تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نزديك‏ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843646838




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عذاب وجدان رهایم نمی‌کند


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
قتل,قاتل,عذاب وجدان
گفت‌وگو با جوان متهم به قتل عذاب وجدان رهایم نمی‌کند سینا متهم است جوانی را قربانی زورگیری و قتل کرده‌ است. او و دوستش از سوی اولیای ‌دم متهم شده‌اند و دادستان هم در این ارتباط مدارکی را به دادگاه ارائه کرده ‌است. سینا قصد ندارد اتهامش را انکار کند و می‌داند حکم سنگینی در انتظارش است، اما می‌گوید مجازاتی که باید تحمل کند، از عذاب وجدانی که تحمل می‌کند، سخت‌تر نیست. او که دو هفته قبل در شعبه 74 دادگاه کیفری ‌استان تهران محاکمه شده ‌است، درباره قتل به پرسش‌های تپش پاسخ می‌دهد.




یک سال است به اتهام قتل در زندان به سر می بری، آیا این اتهام را قبول داری؟
بله قبول دارم، البته قصدم کشتن نبود، اما ضربه ای که به مقتول خورد، باعث مرگش شد. راهی برای انکار ندارم. واقعیت این است که من این کار را کردم. چرا مرتکب قتل شدی؟ درگیری ایجاد شد و من هم چاقو کشیدم و این اتفاق افتاد. اما در پرونده آمده که تو و دوستت جرم دیگری هم در مورد قربانی مرتکب شدید؟ گفته شده که ما زورگیری کردیم، اما این طور نبود؛ نه قصد زورگیری داشتیم و نه این که از او چیزی گرفتیم، شاید فرد دیگری از او زورگیری کرده باشد. چرا مقتول قبل از مرگش علیه شما شکایت کرد؟ به نظرم او علیه من و دوستم شکایت نکرد. کسی دیگر تلفنش را دزدیده بود، ما کاری به او نداشتیم. پس چرا با هم درگیر شدید؟ دوستم کریم با او درگیر شد و من هم در حمایت از دوستم، وارد این درگیری شدم. مقتول خیلی قوی بود. من چاقو درآوردم و به سمتش پرت کردم تا عقب برود، اما ضربه به بدنش وارد و باعث مرگش شد. دوستت چرا با مقتول درگیر شده بود؟ آن طور که خودش می گوید مقتول برای دختری مزاحمت ایجاد کرده بود و او هم قصد داشت جلوی این مزاحمت را بگیرد. در کیفرخواست آمده است شما دو نفر به مقتول حمله کردید و تلفن همراهش را گرفتید. بعد از این که مقتول به کلانتری رفت و علیه شما شکایت کرد و مشخصات شما را داد، چند کوچه پایین تر در حالی که قصد داشتید از یک خودرو سرقت کنید، شما را دید و با هم درگیر شدید. او قصد داشت شما را متوقف کند و به دست پلیس بدهد، اما تو با چاقو او را زدی و باعث مرگش شدی، حالا مدعی هستی مساله چیز دیگری بود. چطور چنین ادعایی را مطرح می کنی. ما زورگیری نکردیم و همان طور که گفتم احتمالا گوشی اش را شخص دیگری سرقت کرده بود. پس چرا ابتدا چنین اعترافی کردید؟ ماموران گفتند و من هم قبول کردم، اما در جریان زورگیری نبودیم. اگر قصد زورگیری نداشتید و زورگیر هم نبودید، پس چرا سابقه زورگیری در پرونده تان ثبت شده است؟ من که سابقه زورگیری ندارم، همدستم این سابقه را دارد که خودش توضیح داد برای شوخی از یک نفر زورگیری کرد، بعد هم برایش پرونده درست شد. شما جرم دیگری هم دارید و آن جعل عنوان مامور انتظامی است، چرا این کار را کردید؟ من این کار را نکردم، هم جرمم به مقتول گفت ما مامور هستیم و تو چرا مزاحم دختر جوان شدی؟ هم جرمم قبلا مامور پلیس بود که بعدها اخراج شد، او از این عنوان استفاده کرد. این موضوع ربطی به من ندارد. تو می گویی زورگیر نبودی و قصد زورگیری هم نداشتی، سابقه هم نداری و کسی که جعل عنوان کرده دوستت بوده، وقتی دوستی تا این حد زندگی تو را خراب کرده، چرا به سراغش می رفتی و اصلا چرا با او رفاقت می کردی؟ من سن زیادی نداشتم. از این که او قلدرانه رفتار می کرد، خوشم می آمد و همراهش می رفتم، اما اشتباه کردم. چاقو را از کجا آورده بودی؟ همین طوری در جیبم می گذاشتم. چاقو از مدت ها قبل در جیبم بود. بی دلیل که نمی شود چاقو در جیب باشد، حتما از آن استفاده می کردی، مثلا وقتی قصد زورگیری داشتی؟ نه این طور نیست. من هیچ وقت از آن چاقو استفاده نکردم. به موضوع قتل برگردیم. تو مرتکب قتل شدی و توضیح دادی که چطور متهم را زدی، اما نگفتی بعد از قتل چه کار کردی؟ پس از این که ضربات بر بدن مرد جوان وارد و یکباره خون از بدنش جاری شد، خیلی ترسیدم و اصلا نتوانستنم آنجا بایستم و دوستم هم گفت فرار کنیم. من هم به حرفش گوش کردم و با هم متواری شدیم. چطور بازداشت شدید؟ شاهدانی آنجا بودند که مشخصات ما را دادند. بعد هم ماموران ردیابی و مرا بازداشت کردند. دوستم هم شناسایی شد و ما را به اداره آگاهی بردند، بعد از آن به همه چیز اعتراف کردیم. مقتول قبل از مرگش گفته بود کسانی که او را زدند، همان افرادی بودند که زورگیری کردند، با این حال باز هم می گویید شما زورگیر نبودید؟ اصلا چه فرقی می کند که من به قصد زورگیری درگیر شده باشم یا قصد دیگری. قبول دارم قتل کار من بود و می خواهم بگویم از این کار بشدت پشیمان و متاسف و شرمنده ام. به هر حال من باعث شدم جوانی جانش را از دست بدهد و این عذاب تا پایان عمر با من است و از آن خلاص نمی شوم. اولیای دم برای تو درخواست قصاص کرده اند و این درخواست می تواند مجازات مرگ برایت در پی داشته باشد، دراین باره فکر کرده ای؟ من خیلی شرمنده آنها هستم. در مدتی که زندان هستم و قبل از این که محاکمه شوم، مرتب به این موضوع فکر می کردم که واقعیت را بگویم یا نه. بعضی از زندانیان می گفتند منکر شو و بگو کار تو نبود، برخی هم می گفتند واقعیت را بگو تا شاید بتوانی رضایت بگیری، اما حرف هیچ کدام از آنها برایم مهم نبود، چون چیزی در درونم بود که تمام این مدت عذابم می داد. عذاب وجدانی که دارم، قطعا بیشتر از ترسی است که از مرگ دارم. گاهی فکر می کنم اگر قصاص شوم، راحت تر هستم، چون دیگر شب ها کابوس نمی بینم و خانواده خودم و خانواده مقتول از وجودم ناراحت نیستند. به خاطر عذابی که به خانواده مقتول دادم و باعث شدم آنها تا آخر عمرشان رنج بکشند، عذاب زیادی تحمل می کنم. خانواده خودم هم در عذاب اند. آنها یا در مسیر زندان هستند یا دنبال کسی می گردند که همراهی شان کند تا بتوانند رضایت اولیای دم را بگیرند. زندگی برایشان نگذاشته ام. کابوس این را دارند که هر لحظه تماسی گرفته شود و به آنها بگویند برای آخرین ملاقات بیایید. اما هنوز که حکمی صادر نشده است. به هر حال من می دانم حکم آدمکشی قصاص است و اگر نتوانم رضایت بگیرم، چه مجازاتی در انتظارم است. وقتی خانواده زندانیانی که می آیند تا برای آخرین بار آنها را ببینند و بعد آن فرد به سلول انفرادی منتقل می شود، از درون آتش می گیرم و به این فکر می کنم که چقدر احمق بودم و چه کاری کردم و به خانواده خودم و آن جوان چه عذابی دادم. در دادگاه از اولیای دم خواستی تو را ببخشند، چقدر امیدواری این درخواست را قبول کنند؟ من در تمام این مدت خیلی ناراحت بودم و گریه می کردم و فکر می کنم آنها متوجه شده اند چقدر پشیمان هستم و عذاب می کشم. امیدوارم درک کنند من چقدر سختی می کشم، البته قصاص حق آنهاست و حرفی نمی توان به آنها زد، اما خواهش می کنم مرا به خاطر مادرم و خانواده ام که در این مدت بدون هیچ گناهی عذاب می کشند، ببخشند. مادر مقتول هم بدون هیچ گناهی، فرزندش را از دست داد. من که حرفی ندارم و قبول دارم. من این عذاب را به آنها تحمیل کردم و باید مجازات شوم، اما حرفم این است که با قصاص من، فرزند آنها برنمی گردد. می دانم آنها می خواهند یک فرد مجرم دوباره به جامعه برنگردد، اما قول می دهم دیگر کار خلافی نکنم و مزاحمتی برای جامعه نداشته باشم. من در زندان توبه کردم و نمازم را می خوانم، برای مقتول هم نماز می خوانم و دعا می کنم. در زندان سعی می کنم با کسی درگیر نشوم و مزاحمتی ایجاد نکنم و نظم زندان را به هم نزنم. قول می دهم اگر به جامعه برگردم، زندگی سالمی را در پیش بگیرم. اگر هم اولیای دم بخواهند قصاص کنند، قبول می کنم. من جوانی کردم، ترسیدم و نتوانستم تصمیم درستی بگیرم. از ابتدا هم کارم اشتباه بود و نباید با خودم چاقو حمل می کردم. در آن صورت اگر درگیری هم اتفاق می افتاد، دیگر کسی جانش را از دست نمی داد، همدیگر را می زدیم و تمام می شد. من جوان ثروتمندی نبودم و به خاطر کمبودهایی که در زندگی داشتم، می خواستم همه چیز را خراب کنم و به همین دلیل هم دست به کارهای ناشایست و قدرت نمایی می زدم. از درگاه خدا طلب عفو کرده ام، از اولیای دم هم خواهش می کنم به جوانی ام رحم کنند. مریم عفتی شما چه فکر می کنید؟ برای ما به شماره 300011224 پیامک بزنید و بنویسید درباره این پرونده چه فکر می کنید؟ آیا سینا لیاقت بخشش دارد؟ چه کسانی در این قتل مقصر هستند و چرا؟ (ضمیمه تپش)


پنج شنبه 10 مهر 1393 5:30    بازدید:2





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن