واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
دعایی: باستانی پاریزی مقابل هیچ قدرتی کرنش نکرد فرهنگ > ادبیات - دوستان زندهیاد ابراهیم باستانی پاریزی شب هفتم مهر، در تالار بزرگ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران دور هم جمع شدند تا درباره این استاد فقید تاریخ و ادبیات سخن بگویند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در این مراسم نخست مهدی محقق رئیس انجمن, با اشاره به برگزاری یکصد و سی و یکمین نشست انجمن با یاد باستانی پاریزی به سابقه آشناییاش با او پرداخت: «من از ۵۵ سال قبل استاد باستانی را میشناختم. از زمانی که مدیر مجله ادبیات دانشکده ادبیات بودو اولین مقاله من با عنوانت اثیر زبان فارسی در زبان عربی در دو شماره منتشر کرد. همین نکته باعث ارتباط ما شد و این ارتباط در سالهای حضورم در کانادا هم ادامه یافت. در این مدت من مقالاتم را برای او میفرستادم و ایشان منتشر میکرد.» محقق همچنین اظهار داشت: «باستانی همیشه به یاد زادگاه خودش بود. مجلسی را به یاد ندارم که او در آن حضور داشته باشد و از کرمان حرف نزده باشد. البته این یک سنت در ادبیات فارسیست و همه بزرگان ادبیات سعی دارند درباره زادگاهشان کتاب بنویسند.» بعد از محقق، حجتالاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات به پشت تریبون آمد تا درباره آشناییاش با استاد باستانی پاریزی بگوید: «زمانی که من در ابتدای انقلاب سرپرست روزنامه اطلاعات شدم، سعی کردم با بسیاری از بزرگان و نامآوران ارتباط بگیرم. در همین احوال روزی علی حجتی کرمانی برای مقالهای با قلم استاد آورد که شامل مقدمه ایشان بر یکی از کتابهایش میشد. کتابی که قرار بود منتشر شود و استاد باستانی میخواست پیش از انتشار کتاب، مقدمه آن منتشر شود. ما هم این کار را کردیم اما فردای آن روز آقای باستانی تماس گرفت و نسبت به این کار اعتراض کرد. من هم ماجرا را تعریف کردیم و گفتم همین را در روزنامه اعلام میکنیم و میگوییم لیاقت داشتن مقاله از شما را نداریم. همین باعث آشنایی من با استاد باستانی شد.» مدیرمسئول روزنامه اطلاعات ادامه داد: «بعد از این اتفاق و چندی بعد صدرالدین عینی، استاد زبانشناس دانشگاه تاجیکستان به ایران آمد و ما جلسهای برای او در روزنامه تشکیل دادیم. در این جلسه از استاد باستانی خواستیم که سخنرانی کند و همین باعث شکل گرفتن تفاهمی جدید میان ما شد. انگار دکتر باستانی کم کم پذیرفت ما جزو آن دسته از آدمهایی نیستیم که باید از آنها کناره بگیرد. آرام آرام من واسطهای شدم برای رساندن انتقادهای استاد از مسئولان، تا این انتقادها را به گوش آنها برساند و به گردهشان تازیانه بزند و البته در بسیاری از موارد مسئولان هم این تازیانهها را میپذیرفتند.» دعایی همچنین به روایت خاطرهای از باستانی زمانی که در بیمارستان بستری بود پرداخت و گفت: «در مدت بستری بودنش شاهد بودم که فرزندانش مثل شمع گرد وجود او میچرخند. هر وقت به دفتر ما میآمد من با لهجه و رسم کرمانیها از او استقبال میکردم و او این کار را بسیار دوست داشت و چندین بار از من خواسته بود آن را ثبت و ضبط کنم. صفا و صمیمیت و در عین تواضع و فروتنی بینظیری داشت. در مقابل هیچ قدرتی کرنش نکرد و تسلیم حرف زور نشد. زمان شاه، وقتی فرح پهلوی بدون اطلاع دادن، او را به عضویت هیات امنای تشکیلاتی فرهنگی در کرمان منصوب کرده بود، او قبول نکرد. خودش میگفت به روزنامه اطلاعات رفتم و خواستار انتشار تکذیبیه پذیرش این منصب شدم که آنها قبول نکردند و در نهایت این تکذیبیه را به صورت یک آگهی منتشر کردم.» او افزود: «قبل از انقلاب دکتر نصر سفری به خارج از ایران داشت و در کنگرهای با موضوع فقر در آثار مولانا سخنرانی کرده بود. استاد باستانی هم در مقالهای نوشته بود که پرواز درجه یک (فرست کلاس) و اقامت در یک هتل سه ستاره با موضوع این سخنرانی در تضاد کامل است. بعدها خودش میگفت دکتر نصر به باستانی گفته بود فلانی! هتلش پنج ستاره بود، آن را اصلاح کن.» 58244
کلید واژه ها: ادبیات ایران - ادبیات -
سه شنبه 8 مهر 1393 - 10:44:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]