واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، اين فيلم كه تا شب نمايش در سالن همايش هاي برج ميلاد اميدهاي زيادي به موفقيت آن ميرفت؛ متاسفانه آنچنان كه بايد از كار درنيامده و در اين ميان ضعف هاي فيلمنامه اش به شدت تو ذوق مي زند. در واقع فرهادي در نگارش فيلمنامه توجه چنداني به شخصيت پردازي نكرده و پس زمينه مناسبي را براي نادر و سيمين و ديگر شخصيت ها فراهم نكرده است.نادر به عنوان يك موجود يك دنده و لجباز با غرور بعضا آزاردهنده اش تناقض هاي رفتاري شديدي داشته كه يكي از آنها نگه داري از پدري مبتلا به آلزامير است كه كاملا در تضاد با رفتارهايش با تنها دخترش است كه پايان غم انگيزي را رقم مي زند. در واقع فرهادي درست برخلاف درباره الي شخصيت ها را خوب پرورش نداده و به همين خاطر هم تماشاگر براي نزديكي به آنها با مشكل روبروست.در نقطه مقابل سيمين هم بيش از حد منفعل است به گونه اي كه نمي توان حق چنداني براي جدايي به وي داد.او هم مانند نادر به تنها چيزي كه فكر نمي كند دخترش و نگاه معصومانه او به زندگي است. اين اخلاق گرايي فرهادي كه ديگر به عنصر تكرارشونده آثار سينمايي اش تبديل شده در اين فيلم در تاروپود داستان به درستي تنيده نشده و مخاطب را كاملا با داستان درگير نمي سازد.البته در بسياري از لحظات شاهد لحظات درخشاني از سينماي ناب متكي بر شك و ترديد و در نهايت قضاوت هستيم. راضيه و همسرش همراه با دختري خردسال كه براي كارهاي مربوط به پدر نادر وارد داستان شده اند، فوق العاده از كار درآمده اند بويژه راضيه كه فراز و فرودهايش حيرت انگيز از آب درآمده و تماشاگر را مدام در معرض قضاوت قرار مي دهد. براي نمونه كافيست به صحنه پاياني بازي او و قسم قرآن نخوردنش نگاه كنيد تا از معصوميت و بزرگي روح راضيه سيراب شويد.اما شخصيت همسر او تا حدود زيادي به كليشه هاي آشناي سينما نزديك بوده و واكنش هاي به شدت بيروني اش نكته دندان گيري به تماشاگر درباره خود نمي دهد. دراين ميان بهترين شخصيت فيلم كه نقش چشمگيري در پوشاندن ضعف هاي فيلم داشته وبه داستان عمق خاصي بخشيده، ترمه است. دختر نوجواني كه ميان خودخواهي هاي پدر و مادر گير كرده و صداي خرد شدن استخوان هايش شنيده مي شود. اما ترمه با وجود همه اين مشكلات به عنوان نماينده نسل خودش هيچگاه (جز يك بار)به دروغ متوسل نشده و معصوميت غريبي را به نمايش مي گذارد.اشك هاي ترمه در نماهاي پاياني به واسطه پرداخت دقيق اين شخصيت در طول داستان،فوق العاده تاثيرگذار از كار درآمده و آتش به جان تماشاگران فيلم مي زند. فرهادي در كليت فيلمش به مفاهيم بسيار مهم و ارزشمندي پرداخته كه اين روزها كمتر در سينماي ايران به چشم مي خورد كه موفقيت هاي همه جانبه اين سال هاي فرهادي از اين امر نشات گرفته است.اما تاكيد بيش از حد روي جزييات كه به طولاني شدن فيلم انجاميده بزرگترين نقطه ضعف جدايي نادر از سيمين است كه آن را از ريتم انداخته است.اگرنه فيلمنامه مشكلات حادي نداشته و نقاط عطف به درستي سرجاي خويش قرار گرفته است. در بين مربيان فوتبال اصطلاحي مبني بر اينكه به تركيب تيم پيروز نبايد دست زد، وجود دارد كه فرهادي نيز به تبعيت از آن از شهاب حسيني و پيمان معادي در اين فيلم بهره گرفته است. معادي كه بازي خوبي را در درباره الي ارائه كرده بود اساسا انتخاب مناسبي براي نقش نادر نبوده و لحن سرد و يخ زده اش هيچ كمكي به كيفيت كارش نكرده و لطمه شديدي به كليت اثر وارد كرده است.در نقطه مقابل حاتمي و ساره بيات به خوبي از عهده ايفاي نقش هايشان برآمده اند به خصوص بيات كه مي توان بازي اش در اين فيلم را يكي از غافلگيري هاي جشنواره به حساب آورد.اما شهاب حسيني پس از اوج درباره الي به يك بازي كاملا معمولي متكي بر واكنش هاي بيروني كه باب ميل تماشاگران عام است، روي آورده و بسياري از علاقمندان جدي سينماي ايران را نااميد كرد. سارينا فرهادي نيز در نقش ترمه كاملا در خدمت نقش بوده و به خوبي معصوميت نوجوانانه نقش را به تصوير كشيده است. اوج بازي او را در بخش پاياني فيلم و اشك هايي كه از چشم هايش مي جوشد مي بينيم. حضور غافلگيركننده بابك كريمي در نقش بازپرس دادگاه بازي خيره كننده اي را ارائه كرده و كاملا با نقش يكي شده است. جدايي نادر از سيمين به عنوان يكي از فيلم هاي قابل بحث جشنواره بيست و نهم فيلمي شريف با موضوعي كاملا انساني است كه با اندكي وسواس در بخش فيلمنامه و مونتاژ مي توانست به شاهكار سال تبديل شود كه البته اين اتفاق رخ نداده است. از: محمد جليلوند فراهنگ**1983**1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]