واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جشنواره مقاومت همان جشنواره فجر نيست، هست!؟
جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت در بعد جهانياش به روسيه رسيد. نمايش فيلم «چ» بهترين اثر اين رويداد در كنار چند فيلم ديگر، آن هم در عظيمترين موزه جنگ دنيا، اتفاق سينمايي درخورتوجهي است كه نبايد به آساني از آن عبور كرد، به ويژه وقتي كه رئيس سازمان سينمايي تلويحاً اين جشنواره را تكرار فجر اعلام ميكند جاي تأمل بيشتري دارد، چرا؟
نویسنده : محمد تقي فهيم
جشنواره بينالمللي فيلم مقاومت در بعد جهانياش به روسيه رسيد. نمايش فيلم «چ» بهترين اثر اين رويداد در كنار چند فيلم ديگر، آن هم در عظيمترين موزه جنگ دنيا، اتفاق سينمايي درخورتوجهي است كه نبايد به آساني از آن عبور كرد، به ويژه وقتي كه رئيس سازمان سينمايي تلويحاً اين جشنواره را تكرار فجر اعلام ميكند جاي تأمل بيشتري دارد، چرا؟
سال گذشته در هنگامه فعاليت هيئت انتخاب جشنواره فيلم فجر، زمزمههايي رواج يافت كه اين هيئت، فيلمي تحت عنوان «شيار 143» را (كه اثري قابل قبول است) رد كرده است. شنيدهها بيشتر شد و تهيهكننده معترضانه وارد شد و... نگارنده براي ديدن فيلم در محل دفتر توليد آن دعوت شدم.
تهيه كننده محترم و سركار خانم آبيار بدون هيچ توضيح و تفسيري فيلم را آماده نمايش روي مونيتور كردند و مرا به تنهايي در اتاقي به فيلم سپردند. فيلم بد جوري مرا با خود برد. اثري كم ادعا و با هزينه معمولي، اما به شدت وفادار به ارزشهاي اين ديار و مردمش. فيلمي پر حس و حال و داراي ساختاري سنجيده و فرمي خلاقانه ولي مهمتر از همه بالنده در مضمون و محتوا. . .
از ميانههاي فيلم، يك چشمم اشك بود و يك چشمم خون! تكليف اشكم معلوم و ناشي از همذاتپنداري با شخصيتهاي اثر بود. اما چرا چشم خوني؟ دقيقاً براي جشنواره فيلم فجر! جشنوارهاي كه با او پير شدهام. ولي ناپختگياش رنجآور است. چه بر سر جشنواره آمده كه حتي قادر به تفكيك و تمييز اثري مانند «شيار 143» با انبوه فيلمهاي نحيف جدول پركن نيست؟ بگذريم موضوع تريبوني شد و دلسوزان به ميدان آمدند تا فيلمي كوچك اما پرمغز و نغز بتواند به ليست پذيرفتهشدههاي جشنواره اضافه شود و... تا بالاخره اين فيلم دستمزد واقعياش را از جشنواره فيلم مقاومت گرفت.
رئيس محترم سازمان سينمايي اخيراً ارزيابياي از جشنواره مقاومت ارائه كردند كه جاي تحليل و تأمل دارد. وي در اين ارزيابي با مقايسه جشنواره مقاومت و جشنواره فجر گفت:«جشنواره فيلم مقاومت با هر كيفيتي كه برگزار شد به نوعي تكرار همان جشنواره فيلم فجر با همان شيوه برگزاري و با همان جايزهها بود اما به هر حال باعث رونق سينماي دفاع مقدس ميشود اما به معناي واقعي فعاليت اساسي در اين حوزه نيست و من اميد دارم از اين جشن و جشنواره برگزار كردنها عبور كنيم و به ساخت فيلم در اين حوزه بپردازيم.»
صحبت آقاي ايوبي دو رويكرد مثبت و قابل تحليل و بررسي دارد، آنجا كه جشنواره مقاومت را «باعث رونق سينماي دفاع مقدس» بر شمردند و نيز اين نكته كه «اميد دارم كه به ساخت فيلم در حوزه دفاع مقدس بپردازيم.» رويكردهايي كه بيترديد يكي تجربه شده است و حاصل مديريت خارج از حوزه سازمان سينمايي است و شاكله آن را راهبردهاي بسيجي تشكيل ميدهد، چنانكه پافشاري و استقامت اين جريان بر پابرجايي جشنواره مقاومت عامل حركت تا نقطه تلاش براي «رونق سينماي دفاع مقدس» شده است. بنابراين بايد از اين باور آقاي ايوبي استقبال كرد. اما نكته با اهميتتر مورد اشاره حجتالله ايوبي «ساخت فيلم در حوزه دفاع مقدس» است كه تحقيقاً شاكله آن، در زمره مديريت كلان سينماي كشور ميگنجد. لذا اين بخش از صحبت ايوبي در عين نقد مديريتهاي گذشته در زمينه كم التفاتي به توليد فيلم دفاع مقدسي، نوعي «انتقاد از خود» نيز محسوب ميشود، رويكردي كه قابل تقدير است.
اما بخشي از صحبتهاي آقاي ايوبي كه نيازمند مكث بيشتري است، آنجايي است كه عنوان داشتند «جشنواره فيلم مقاومت به نوعي تكرار همان جشنواره فيلم فجر با همان شيوه برگزاري و با همان جايزهها بود.» اگرچه اين ارزيابي خود نشانگر رشد و بالندگي جشنواره مقاومت است، جشنوارهاي موضوعي كه توانسته به سطح جشنواره فجر ارتقا يابد و از سويي حكايت از درجازدگي جشنواره فجر دارد، ولي اندكي بوي كم لطفي هم از آن به مشام ميرسد. بدين معنا كه آقاي ايوبي خود بهتر ميدانند كه آنچه يك رويداد فرهنگي – هنري را از ديگري متمايز و تثبيت ميكند، همانا گفتمان غالب بر آن است.
آيا گفتمان حاكم بر جشنواره مقاومت همان گفتماني است كه بر جشنواره فجر جاري و حاكم است؟ كافي است تا دوستان سازمان سينمايي جستوجويي در فضاي مجازي انجام دهند و مروري در بريده جرايد آرشيوي سازمان به خرج دهند و سپس نتيجهاش را به رؤيت آقاي ايوبي برسانند، در اين صورت خواهند ديد كه در سالهاي گذشته چه چالشهايي توسط جشنواره فيلم فجر در مسير سينماي ايران ايجاد شده است؛ سينمايي كه هنوز در آرزوي پذيرش كامل از سوي افراد، اشخاص و نهادهاي مرجع اين كشور به سر ميبرد متأسفانه در بيشتر دورهها از ناحيه جشنواره فجر با حاشيههايي مواجه شده كه تلاش دلسوزان سينما را به هدر داده است، غير از اين است؟ به عبارت روشن هرچه به وسيله جشنوارههايي مانند مقاومت رشته شده اتفاقاً توسط جشنواره فجر پنبه شده است. آقاي ايوبي هم مثل نگارنده در مراسم افتتاحيه و اختتاميه جشنواره مقاومت حضور داشتند، آيا گفتمان حاكم بر اين مراسم با مشابه مورد نظر ايشان يكي بود؟
كدام يك به گفتمان انقلاب اسلامي و آرمانهاي بنيانگذار ايران نوين نزديكتر است؟ آيا پوشش و گويش و رفتار و كردار مجريان و شركتكنندگان يكي است؟ آيا ميان دو جشنوارهاي كه شاخصترين سينماگر انقلاب در يكي احساس غريبگي ميكند ولي در ديگري به عنوان بهترين انتخاب ميشود، تفاوتي نيست؟ آيا ميان جشنوارهاي كه برگزيدهاش بدون بوسه بر پاي مادر شهيد سن را ترك نميكند با جشنوارهاي كه سينماگر شاخصش دفاع مقدس را «بي مفهوم» ميخواند يكي است؟ و. . . جايزه بهانه است.
با نگاهي واقعبينانه و فارغ از تعصب خواهيم ديد كه اين دوره جشنواره طيفهايي را به خود جلب كرد كه در آيندهاي نزديك تماشاگران بالفعل سينما خواهند بود. حتي اگر حضور نداشتهايم با نگاهي به عكسهاي منتشره از مخاطبان گردآمده در مساجد و محلهها براي ديدن فيلمها و شخصيتهاي ديني و مبلغان مذهبي شركت كرده در اين دوره جشنواره، روزهاي بهتري را براي سينما شاهد خواهيم بود، پس اين نعمت را دستكم نگيريم و در جهت تحكيم و حمايت از آن بكوشيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۱:۲۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]