تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):اگر مردم تعقل می کردند و مرگ را تصور می کردند، دنيا ويرانه مى‏شد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805220464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هرشب یک داستان کوتاه:آتش او را نسوزاند!!!


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
هرشب یک "داستان کوتاه":آتش او را نسوزاند!!!
لاجرم با مادرش عقب زوارى كه از موصل عبور مى كردند رفت . تا به محلى به نام مسيب رسيد. ديد زوار از جسر (ديواره شهر) عبور كرده اند.


به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،اين قضيه را مرحرم قاضى نورالله ، در آخر كتاب مجالس المؤ منين در ذيل حالات شعرا مى نويسد: پدر جمال الدين خليعى موصلى كه حاكم موصل بود، ناصبى و دشمن اهلبيت (عليه السلام ) بود و مادرش هم ناصبيه بود چون پسر برايش متولد نمى شود به مقتضاى عقيده فاسد خودش نذر كرد كه اگر خداى تعالى پسرى به او عطا كند به شكرانه او را بفرستد سد راه زوار سيد الشهدا (عليه السلام ) كه از شام و جبل عامل مى آيند و عبور آنها از موصل بود آنها را به قتل برساند بعد از مدتى جمال الدين متولد شد. چون به حد جوانى رسيد، مادرش او را نزد خود خبر داد.

لاجرم با مادرش عقب زوارى كه از موصل عبور مى كردند رفت . تا به محلى به نام مسيب رسيد. ديد زوار از جسر (ديواره شهر) عبور كرده اند. همان جا توقف كرد كه هنگام مراجعت ، آنها را به قتل برساند. در كنارى كمين كرده بود خوابش برد.

در خواب ديد قيامت شده است ملائكه آمدند او را گرفتند بردند در جهنم انداختند. آتش او را نسوزاند و به او اثر نكرد. مالك جهنم خطاب به آتش گفت : چرا او را نمى سوزانى ؟ آتش پاسخ داد غبار كربلا بر او نشسته است او را بيرون آوردند شستشويش دادند دوباره او را در آتش انداختند باز آتش او را نسوزانيد مالك گفت : چرا او را نمى سوزانى ؟

آتش گفت شما ظاهر او را شستيد اما غبار داخل جوف او شده از خواب بيدار شد و از آن عقيده فاسد برگشت و مذهب تشييع اختيار كرد و مشغول مداحى حضرت امير المومنين (عليه السلام ) و مرثيه خوان سيد الشهدا (عليه السلام ) شد.

منبع:ثمرات الحيات ، ج 1، ص 650.





تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن