واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مشاهیر فلسفه اسلامی در گذر زمان/۲
«زکریای رازی» به سازگاری دین و فلسفه اعتقاد نداشت
«زکریای رازی» معتقد بود که نمیتوان بین دین و فلسفه سازگاری برقرار کرد و حکمت یونانیان را با حکمت ایمانیان موافق ساخت.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به جالینوس عرب اشتهار یافته است، حدود سال 250 هجری در ری به دنیا آمده و در سال 313 هجری در همان شهر از دنیا رفته است. رئیس بیمارستان ری بود و بعدها رئیس بیمارستان بغداد شد. از مشاهیر اطبا، حکما و کیمیاگران ایران و عالم اسلام است و یکی از نوابغ جهان به شمار میرود که تخصص و شهرت او بیشتر در طب است. «محمد بن زکریای رازی» در فضای شیوع فلسفه یونان، راه مستقلی را در پیش گرفت که برای او گران تمام شد و از این رو، عدهای او را مذمت کردهاند. مانند ناصر خسرو که گفته است: او جاهل و غافل است! ابن حزم هم سخنان وی را دعاوی خرافی و بیدلیل دانسته است. مختصری از زندگینامه رازی را بر اساس کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» به قلم اسحق حسینی کوهساری از نظر میگذرانیم: قاضی صاعد اندلسی، درباره وی میگوید: رازی در علم الهی تبحری نداشت غرض نهایی آن علم را نفهمیده بود از این رو، آرای او را در علوم عقلی پریشان و مضطرب است، چون از آرای سخیف پیروی میکرد و مذهب نادرست به خود بست و قومی را مذمت میکرد که نه غرض آنها را میفهمید و نه به راه آنها رفته بود. دلیل این امر هم آن بود که استاد او در فلسفه، بلخی بود و این شخصت چندان بضاعتی در فلسفه نداشته است. *تعبیر شهید مطهری درباره اندیشههای ذکریای رازی به تعبیر شهید مطهری، رازی دو دسته مخالف داشته است؛ مخالفانی که بر آرای فلسفی او رد نوشتهاند، مانند فارابی، شهید بلخی، ابن هیثم و مخالفانی که بر آرای او مذهبی او رد نوشتهاند. تنها این گروه که همان اسماعیلیها هستند و تاریخ آنها را ملاحده میخواند، چهره الحاد به رازی دادهاند و دیگران هم تحت تأثیر قرار گرفتهاند. میتوان گفت که رازی با وجود نبوغ و تخصص در طب، در اندیشههای فلسفی ناتوان بوده است و لذا میتوان حق را به ابن سینا داد. مخفی نماند که ابوریحان بیرونی در مقابل نویسندگان از رازی دفاع کرده است. *دین و فلسفه رازی معتقد بود که نمیتوان بین دین و فلسفه سازگاری برقرار کرد و حکمت یونانیان را با حکمت ایمانیان موافق ساخت. او علیه مذاهب باطل اهل سنت و غلات شیعه ردیه نوشت، از این رو از هر طرف خود را در معرض تهمت قرار داده است. *اخلاق اصول معتقدات رازی درباره اخلاق بهتر از هر جای دیگر در کتاب «السیرة الفلسفیة» و کتاب «الطب الروحانی» آمده است. او در این آثار نشان میدهد که به زهد و ترک دنیا معتقد نیست ولی در عین حال در زندگی شخصی اهل قناعت است. مبنای اخلاق او بر لذت و الم استوار است، ولی عقیده خاصی دارد مبنی بر اینکه لذت امر وجودی نیست بلکه بازگشت دارد به حالت طبیعی بعد از خلاص شدن از لذت و یا الم. این برخلاف نظر ارسطو است که لذت را امری وجودی میداند. *تشبیه به خدا رازی به پیروزی از افلاطون که گفته است: فلسفه عبارت است از شبیه شدن انسان به خداوند به اندازه طاقت بشری، معتقد است که خداوند از جهل و ظلم مبرا است و ما هم باید در این صفات به او شباهت پیدا کنیم. رازی منکر نبوت نبوده و با متنبیان در ستیز بوده است، وی سخت پای بند توحید، معاد و بقای روح است و چگونه ممکن است که او همه اصول مبدأ و معاد و روح و نفس را پذیرفته باشد اما منکر نبوت و شرع باشد. بنابراین بعید نیست رازی تا حدودی تفکر شیعی داشته و همه متفکرانی که این گونه طرز تفکر داشتهاند از طرف دشمنان شیعه امامیه به کفر و زندقیه متهم میشدند. گذشته از اینها استدلالی که از قول رازی در انکار نبوتها نقل شدهاست، به قدری سست و ضعیف است که از متفکری مانند رازی بسیار بعید است! *کیمیا رازی از کیمیاگران بود و تألیفاتی هم دارد. داستان کتک خوردن او از ابو صالح منصور بن اسحاق سامانی، حاکم ری که نتوانست کتاب کیمیای خویش را به عمل در آورد، معروف است. ولی کشف الکل و به دست آوردن جوهر گوگرد از زاج سبز از کارهای او در این زمینه است. آگاهی او از فلسفه باعث شد که علاوه بر طب جسمانی به طب روحانی و روانی نیز معتقد شود. انتهای پیام/ک
93/07/14 - 00:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]