تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1869945307
روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 28 ذى الحجه 60 / توقف در عذيب الهجانات
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 28 ذى الحجه 60 / توقف در عذيب الهجانات
حسين (ع) امروز كجاست ، چه ميكند و چه ميگويد؟
روز بیست‌وهشتم ذی‌الحجه سال 60 هجرى قمرى امام حسین (ع) به منزل عذیب الهجانات رسیدند. در این منزل چهارسوار به نامهای نافع بن هلال، مجمع بن عبدالله، عمروبن خالد و طرماح در حالی كه اسب نافع بن هلال كه كامل نام داشت را یدك كرده بودند از راه رسیدند و راهنمای آنها طرماح بن عدی بود، هنگامی كه بر امام حسین (ع) وارد شدند حر روی بدانها كرد و گفت: این چندتن از مردم كوفه‌اند، من آنها را بازداشت كرده و یا به كوفه برمی‌گردانم.امام (ع) فرمود: من اجازه چنین كاری را به تو نمی‌دهم. و همانطوری كه خود را از گزند تو حفظ می‌كنم از آنان نیز محافظت خواهم كرد زیرا اینها یاران منند همانند اصحابی كه با من از مدینه آمدند، پس اگر بر آن پیمان كه با من بستی، استواری، آنها را رها كن وگرنه با تو می‌جنگم، حر از بازداشت آنها صرفنظر كرد.طرماح به امام (ع) عرض كرد: با شما یاران اندكی را می‌بینم و همین لشكریان حر در مبارزه بر شما غالب آیند و من یك روز پیش از آمدن از كوفه، مردم انبوهی را در بیرون شهر دیدم پرسیدم كه اینان كیانند؟ گفتند: لشكری است كه سرگرم سان هستند كه آماده جنگ با حسین گردند و من تاكنون چنین لشكر عظیمی را ندیده بودم تو را به خدا سوگند تا توانی به آنان نزدیك شو و اگر خواهی كه در مامنی فرود آیی كه سنگر تو باشد تا تدبیر كار خویش كنی و تو را چاره كار معلوم گردد، با من بیا تا تو را در كوه اجا فرود آوردم، بخدا سوگند كه این كوه سنگر ما بوده و هست و ما را از پادشاهان عنان، حمیر و نعمان بن منذر حفظ كرد و به خدا سوگند هیچگاه تسلیم نشدیم و این خواری را به خود نخریدیم قاصدی نزد قبیله طی در كوه اجا و سلمی بفرست ده روز نگذرد كه قبیله طی سواره و پیاده نزد تو آیند و تا هر زمان خواهی نزد ما باش و اگر خدای ناكرده اتفاقی رخ دهد من با تو پیمان می‌بندم كه ده هزار مرد طایی پیشروی تو شمشیر زنند و تا زنده‌اند نگذارند دست هیچكس به تو رسد.امام (ع) فرمود: خداوند تو را و قبیله‌ات را جزای خیر دهد ما و این گروه یعنی اصحاب حر پیمانی بسته‌ایم كه نمی‌توان از آن بازگردم و معلوم نیست عاقبت كارما و آنها به كجا می‌انجامد اگر قصد یاری داری شتاب كن، خدا تو را ببخشاید.طرماح می‌گوید: دانستم به یاری مردان محتاج است نزد اهل خویش رفته و آنها را اصلاح نموده و وصیت كردم و در بازگشت شتاب كردم، اهل من از علت شتابم جویا شدند مقصود خود را گفتم و از راه بنی‌ثعل روانه گردیدم تا به عذیب الهجانات رسیدیم سماعه بن بدر را ملاقات كردم و او خبر كشته شدن امام حسین (ع) را به من داد سپس بازگشتم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها