واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه بدرقه از 45 گمنام عاشق در دیار آذربایجان
«شهید گمنام سلام، خوش آمدی مسافرم»
کوچههایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، مردم انقلابی، شهیدپرور و عاشورایی تبریز بار دیگر میزبان 45 شهید گمنامی بود که در راه دفاع از مکتب قرآن و اسلام جان خود را بذل کرده و با رسیدن به فوز عظیم شهادت، لبیک گوی ندای «هل من ناصر» حسینی(ع) در اطاعت از رهبر فرزانه خویش شدند. به نام او که نامش داروی دلهای خسته است و به نام آنان که او سر از پا نشناخته و برای پیوستن به او ذره ذره وجودشان را به او ارزانی داشتند آنها که پیام خویش را در صفحات جاودانه تاریخ به ثبت رساندند و سینه تاریخ سپردند. پس غایت ناسپاسی است که در راه این پارسایان راه حق و عارفان گمنام و راویان حدیث عشق را که هنرشان ایثار و فکرشان جهاد، همتشان دفاع، معراجشان سنگر شهادت، نژادشان از قبیله محرومان، نسبتشان از تبار رسولان و شعارشان لاالهالاالله و پرچمشان نصر منالله است را فراموش کنیم و شب به یادشان بر سرآریم و این سربازان گمنام امام چه زیبا قامتهایشان را که خونینترین جامههای عالم بود در نوشتاری این کلام به کار بستند... الذی خلقالموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا....( سوره ملک آیه 2) اما دریغا ندانستیم که آنان بر بال کدامین ملک نشستند که بیامان و شتابان به سوی معبود شتافتند. دریغا ندانستیم که آنان در نماز شبها در سنگرها کوچکشان چه گفتند که این چنین حق تعالی میزبان آنان شد. دریغا ندانستیم که آنان چه کردند که این چنین معبوشان عاشقشان شد. دریغا نداسنتیم که در کدامین بازار کالای خود را عرضه کردند تا چنین مقبول و مطلوب افتاد و چه کردند که خریدار این کالا حق تعالی گردید و نفهمیدیم که با کدامین دیده بصیرت و با کدامین دل عاشقانه معشوق را دیدند و درک کردند. و اینجاست که باید بگویم چه زیباست خلعت نورانی شهادت بر قامت این پاک مردان تاریخ بشریت و چه خالصانه صداقت در گفتارشان را در اعمال خود نشان دادند آنان که گفتند الذینقالوا ربناالله ثم استقاموا. آری آنان گوهرگرانبهای وجود خویش را چون شمعی در آتش عشق به رب و مولایشان سوزانند و روشنایی بخش محفل یاران شدند و عاشقان حسین(ع) مظلوم این راه را یعنی شهادت را برگزیدهاند چرا که شهادت پلی است به سوی لقاالله و پیوستن به معبود و تزریق ایمان است بر پیکره بیرمق جامعه. شهادت راهی است که انبیا الهی و ائمه و صدیق و دلسوختگان راه وصال آن را انتخاب کردند. شهادت عملی که مورد رضای خدای بزرگ و مقربین درگاهش است و پاک کننده و اوج افتخار یک مومن با ایمان است. شهید است که جایی عروج میکند که هیچ فکر بشری بدان راه نیست آن راهی است که جز بر کبوتران خونین حریم وصل گشوده نمیشود آری آن جنت رضوان است و چه جنتی بالاتر از رضایت خداوند. شهادت نهایت آمال عارفان حقیقی است و براستی چه کسی عارفتر از شهید... شهید آوینی سید شهیدان اهل قلم اینگونه مینگارد: گمنامی برای شهرت پرستها دردآور است اگرنه، همه اجرها در گمنامی است. خوشا آنانکه مردانه میمیرند و تو ای عزیز! خوب میدانی که تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند. حلقومها را میتوان برید اما فریادها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده برمیآید، جاودانه میماند. شهید گمنام ... یعنی شهیدی که میتوانست عقب بیاید اما ماند... گمنامی تنها برای شهرتپرستان دردآور است، وگرنه همه اجرها در گمنامیست. محکمه خون شهدا محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه میکشند... سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ! و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بیمزار بمانند مدیونیم… گفتند شهید گمنامه، پلاک هم نداشت، اصلا هیچ نوشتهای نداشت؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه … نوشته بود: «اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم». ای شهدا برای ما حمدی بخوانید که شما زندهاید و ما مرده … کوچههایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم.
انتهای پیام/60002/ع30
93/08/10 - 11:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]