محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830002226
واکنش به «شانس نداشتن نویسندهها حتی در مردن»
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۸
«بله، نویسندهها در مردن هم شانس ندارند و این امروزه نه یک واقعیت تلخ تازه، که حقیقتی زهرآگین و تاریخی است.» در پی درگذشت احمد بیگدلی و انتشار یاداشتی در ایسنا با عنوان «نویسندهها در مردن هم شانس ندارند!»، باقر رجبعلی - پژوهشگر حوزه ادبیات - در واکنش به آن، با بیان جمله بالا در یادداشتی نوشته است: «این موضوع زخمی است کهنه که در درازنای زمان بر پیکر نحیف نویسندگان و شاعران و هنرمندان (بهجز استثناها) بوده و هست و هرچندگاه یک بار سر باز میکند و با سخنی یا شعری، حتی در قالب یادداشتی با عنوان «نویسندهها در مردن هم شانس ندارند!» به اوضاع خود معترض میشود و گوش شنوا و همدرد میطلبد، اما «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من – آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.» زخم روز به روز کهنهتر و عمیقتر میشود و حالا دیگر باید این واقعیت بدون تردید را پذیرفت و به همه آنان که در جاده ادبیات و هنر گام مینهند تاکید کرد که این راه، سنگلاخ و ناهموار و پرغبار است و راهیِ آن نباید امیدی به چشماندازهای متعارف داشته باشد و هرچه در آن است، عسرت و ناکامی و پریشانی است. به قول شهید بلخی: «در این گیتی سراسر گر بگردی - خردمندی نیابی شادمانه.» اما شاید بشود این توصیه کاربردی حافظ را آویزه گوش کرد که «در خلافآمد عادت بطلب کام که من - کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم» که این هم البته توان و نیرویی خاص لازم دارد و هر کسی از آن برخودار نیست، مگر آن که «عاشق» باشد و نیروی آن عشق، نگهدارنده او در ناکامی و نداری شود. از همه مهمتر، او را در مقابله با واقعیت تلخِ دیده نشدن، عقب ماندن از قافله رفاه و روزمرگی و بارش مدام سنگهای سرزنش بستگان و نزدیکان، بیمه کند تا او حرف حافظ یادش نرود که «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد – تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس». سعدی را خدا رحمت کند، گفت «بزرگی را پرسیدند با چندین فضیلت که دست راست را هست، خاتم (انگشتر) در انگشت دست چپ چرا کنند؟ گفت ندانی که اهل فضیلت همیشه محروم باشند؟ آنکه خط آفرید و روزی داد یا فضیلت همی دهد یا بخت. بنابراین آن کسی که این فضیلت، این عشق، این نیروی درونی و شور ذاتی را نداشته باشد و با این خلأ عظیم، به چنین وادی بلاخیزی گام نهد، دیوانه تمامعیاری است که حق او همان ناکامی و شوربختی است. اگر هم کسی ذاتا به این ویژگیها مجهز باشد که دیگر هیچ چیز جز ضرورتها و خواستهای عشق برایش مهم نیست و با اعتقاد راسخ میگوید «گر ما ز سر بریده میترسیدیم - در مجلس عاشقان نمیرقصیدیم» و این بیت حافظ را همیشه زمزمه میکند که «گفتم ای خواجه به جز غم چه هنر دارد عشق؟ گفت ای آدم عاقل هنری خوشتر از این!؟» و این واقعیت خارج از اراده همه، در تمام وجودش رخنه میکند که «هرچه صاحبدل فزون، برگشته اقبالی فزون - هرچه سر آزادهتر، افتاده پایی بیشتر - هرچه دانش بیشتر، واماندهتر در زندگی - هرچه کمتر فهم، کبر و خودنمایی بیشتر». این را شاعری که نامش را نمیدانم گفته است اما یکی دیگر که نامش را میدانم و این واقعیت تلخ را با تمام وجود لمس کرده و به آن واکنش نشان داده، میگوید: «کارهای جهان دون عجب است - همه درد است و نام آن طرب است - هرکه نادان، ستور او به تک است - هرکه دانا، کمیت او عقب است - گر فروتر نشست خاقانی – چه کند روزگار بیادب است - قل هوالله نیز در قرآن - زیر تبت یدا ابی لهب است». پس به قول صائب: «روزی که برف سرخ ببارد از آسمان – بخت سیاه اهل هنر سبز میشود (یا باز میشود). این یعنی چنین بختی هرگز باز نمیشود، چرا؟ چون محال است از آسمان برف سرخ ببارد. برای همین است که حافظ میگوید «جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است - هزار بار من این نکته کردهام تحقیق» اما تاکید هم میکند که «از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی – از ازل تا به ابد فرصت درویشان است» و همین «فرصت» است که دل بسیاری را خوش میکند و طاقت میآورند. این در واقع فرصت عاشقی است وگرنه در فرصتهای دیگر، شاعر و نویسنده حضور ندارند و در لحظاتی که سر آنها در کتاب و نوشتن است، میلیونها انسان دیگر هیچ کاری ندارند جز آنکه سرشان را دائم به اینسو و آنسو برگردانند و با چشمان وقزده در انتظار شکار فرصتها باشند. اما عالم و ادیب اگر به همین فرصت عاشقی هم قناعت کند و همه مصائب را بپذیرد و در همان محدوده احیانا تناور هم بشود، تازه مشکلات دیگری آغاز میشود که باید با آنها نیز بجنگد، همانطور که مولانا جلالالدین محمد مولوی هم هشدار داده: «تو اعتماد مکن بر کمال و دانش خویش – که کوه قاف شوی زود در هوات کنند. کتاب «اتحادیه ابلهان» نوشته جان کندی تول را احتمالا خواندهاید. این نویسنده در سیودوسالگی خودکشی کرد، در حالیکه فقط همین یک رمان را نوشته بود. موضوع کتاب، بسط این سخن «جاناتان سویفت» است که گفت: «وقتی نابغهای در جهان ظهور کند همه احمقان و ابلهان دست به دست هم میدهند تا بر ضد او اتحادیهای تشکیل دهند و او را از پای درآورند.» اینجاست که باید مانند آن پیر فرزانه گفت: «خدایا دنیا را سرنگون کن! گفتند چرا؟ گفت زیرا اکنون سرنگون است، آنگاه راست شود.» میگویند: حاتم اصمّ چون با خلیفهای برخورد کرد، او را زاهد خواند. خلیفه گفت من زاهد نیستم، تویی زاهد! حاتم گفت زاهد آن است که به چیز «اندک» قناعت کند، چون تو به «دنیا» قناعت کردهای پس زاهدی! من که سر به دنیا فرو نمیآورم چگونه زاهد باشم؟» چنین آدمی (یا آدمی شبیه این) که در مقابل دنیا سر فرود نمیآورد و با آن عجین (و به اصطلاح امروزیها، قاطی) نمیشود، ناچار است که از آن فرار کند و کنج عزلت بگزیند زیرا طاقت ندارد ببیند که «کارهای زمانه میل به ادبار دارد و چنانستی که خیرات، مردمان را وداع کردستی و افعال ستوده و اخلاق پسندیده و مدروس گشته و راه درست بسته و طریق ضلالت گشاده و عدل ناپیدا و جور ظاهر و علم متروک و جهل مطلوب و دناعت مستولی و کرم و مروت منزوی و دوستیها ضعیف و عداوتها قوی و نیکمردان رنجور و مستأصل و شریران فارغ و محترم و کر و خدعه بیدار و وقار و حریت در خواب و دروغ مؤثر و مثمر و راستی مردود و مهجور و حق منهزم و باطل مظفر و متابعت هوای سنت مطبوع و ضایع گردانیدن احکام خرد طریق مشروع و مظلوم محق ذلیل و ظالم مبطل عزیز و حرص غالب و قناعت مغلوب و عالم غدار بدین معانی شادمان...» اینها را یک نویسنده شاکی، از نوع همین نویسندگانی که (به قول علیرضا بهرامی و ساره دستاران) در مردن هم شانس ندارند، چندین سال قبل از قرن ششم هجری گفته است که ترجمهاش به نام «کلیله و دمنه» به دست ما رسیده؛ یعنی آن زمان هم شاعران و نویسندگان از اوضاع خود مینالیدند و فضا را مسموم میدانستند. با همه این احوال، شاعری به نام «سحابی استرآبادی» وضع پریشان شاعر و نویسنده را کاملا عادی میداند و خوشبختانه میگوید: «در هر که رسی نکو ببین کو نیکوست – کو ساخته و خواسته حضرت اوست – بر بیسروسامانی من عیب مکن – شاید که مرا دوست چنین دارد دوست». حتی ناصرخسرو هم این وضع را عادی میداند و ما را به صبر و تحمل فرامیخواند: «همی تا کند پیشه عادت همی کن - جهان مر جفا را تو مر صابری را.» اما «انوری» ناراحت است و میگوید: «هر بلایی کز آسمان آید - گرچه بر دیگری قضا باشد - به زمین نارسیده میگوید – خانه انوری کجا باشد؟» شاعری دیگر برعکس او معتقد است: «آن کس از درد بترسد که متاعی دارد – عاشقان جمع نکردند و پریشانی نیست.» برخی دیگر هیچ چیز برایشان مهم نیست جز آنچه دلشان میگوید، و برای همین، حرف خود را با کمال شجاعت و شهامت میزنند و زجرش را هم میکشند: «به سرو گفت کسی میوهای نمیآری؟ - جواب داد که آزادگان تهیدستند!» که البته قدر اینان را بعدها میدانند و ستایششان میکنند، مانند ستایشی که «محمدهاشم میرزا افسر» از خیام کرده است: «جهانی ستایند خیام را – که اندیشهاش بی کم و کاست گفت – پسندید هر چیز را در جهان – نترسید از هیچکس راست گفت – دل عالمی را به شعری ببرد - چرا؟ چون دلش هرچه میخواست گفت.» و حقیقتا در ادبیات و هنر، همین یک نکته مهم است و بس. یعنی اگر چشمداشتی از آن نداشته باشی و با این حال در طریق آن بکوشی، «حال» میدهد و در پیچ و تاب و گیر و دار زندگی، نگهدارت میشود و گاهی حتی به عرش هم میرساندت، یعنی جایی که اگر حواست جمع باشد، از مال و مکنت و توجه مسؤولان و حتی از مرگ و زندگی جلو میزنی و همه اینها را به هیچ میگیری مثل فرخی یزدی که گفت: «با آنکه جیب و جام من از مال و می تهیست – ما را فراغتی است که جمشید جم نداشت.» و به قول شهید بلخی: «هر که را دانش است خواسته نیست – وآنکه را خواسته است دانش کم.» حتی سعدی هم از چنین وضعی به خود میبالد و افتخار میکند که «نه بر اشتری سوارم - نه چو خر به زیر بارم – نه خداوند رعیت – نه غلام شهریارم.» رودکی هم با چنین وضعیتی در دعاهایش میگوید: «عافیت خواهم از خدای جهان – بینیازی ز مردم سفله.» او واقعیت را میداند و آن را با تمام وجود درک کرده است: «چه نشینی بدین جهان همواره – که همه کار او نه همواره است!» «نیچه» قبل از آنکه مغلوب فلاکت زندگی شود همیشه میگفت: ما هنر را داریم تا از فرط واقعیت خفه نشویم. و «فلوبر» هم اصرار داشت که: «برای فرار از فلاکت زندگی، در جشن بیکران ادبیات شرکت کن.» با این حال، یکی از بزرگترین اهالی ادبیات ما (مهدی اخوان ثالث) که همه عمرش را به پای عشق خود شعر گذاشت، چنین واقعیتی را هیچگاه از نظر دور نداشت که: «هیچیم - هیچیم و چیزی کم - ما نیستیم از اهل این عالم که میبینید – وز اهل عالمهای دیگر هم - یعنی چه؟ پس اهل کجا هستیم؟ - گفتم که: از هیچیم و چیزی کم.» و این حرف او ریشه در واقعیتهای تاریخی دارد. ریشه در محکوم شدن سقراط و ارسطو به خوردن زهر شوکران و فروخته شدن افلاطون به عنوان یک برده در اواخر عمر، یعنی وقتی که حاکم شهر «سیراکوز» به او گفته بود که بیاید و مدینه فاضله مورد نظرش را در مملکت او پیاده کند، و او وقتی او مشغول اجرای این کار بود، حاکم نادان متوجه شد که مطابق طرح فیلسوف، خود او هم باید به ناچار «دانا» و «آدم» شود و چون این کار در توان او نبود، از قولش سرباز زد و افلاطون را طرد کرد تا سرانجام او را مانند بردهای فروختند و در روزهای پایانی عمرش در عروسی یکی از شاگردان روی صندلی به خواب رفت و مرد. کانت و نیچه هم کارشان به جنون کشید و مردند، و این همان «هیچ»ی است که اخوان میگوید. «سارتر» هم میگوید: «زندگی، هرچه را که میخواستم به من داد اما در ضمن این را همه به من ثابت کرد که هیچکدامشان ارزش آن همه انرژی به باد دادن را نداشتند.» اینجاست که باید به همه این حرفها دقت کرد و آنها را درنظر گرفت و دریافت که براساس آنها، انسان (مخصوصا نویسنده و شاعر و هنرمند)، هیچگاه نباید خود را ذلیل و زبون نشان دهد و به این کار عادت کند، برعکس، باید در سختیها و مصائب، مصممتر باشد و خود را دست کم نگیرد. به قول صائب: «خود را شکفته دار به هر حالتی که هست – خونی که میخوردی به دل روزگار کن.» بنابراین آیا یک نویسنده و شاعر و هنرمند واقعی این حق را دارد که کوتاه بیاید و زه بزند!؟ یا کم بیاورد و چشمش به دست این و آن باشد!؟ او حق ندارد شان خودش – و به تبع – شأن هنر و ادبیات را با از پا افتادن و تظاهر به زبونی، پایین بیاورد. حق ندارد در جهانی که به اثرش، به نبوغش، به هنر و استعدادش بیاعتناست، گرفتار یأس و ناامیدی شود و کنج عزلت بگزیند و مخمل زندگی و شرفش را به تیغههای قیچی زمانه غدار بسپارد. او باید «کار»، «دوندگی»، «تلاش» کند و گلیم خود را از آب بیرون بکشد. همچون «نادر ابراهیمی»های ابوالمشاغل و محمود دولتآبادیهای از اعماق آمده و خود را سینهخیز به اثبات رسانده، با سختیها بجنگد و به امید عنایتهای گهگاهی نباشد. او اما بنا بر طبیعت انسانی میتواند گلایه کند، دردهایش را بیرون بریزد و گهگاه بگوید: درین زمانه بی های و هوی لالپرست - خوشا به حال کلاغان قیل و قالپرست - چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را - برای این همه ناباور خیالپرست - به شبنشینی خرچنگهای مردابی - چگونه رقص کند ماهی زلالپرست – رسیدهها چه غریب و نچیده میافتند – به پای هرزه علفهای باغ کالپرست!» اما چنین شاعری (اگر محمدعلی بهمنی باشد) خود را نمیبازد و کوچک نمیکند و بلافاصله اضافه میکند: «رسیدهام به کمالی که جز انالحق نیست - کمال دار برای من کمالپرست.» و تیر آخر را چنان میزند که مقام نویسنده و شاعر به اوج میرود: «هنوز زندهام و زنده بودنم خاری است – به تنگچشمی نامردم زوالپرست.» انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
کدام نویسندهها بیشتر از همه شانس دریافت جایزه نوبل را دارند؟
فرهنگ و ادب ادبیات جهان کدام نویسندهها بیشتر از همه شانس دریافت جایزه نوبل را دارند برنده جایزه نوبل ادبیات امروز نهم اکتبر مشخص میشود اما سنت شرط بندی هرساله که بیشتر هم روی نویسندگان سن بالاتر انجام میشود امروز به بالاترین شور و حرارت خود رسیده است به گزارش خبرگزارتوضیح مربی پرسپولیس در مورد درگیری با حقیقی/ واکنش به ناراحتی نیلسون
ورزشی فوتبال - فوتسال در گفتگو با مهر عنوان شد توضیح مربی پرسپولیس در مورد درگیری با حقیقی واکنش به ناراحتی نیلسون مربی تیم فوتبال پرسپولیس در مورد مشکلی که بین او و هافبک میانی این تیم پیش آمده توضیحاتی ارائه کرد نادر باقری در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن بیان مطلب فوق افزود ادر واکنش به بازی با زسکا، پیکار معروف شده به بازی ارواح گواردیولا: تاکنون بازی بدون تماشاگر ندیدهام/ بواتنگ و
در واکنش به بازی با زسکا پیکار معروف شده به بازی ارواحگواردیولا تاکنون بازی بدون تماشاگر ندیدهام بواتنگ و بنعطیه شانس خوبی برای بازی دارندسرمربی تیم فوتبال بایرن مونیخ پیکار بدون حضور تماشاگر را هیچوقت تجربه نکرده است به گزارش خبرگزاری فارس پپ گواردیولا در مصاحبه مطبوعاتیسینما صدای کدام نویسندهها را درآورد؟
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰ ۲۷ همکاری نویسندههای ایرانی با سینماگران و مورد اقتباس قرار گرفتن داستانهای آنها در موارد بسیاری صدای این نویسندهها را درآورده است به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا پیوند و البته تفاوتهایی که بین خاستگاه نظام نشانهشناسی کارکرد وواکنش شیرازی ها به لطیفه «کامبیز دیرباز»
واکنش شیرازی ها به لطیفه کامبیز دیرباز صحبتهای یکی از بازیگران سینما و تلویزیون در برنامه زندهی خوشا شیراز واکنش برخی از بینندگان این برنامه استانی در شیراز را به دنبال داشته است خبرگزاری ایسنا صحبتهای یکی از بازیگران سینما و تلویزیون در برنامه زندهی خوشا شیراواکنش شیرازی ها به لطیفه یک بازیگر در تلویزیون
واکنش شیرازی ها به لطیفه یک بازیگر در تلویزیون صحبتهای یکی از بازیگران سینما و تلویزیون در برنامه زندهی خوشا شیراز واکنش برخی از بینندگان این برنامه استانی در شیراز را به دنبال داشته است کامبیز دیرباز - بازیگر سریالهای نابرده رنج و کیفر - با حضور در برنامه خوشا شیراواکنش کیارستمی و ایوبی به حاتمیکیا
واکنش کیارستمی و ایوبی به حاتمیکیا پس از اظهارات شرم آور عباس کیارستمی درباره دفاع مقدس ابراهیم حاتمی کیا کارگردان متعهد سینمای ایران در آئین اختتامیه سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت طی سخنانی در واکنشی صریح به اظهارات کیارستمی عنوان کرد عزیزکردهای حرفهایی زده و شهدا را از افرادواکنش یک امام جمعه به حضور زنان پوشیه دار در تلویزیون
واکنش یک امام جمعه به حضور زنان پوشیه دار در تلویزیونمن معتقدم که آوردن روحانی و لباس روحانیت در فیلم و کارهای هنری و امثال این ها کار جالبی نیست امام جمعه موقت اصفهان معتقد است که نباید حجاب را به گونه ای نشان داد که موجب تحقیر و طنز بشود حجت الاسلام رهبر درباره نمایش خاواکنشهای خاص به حاتمیکیا و کیارستمی
سهشنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸ ۳۷ سخنان عباس کیارستمی در نقل قولی درباره دفاع مقدس که با یک تحریف زمانی 6 ماهه بهعنوان واکنش او به اظهارات و کنایههای ابراهیم حاتمی کیا منتشر شد همچنین اعتراض شدیداللحن ابراهیم حاتمیکیا به این سخنان او واکنشهای متعددی را به دنبال داشته است گروهی تخواننده «معراجیها» از واکنش مردم گفت/ اقتباس از نوحه «عشق یعنی یه پلاک»
فرهنگ و هنر موسیقی و هنرهای تجسمی خواننده معراجیها از واکنش مردم گفت اقتباس از نوحه عشق یعنی یه پلاک خواننده تیتراژ پایانی مجموعه تلویزیونی معراجیها استقبال مردم از این قطعه را دور از انتظارش دانست امیر تیموری در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تیتراژ پایانی سریال «واکنش وزیر ارشاد به حضور نیافتن در جشنواره فیلم مقاومت؛
واکنش وزیر ارشاد به حضور نیافتن در جشنواره فیلم مقاومت تاریخ انتشار شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۲۱ ۱۵ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت به دلیل رفت و آمدها مسافرت های داخلی و بیرونی و کارهای متفرقه نتوانستم در جشنواره بین المللی فیلم مقاومت حاضر شوم اما دلم آنجا بود به گزارش ایرنا &laqواکنش جنتی به حرف کیارستمی
واکنش جنتی به حرف کیارستمیتاریخ انتشار شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۲۲ ۳۰ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به صحبتهای عباس کیارستمی مبنی بر نامفهوم بودن دفاع مقدس گفت این حرفی که ایشان زده قابل قبول نیست «علی جنتی» در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب هشت جلدی حجت&واکنش شاعرانه کیارستمی و ایوبی به حاتمیکیا!
واکنش شاعرانه کیارستمی و ایوبی به حاتمیکیا ابراهیمی حاتمیکیا فیلمساز عرصه سینمای دفاع مقدس بعد از بیان حرفهای خود در برنامه تلویزیونی هفت بار دیگر در مراسم اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت به صحبتهای کیارستمی واکنش نشان داد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویواکنش عزت الله ضرغامی به خبر تاسیس یک شبکه رادیویی توسط حامیان احمدینژاد
واکنش عزت الله ضرغامی به خبر تاسیس یک شبکه رادیویی توسط حامیان احمدینژاد فرهنگ > تلویزیون - فارس نوشت رییس رسانه ملی درباره شایعات تاسیس شبکه رادیویی هواداران محمود احمدینژاد گفت خبر تاسیس این شبکه رادیویی را در روزنامهها خواندم ولی نمیتواند خبرواکنش ضرغامی به اظهارات کیارستمی |اخبار ایران و جهان
واکنش ضرغامی به اظهارات کیارستمی عزتالله ضرغامی در مراسم استقبال از خانواده شهید نظامدوست درباره اظهارنظر اخیر کیارستمی درباره جنگ و شهدا اعلام کرد این گونه افراد همچون ماهی در آب به دنبال آب میگردند کد خبر ۴۳۷۹۴۶ تاریخ انتشار ۰۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۷ - 28 September 2014 عزتاللعکسی از سردار سلیمانی و واکنش العربیه
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۳۱ سایت العربیه Alarabiya در بخش انگلیسی خود در مطلبی با عنوان ژنرال نخبه و مرموز ایران قاسم سلیمانی در تصویری نادر ظاهر شد نوشت تلویزیون ایران عکسی از قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس ایران را نشان داد و باید گفت او یکی از قویترین مردان منطقه اسواکنش سینماگران سرشناس ایرانی به مذاکرات هستهای/کمپینی با حضور کیارستمی، فرهادی، بنیاعتماد و مجیدی
واکنش سینماگران سرشناس ایرانی به مذاکرات هستهای کمپینی با حضور کیارستمی فرهادی بنیاعتماد و مجیدی فرهنگ > سینما - جمع شش نفره از سینماگران مطرح و شناخته شده ایرانی با راهاندازی صفحهای در فضای مجازی خواستار رسیدن مذاکرهکنندگان ایرانی به توافق هستهای شدند به گ-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها