واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ايران و آمريکا؛ تقابل ضد هژمون و هژمون
در حالي که آقاي روحاني رئيس جمهور ايران براي شرکت در اجلاس سران سازمان ملل به نيويورک سفر کرده و برخي گمان مي کنند که ديدار وي با اوباما مي تواند نقطه پاياني بر اختلافات دو طرف باشد...
نویسنده : شعيب بهمن
جوان آنلاين: در حالي که آقاي روحاني رئيس جمهور ايران براي شرکت در اجلاس سران سازمان ملل به نيويورک سفر کرده و برخي گمان مي کنند که ديدار وي با اوباما مي تواند نقطه پاياني بر اختلافات دو طرف باشد، بايد به اين نکته اساسي توجه کرد که تهران و واشنگتن تنها بر سر مسائل منطقه اي يا منافع دو جانبه اختلاف ندارند، بلکه تعارض اصلي طرفين در ماهيت و نوع جهان بيني آنها نهفته است.
تقابل ارزش ها و هويت ها دليل اصلي منازعه و جنگ سرد حاکم ميان تهران و واشنگتن در ماهيت افکار، عقايد، اصول و ارزش هاي حاکم بر نظام و حکومت هاي ايران و آمريکا نهفته است. چرا که ايران و آمريکا داراي دو ديدگاه و جهانبيني متفاوت از يکديگر هستند. به همين سبب تقابل هويت انقلاب اسلامي ايران و هويت ليبرال دموكراسي حاكم بر آمريكا از جهت تحليل رواني دو هويت از اهميت بالايي برخوردار است. بر اين اساس برجسته ترين ارزش هاي اعلاني سياست خارجي آمريکا را صلح، رفاه، دموکراسي، ثبات و امنيت تشکيل مي دهد. اين سياست ها در سراسر جهان تحت استراتژي برتريطلبي و تفوقخواهي و در منطقه خاور ميانه تحت تاثير لابي قدرتمند صهيونيستي به حمايت از اسرائيل مبدل شده است. از سوي ديگر ارزش هاي مورد نظر جمهوري اسلامي ايران مبتني بر اسلام سياسي، نفي ليبرال دموکراسي غربي و نفي هرگونه سلطهپذيري و سلطهگري بنا شده است و ضمن آنکه از حضور هژمونيک آمريکا در منطقه ابراز نگراني مي کند، به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي را نيز به نوعي با ماهيت و مشروعيت خود در تعارض مي بيند. در واقع از يک سو تثبيت هژموني جهاني ايالات متحده در گروي گسترش الگوي دمكراسي آمريكايي و صدور سبک زندگي آمريکايي به كشورهاي خاورميانه است و از سوي ديگر رفتار جمهوري اسلامي ايران بر اساس آرمان هاي انقلاب اسلامي به عنوان مهمترين مانع اجراي سياست هاي آمريکا در منطقه مطرح مي باشد.
نبرد هژمون و ضد هژمون آينده سياست بين الملل را مي توان نتيجه تعامل مدافعان وضع موجود و ناراضيان وضع موجود تلقي نمود. به عبارت بهتر آينده نظام بين الملل حاصل تعارض و نبرد ميان قدرت هژمون و قدرت يا قدرت هاي ضدهژمون است. البته معناي اين امر الزاما تقابل نظامي ميان نيروي اصلي مدافع نظام (هژموني) و جريانهاي ضد نظام (ضد هژموني) نيست، بلکه حوزه اصلي اين تقابل، ايدئولوژيک است. در نظام بين الملل کنوني آمريكا سعي دارد خود را به عنوان يک قدرت هژمون نشان دهد و به همين سبب در صدد تسلط نظامي، امنيتي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ارزشي بر جهان برآمده است. آمريکا در اين مسير از همه امكانات و توانمنديهاي عظيم خود بهره گرفته و سعي نموده مخالفت ساير كشورها به ويژه هژمون هاي منطقه اي را از ميان بردارد. نمونهي چنين امري را مي توان در روابط آمريكا با ايران مشاهده نمود. زيرا جمهوري اسلامي ايران با بهرهمندي از موقعيت ژئوپلتيک، منابع زيرزميني، وسعت خاك، جمعيت مناسب و... كشوري توانمند در منطقه خاورميانه محسوب مي گردد و از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تلاش كرده به يک مرکز پيشرو و پيشتاز بر ضد تهديدهاي آمريکايي تبديل شود. از اين منظر جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک هژمون منطقه اي در برابر هژمون جهاني صف آرايي کرده و به تنهايي در برابر نظم موجود و به ويژه قدرت هژمونيک آن قرار گرفته است. در اين چارچوب از يک سو ايران قدرت هژمونيک آمريکا را به چالش كشيده و از سوي ديگر ايالات متحده نيز همواره سعي كرده است که با طرح و اعمال تحريم هاي گوناگون در راستاي منزوي کردن ايران گام بردارد و مانع قدرت گرفتن ايران در منطقه شود. بر اين اساس رابطه ايران و آمريکا در چارچوب «نبرد هژمون و ضد هژمون» قابل تعريف است و بيش از آنکه از الزامات ژئوپلتيک نشئت گرفته باشد، رابطه تنگاتنگي با سياست داخلي، ارزش هاي فرهنگي و هويت تمدني آنها دارد. بنابراين در شرايطي که از يک سو اميال سلطه طلبانه و برتري جويانه آمريکا در جريان است و از سوي ديگر آرمانهاي استقلال طلبانه و عدالتخواهانه انقلابي در ايران مورد حمايت مي باشد، نمي توان نقطه مشترکي ميان استقلال خواهي ايرانيان و سلطه جويي آمريکايي ها پيدا کرد. به همين دليل نيز انجام ديدارهاي شتاب زده در سطح سران دو کشور نمي تواند به اختلافات بنيادين پايان دهد.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]