا گذاشته بود لای جانماز مخمل سبز مکهای و چون آقای عاقد چند جای دیگر هم مجلس داشت، مجبور شدند حلقه هدا را از دستش دربیاورند و بدهند به رضا که دست عروس کند. چون انگشتهای عروس به باریکی مال هدا نبود حلقه جا نشد و عروس و داماد همان طور با حلقه وسط انگشت مانده عکس گرفتند. بعد عقد، رضا کفری تند رفت که خودش حلقه را از لای جانماز بیاورد که سرش محکم خورد به تاق کوتاه در تالار و از دماغش خون راه افتاد. اگر ننتاجی همان موقع میفهمید بس بود که بگوید این عروسی آخر عاقبت ندارد. ولی ننتاجی فقط گفت: «در نو حالا حالاها غژوواغژ داره.» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]