واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا:

نادر قبلهای: ادبیات فارسی؛ در انزوا و تنهایی به سر میبرد
1393-08-01, 08:05
برای ترجمه تنها تسلط داشتن به زبان مطرح نیست، بلکه تسلط به زبان فارسی از آن مهمتر است/ نسل جدید از زمانی که وارد مدرسه میشود به سراغ کتاب نمیرود چراکه آموزش درست در این زمینه به او داده نمیشود.
کتاب «وقتی شعله ها شما را در برمی گیرند» به ترجمه نادر قبله ای، نوشته «دیوید سداریس»، طنزپرداز آمریکایی آماده چاپ است و تا هفته آینده توسط نشر مروارید وارد بازار میشود. این مترجم همچنین از ترجمه اثر «میز گربه» نوشته مایکل ادانیته خبر داد. نادر قبلهای در گفتگو با خبرنگار ایلنا در رابطه با این دو اثر گفت: دیوید سداریس طنز پردازی است که داستانهای کوتاه مینویسد به گونهای که خود،خانواده و همه اجتماع را در داستانهایش درگیر میکند. کتاب «میز گربه» نوشته مایل ادانیته شبیه یک اتوبیوگرافی است از خود نویسنده که سفر یک پسر 11 ساله از سریلانکا به سمت انگلیس را نشان میدهد. داستان کتاب این سفر 21 روزه است و مکاشفاتی که این پسر در سن یازده سالگی به آن دست مییابد. وی در ادامه گفت: کتاب مزرعه را از تام راب و همچنین کتاب دیگری از دیوید سداریت با نام «بیایید مرض قند را در جغدها کشف کنیم» را در دست ترجمه دارم. این مترجم وضعیت ترجمه در ایران را امیدوار کننده نمیبیند و در این رابطه اظهار داشت: ترجمه در ایران بیشتر بازاری شده. مترجم برای گرفتن دستمزد که خیلی هم پایین است کتابها را به سرعت و با بیدقتی ترجمه میکند. ناشر هم برای کم کردن هزینهها نظارت خاصی روی این موضوع ندارد. وی ادامه داد: کسی که لیسانس زبان میگیرد برای پایاننامهاش کتابی را ترجمه میکند و بعد همین کتاب توسط یک ناشر به چاپ میرسد. برای ترجمه تنها تسلط روی زبان مهم نیست بلکه مهمتر تسلط داشتن روی زبان مقصد است. در ترجمه هم باید به متن وفادار بود و هم باید این موضوع را در نظر داشت که مخاطب ما ایرانی است و ترجمه باید به گونهای باشد که مخاطب ایرانی با آن ارتباط برقرار کند. قبلهای اظهار داشت: ممیزی در هر دوره به یک شکل است. دلیلش برمیگردد به بازار تألیف که در این روزها ضعیف شده و چنگی به دل نمیزند. ادبیات ما در این سالها دچار انزوای عجیبی شده و دلیل آن نداشتن قانون کپی رایت است که باعث میشود ادبیات ما در جهان شناخته نشود و فقط به مرزهای خودمان محدود باشد. وی در ادامه گفت: صنعت نشر صنعی ورشکسته است و دلیل عمده آن باز هم به قانون کپی رایت برمیگردد که باعث میشود ادبیات ما با جهان ارتباط نداشته باشد. زمانی ناشر تصمیم میگیرد روی یک داستان کار کند که بفروشد. متأسفانه رسانهها کمکی نمیکنند. نهایت تبلیغات تلویزیونی این است که کتابی را در حد 10 دقیقه معرفی کند و آن هم بیشتر کتابهای مذهبی یا سیاسی است. قبلهای افزود: در مدارس زنگ انشاء به تفریح میگذرد. در این درس عناصر داستان و ساختار داستان و داستاننویسی برای دانشآموزان شرح داده نمیشود و فرد از ابتدا با داستان و رمان آشنا نمیشود و به همین دلیل در آینده هم به دنبال آن نمیرود. ادبیات ما در شعر خلاصه میشود. وقتی غربیها رمان و داستان نویسی را به وجود آوردند فضایی ایجاد شد و به دلیل ارتباط با کشورهای دیگر افرادی چون هوشنگ گلشیری و صادق هدایت کارهای ماندگاری کردند. اما در این دوره ارتباط جهان ادبی ما با دنیا بسیار ضعیف است. در جهان بین کشورها مرزی وجود ندارد و کتابها با هم در ارتباط هستند. زبان ما هم رابطهای با دیگر نقاط جهان ندارد. نهایت پیشرفت ما در ادبیات کلاسیک است. وی در جواب به این سوال که فرهنگ کتابخوانی در نسل جدید را چطور ارزیابی میکند؛ گفت: نسل جدید از زمانی که وارد مدرسه میشود به سراغ کتاب نمیرود چراکه آموزش درست در این زمینه به او داده نمیشود. ما در زمینه کتاب تبلیغات گسترده نداریم. اگر در رسانه ملی تبلیغات کتاب صورت بگیرد این فرهنگ پیشرفت میکند. همین تبلیغات رسانهای است که باعث میشود کتابی یک و نیم میلیون نسخه بفروشد. قبلهای ادامه داد:کتابهایی که ما در کودکی میخواندیم ما را به کتابخوانی علاقهمند کرد و این علاقه آنچنان در وجودمان ریشه کرد که تا امروز و همیشه ادامه دارد. وقتی یک کودک در خیابانهای شهرش بیلبوردهای تبلیغاتی موبایل و لپ تاپ و تبلت را میبیند ناخودآگاه به آن علاقهمند میشود. برای رشد فرهنگ کتابخوانی باید کودکان را از ابتدا با کتاب آشنا کنیم.
1393-08-01, 08:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]