واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
گفتوگوی یک پسر نوجوان با شیرها و گربهها رمان شد
مجموعه ۳ جلدی رمان «شیربان» نوشته «زیزو کوردر» با ترجمه «مهرداد تویسرکانی» از سوی نشر قدیانی برای مخاطبان نوجوان منتشر شد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مجموعه سه جلدی «شیربان» تألیف «زیزو کوردر» با ترجمه «مهرداد تویسرکانی» از سوی نشر قدیانی برای گروه سنی نوجوان منتشر شد. زیزو کوردر، در داستان زندگی پسربچه ای را روایت میکند که به سبب تغییرات ژنتیکی که برای او به وجود میآید، توانایی حرف زدن با شیرها و گربهها را پیدا میکند. «چارلی»، قهرمان قصه، که به حرفه شیربانی مشغول است، با توانایی که در صحبت کردن با شیرها و گربهها دارد، میتواند در این مسیر بسیار قدرتمند عمل کرده و حوادث و اتفاقاتی را رقم بزند که خواندن آن جذاب و دوست داشتنی است. در این میان حوادثی رخ میدهد که پیشامد آن از عهده هر کسی برنمیآید، زیرا هر کسی توانایی گفتوگو با گربهسانان را ندارد. جلد اول کتاب «شیربان»، در466 صفحه و بیست و یک فصل، تهیه و تنظیم شده و جلد دوم آن با قصه چارلی و شیرها که از یک سیرک شناور و از دست یک رام کننده شیر مرموز و بد فرار کرده و در قطاری میان کوههای آلپ، وسط کولاک، داخل یک حمام با 6 شیر و یک جانور عظیمالجثه دندان خنجری ناشناخته گیر افتادهاند، آغاز میشود. این جلد در 440 صفحه و هجده فصل تنظیم شده و ترجمه روان و مطلوب مهرداد تویسرکانی، ارتباط درستی با مخاطب برقرار کرده است.
داستان زندگی «چارلی»، از زمانی که او و والدینش بعد از ماجراهای فراوان به هم رسیده و در مهمانسرای بسیار زیبای ریاضالامیره در شهر الصوره، واقع در ساحل شمال آفریقا در خاک کشور مراکش اقامت دارند؛ ماجرای جلد سوم این مجموعه را در 18 فصل و در 384 صفحه تشکیل میدهد. جلد نخست مجموعه کتابهای «شیربان»، اینگونه آغاز میشود: عصر یک روز شنبه ماه سپتامبر، مامان چارلی بالای نردبان با گیاهان روی دیوار حیاط پشت منزل کاری انجام میداد. چارلی نمیدانست او چه میکند، برایش هم مهم نبود. حیاط منزلشان و عطر دلنشین عسلی _ لیمویی گلهایش را دوست داشت؛ به خصوص، آن درخت بزرگ کریسمس وسط حیاط، با میوههای براق نقرهای و سبز ارغوانی رنگش را، چون اواسط زمستان همه میوهها را میچید و برای فروش به بازار میبرد. دوست داشت از درخت بالا برود، از همان بالا به خرابههای آن سوی دیوار بپرد، تا حاشیه رودخانه بدود و با گربههای ساکن آنجا گپ بزند. اما هیچ برایش مهم نبود که مادرش بالای نردبان چه میکند... تا اینکه اول یک جیغ، بعد صدای تلق تولوق و آخر سر هم کلمه بیادبانهای شنید و دوید تا ببیند چه خبر شده.
جلد دوم این مجموعه کتابها اینگونه شروع میشود: برای یک پسربچه خیلی عجیب است که در قطاری میان کوههای آلپ، وسط کولاک، داخل یک حمام،با شش شیر _ که همه دلشان برای وطنشان تنگ شده_ و با یک جانور عظیمالجثه دندان خنجری ناشناخته گیر بیفتد. از آن عجیبتر اینکه آن پسر بداند که پشت در، پادشاه بلغاری مهربانی به نام بوریس نشسته که محافظ ارشدی به نام ادوارد دارد که از هر چیزی که اتفاق میافتد یا شاید هم از چیزهای دیگری که اتفاق نیفتاده، باخبر است. اگر شما هم پسربچهای بودید که یک جوان شرور، پدر و مادرتان را_ که باهوشترین دانشمندهای دنیا هم هستند_ به این دلیل که به احتمال خیلی زیاد درمان بیماری آسم را کشف کردهاند، از منرلتان واقع در لندن ربوده، لابد خوشحال میشدید که ببینید که این شیرها و آن پادشاه، دوست و متحد شما هستند. جلد سوم رمان «شیربان» هم اینگونه آغاز میشود: در اتاقی با سقف بلند و هوای خنک در کشوری خیلی گرم، پسری خوابآلود نوک دماغش را خاراند. چارلی آشانتی، نجات دهنده شیرها، نجاتیافته دریاها، سیرکباز، فرزند دو دانشمند کاشف درمان آسم و انسان گربهزبان، از شدت آسودگی خیال، سه شبانهروز یک کله خوابیده بود.
او در این چند ماه اخیر در پهنه قاره اروپا تحت تعقیب قرار گرفته بود،شش شیر را از سیرک فراری داده و آنها را به وطنشان در آفریقا رسانده بود، یک موجود ماقبل تاریخ کلُون شده را نجات داده بود، به پیروزی یک انقلاب کمک کرده بود، دشمنش را با مشت زده و او را به فرار وا داشته بود و سرانجام نیز پس از جستوجویی بیامان، والدین ربوده شدهاش را پیدا کرده بود. در یک کلام، پسر خوشحالی بود که بعد از استراحتی کامل که لایقش هم بود، تازه در تخت غلت میزد و از خواب برمیخاست. مؤسسه انتشارات قدیانی، مجموعه کتابهای «شیربان» تألیف «زیزو کوردر» با ترجمه «مهرداد تویسرکانی» را در تیراژ 1100 نسخه برای هر سه جلد و با قیمت کلی 51000 تومان و به صورت تک جلدی هر کدام 17000 تومان منتشر و روانه بازار کتاب کرده است که علاقهمندان برای تهیه این کتابها علاوه بر مراجعه به کتابفروشیهای معتبر سراسر کشور، میتوانید به نشانی الکترونیکی www.ghadyani.org نشر قدیانی مراجعه کرده یا به دفتر و فروشگاه مرکزی به نشانی، تهران، خیابان انقلاب، روبهروی دانشگاه، خیابان فخررازی، خیابان شهدای ژاندرمری (غربی)، شماره 90 مراجعه کنند. انتهای پیام/
93/08/02 - 15:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]