واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: همچون عضو و ناظری از یک جمع خانوادگی و دوستانه شاهد اتفاقاتی دردناکی است که به ظاهر منطق پیچیدهیی ندارد. اما فیلم هرچه پیشتر میرود تازه ابعاد هولناک واقعه... به نظر من فیلمها سه دسته اند؛ اول فیلمهایی که هرچه تقلا میکنند و به هر شامورتی بازی متوسل میشوند نمیتوانند ذره یی در دل تماشاگرشان نفوذ کنند و او را تحت تاثیر قرار دهند. دسته دوم فیلمهایی هستند که تماشاگر حین دیدن اش تحت تاثیر لحظاتی قرار میگیرد و لذتاش مثل یک فنجان چای زغالی در دل جنگلهای نور آن هم در چنین فصلی تمام وجودش را گرم میکند. اما وقتی از سالن بیرون میآید و برای خودش چرخی میزند و چند ساعتی میگذرد دیگر اثری از آن حس خوب نیست. انگار هرچه بوده مثل لذتی زودگذر، مثل تاثیر نوشابه یی انرژی زا دود شده و هوا رفته است. اما دسته سوم فیلمهایی است که در تمام لحظات تماشای آن حس میکنی جادو شدهیی و روی زمین نیستی و اینکه در مقابلت روی پرده جان گرفته فیلم نیست بلکه لحظهیی غریب و ماورایی است و تازه هنگامی که از سالن بیرون میآیی و در تنهایی شب قدم میزنی احساس میکنی همچون مسافر کشتی بادبانی ساعتها، روزها و حتی شاید سالها در اقیانوس فیلم غوطه میخوری و باز هم نمیتوانی از آن دل بکنی چون جادویی در آن هست که با هیچ چیز قابل وصف نیست. «درباره الی...» اصغر فرهادی یکی از این فیلمهاست. اتفاقی که همچون زلزلهیی غریب، جشنواره امسال را از رخوت و مرگ نجات داد و جانی تازه در آن دمید. تقریباً ما هیچ وقت این خوشبختی را نداشته ایم که فیلمهای غیرایرانی دسته سوم این نوشته را در سالن و روی پرده بزرگ ببینیم. اما در بین فیلمهای ایرانی، بعد از تجربه تماشای شاهکار بیحد و حصر پرویز شهبازی - «نفس عمیق» که برای هم نسلان من هیچ گاه فراموش شدنی نیست - «درباره الی...» دوباره ما را به همان قله یا شاید فراتر از آن میبرد و وجودمان را زیر و زبر میکند. «درباره الی...» فیلمی در مورد دختری به نام الی است. هرگونه بازتعریف جزئیات فیلم برای خواننده این سطور خیانت به تماشاگری است که میخواهد لحظات جادویی و منحصربه فرد تماشای آن را تجربه کند. پس اگر من به جای شمایی بودم که فیلم را ندیده اید در برابر هرگونه بازگویی قصه و ذکر جزئیات توسط هر کسی که فیلم را دیده است، گوشهایم را میگرفتم تا لذت مواجه شدن با روند تدریجی و خارق العاده همراه شدن با فیلم فرهادی را از دست ندهم. دوربین فرهادی در تمام لحظات فیلم لحظهیی از دایره کنش خارج نمیشود و تماشاگر همچون عضو و ناظری از یک جمع خانوادگی و دوستانه شاهد اتفاقاتی دردناکی است که به ظاهر منطق پیچیدهیی ندارد. اما فیلم هرچه پیشتر میرود تازه ابعاد هولناک واقعه را افشا میکند و یک موقعیت ساده در انتهای فیلم به بحرانی غیرقابل بازگشت بدل میشود. اصغر فرهادی در این فیلم نیز همچون «چهارشنبه سوری» مدام قضاوتهای تماشاگر در مورد شخصیتهای فیلم و اصل ماجرا را به هم میزند. اما نکته خارق العاده اینجاست که تماشاگر پس از پایان فیلم نیز هرگز نمیتواند قضاوتی قطعی در مورد آنچه پیش آمده داشته باشد. فرهادی استاد مسلم استراتژی اطلاع رسانی در روایت داستانی فیلم است. در ایران که هیچ در جهان نیز کمتر فیلمی را میتوان یافت که به دور از فرمهای مکانیکی و تکنیکهای تصنعی - هرچند درونی شده در بطن فیلم- با چیدمانی این گونه نرم، انعطاف پذیر و خردمندانه از جزئیات روایی روبه رو باشیم که ذره ذره جهان اثر را شکل میبخشد و تماشاگرش را در فضای داستان قرار میدهد. «درباره الی...» یکی از قدر قدرت ترین فیلمهای سینمای ایران در زمینه فضاسازی است؛ فضایی که در فیلمنامه به طور کامل شکل گرفته است و انتخابهای هوشمندانه کارگردان در تمامی زمینهها - از لوکیشن گرفته تا انتخاب بازیگران، طراحی صحنه و انتخاب فیلمبرداری همچون حسین جعفریان - به اجرایی بینقص از آن منجر شده است. هرکدام از بازیگران فیلم، یکی از بهترین بازیهای دوران حرفهیی شان را ارائه میکنند. تاکید فرهادی در قرار گرفتن دوربین دور و بر شخصیتها و کانون اتفاقات، سبب میشود به شکل غریبی همه بازیها در میزانسنهای شلوغ و پربازیگر فیلم یکدست و قدرتمند از آب دربیاید. فرقی نمیکند شما در فیلم شاهد حضور بازیگری پرتجربه همچون گلشیفته فراهانی باشید یا بازیهای خیره کننده سه کودک خردسال فیلم شما را تحت تاثیر قرار داده باشد یا بازیهای غافلگیر کننده «پیمان معادی» و «مانی حقیقی»، یک فیلمنامهنویس و یک شارح فلسفی و کارگردان سینما هوش از سر شما برده باشد. فارغ از توانایی و خلاقیت تک تک بازیگران فیلم که مثلاً «صابر ابر» با آنکه تنها در لحظات کوتاهی آن هم در فصل پایانی فیلم حاضر میشود اما بی نظیر و مثال زدنی است یا بازی گلشیفته فراهانی که همچون الماسی در این فیلم میدرخشد، نتیجه کار گویای انتخابهای هوشمندانه کارگردان و هدایت صحیح بازیگران از جانب اوست. دوست دارم در فرصت و مجالی بسیار مفصل تر از این یادداشت به ارزشهای شاهکار فرهادی اشاره کنم و در آخر اینکه «درباره الی...» فیلمیاست که میشود بدون شرمساری و در ورای تمامیقواعد و اصول نقدنویسی به شیفته آن بودن اعتراف و افتخار کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]