واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سرداری که چهار عراقی را اسیر کرد ایلام- ایرنا- می گویند شیرمرد و اسطوره، برخی ها می گویند آسمانی و مردان خدا اما به راستی که شیرمردان، آسمانی مردان بزرگی بودند که توانستند با قدرت ایمان و دستان خالی دشمن را به زانو درآورند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، همزمان با ندای ملکوتی و دلنشین اذان صبح صدای گریه نوزادی که تازه متولد شده بود، نوید بخش شادی خانواده "مش صحبت الله" شد و پدر به شکرانه این مولود تازه سر بر سجده خاک گذاشت.
شهید "عزیز نیازیان" متولد 1335 در قریه "چشمه پهن علیا" از توابع شهرستان سرابله در استان ایلام در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.
از همان دوران کودکی در سن هشت سالگی به انجام کارهای عبادی، نماز و روزه مشغول شد.
علاقه شدید وی به یادگیری قرآن، او را وادار کرد برای یاد گرفتن کلام الله، شبها نزد قاریان قرآن برود و از این طریق توانست با خواندن قرآن آشنا شود.
در سن 18 سالگی به خدمت سربازی احضار شد و همانند هزاران جوان مسلمان که از رژیم ناراحت بودند و خدمت زیر پرچم شاهنشاهی را برای خود ننگ می دانستند او نیز با موافقت پدر و مادرش از رفتن به خدمت سربازی خودداری کرد.
از آن پس برای چند ماهی در ساری و سپس برای مدت دو سال در بندر انزلی در شرکت "گیلکان" به عنوان کارمند آن شرکت کار می کرد.
در این ایام بود که مطلع شد پدرش را به پاسگاه، جهت سربازی وی احضار کرده اند و او را مورد ضرب وشتم و شکنجه قرار داده اند، بسیار متاثر شد و بلافاصله به شهر خود بازگشت و خودش را برای سربازی معرفی کرد در 15 مهر 1357 به سربازی رفت و او را به منطقه "سرآسیاب" کرمان اعزام کردند.
پس از مدتی مطلع شد که امام خمینی(ره) فتوائی مبنی بر فرار سربازان از خدمت سربازی زیر پرچم شاه را صادر فرموده اند و درست بر اساس بینش عمیق و اعتقاد شدید دینش بود که از پادگان فرار کرد و عده ای از دوستانش را نیز همراه خود فراری داد.
ماه ها گذشت و انقلاب شد، دوران سربازی شهید به پایان رسیده بود و از سربازی معاف شده بود اما این بار سربازی برای وی مفهوم واقعی و مقدس خویش را یافته بود به سربازی بازگشت، همراه با چند تن از دوستانش، از کرمان به دزفول انتقال یافت و پس از 14 ماه خدمت در تاریخ 15 آذر سال 58 سربازیش تمام شد.
شهید "عزیز نیازیان" جزو نخستین کسانی بود که به عضویت سپاه درآمد. برای عضویت در سپاه با پدرش مشورت کرد که پدر نیز موافقت کرد.
از همان روزهای نخست که پدرش به او گفت: که مردم می گویند پاسداران کشته می شوند، شهید در جواب گفته بود "من هم همین را می خواهم، شهادت راه حق است."
پس از شروع جنگ تحمیلی به عنوان خدمه توپ 106 در مهران انجام وظیفه کرد.
در عملیات بعدی در منطقه "میمک و نی خضر" در نزدیکی "تنگ بینا" چهار نفر از نیروهای رژیم بعث را به تنهایی به اسارت درآورد.
در یکی از عملیات ها به دلیل تصادف زخمی شد و به بیمارستان منتقل شد، اما باز تاب نیاورد و هنوز بخیه زخم هایش را باز نکرده بودند که از بیمارستان بیرون آمد و با گفتن این جمله که " امروز در خانه نشستن گناه است" دوباره راهی جبهه ها شد.
شهید نیازیان در آخرین صبح دم، هنگام آخرین دیدار با خانواده اش در حالی که هنوز جراحاتش التیام نیافته بود عازم جبهه شد.
سرانجام در روز هشتم مهر ماه سال 59 پس از عملیات شناسایی در جبهه ذیل مهران و پس از به درک واصل کردن شماری از نیروهای بعثی، شربت شهادت را نوشید و جاودانه شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
استان ایلام با داشتن 430 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق یکی از آوردگاه های رزمندگان اسلام با دشمن بعثی در دوران هشت سال دفاع مقدس بود.
استان ایلام در طول دوران هشت سال دفاع مقدس دو هزار و 700 شهید، 10 هزار جانباز و 332 آزاده تقدیم اسلام کرده است. ک/4
7177/540
24/06/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]