واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: هور، شاهد شجاعت شهید شوشتری در عملیات خیبر بود تهران - ایرنا - منطقه «هورالعظیم» و آبراه های ساکت و آرام آن، در عملیات عظیم «خیبر» در سال 62، شاهدی بزرگ بر شهامت و شجاعت سردار شهید «نورعلی شوشتری» بود.
ساعت از نیمه های شب گذشته بود، دلاورمردان لشکر 5 نصر سپاه پاسداران انقلاب (نیروهای بسیجی استان خراسان) از محور «شط علی»، نبرد خیبر را آغاز کردند.
بسیجیان شجاع برای نخستین بار سوار بر قایق های سبک، روانه رویارویی با دشمن بعثی شدند.
پس از هر چند کیلومتر راه آبی، میدان هایی احاطه شده توسط نیزارها تشکیل شده بود که فرماندهان غیور محور به هدایت گردان ها می پرداختند.
نبرد سختی در روستاهای «الصخره» و «البیضه» عراق با نیروهای بعثی آغاز شده بود و نا آشنایی نیروهای خودی با فضای عملیات آبی خاکی، مشکلاتی را ایجاد کرده بود.
میدان دار یکی از این محورها، مردی رشید و شجاع بود که با فریادهای کوبنده و قاطع نیروهای خود را هدایت و فرماندهی می کرد.
تاریکی شب او را قابل شناسایی نمی کرد، اما بسیاری از همرزمانش در لشکر 5 نصر به خوبی با روحیات وی آشنا بودند.
تصویر دلاورمردی شجاع در میدان داری دفاع مقدس در ذهن من که به عنوان عنصر اطلاعات عملیات، سه گردان از لشکر 5 نصر را به خط مقدم رسانده بودم، نقش بسته بود.
پس از عملیات بزرگ خیبر که در آب های هور و بویژه محور «شط علی»، شب و روزهایی پر فراز ونشیب را گذراند، گذشت.
سال ها در انتظار شناسایی آن فرمانده شجاع بودم و بدنبال دیدار و یادآوری خاطره آن شب هور؛ تا آنکه پاییز سال 85 که در شهرستان خمین مشغول خدمتی دیگر در سنگر خبر بودم، از برنامه معارفه فرمانده جدید تیپ روح الله(ره) زادگاه حضرت امام(ره) مطلع شدم.
براساس وظیفه، نام میهمان دعوت شده را از مرکز جویا شدم و گفتند سردار شوشتری است.
طبق معمول به برنامه خبری رفتم، سخنران شروع به صحبت کرد؛ خاطرات شیرین و جذابش برای جوانان و سربازان مربوط به دوران دفاع مقدس بود، سخنانش همشهریان امام امت را میخکوب کرده بود، چنان مات شده بودند که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم.
جلسه معارفه پایان یافت، جرقه ای در ذهنم زده شد که او همان فرمانده شجاع و میدان دار هورالعظیم است که سالهاست مشتاق دیدارش هستم.
با زحمت به او نزدیک شدم، عذرخواهی کردم و گفتم سردار، چند لحظه وقت شریفتان را می خواستم، با رویی گشاده و خندان پذیرفت، عرض کردم سردار سالهاست منتظر چنین لحظه ای بودم.
وقتی از هور و خاطره آن شب برایش گفتم، مرا در آغوش گرفت و چند دقیقه ای در محیط تیپ حضرت روح الله(ره) خمین قدم زدیم و مروری بر آن ایام کردیم.
روزها گذشت؛ هرگاه خبری از سردار شوشتری می دیدم، تعقیب می کردم، او را با همان روحیات دفاع مقدس، اما با چهره ای متفاوت می دیدم.
با شنیدن خبر شهادت سردار نورعلی شوشتری به دست وابستگان بیگانه، با خود گفتم این دلاورمرد میدان های نبرد، مزد فداکاری ها و ایثار خود را در خطه ای محروم از ایران اسلامی گرفت.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
از: محمدجواد دهقانی
1027 ** 1071
26/07/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]