واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كتابي در رد ادعاي بهسر رسيدن دوران قهرمانها
رمان زندگي شهيد محمدابراهيم همت كه بهمنماه سال گذشته توسط نشر روزگار به چاپ رسيد، اثري پرحجم است كه با مطالعه تمام آن، ميتوان ادعاي پستمدرنيسمها مبني بر بهسر رسيدن دوران قهرمانپروري را مردود دانست.
نویسنده : داود وفايي
انسان در طول تاريخ هميشه نيازمند اسطوره بوده است. كافي است نظري بر ايلياد هومر، شاهنامه فردوسي و تاريخ يونان قديم و الهههاي گوناگوني كه در زندگي انسانها نقش داشتهاند بيفكنيم، تا با احتياج روحي نوع بشر به اين مقوله بيشتر آشنا شويم. ديدگاه پستمدرنها را كه ميگويند تاريخ در حال رسيدن به انتهاي خود است و زمان قهرمانپروري نيز به سر آمده، نميتوان خيلي جدي گرفت چراكه دستكم ميتوان مدعي شد مطرحكنندگان چنين نظريههايي، دانسته يا نادانسته الگويي براي طرفدارانشان شدهاند. وقوع انقلاب اسلامي در ايران موجب شد بر شخصيتهاي كاذبي كه به عنوان اسطوره به جوانان پاكطينت اين مرز و بوم معرفي شده بودند خط بطلان كشيده شود. اين نياز بشري بعد از تحول عظيمي كه در سال 57 در ايران رخ داد تغيير شكل يافت و نظام نوپاي اسلامي و انقلابي، درصدد معرفي اسطورهها و قهرماناني برآمد كه از جنس مردم بودند و تبعيت و پيروي از آنان موجب رسيدن به صلاح و فلاح ميشد. متأسفانه آنان كه در مقطع جديد تاريخ ايران – دوره پس از انقلاب – در اين زمينهها مسئوليتي داشتند، به دلايل متعدد موفق به انجام اين مهم نشدند و جوانان امروز ايرانزمين از داشتن الگو، قهرمان يا اسطورههايي كه مورد نظر پيشقراولان انقلاب بود محرومند. كار محمد عزيزي را از اين نظر بايد قدر دانست كه در جهت خلق اثر و شناساندن اسطورهاي به نام شهيد همت به مخصوصاً جوانان كشور عزيزمان ايران بوده است. او با نگارش كتاب «زندگينامه داستاني شهيد محمدابراهيم همت» گام بلندي در جهت پر كردن اين خلاً برداشته است كه خوب يا بد بودنش بسته به نظر مخاطب و امري نسبي است. اما به سرانجام رساندن انتشار چنين اثري را بايد به تمامي معنا، قدر دانست. شهيد همت در تاريخ اخير ايران از چهرههايي است كه سخت استعداد اسطوره شدن را دارد و صاحب اين قلم همچنان در شگفتي و حيرت است كه چرا نويسندگان و متفكران ما از اين گنجينه سر به مُهر، بهرهبرداري بايسته و شايسته نميكنند مراحل مختلف زندگي همت از كودكي و جواني گرفته تا معلمي و فرماندهي لشكر محمد رسولالله و ازدواج و در نهايت شهادت، از ويژگيهايي برخوردار است كه قابليت معرفي به نسل جوان به عنوان الگو را دارد. كتاب داراي 3 بخش است. بخش اول تحت عنوان «به سوي صبح» داراي 13 فصل است. بخش دوم «اندوه سرد» نام دارد و آن هم شامل 13 فصل است و بخش سوم زير عنوان «دشتهاي سوخته» 21 فصل را دربرميگيرد. نويسنده در مقدمه اشاره ميكند كه قريب 15 سال به تحقيق، مطالعه و بررسي زندگي شهيد همت پرداخته و تقريباً تمام گفتوگوها، اسناد، كتابها، فيلمها و نوارهاي مرتبط را ديده و شنيده و خوانده است. اين سطح از تحقيق و پژوهش، قطعا در رعايت امانت و درست مطرح شدن مطالب كتاب مؤثر بوده است. اما نكتهاي كه نبايد فراموش كرد اين است كه عزيزي درصدد ارائه رمان و داستانوارهاي از واقعيات زندگي همت بوده تا بتواند ميزان اثرگذاري بر خواننده را بيشتر كند. صاحب اين قلم گمان ميكند نويسنده تا حد زيادي در كار خود موفق بوده است، زيرا خواننده از هر قشري كه باشد در مطالعه اين كتاب عطش بيشتر دانستن دارد و به خوبي همراه نويسنده پيش ميرود بيآن كه از او عقب بماند يا جلو بزند. اشكالات مختصري در كتاب به چشم ميخورد كه براي برطرف كردنشان در چاپهاي بعدي يادآوري ميشود: متن از غلطهاي ويرايشي خالي نيست. به نظر ميرسد چنين كتابهايي با توجه به اهميتي كه در جامعه دارند پيش از چاپ بايد بارها توسط افراد مختلف خوانده شوند و اشتباهات تايپي و املايي و ويرايشي در آنها وجود نداشته باشد. به علاوه حجم زياد كتاب (1150 صفحه) موجب شده برخي مطالب چند بار تكرار شود. يا وقايعي مانند تولد فرزند دوم شهيد همت خيلي قبلتر از جايي كه مناسبت طرح دارد، ذكر شود. اصولاً بيان مطالب از زبان ياران شهيد همت تا حدودي به ساختار داستاني كتاب لطمه ميزند و ارزش آن را از يك اثر هنري به كاري مستند كاهش ميدهد. صفحات 816 تا 833 كتاب وجود ندارد و معلوم نيست چه بر سر اين صفحات آمده است. آيا در صحافي مشكلي بوده و تمام نسخهها داراي اين مشكل هستند، يا موضوع مربوط به نسخهاي ميشود كه در دست بررسي براي اين مطلب بوده است. در نگارش داستان يا چنين رماني، نويسنده، خواننده را اندك اندك و مرحله به مرحله به متن ماجرا، راهنمايي و با جوانب متعدد داستان آشنا ميكند و احتمالاً در جايي كه نقطه عطف ناميده ميشود، با وارد آوردن ضربه، او را شوكه ميكند. شهادت شهيد همت به نظر نگارنده در اين كتاب نقطه عطف است و با همه آمادگيهايي كه نويسنده به عمل آورده است، بايد ضربه سهمگيني بر مخاطب وارد كند. متأسفانه خبر شهادت در مراحل ابتدايي ضعيف و بيرمق طرح ميشود. البته از روابط عاطفي شهيد همت با ديگران مخصوصاً همسر گرانقدرش بانو ژيلا بديهيان كه در كتاب به خوبي مطرح شده، بايد به نيكي ياد كرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]