تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830073307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطره یک مادر شهید از ۱۷ شهریور


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خاطره یک مادر شهید از ۱۷ شهریور
مادر شهید علی‌محمد نورایی را وقتی دیدم که بیماری فراموشی گرفته بود و علی‌محمد و ماجرای شهادتش تنها خاطره‌اش از این دنیا بود.
سایت رویکرد نوشت: این قطعه‌ای که این‌روزها و این سال‌ها چنین آرام و بی‌صداست، همیشه این طور نبوده، روزهایی صدای ضجه و طبل و تانک از این قطعه، رو به آسمان بلند بوده است، روزهایی در ۳۶ سال پیش. بی‌دلیل نبود که حضرت امام خمینی(ره) پس از بازگشت به ایران مستقیم به اینجا سرزد به قطعه‌ی شماره‌ی ۱۷ در بهشت‌زهرا.

کودکانی که آن روز متولد شده‌اند حالا ۳۶ ساله‌اند و مردانی که در ۳۶ سالگی بر خاک افتادند در همان سن مانده‌اند و دیگر پیر نشده‌اند، مردانی مثل «علی‌محمدنورایی».

خانه‌اش در محله‌ی ۱۷ شهریور بود. مادرش را وقتی دیدم که بیماری فراموشی گرفته بود و علی‌محمد و ماجرای شهادتش تنها خاطره‌اش از این دنیا بود که در این دنیا جز یک دختر و یک پسر دیگر چیزی نداشت شوهرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بود و او با کار سخت فرزندانش را بزرگ کرده بود و حالا دیگر پسری هم نداشت.

در ورودی خانه عکس بسیار بزرگ سیاه‌وسفیدی بود که علی‌محمد درآن لبخند می‌زد... از ابتدای صحبت ما با خواهر علی‌محمد، مادر بی‌صدا نشسته بود اما وقتی نام علی‌محمد آمد سکوتش را شکست و رو به من گفت:« علی‌محمد نورایی، شما می‌شناختیش؟ چشماش سبز بود!»

علی‌محمد تازه ازدواج کرده بود بچه‌ی معروف محل بود آن‌قدر که صورت زیبایی داشت. روز ۱۷ شهریور گفت قرار است در میدان ژاله نماز بخوانند همسرش را خانه‌ی ما گذاشت و رفت و دیگر برنگشت.

مادر گفت:« جمعه بود، با تیر زدن توی قلب بچه‌ام گفتند اصغر پاسبان زده»

علی‌محمد را در بیمارستان مردم پیدا کردند وقتی داشتند او را به پزشک قانونی می‌بردند.

مادر گفت:« سرخاک طبل می‌زدند، تانک آمده بود، علی‌محمد نورایی...دیده بودیش چشمانش سبز بود؟»

پول تیر را گرفتند، عزادری سر خاک هم درست انجام نشد اما در محله‌ی آن‌ها همه عزادار علی‌محمد بودند مثل بقیه‌ی محله‌های تهران که عزادار دیگر شهدای برخاک افتاده بودند. خواهر بعد از این حرف‌ها زد زیر گریه و مادر هم‌چنان گریه می‌کرد.

حالا مدتی است که مادر از دنیا رفته اما خاطره‌ی علی‌محمد و هم‌رزمانش در تاریخ ثبت شده است گرچه در قطعه‌ی شهدای ۱۷ شهریور هیچ خبری نیست!

ماجرا از آن‌جا آغاز شد که شاه در مصاحبه مطبوعاتی روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ در مورد اوضاع بحرانی ایران گفت: «این شورش‌ها را دو گروه تجزیه‌طلبان و سیاسیون قدیمی رهبری می‌کنند تظاهرات ضدمیهنی چند روز اخیر کار کسانی است که به سلامتی پیشه‌وری شراب می‌خورند و با کسانی که می‌خواهند ایران را به ایرانستان تبدیل کنند و افراد این شورش ها به عقاید بچه‌گانه، احمقانه، عجیب و غیرقابل درک مربوط می‌شوند.»

این سخنان آتش خشم مردم را شعله‌ورتر کرد تا جایی که پس از نماز عیدفطر روز ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ به امامت شهید مفتح، تظاهرات گسترده‌ای در تهران و سایر شهرها انجام شد و پس از راهپیمایی‌ها ادامه یافت تاجایی که سپهبد ناصر مقدم به دیدار شاه رفت و با ابراز نگرانی از راهپیمایی‌های مردم و با استناد به نظر کارشناسان ساواک و اداره‌ی دوم ارتش، دستور شاه را برای برقراری حکومت نظامی در تهران و برخی شهرها به دست آورد و دولت شریف امامی سرانجام در شامگاه روز ۱۶ شهریور ۱۳۵۷ در تهران و ۱۱ شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد. با این اقدام فاجعه جمعه خونین ۱۷ شهریور در میدان ژاله (شهدا) تهران رقم خورد. جمعه‌ای که قرار نماز آن در راهپیمایی روز ۱۶ شهریور گذاشته شد جمعه‌ای که هیچ‌گاه آمار درست و دقیقی از تعداد شهدای آن اعلام نشد؛ جمعه‌ی سیاه.




تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن