تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804313971




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای هدیه پنهانی پسر 24 ساله به مادرش


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ماجرای هدیه پنهانی پسر 24 ساله به مادرش

ماجرای هدیه پنهانی پسر 24 ساله به مادرش

پسر بیست و چهار ساله‌ای که تحمل رنج مادرش را به دلیل بیماری کلیه نداشت، یکی از کلیه‌های خود را پنهانی به او اهدا کرد.





وقتی از اهدای عضو سخن گفته می‌شود، همه نگاه‌ها معطوف بیماران مرگ مغزی می‌شود که خانواده‌هایشان بدون هیچ چشمداشتی، اعضای بدن عزیزان خود را به بیماران نیازمند هدیه می‌دهند. اما این بار فردی که عضوی از بدنش را اهدا کرد یک بیمار مغزی نبود، بلکه پسر بیست و چهار ساله‌ای است که پس از ده سال طاقت نداشت مادرش را که به نارسایی کلیه مبتلا بود روی تخت بیمارستان و در حال دیالیز شدن ببیند. این جوان تصمیم گرفت یکی از کلیه‌هایش را بدون آن که مادرش بداند به او هدیه دهد.رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان آذربایجان غربی در این باره به جام‌جم گفت: زن پنجاه و یک ساله‌ای به دلیل نارسایی کلیه‌هایش از روزهای پایانی تیر سال 1383 برای انجام دیالیز به این انجمن می‌آمد و به دلیل این که وضع مالی مناسبی نداشت، به مراکز درمانی معرفی می‌شد تا رایگان دیالیز شود.حسن اشتری افزود: در این ده سال او تحت درمان قرار داشت و حتی نام وی در فهرست گیرندگان عضو پیوندی ثبت شده بود، اما به دلیل گروه خونی خاصی که داشت موفق به دریافت عضو نشده بود، تا این که پسر بیست و چهارساله وی یکی از کلیه‌هایش را به مادرش اهدا کرد.این زن پنجاه و یک ساله که نمی‌خواست خود را معرفی کند، به خبرنگار ما گفت: از ده سال پیش از بیماری کلیه رنج می‌بردم. اوایل نمی‌دانستم دچار ناراحتی کلیه هستم تا این که یک روز در خانه بی‌هوش شدم. خانواده‌ام وقتی مرا به بیمارستان بردند، پزشک احتمال داد دچار ناراحتی کلیه شده باشم. بنابراین پس از چند آزمایش معلوم شد کلیه‌هایم دچار مشکل شده و باید درمان جدی را شروع کنم. از آن موقع به بعد سه بار در هفته دیالیز می‌شدم.زن میانسال افزود: پس از مدتی هر دو کلیه‌ام را از دست دادم و شوهرم با جمع‌آوری ضایعات هزینه زندگی‌مان را تامین می‌کرد. اما او نیز به دلیل بیماری کم سو شده و بسختی می‌توانست کار کند. بنابراین با از کار افتاده شدن شوهرم، تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتیم و دیگر پولی نداشتیم که با آن کلیه بخریم.این گیرنده عضو پیوندی اضافه کرد: سال‌ها از پی هم می‌گذشت و حال من هر روز وخیم‌تر می‌شد چند روز پیش پسرم به ملاقاتم آمد و گفت یک اهداکننده کلیه بدون هیچ چشمداشتی می‌خواهد یکی از کلیه‌هایش را به من هدیه کند. با شنیدن این حرف گریستم و خدا را شکر کردم که هنوز انسان‌هایی هستند که برای رضای خدا کار نیک انجام می‌دهند. هزاران بار دهنده عضو و خانواده‌اش را دعا کردم که به یاری‌ام شتافتند.وی خاطرنشان کرد: هر چه از او خواستم نام دهنده کلیه را بگوید حاضر به گفتن نام وی نشد و زمانی متوجه شدم، فرزندم کلیه خود را به من هدیه کرده که او را در ورودی اتاق عمل دیدم. لحظه‌ای که روی برانکارد بودم و به سمت واحد پیوند می‌رفتم، او را دیدم که خود را برای عمل آماده می‌کرد. پسرم با دیدن من خندید و خواست آرام باشم. فهمیدم او همان فردی است که به من کلیه هدیه کرده است.دیگر نمی‌توانستم رنج مادرم را ببینمپسر بیست و چهار ساله این زن نیز به خبرنگار ما گفت: در این سال‌ها وقتی رنج مادرم را می‌دیدم عذاب می‌کشیدم و نمی‌توانستم این همه درد و رنج او را تحمل کنم. وقتی همه راه‌ها را بر روی خود بسته دیدم تنها چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که خود دست به کار شوم و یکی از کلیه‌هایم را به او هدیه کنم، اما می‌دانستم اگر او بداند دهنده کلیه من هستم آن را نخواهد پذیرفت.وی اضافه کرد: دعا می‌کردم بعد از آزمایش پاسخ مثبت از پزشکان بگیرم و عمل پیوند انجام بشود تا مادرم نجات یابد. وقتی جواب آزمایش‌ها آمد و متوجه شدم این کار عملی است، خوشحال شدم و از این که توانستم دین خود را به مادرم ادا کنم، خوشحالم و امیدوارم او از من راضی باشد.




1393/06/18





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن