تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827296843




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بزرگداشت سیدمحمود گلابدره‌ای/1 ماجرای جدل گلابدره‌ای و نادر ابراهیمی بر سر رمان زندگی امام/ میرشکاک: محمود زبان کوچه و بازار را تبدیل به ژانر کرد


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بزرگداشت سیدمحمود گلابدره‌ای/1
ماجرای جدل گلابدره‌ای و نادر ابراهیمی بر سر رمان زندگی امام/ میرشکاک: محمود زبان کوچه و بازار را تبدیل به ژانر کرد
دوره‌ای که محمود کیهان فرهنگی را در می‌آورد در جلسه‌ای نادر ابراهیمی گفت می‌خواهم زندگی امام را رمان کنم، که محمود وسط جلسه گفت، بخواب! تو ریزی! شخصیتی مثل امام نه در رمان، نه در فیلم، نه در تلویزیون و ... جای نمی‌گیرد

خبرگزاری فارس: ماجرای جدل گلابدره‌ای و نادر ابراهیمی بر سر رمان زندگی امام/ میرشکاک: محمود زبان کوچه و بازار را تبدیل به ژانر کرد

● گزارش تصويري مرتبط
-------------------------------


به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم یادواره محمود گلابدره‌ای عصر روز گذشته با حضور علیرضا قزوه، فرهاد توحیدی، جهانگیر الماسی، یوسفعلی میرشکاک، محسن مؤمنی شریف، علی خلیلی، محمد حنیف، محمدعلی گودینی، عباس خلیلی، ناصر فیض، شهرام شکیبا، محمود عبدالحسینی، قاسمعلی فراست، باقر رجبعلی و جمعی از هنرمندان و نویسندگان به همت مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.

*گلابدره‌یی دهه 30 و 40 را خوب می‌فهمید علیرضا قزوه در ابتدای این مراسم گفت: نسل امروز باید راویان دهه 30 و 40 را در گلابدره‌یی بیابد که روشنفکری بیداد می‌کرد و می‌توان وضعیت آن روز را از حرف‌های جلال فهیمد و کسی که آن دوران را خوب می‌فهمد گلابدره‌یی بود. اولین بار 1380 با وی آشنا شدم. در آن روزها سعی می‌کرد نسل تازه‌ای را در نویسندگی معلمی کند و خاطرات بسیاری را در اختیارشان قرار می‌داد. خاطرات گلابدره‌یی خاطرات مهم و جدی‌ای بود که به خاطر یک ناشر نه چندان خوب به درستی منتشر نشد. *گلابدره‌یی اهل زد و بند نبود وی افزود:‌ گلابدره‌ای یک راوی صادق بود که دارای روحیات خاص بود که سخت با روزگار خود کنار می‌آمد و کسی که اهل زد و بند نبوده و به سختی زندگی کرده و به راحتی زندگی نکرده است. نویسندگی نیاز به مدرک تحصیلی ندارد و نیاز به یک ذوق دارد که گلابدره‌یی آن ذوق را داشت. وی 33 کتاب به چاپ رسانده است که شاید اگر کارهایش را الان جستجو کنید چیزی به دست نیاورید. چند کتاب را برای این مراسم می‌خواستیم آماده کنیم و به چاپ برسانیم ولی چون انتشارات سوره مهر دارای قواعد خاصی است و باید هر اثر کارشناسی شود آماده نشد. *نثر گلابدره‌یی انسان را به یاد جلال می‌اندازد مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری گفت: از منظر نثر روایت‌های گلابدره‌یی خاص بود و وقتی می‌خواندیم به نظر می‌آمد که با یک جلال زنده روبرو هستیم. با فقر زندگی کرد و با سختی روزگار گذراند و اگر بیشتر به وی توجه می‌شد امروز گلابدره‌یی در بین ما بود و برای وی بزرگداشت می‌گرفتیم، همانطور که امروز برای برخی جوانان مراسم گرفته می‌شود. *گلابدره‌یی نویسنده لایه‌های مردمی بود در ادامه این مراسم یوسفعلی میرشکاک که از دوستان مرحوم گلابدره‌یی بود گفت: قبل از انقلاب و در همان دوران که جوجه روشنفکر بودیم و رمان می‌خواندیم. با گلابدره‌ای آشنا شدم. اگر آکادمیسین‌ها نبودند امروز اسمی از عنصری، فرخی و ... نبود. گلابدره‌ای روشنفکر به معنی لائیک نبود بلکه خواستگاهش هیئت و خانواده بود. وی اولین نویسنده لایه‌های مردمی بود. *محمود زبان کوچه و بازار را تبدیل به یک ژانر کرد وی افزود: محمود زبان کوچه و بازار شمیران را تبدیل به یک ژانر در نویسندگی کرد. وی با لحظه های انقلاب متوجه شد این زبان توانایی ژانر شدن دارد. در بعضی نقاط زبان محمود به اغراف کشیده شده است. محمود شاعر بود ولی شعرش در نثر تجلی پیدا کرده بود و وقتی به وی می‌گفتیم چرا شعر نمی‌گویی می‌گفت تا بخواهم زور بزنم برای قافیه، اصل موضوع از بین رفته است و من می‌خواهم حرفم را بزنم.

  وی به خاطره‌ای از گلابدره‌یی اشاره کرد و گفت: شهید حداد عادل دموکرات‌ترین مدیری بود که دیده‌ام و دیگر کسی را مانند وی ندیدم. اولین بار با محمود در حیاط رادیو آشنا شدم که مرا با عنوان جوجه صدا زد و گفت که داری جای من را می‌گیری گفتم نه آقا من شعر نقد می‌کنم. گفتم ادامه دهید گفت من زیر حرف بعضی آقایان (منظور شهید حداد عادل بود) نمی‌روم. هرگونه ایدئولوژی شیطانی است خواه راست خواه چپ باشد زیرا مذهب، مکتب و تمام این‌ها برای مشروعیت بخشی به حکومت استفاده می‌شود پس ایدئولوژی ناپسند است. *محمود به نادر ابراهیمی گفت بخواب! میرشکاک در ادامه گفت: دوره‌ای که محمود کیهان فرهنگی را در می‌آورد در جلسه‌ای نادر ابراهیمی گفت می‌خواهم زندگی امام را رمان کنم، که محمود وسط جلسه گفت، بخواب! تو ریزی! شخصیتی مثل امام نه در رمان، نه در فیلم، نه در تلویزیون و ... جای نمی‌گیرد. این مرد که فقیه، سیاست‌مدار، فیلسوف و ... چطور می‌تواند به رمان تبدیل شود. اگر امام خمینی (ره) نبود نه من بودم، نه محمود بود و نه می‌توانستم بفهمم که مرگ چیست و دست کم مواجه شدن با هستی را از امام خمینی دارم. محمود را جذبه کل امام خمینی (ره) به میدان کشاند. گلابدره‌ای مردمی‌ترین نویسنده بود. *گلابدره‌یی اختیار قانونی آثارش را به من سپرد علی خلیلی در بخشی از این مراسم گفت: گلابدره‌یی سه سال قبل از فوتش اختیارات قانونی آثارش را به من سپرده بود ولی من نپذیرفته بودم تا اینکه در وصیت‌نامه‌اش آن را قید کرد و من نیز این نامه را در جواب وی نوشتم:  «ای اباذر قلم! هنوز زخم تنم درپای بازی دراز می‌سوخت که یکدیگر را یافتیم که حاصلش در بحث مدیریت فرهنگی طنین انداخت و حرفت این بود که فرهنگ متولی خودش را ندارد. ما چاک و قاچ خوردگان را چه باک از زخم و نیش زبان. اباذر قلم صبوری کن، صبوری کن، صبوری...»  

  وی افزود: به خاطر شرایطی که در خانواده بود رفت و آمدهای بسیاری را شاهد بودم و هنرمندان بسیاری در منزل ما رفت و آمد داشتند به خاطر روحانیونی که در اطراف منزل ما بودند من مذهبی شدم و به خاطر همزمانی با انقلاب انقلابی هم شدم. اولین دیدار من با محمود بعد از پایان جنگ بود که درب مغازه اکبر کار می‌کردم و آنجا آمده بود که یقه بگیرد و عصبانی بود که من وی را آرام کردم برایش سرگذشت شهیدی را تعریف کردم و به تفکر فرو رفت و گفت فردا قصه این‌ها را تحولیت می‌دهم.

  انتهای پیام/و

93/06/09 - 09:31





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن