واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران میرشکاک در مراسم رونمایی از کتابش:
گاهی فکر میکنم جز خودم مخاطبی ندارم/ «وضع کنونی تفکر» دکتر داوری را 50 بار خواندم
یوسفعلی میرشکاک در مراسم رونمایی از کتاب جدید خود درحوزه هنری گفت: به باور من باطن و ذات شعر و آنچه شعر را به معنای واقعی کلمه شعریت میدهد همان است که وزن شعر نامیده باید بشود. بر همین اساس من بسیاری از کارهای شاملو را بیآنکه بخواهیم بگوییم شاعرش کیست در جمله اشعاری میدانم که معتقدم باقی میماند.
به گزارش خبرنگار مهر، یوسفعلی میرشکاک شاعر و نویسنده و منتقد عصر روز گذشته در مراسم رونمایی از تازهترین کتاب خود که با عنوان «نیست انگاری و شعر معاصر» از سوی توسط انتشارات روزگار نو منتشر شده است در سخنانی اظهار داشت: هر چه که در باب سیاست و شعر و ... نوشتم و حسابی است و ارزش انتشار پیدا کردن داشته است را همه از آثار آقای داوری اردکانی دارم. البته من هم روزگاری چماقبه دست بودم و فکر میکردم که فردی پیدا کردهام که هدایتم کند اما بعدها دیدم که همان فردب ه چال هرز سیاست افتاد و از بین رفت. وی افزود: در روزگار جوانی برای فهم آثار آقای فردید چیزی جز آثار آقای داوری در اختیار من نبود. من کتاب «وضع کنونی تفکر» ایشان را 50 بار خواندم و پس از آن آنچه که درباره نیما و فروغ و ... و شعرشان ایشان گفته بود همواره دستاویز من بوده است و یا آنچه که در کتاب «شاعران در زمانه عسرت» نقل کرده است. البته من و ایشان نگاهمان به شدت اجمالی است اما گاهی به این فکر میکنم من و آقای دکتر داریم برای خودمان صحبت میکنیم و اغلب جز خودمان مخاطبی نداریم چون خیلی از ما هنوز بسیاری از اصطلاحات را نمیفهمیم. میرشکاک ادامه داد: به باور من باطن و ذات شعر و آنچه شعر را به معنای واقعی کلمه شعریت میدهد همان است که وزن شعر نامیده باید بشود. بر همین اساس من بسیاری از کارهای شاملو را بیآنکه بخواهیم بگوییم شاعرش کیست در جمله اشعاری میدانم که معتقدم باقی میماند. در میان شاعران حساب و کتابی وجود دارد که اگر شعری از یک دهه عبور کرد و باقی ماند و به نسل دوم رسید احتمالا این شعر ماندنی است و فراموش نمیشود. این شاعر در ادامه با اشاره به اظهارات محمد رجبی دوانی در این نشست گفت: به باور من جهان ما جز به ندرت اجمالهایی از جنس حضور داریم. فروغ میگفت خیلی از شعرا تا شعر میگویند شاعرند اما وقتی یک بشقاب پلو جلوی آنها میگذاریم دیگر شعر یادشان میرود. امروز ما هم از این دست شاعران زیاد داریم و در همین حوزه هنری هم زیاد هستند. من بر این باورم که تفصیلی هم اگر هست جز در موارد استثنایی یکسره تفصیل نقش است مگر اینکه ناگهان جرقهای زده شود. میرشکاک ادامه داد: سال های پیش به آقای دکتر داوری گفتم رمان را چه کنم؟ گفت بنویس. اما هنوز باور دارم که قدرت مواجهه با این تفصیل در میان ما وجود ندارد. کاش میشد پرسید که چرا این جرات در ما وجود ندارد چرا قدرت طرح مقولات را نداریم. کاش میشد پاسخ این مساله را بیان کرد. وی در پایان تصریح کرد: بنده در بخشهایی که جناب رجبی فرمودند کوتاهی کردم و تصور کردم، نیستانگاری ضرورتی ندارد که مفهومش باز شود، درحالی که این خودش داستان مفصلی است. انشاءالله اگر عمری باشد این مقولهها را به تفصیل توضیح میدهیم.
۱۳۹۳/۷/۲۹ - ۰۹:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]