تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830109002




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خادمی که به عشق امام ۶۹سال مرخصی نرفت |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خادمی که به عشق امام ۶۹سال مرخصی نرفت
یادم می‌آید در دوران کودکی که این وظیفه به عهده عموها و پدربزرگم بود تمام شهر مشهد هنگام صبح که صدای نقاره را می‌شنیدند فرزندان خود را از خواب بیدار می‌کردند تا گوششان به این صدای دلنشین مأنوس شود و این صدا همیشه یادآور خاطرات روزهای گذشته است
کد خبر: ۴۳۲۶۳۲
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷ - 07 September 2014




قدیمی‌ترین نقاره‌زن حرم رضوی 69 سال است که هر روز از 105 پله نقاره‌خانه بالا می‌رود و عاشقانه چشم به گنبد می‌دوزد. مناجات قلبی و حس و حال درونی او آنقدر با صفا جاری می‌شود که طلوع مهربانی و غروب تنهایی‌ات با آن همه سادگی پر از عطر حضور دوست می‌شود. افتخار «احمد اقوام شکوهی» این است که حتی یک روز هم این عشق را به فراموشی نسپرده و به مرخصی نرفته است.

روزی دوبار هزار قدم از خانه تا حرم را می‌پیماید تا در شکوه بزرگ امام غریب مهمان شود و پر پرواز بگیرد.زیباترین خاطرات زندگی‌اش از 19 سالگی در حرم امام رضا(ع) رقم خورده و به عشق او است که هنوز هم در 88 سالگی 105 پله را مانند روزهای جوانی پر انرژی بالا می‌رود تا صدایی دلنشین سراسر خراسان را پر کند. عشق به امام رضا(ع) هنوز در صدای لرزان این نقاره‌زن جاری است و سهمی که در این سال‌ها مهمان دفتر خاطرات جوانی‌اش شده، عاشقی است. احمد اقوام شکوهی یکی از خادمان حرم امام رضا(ع) است که 69 سال است در نقاره‌خانه خدمت می‌کند.

عشقی دیرینه

69 سال است هر روز مسیر خانه به حرم مطهر رضوی(ع) را پای پیاده پیموده تا به عشق دوران کودکی‌اش برسد. از روزهایی سخن می‌گوید که عشق به شاه خراسان در خانواده‌اش موروثی بود، می‌گوید: پدر بزرگ، عموها و برادر بزرگترم نقاره‌زن بودند و در خدمت حرم مطهر رضوی(ع) وظیفه‌شان را انجام می‌دادند، این حس و عشق به امام رضا(ع) به حدی خالص بود که از همان سن کم در من نفوذ کرد تا اینکه در 19 سالگی وارد نقاره‌خانه شدم. تا الان که 69 سال از آن روزها می‌گذرد هنوز هم مانند روزهای جوانی با شور و انرژی خاصی هر روز صبح راهی نقاره‌خانه می‌شوم. افتخارم در تمام سال‌های خدمت به امام‌رضا(ع) این است که حتی یک روز هم نقاره‌خانه را تعطیل نکرده‌ام، با اینکه زندگی‌ام‌ دستخوش تحولاتی بود اما هیچ امری واجب‌تر از نقاره‌خانه نبود. چون می‌دانستم حتی اگر در سخت‌ترین شرایط زندگی هم قرار گیرم زمانی که وقتم را صرف خدمت به امام رضا(ع) کنم مشکلم از میان برداشته می‌شود. تا به امروز که 69 سال است نقاره می‌زنم یک روز هم به مرخصی نرفته‌ام و نمی‌توانم از حرم رضوی دل بکنم.
این نقاره‌زن 88 ساله ادامه می‌دهد: در ایام محرم و صفر نقاره‌خانه تعطیل است اما باز هم مانند روزهای جوانی صبح زود قبل ازطلوع آفتاب به حرم می‌آیم و زیارت می‌‌کنم تا دوباره نقاره‌خانه بعد از پایان عزاداری‌ها رونق بگیرد.

یادم می‌آید در دوران کودکی که این وظیفه به عهده عموها و پدربزرگم بود تمام شهر مشهد هنگام صبح که صدای نقاره را می‌شنیدند فرزندان خود را از خواب بیدار می‌کردند تا گوششان به این صدای دلنشین مأنوس شود و این صدا همیشه یادآور خاطرات روزهای گذشته است. آن زمان که صدای نقاره، از حرم رضوی بلند می‌شد متوجه می‌شدیم که هنگام نماز صبح است. همیشه زمان‌هایی که نزدیک به تولد یا روز تولد یا جشن است طبق روال هر روز 20 دقیقه مانده به اذان صبح نقاره می‌زنیم و بعد از پایان نماز مغرب هم نقاره می‌زنیم که گواه شب تولد و میلاد است.

معجزات الهی

نخستین بار که در سن 19 سالگی نقاره زد احساس عجیبی وجودش را پر کرد، احساسی که باعث شد گمشده‌اش را پیدا کند؛ حسی که سال‌های جوانی‌اش را به خاطرش می‌آورد.
شکوهی ادامه می‌دهد: همین که هنوز من در سن 88 سالگی با همان توان و انرژی جوانی پله‌های نقاره‌خانه را بالا می‌روم یک معجزه از جانب خداوند است تا بتوانم تا جایی که نفس در سینه دارم برای امام‌رضا(ع) نقاره بزنم. چند سال پیش در اثر بیماری کلیه نزد پزشک رفتم و بعد ‌از انجام آزمایش‌ها پزشک به همسرم گفته بود اگر درمانم را جدی نگیرم هر دو کلیه‌ام را از دست می‌دهم.با اینکه می‌دانستم سلامتی‌ام در خطر است دلم نمی‌خواست حتی یک روز هم نقاره‌خانه تعطیل شود، شفایم را از امام رضا(ع) خواستم. یک روز که حال بسیار بدی داشتم لباس‌های فرم حرم را پوشیدم و به راه افتادم، فقط به فکر این بودم که نقاره‌خانه را خودم بچرخانم. وقتی وارد حرم رضوی(ع) شدم هیچ دردی را احساس نمی‌کردم و به‌دست آوردن سلامتی کلیه‌هایم معجزه‌ای از سوی امام رضا(ع) بود.

این نقاره‌زن 88 ساله ادامه می‌دهد: باور دارم اگر برای رضای خدا کار کنیم و در خدمت ائمه معصومین(ع) باشیم معجزات زیادی را با چشم خواهیم دید. خداوند همیشه یار و همراهم بوده است، حتی زمان‌هایی که نیاز به استراحت و بستری شدن و مراقبت پزشکی داشته‌ام اما باز هم مسیر خانه تا حرم را به‌لطف او پیموده‌ام. چون خداوند از نیت قلبی‌ام مطلع است و نمی‌خواهد خانه‌نشین شوم. بارها پیش آمده است که عزیزانم در بستر بیماری یا شرایط سخت قرار گرفته‌اند اما اول نقاره زده و بعد پی مشکل رفته‌ام و به‌لطف خدا هم مشکلاتم حل شده است.
او ادامه می‌دهد: بارها شاهد شفا گرفتن زائرانی بوده‌ام که از راه‌های دور به اینجا آمده‌اند، حتی ازکشورهای دیگر هم برای زیارت امام رئوف شیعیان می‌آیند که با دستانی پر برمی‌گردند و به آرزوهای قلبی‌شان می‌رسند. امام رضا(ع) به حدی مهربان هستند که هیچ کس را دست خالی به خانه‌اش نمی‌فرستند و هر کس با دلی شکسته به زیارتش آید دست خالی نمی‌رود.

چند سال پیش شاهد این صحنه بودم که تعداد زیادی مرغابی از شمال کشور به‌صورت دسته‌جمعی به سمت حرم امام رضا(ع) آمدند، از بالای نقاره‌خانه دیدم که همه پرندگان از ایوان عباسی رد شدند و روبه‌روی پنجره فولاد ردیف شدند. تعجب کردم و با خود گفتم مشهد که مرغابی ندارد، این‌ها از کجا آمده‌‌اند. وقتی شاهد چنین صحنه‌ای بودم اشک در چشمانم حلقه بست و شروع کردم به گریستن، هر زائری که این صحنه را می‌دید می‌گریست. حتی با صدای طبل و شلوغی جمعیت پرنده‌ها از جای‌شان تکان نخوردند، 20 دقیقه‌ای گذشت تا پرندگان از زمین بلند شدند و دور گنبد طلایی امام‌رضا(ع) دوبار چرخیدند و رفتند.

زمزمه دعا

وقتی صدای عاشقی از بلندای آسمان به‌گوش می‌رسد حتی کبوتران حرم هم در آسمان عشق اوج می‌گیرند و به پرواز در می‌آیند.
این نقاره‌زن 88 ساله بیان می‌کند: اغلب اوقات حرم خیلی شلوغ است و زائران زیادی برای زیارت می‌آیند.وقتی این شور و هیاهو را می‌بینم حس عجیبی در وجودم لانه می‌کند، به‌همین خاطر است که هیچ‌گاه دل از یار بر نمی‌دارم و نمی‌خواهم لحظه‌ای از او جدا شوم. خوشحال می‌شوم که مردم برای گرفتن حاجات‌شان به زیارت می‌آیند و سبکبال می‌روند. با امام رضا(ع) درد دل می‌کنند و می‌خواهند تا دعایشان کنیم. همه عمر دعاگوی زائران بویژه جوانان بوده‌ام، هیچ وقت در زندگی‌ام در طول این سال‌‌ها درمانده نبوده‌ام و هیچ وقت محتاج کسی نشده‌ام. تا به امروز هرچه خواسته‌ام از امام رضا(ع) خواسته‌ام و تا زنده هستم به او خدمت می‌کنم، همیشه درد دل‌هایم را برای امام‌رضا(ع) کرده‌ام.

دل از حرم جدا نمی‌شود

عقیده‌ دارد وقتی دل عاشق می‌شود معشوق است که تنها داروی درد می‌شود.
می‌گوید: چند وقت پیش بشدت دچار عارضه قلبی شدم، قلبم درد می‌کرد صبح که از خواب بلند شدم دستم روی قلبم بود و آن را می‌فشردم اما در خانه حرفی از این درد با کسی نزدم رنگ صورتم نشان از بیماری داشت.

زمانی که وارد حرم شدم هرکس مرا می‌دید متوجه می‌شد که رنجور و بیمار هستم اما دستم را روی قلبم فشار می‌دادم تا درد ساکت شود. از ایوان عباسی رد شدم احساس کردم فردی به دنبال من است، جلو آمد و با من روبوسی کرد، او را به جا نیاوردم اما همین که رد شد دیگر خبری از قلب دردم نبود.

سال‌هاست همه وجودم با این صدای عاشقانه خو گرفته است. یک روز هم در طول زندگی پیش نیامده که این صدای جان‌بخش را به‌گوش خود نشنوم. تا عمر دارم پله‌های نقاره‌خانه را بالا می‌روم تا از صدای آن آرامش بگیرم.
 













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن