واضح آرشیو وب فارسی:الف: بر امام موسی ستم نكنيد
فرهاد دادجو، 9 شهریور 93
تاریخ انتشار : يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۰
از فوريه ۲۰۱۱ كه دیکتاتور فاسد لیبی سقوط كرد، سهسال و نيم ميگذرد. اميد براي يافتن اثري از حيات امام موسی صدر، اكنون جای خود را به اندوه داده است. لكن اندوه بزرگتر آن است كه ما در حال از دست دادن فرصت «تكثير سيره صدر» هستيم. بيشتر وقت ما بر سر زنده بودن يا نبودن ايشان ميگذرد حال آنكه پس از ۳۶ سال از ربودن ايشان، اين مساله اهميت سابق را ندارد. مگر نه اينكه شهادت مطهري و بهشتي، جهندگي جديدي در انديشه و آرمان ايشان نزد مردم، دانشجويان، عالمان و سياستورزان ايجاد كرد؟ و مگر امام صدر از ظرفيتي به مراتب بالاتر در عرصه سيره عملي اداره جامعه شيعه برخوردار نيست؟ پس چرا بر او ستم روا داشته و گمان ميكنيم خدمت و محبت به امام موسي يعني تاكيد مكرر بر حيات مادي او؟ به نظر ميرسد عواطف خانوادگي و دوستي، به مانعي تبديل شده تا از فرصت شهادت امام صدر نزد عامه مردم و محافل فرهيختگان استفاده نشود. حال آنكه تعيين روزي براي يادبود رسمي شهيد سيد موسي صدر، ميتواند بهانهاي براي پرداختن به مساله اصلي يعني تكثير سيره صدر باشد.میدانيم که مردان بزرگ چه در اسارت و چه در مرگشان، زنده و الهامبخشاند، میدانيم امام موسی دربند هم که بود رایحهاش از تمام تحولات لبنان و فلسطین استشمام میشد، میدانيم که او در زندان و شهادتش به سیره جدش امام موسی کاظم علیهالسلام اقتدا کرد اما ما چه کنیم که با آرزوی رجعت او صبح و شام میکردیم؟ چه کنیم که با شنیدن خاطرات یا دیدن تصویر آن مصلح مسیحدم جانی دوباره میگرفتیم؟ چه کنیم که تقدیر را نمیدانستیم و زیرلب «انه علی رجعه لقادر» میخواندیم؟ چه کنیم که در خیزشهای اخیر منطقه، انتظار رهبری جهان عرب را با دستان امام موسی میکشیدیم؟ آري با رویای سی ساله یوم الخلاص و در برگرفتن او چه کنیم؟ به خاطر دارم ۱۲ سال قبل در یکی از خیابانهاي بيروت، تابلوی بزرگی دیدم که به زبان عربی نوشته بود: چقدر به تو محتاجیم ای امام! مردمان آن دیار تو را امام موسی نامیدند چون برای امت پریشان و هفتاد فرقهشان، امامت و پدری کردی و در برابر فرعون اسرائیل و سامری مغرب زمین، موسی بودی. آنها به شخص تو نیاز داشتند، اما حال که شخصات را ستاندند همه ما به شخصيت و راهت محتاجيم:مسلمان هنوز به روشنبینی و اولویتشناسی تو محتاجند، همچنان به سیره کرامت بخشیدن به انسان نیازمندند، به نگرش جمع دنیا و آخرت، به تقدیس عدالت و اخلاق. جوامع مسلمان همچنان به سیره وحدتبخش و مدارامدار تومحتاجند و به شجاعت و خروش دشمن ستیزانه تو علیه صهیونیسم نیازمند، به «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم». هنوز عالمان ما چشمه زمانشناسیات و مبلغان ما گوهر زبانشناسیات را نیافتهاند. هنوز دینداران ما با کار تشکیلاتی و تحزب اسلامی بیگانهاند و فضلای ما اهمیت یک اقتصاد مولد و سالم را نمیدانند، پس از سي سال از انقلاب اسلامي هنوز منورالفكر كسي است كه دلباخته سراب آزادی و ساینس و سنتستيزي در دهکده منکران وحی باشد، هنوز کثیری از علماء و امراء مسلمان تاب پرسشهای جسورانه و نقادانه را ندارند، هنوز متشرعان ما به زبان شعر و موسیقی و فیلم و رسانه روی خوش نشان نمیدهند، هنوز تقریب مذاهب پدري را كه به جاي حرف، اهل عمل باشد کم دارد و هنوز الگوی جهادی که تو در میان شیعیان لبنان برای آبادی و آموزش و کار تشکیلاتی برپا کردی مورد تعظیم جهانیان و کینه غاصبان قدس است. اگر اين كينه اسرائيلي از اسلام خميني و پيرواني چون تو نبود كه نسخه بدلي اسلام داعش را براي منطقه نميپيچيدند.مسلمانان امروز گرچه از استبداد و وابستگی و فقر و جهل به ستوه و فریاد آمدهاند اما گاه چشم امیدی به مدل مغرب زمین دارند و هنوز هویت و مطلوب خویش را در کتاب و سنت نیافتهاند، هنوز ایمانی را که ثمرهاش «و انتم الاعلون» باشد ندیدهاند. ما در ایران خنکای امامت یک رهبر معنوی – سیاسی را چشیدیم و سالهاست که سرمست از جرعه نخستین ایستادهایم، اما اشقیای عالم نگذاشتند مردم عراق شیرینی رهبری سیدمحمدباقر صدر را احساس کنند و مردم لبنان از لذت مدیریت سید موسی صدر بهرهمند گردند. شاید اگر آن دو راس مثلث تشیع (ایران- عراق- لبنان) به شهادت نمیرسیدند، خیزش ملل منطقه سالها قبل با کیفیتی متفاوتتر حادث میشد و امروز اساسا جغرافیای سیاسی به گونه دیگری بود. اما به قول پروين: اندر آنجا که قضا حمله کند، چاره تسلیم و ادب تمکین است.خداوند در قرآنش کشندگان مومنان عدالتخواه را همردیف قاتلان انبیاء ذکر کرده است (آلعمران:۲۱) و اين كنايهاي است به نزديكي جايگاه انبياء و مومنان عدالتخواه. جا دارد ما نيز این مقام را از خداوند طلب کنیم و براي کشندگان سيد موسي و سید محمدباقر صدر، همانند قاتلان يحيي بن زكريا، عذابي دردناك بخواهيم.كلام آخر: اي امام! مردم ایران اگر از تو هیچ ندانند جز اینکه چمران بزرگ در وصیتاش تو را محبوب و معشوق خویش نامید، برايشان کافی است. تو با كدامين اقيانوس پيوند داشتي كه دل دريايي مصطفي چمران غريق و سرگشته تو بود؟ افق پرواز روحت چقدر بلند بود که عقاب آسمان معنویت و اخلاص به تو غبطه ميخورد؟ اي امام! در اين روزها وقتي از افق بالا مسلمانان را نظاره ميكني دعايت را براي روشن ماندن مشعل اسلام راستين و كاميابي مظلومان زمين دريغ مدار.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]