تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى‏آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798626279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»
محققان تعلیم و تربیت، به این نکته اعتراف کرده‌اند که بسیاری از نهادهای فرهنگی و مراکز و مؤسسات مذهبی و مجامع دینی، به سختی و با شدت تمام در مقابل تعلیم و تربیت مختلط ایستادگی کرده و با آن مقابله نموده‌اند.

خبرگزاری فارس: آموزش و جنسیت «نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان»



بخش دوم 3. آموزش مختلط و پیامدهای ضدآموزشی و تربیتی عدم استقبال از نظام آموزشی مختلط، مطابق نظر بنیانگذارانش، معلول عواملی بوده ‌است. مانند: 1-3. مقابله با قوانین طبیعی و فطری بشر به تجربه به این حقیقت آگاه شده ‌است که از ابتدای خلقت انسان تاکنون، هر برنامة ارائه ‌شده توسط انسان، با شرط سازگاری با ساختار اصلی‌ او، یعنی فطرت، در عمل موفق و گره گشای بسیاری از مشکلات زندگی او بوده ‌است. بهترین نمونة آن، برنامه‌هایی است که انبیای الهی برای هدایت و راهنمایی انسان ارائه داده‌اند. در مقابل، اقداماتی که با فطرت خدادادی انسان ناهماهنگ و متضاد بود، یا با شکست مواجه شده است و یا اگر هم چند صباحی دوام داشته، برای انسان موجب دردسرها و مشکلات فراوانی شده‌ است.47 نظام آموزشی مختلط، از جملة این نمونه‌هاست. این نظام، با ابتدایی‌ترین مسائل مربوط به تربیت انسان نیز در تضاد بوده است. به همین دلیل، جوامعی که به استقبال شیوه‌های جدید آموزشی، به جهت‌دارا بودن برخی امتیازات شتافتند، در پذیرش نظام آموزشی مختلط، برخوردی محتاطانه داشته و گاه با آن به مقابله برخاستند. 2-3. عدم استقبال جدی از تعلیم و تربیت مختلط! بیشتر کشورهای جهان سوم و تقریباً تمام کشورهای اسلامی، در ابتدا با این شیوة آموزشی به مخالفت برخاستند. هم اکنون، تمام و یا غالب مدارس، در این کشورها، از ابتدایی تا پیش از دانشگاه، به صورت غیرمختلط اداره می‌شود.48 گاه حتی در سطح دانشگاه‌ها نیز زنان جدای از مردان تحصیل می‌کنند.49 در کشور انگلستان، تا پیش از قرن بیستم، تمام مدارس به صورت غیرمختلط اداره می‌شد. تا دهة 1950 تعلیم و تربیت مختلط، بسیار محدود و تنها در بعضی آموزشگاه‌های این کشور اجرا می‌شد.50 همچنین در فرانسه، ایالات مختلف کشور آمریکا، سایر کشورهای اروپایی، کانادا، به ویژه آمریکای لاتین بسیاری از آموزشگاه‌های دولتی و آزاد و مدارس تحت نظارت کلیساها و... به صورت غیرمختلط اداره می‌شدند.51 در بسیاری از این کشورها، نظیر هندوستان و حتی شوروی، در ابتدا نه‌تنها از این نظام آموزشی استقبال نشد، بلکه با آن مقابله می‌‌شد.52 3-3. آثار منفی مدارس مختلط و آثار مثبت مدارس غیرمختلط مقابله رسمی، صریح و گسترده با آموزش غیرمختلط و سنتی از دهه 1960، تحت تأثیر ملاحظات اقتصادی و اجتماعی خاص جوامع غربی، به خصوص آمریکا تجربه شد. آنها آموزش غیرمختلط را مانع جامعه‌پذیری موفق نوجوانان از لحاظ جنسی می‌دانستند. اما بر اساس تحقیقات انجام شده، نظام آموزشی مختلط، نه‌تنها فایده‌ای برای زنان و دختران نداشت، بلکه بیشتر مضر بوده ‌است. اشاره به برخی از این موارد مناسب است:53 1. تحقیقات علمی نشانگر استمرار توجه به نظام آموزشی غیرمختلط و مقاومت در مقابل نظام مختلط ‌بوده ‌است. بیشتر این پژوهش‌ها، مربوط به سطوح عالی آموزش در آمریکا و اروپاست. تنها تعداد اندکی از تحقیقات مربوط به کشورهای در حال توسعه است، که نتایج آن قابل توجه است. 2. بر اساس تحقیقات، آثار مثبت آموزش غیرمختلط برای زنان بیش از مردان بوده ‌است؛ یعنی وقتی هم دانشجویان و هم اعضای هیأت علمی در یک آموزشکده، عمدتاً از یک جنس باشند، چنین تأثیرات مثبتی را در پی خواهد داشت: * فعالیت‌های بسیار محدود ناهمجنس گرایانه؛ * احساس شناخت بیشتر نسبت به هم؛ * هم دلی مشترک. 3. بر اساس تحقیقات و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از «انجمن بین المللی پیشرفت تحصیلی»،54 روشن شد که در مدارس مختلط در کشور انگلستان، دختران در موضوعات مختلف آموزشی افت تحصیلی داشته‌اند. در حالی که، در مدارس غیرمختلط در موضوعات مختلف ممتاز بوده‌‌اند. همچنین، مدارس غیرمختلط، به خصوص برای دانش‌آموزان دختر، دارای امتیازات خاصی است. 4. در مقایسه‌ای که در سال 1985 بین دانش‌آموزان سفیدپوست در مدارس مختلط و مدارس غیرمختلط کاتولیک انجام شد، نتایج مثبتی برای موفقیت در مدارس غیرمختلط، به ویژه برای دختران به دست آمد. 5. بر اساس تحقیقات، دختران دبیرستانی مدارس غیرمختلط، بیش از همتایان خود در مدارس مختلط، به طور چشم‌گیری علاقه وافری به ورود به فعالیت‌های اجتماعی داشتند. نگرانی دختران مدارس مختلط، در میان تمام دختران دبیرستان‌های یهودی نیویورک، نسبت به کم‌ترین موفقیت از دخترانی که به مدارس ابتدایی غیرمختلط می‌رفتند، بیشتر بود. میزان مشارکت و هدایت رفتار نوجوانان دختر، در موقعیت انجام بازی در آزمایشگاه زمانی افزایش یافت که تجربة بازی در یک موقعیت غیرمختلط پیش از آن انجام شده بود. اکنون لازم است نگاهی به فهرست آثار و پیامدهای منفی و مثبت فعالیت‌های‌ علمی و آموزشی مختلط و غیرمختلط بیفکنیم: الف) آثار و پیامدهای منفی مراکز آموزشی مختلط: 1. عدم توجه به نیازهای آموزشی متفاوت دختران و پسران؛ 2. عدم امکان آموزش یکسان و مشابه برای هر دو جنس؛ 3. عدم مطابقت برنامه‌های آموزشی و درسی با نیازهای دو جنس؛ 4. ارائة برنامه‌ها با پایین‌ترین سطح استانداردهای علمی؛ 5. فراهم بودن زمینة رقابت‌های نابرابر؛ 6. نگرانی، یأس، دلسردی از ادامة تحصیل، افت تحصیلی، ناراحتی‌های روحی و روانی، در هر دو گروه جنسی، به خصوص در پسران؛ 7. جلوگیری از رشد و شکوفایی بیشتر توانمندی‌های ویژه و نامحسوس زنانه یا مردانه، به ویژه در سنین نوجوانی و جوانی. ب) آثار و پیامدهای مثبت مراکز آموزشی غیرمختلط: 1. ادامة تحصیل با کیفیت بهتر؛ 2. موفقیت تحصیلی بیشتر برای دانشجویان؛ 3. موفقیت‌های علمی بیشتر برای اعضای هیأت علمی زن و یا مرد؛ 4. تبیین الگوهای شغلی موفق برای زنان؛ 5. احساس امنیت بیشتر روحی، روانی و فیزیکی.55 4-3. امنیت روانی و فیزیکی بیشتر در مدارس غیرمختلط دلبستگی‌ها و جذابیت‌های زن و مرد نسبت به یکدیگر، به خصوص در دوران جوانی و نوجوانی در آموزشگاه‌های مختلط، علاوه بر افت تحصیلی، موجب بی‌بندوباری‌های اجتماعی و اخلاقی و عدم موفقیت‌هاست.56 مؤثرترین عامل جذب دختران به تحصیل، وجود مدارس صرفاً دخترانه است؛ چرا که آنها در چنین مدارسی، هم از لحاظ روحی و روانی و هم در بعد فیزیکی، احساس امنیت بیشتری می‌کنند. مدارس مختلط جای امنی برای هر دو گروه، به خصوص دخترها نبوده، سلامت جسمی و روحی آنها را به مخاطره می‌اندازد؛ چرا که آنها در طول تحصیل، دائماً در معرض برخورد با مردان و پسران جوان قرار دارند.57 نتایج پژوهش‌های علمی فوق، با ادعاهای بی‌دلیل حامیان تعلیم و تربیت مختلط درباره حمایت از حقوق زنان، سازگاری ندارد. جالب آن‌که این تحقیقات، محدود به مدارس نبوده، در سطوح عالی آموزش در دانشگاه‌ها نیز چنین است. بدیهی است، نادیده‌گرفتن نتایج این تحقیقات علمی، در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌های آموزشی، ظلم بزرگی در حق دانش‌آموزان جوان دختر و پسر است. 4. آموزش مختلط و پیامدهای ضد اخلاقی ادعا شده است که فضای اخلاقی مراکز آموزشی مختلط، بهتر و مناسب‌تر است.58 زن و مرد و یا دختر و پسر، در این نوع مراکز، اساساً هیچ مشکل و یا گرایش جنسی نسبت به جنس مخالف ندارند. ولی در مؤسسات آموزشی غیرمختلط، چنین مشکلات و گرایش‌هایی مشاهده می‌شود.59 این ادعا را در چند قسمت بررسی می‌کنیم: 1-4. اختلاط ضربة مهلکی بر پیکرة نیمی از اجتماع بررسی برخی آمار و نتایج تحقیقات علمی نشان می‌دهد که: 1. 61 % از دختران و پسران آمریکایی با هم قرار ملاقات می‌گذارند، که نیمی از آن، مربوط به هم‌کلاسی‌ها و بقیه با فاصلة یک کلاس می‌باشد. 2. هر ساله 350 هزار دختر نوجوان آمریکایی در سنین 15 تا 19 سال، یعنی دورة دبیرستان، به سبب ارتباط نامشروع، باردار و صاحب فرزندان غیرقانونی می‌شوند. این آمار، سال به سال در حال افزایش است. این دختران، که با رؤیاهایی مانند ازدواج با دوستان پسر خود، اتمام تحصیلات و شروع یک زندگی ایده‌آل، به این‌گونه ارتباطات غیرقانونی روی‌آورده‌اند، بسیار زود پرده‌های اوهام از پیش رویشان کنار رفته و متوجه واقعیت تلخ زندگی خود شدند.60 3. به اعتقاد برخی محققان، مادران 15 تا 19 سالة آمریکایی، که دارای فرزندان نامشروع نیز هستند، در اثر فقر شدید به فساد و خودفروشی گرایش می‌یابند؛ زیرا آنها در اثر این مفاسد، ترک تحصیل کرده و فاقد تخصص لازم برای ورود به مشاغل هستند.61 4. از آثار آموزش‌های مختلط، ظهور پدیدة آنتاگونیسم (هم‌‌جنس ستیزی)، به معنای «برداشتی منفی از وجود تفاوت‌ها بین دو جنس» است. در این پدیده، پسران و دختران گرایش‌ها، علایق، ظواهر، مهارت‌ها و فعالیت‌های یکدیگر را تحقیر و همدیگر را مسخره می‌کنند و از همکاری با یکدیگر سرباز می‌زنند و پیوسته در حال دعوا و منازعه‌ هستند.62 اگر هدف تعلیم و تربیت‌، پرورش انسان‌های سالم، مسئول، امیدوار و فعال است، پس بر هر عاقلی بایسته است که به نتایج این تحقیقات علمی پایبند بوده و بر نظام نادرست آموزشی مختلط تعصب نورزد. 2-4. نظریة اختلاط، تهدیدی برای بنیاد خانواده اختلاط و آزادی ارتباط بین دختران و پسران در تمام سطوح آموزشی، به ویژه در سنین بسیار حساس بلوغ و سال‌های اولیة پس از آن، بسیار خطرساز و در آینده، موجب سست شدن پایه‌های استوار خانواده خواهد شد. برخی یافته‌های پژوهشی دربارة این پیامدهای منفی بر بنیاد خانواده عبارتند از: 1. حضور دانش‌آموزان، به خصوص دختران، در کنار جنس مخالف، موجب به خطر افتادن سلامت جسمی، روحی و امنیت روحی، روانی و فیزیکی آنها شده و برای تشکیل زندگی آنها خطرساز خواهد بود.63 2. اختلاط‌های اجباری بین دختران و پسران در مدارس و حتی در دانشگاه‌ها، آنها را به ازدواج‌های زودرس و تشکیل خانواده، بدون توجه به مسائل لازم و ضروری آن می‌کشاند.64 3. دلبستگی‌ها و جذابیت‌های دو جنس زن و مرد برای یکدیگر، به خصوص در دوران جوانی و نوجوانی و در مراکز آموزشی مختلط، موجب بی‌بندوباری‌های اجتماعی، اخلاقی، افت‌تحصیلی، عدم موفقیت‌های علمی و مهمتر از همه، تأثیرات منفی در زندگی آینده، به ویژه برای دختران خواهد بود.65 با توجه به یافته‌های پژوهشی یاد شده توجه به چند نکته لازم است: اول، هر یک از دانش‌آموزان و دانشجویان مراکز مختلط، عضو خانواده‌ای هستند. طبیعی است، هر نوع تحول و دگرگونی در ابعاد گوناگون، در وضعیت آنها، بر سایر اعضای خانواده نیز مؤثر است. این حالت، به ویژه در مشرق زمین و جوامعی که به جهت حاکمیت بیشتر ادیان الهی و ارزش‌های اخلاقی دینی، هنوز نهاد با اهمیت خانواده در آن جایگاه رفیعی دارد، بسیار قابل توجه است. دوم، پسران و دختران نوجوان و جوان، در آیندة نزدیک، پدران و مادرانی خواهند بود که اداره کنندة یک خانواده‌ هستند. بدیهی است هر گونه افت، یا شکست شخصیتی و ناأمنی روحی و روانی آنها، بر آیندة آنها و آن خانواده، تأثیر منفی خواهد گذاشت. سوم، منشأ بسیاری از طلاق‌ها و جدایی‌ها و در نتیجه، فسادها و بی بندوباری‌های اخلاقی زنان و مردان بیوه و مجرّد، ازدواج‌هایی است که غالباً آمیخته با ناپختگی‌ها و هوی و هوس‌هاست. این نوع ازدواج‌ها، خود معلول اختلاط‌ها و ارتباط‌هایی است که متأسفانه در تمام نهادهای اجتماعی عصر حاضر شایع است. چهارم، اختلاط‌ها و معاشرت‌های آزاد، ازدواج را به صورت کاری سخت، با تکلّف و زحمت و محدودیت‌های غیر معقول درآورده ‌است. تفاوت جامعه‌ای که روابط جنسی را محدود و ضابطه‌مند می‌کند، با جامعة دارای روابط آزاد، در این است که در نظام ضابطه‌مند، ازدواج به محرومیت و انتظار پایان می‌بخشد. اما در نظام روابطِ آزاد، پیمان زناشویی به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می‌دهد و آنها را وادار می‌کند که به هم وفادار باشند. طبیعی است در چنین جوامعی، پسران و دختران تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز می‌زنند و فقط هنگامی که نیروی جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی نهاد، برای فرار از احساس خستگی، دل‌زدگی، هراس از ورشکستگی و تنهایی اقدام به ازدواج می‌کنند.66 در جامعة دارای روابط آزاد، مختلط و همراه با جلوه‌گری‌ها و حاکمیت فرهنگ برهنگی، زن و مرد به هر سو و هر کس نگاه می‌کنند، همواره در حال مقایسه‌اند. این مقایسه‌ها، به هوس‌ها دامن زده، خانواده را در معرض نابودی قرار می‌دهد. زنی که سال‌ها در کنار شوهر زندگی کرده و با مشکلات او ساخته، اندک اندک بهار چهره‌اش، شکفتگی خود را از دست داده و روی در خزان می‌گذارد. در چنین حالى، که سخت محتاج عشق، مهربانى و وفادارى همسر خویش است، ناگهان بانویی جوان‌تر از راه مى‌رسد و با پوششی نامناسب، فرصت مقایسه‌اى برای وی فراهم مى‌شود. این مقدمه‌ای است براى ویرانى اساس خانواده.67 3-4. دیدگاه‌های افراطی و نقد آن سخن حامیان نظام آموزشی مختلط، یادآور اصل «الانسانُ حریصٌ علی ما مُنع» است. آنها، که این حساسیت را به خصوص دربارة قوانین مذهبی مطرح می‌کنند، معتقدند برای رفع مشکلات و حساسیت‌های جنسی در جامعه، نباید هیچ‌گونه منع و محدودیتی داشته باشد؛ زیرا ایجاد حریم بین مرد و زن بر اشتیاق‌ها و التهاب‌ها افزوده و حرص و ولع نسبت به اعمال و رفتار جنسی را افزایش می‌دهد! خاستگاه این مطالب نادرست، نظرات فلاسفه، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و سایر دانشمندان غرب می‌باشد. به عنوان نمونه، نظرات دو فیلسوف و روان‌شناس مطرح، یعنی برتراند راسل و زیگموند فروید را بررسی و نقد خواهیم ‌کرد. دیدگاه افراطی راسل و فروید راسل و فروید، از معروف‌ترین چهره‌ها در میان طرفداران این دیدگاه افراطی در قرن اخیر می‌باشند. راسل معتقد است: «اثر معمولی تحریم و محدودیت عبارت است از: یک حس کنجکاوی عمومی. این تأثیر هم در ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق پیدا می‌کند.»68 به اعتقاد فروید: «ناکامی‌ها به طور عام، معلول قیود و نظارت‌های اجتماعی است؛ چرا که سرکوبی غرایز موجب اختلالات روانی و بیماری‌های روحی می‌گردد... تا حد ممکن، غرایز آزاد گذاشته شود و موانع اجتماعی، دینی، اخلاقی ارضای غرایز برداشته شود تا ناکامی‌ها و عوارض ناشی از آن از بین برود یا کاهش یابد.»69 به روشنی می‌توان ادعا کرد که طرح نظریه‌هایی نظیر نظام تعلیم و تربیت مختلط در دنیا، در حقیقت عملی کردن اندیشه‌های امثال راسل و فروید است. افکار و اندیشه‌هایی که بیگانه از آموزه‌های وحیانی و در بسیاری موارد در ضدیت آشکار با آموزه‌ها و تعالیم ادیان آسمانی، به ویژه اسلام می‌باشد. 2. نقد عالمانة شهید آیت الله مطهری بی‌‌شک ناکامی‌ها، به خصوص ناکامی‌های جنسی، عوارض ناگواری دارد و مبارزه با اقتضای غرایز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است، غلط است. اما حلّال این مشکلات، برداشتن قیود اجتماعی نیست. آزاد گذاردن و حذف محدودیت‌ها و قیود اجتماعی، به خصوص در مسائل جنسی و شهوانی، بر تحریک‌پذیری و تشدید و در نتیجه، بر عوارض ناگوار آن می‌افزاید. در مورد غریزه جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق واقعی را می‌میراند و طبیعت را هرزه و بی‌بندوبار می‌کند. اتفاقاً در این موارد، هر چه بیشتر عَرضه گردد، هوس و میل به تنوع افزایش می‌یابد . راسل در کتاب زناشویی و اخلاق، عطش روحی در مسائل جنسی را غیر از حرارت جسمی می‌داند. آنچه با ارضا تسکین می‌یابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی. آزادی در مسائل جنسی، موجب شعله‌‌ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می‌گردد. این همان هوس ارضا ناشدنی و سیری‌ناپذیر است. اشتباه امثال فروید و راسل آن است که پنداشته‌اند تنها راه کنترل غرایز، از جمله غریزه جنسی، ارضا و اشباع بی‌حد و حصر آنها، در قالب آزادی مطلق در جلوه‌گری و معاشرت و تماس زن و مرد است. در حالی‌که چنین رهایی و آزادی مطلقی، آنان را دیوانه می‌سازد؛ چرا که امکان برآورده شدن کامل و تمام خواسته‌ها و انتظارات فردی هر فرد وجود نداشته، در نتیجه، این غرایز با وضعی بسیار بدتر سرکوب و باعث عقده‌های روانی در آنها می‌گردد».70 دو پیشنهاد حیاتی و مهمِ استاد شهید مطهری برای کنترل غرایز و آرامش روانی افراد این است که اولاً، غرایز موجود در انسان در حد حاجت طبیعی، به طور معقول و مطلوب ارضا شود. و ثانیاً، از تهییج و تحریک غرایز، به خصوص غریزة قدرتمند جنسی، جلوگیری شود.71 به نظر می‌رسد، نظام تعلیم و تربیت مختلط، درست نقطة مقابل پیشنهاد این فیلسوف شهیر است. به علاوه، این نظام، به ویژه در سطوح متوسطه و حتی دانشکده‌ها، خود یکی از مهم‌ترین عوامل تهییج و تحریک غریزه جنسی مردان و زنان جوان بوده، مانع ارضای صحیح و در حد طبیعی این غرایز می‌گردد. در نتیجه، موجب طغیان و شعله‌ورشدن آتش شهوت در جوانان می‌گردد. اصولاً این گونه اختلاط‌ها و ارتباط‌ بین دختران و پسران، آن هم در سنین بسیار حساس بلوغ در مدارس راهنمایی و متوسطه و سال‌های اولیه دانشگاه، بسیار خطرساز و موجب سست‌ شدن پایه‌های استوار اخلاقی و مذهبی، شکسته ‌شدن حریم عفاف و از بین رفتن قبح برخی اعمال ناشایست خواهد شد. 3. توجه عالی به زن در مکتب اسلام از نگاه مکتب حیات‌بخش اسلام، زن نیمی از پیکرة اجتماع انسانی و شاهکار آفرینش است. برخلاف دیدگاه‌های رایج دربارة ضعف و نقص در این مخلوق بی‌نظیر، زن در برخی امور، نظیر امور عاطفی و احساسی، که از سرمایه‌های معنوی انسان است، بر مرد تفوق و برتری دارد. اسلام، با نگاهی همراه با عزت و احترام، تمام دیدگاه‌های تحقیرآمیز نسبت به زن در مکاتب و حتی برخی ادیان تحریف‌ شده را مردود می‌داند. اکنون با بهره‌گیری از بیانات علامة شهید مطهری، دیدگاه اسلام به زن، با نگاهی نقد‌گونه به دیدگاه‌های نادرست ارائه می‌گردد:72 1. زن هرگز دارای خلقت و طبیعتی پست‌تر از مرد نیست. خداوند آفرینش آنها را از یک جنس قرار داده ‌است.73 2. زن عنصری شیطانی، وسوسه انگیز و عامل گناه نیست. قرآن با ردّ این دیدگاه غلط، عامل طرد شدن انسان از بهشت و هبوط به زمین را، به مرد و زن به اندازه‌ای مساوی نسبت داده‌ است.74 3. زن از رسیدن به مقامات معنوی محروم نیست. او نیز مانند مرد، توان و استعداد روحانی و رسیدن به مقامات بلند معنوی را دارد. شخصیت‌های ممتاز و الگویی همچون: حضرت خدیجة کبری، فاطمة زهرا(ع) و دیگر زنان صاحب نام در میان زنان مسلمان و نیز تجلیل از زنان بلند‌مرتبه‌ای چون حضرت مریم(ع) در قرآن، نمونه‌ای از این مقامات معنوی زنان است. 4. برخلاف برخی مکاتب و ادیان تحریف شده، اسلام ارتباط جنسی مرد با زن را امری منفی و پلید نمی‌داند، بلکه با محکوم کردن تجرد، عزوبت و رهبانیت،75 ازدواج را امری بسیار مقدس دانسته،76 محبت به زن را امری ممدوح و ارزشمند می‌داند.77 5. برخلاف دیدگاه‌های ارتجاعی و ظالمانه، زن دارای وجودی مستقل است. وجود زن مقدمه و طفیلی وجود مرد نیست، بلکه آفرینش تمام عالم هستی برای مرد و زن با هم بوده ‌است. البته زن و مرد، هریک برای دیگری آفریده شده‌ و مکمل یکدیگرند.78 6. زن نه‌تنها بلای اجتناب‌ناپذیری نیست که سراسر وجودش شرّ و پلیدی باشد، بلکه آفرینش او مایة سکونت و آرامش مرد است.79 7. زن صرفاً ظرف نگهدارنده و رشد دهندة بذر یعنی نطفة مرد نیست، بلکه در تولید فرزند و تکثیر نسل بشر سهمی برابر با مرد را داراست.80همچنین آن شهید بزرگوار، دربارة تأثیر وجود حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن، با استفاده از تمثیلی از مثنوی مولوی، می‌فرماید: اگر میان آب و آتش حائلی نباشد، آب بر آتش غلبه کرده، آن ‌را خاموش خواهد ساخت. اما اگر حائل و مانعی در بین باشد، مثلاً آب در دیگی بر روی آتش قرار گیرد، آتش در آب‌ تأثیر می‌گذارد و آرام آرام آن ‌را گرم کرده، به جوش و به غلیان در ‌می‌آورد و پس از مدتی تمام آب را بخار می‌کند.81 خلقت زن به دست توانای خالق متعال، بیان حکیمانة خداوند در قرآن، بیانات روشن‌گر رسول خدا و اهل‌بیت(ع)، سیرة آن بزرگواران، فتاوای فقهای مسلمان، سیرة مؤمنان، ادبیات پربار مسلمانان، همه نشانگر شیوه‌ای معتدل و به دور از افراط و تفریط در برخورد با آزادی، کنترل و نظارت بر رفتار زنان در جامعه است. اسلام، در عین رعایت نهایت مراقبت برای حفظ پاکی روابط جنسی، هیچ‌گونه مانعی برای بروز استعدادهای انسانی زن به وجود نیاورده‌است، بلکه کاری کرده تا با اجرای صحیح این برنامه، روحیة افراد سالم مانده، روابط خانواده‌ها صمیمی‌تر و جدی‌تر گردد و محیط اجتماع برای فعالیت صحیح مرد و زن آماده‌تر ‌شود.82 آنچه اسلام می‌گوید، نه اتهام ناروای محبوسیت زن در خانه است و نه آزادی مطلق و افراطی در روابط و اختلاط زن و مرد. اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شرکت زن در مجامع، آن‌ هم با حفظ حریم. اسلام می‌گوید: نه حبس و نه اختلاط، بلکه حریم. سنت مسلمانان از زمان رسول خدا(ص) همین بوده ‌است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند، ولی همواره اصل «حریم» رعایت می‌شده ‌است. در مساجد و جوامع، حتی کوچه‌ها و معابر، زن با مرد مختلط نبوده ‌است. شرکت مختلط زن و مرد در برخی مجامع عمومی، که محل ازدحام فوق‌العاده است، مورد پذیرش شریعت مقدس اسلام نیست.83 مبارزه با اختلاط زنان و مردان، از همان ابتدا در دستور کار رسول خدا(ص) بوده‌ است. ایشان توصیه فرموده‌اند تا آمد و شد زنان و مردان در معابر عمومی، مجالس و مساجد، بدون اختلاط بوده و هرکدام معبری مجزا داشته ‌باشند.84 حتی توصیه می‌فرمودند تا مسجد مدینه دارای دو درب ورودی و خروجی باشد تا رفت و آمد زنان و مردان جدای از هم باشد.85 ایشان پیشنهاد دادند تا برای فرار از اختلاط زنان با مردان، هنگام عبور، زنان از طرفین و مردان از وسط معابر عبور کنند.86 این نکته قابل توجه است که استاد شهید، دیدگاه مترقی و متعالی اسلام دربارة زن و حقوق وی را قریب به چهل سال پیش مطرح کرده‌اند. بسیار مناسب است که این دیدگاه متعالی را با آراء و نظرات تحقیرآمیز اندیشمندان غربی، نسبت به زن مقایسه کنیم. بدین منظور، به نظرات و برنامه‌هایی که در کنوانسیون پکن،87 دربارة زن و رعایت حقوق او ارائه داده‌اند، نگاهی نقادانه خواهیم داشت. منابع 47. شهید سیدمحمّدباقر صدر(ره) برای اولین بار در کتاب اقتصادنا، ص342، مبحث مالکیت خصوصی، این ایراد را در مورد الغای مالکیت خصوصی بر مارکسیست‌های حاکم بر شوروی سابق گرفته‌اند و شکست نظام آنان را پیش بینی فرموده‌اند. 48. Floyd S. Gove, Op.cit. 49. M. E. Lockheed; V.E. Lee, Op.cit. 50. Floyd S. Gove, Op.cit / Scatt Walter Dill & Menc Franklin, Op.cit, V.5, P 753 / D. F. Kenny, Op.cit, V.3, P 977. 51. Ibid. 52. Floyd, S. Gove, Op.cit. 53. غالب این یافته‌های تحقیقی، که در منابع معتبر بین‌المللی نیز آمده‌است برگرفته از«M.E.Lockheed;V.E,Lee,Op.cit,V.2, P 834-837» می‌باشد. 54. International Association For the Evaluation of Education Achievment (IEA) 55. این یافته‌های تحقیقی و معتبر بین‌المللی نیز برگرفته از کتاب «M.E.Lockheed;V.E,Lee,Op.cit, V.2» می‌باشد. 56. M.E.Lockheed;V.E,Lee, Op.cit, V.2, P 837. 57. C. A. EG, V.7, P 14 / Willysting Goodsell, Op.cit / Scatt Walter Dill & Menc Franklin, V.5, P 200. 58. C. A. EG, Op.cit, V.7, P 14 / Willysting Goodsell, Op.cit / Floyd S. Gove, Op.cit / D. F. Kenny, Op.cit 59. Floyd S. Gove, Op.cit. 60. جامعه شناسی خانواده، دکتر شهلا اعزازی، روشنگران و مطالعات زنان 1376. و واژه نامة زنان، مجلة زنان و تازه‌های اندیشه، 1380، ش3، ص40، به نقل از سکینه بهبودی، تحلیل روان شناسانه کنوانسیون، نشریة کتاب نقد، شمارة 31، 1383. 61. واژه نامة زنان، مجلة زنان و تازه‌های اندیشه، 1380، ش3، ص40، به نقل از سکینه بهبودی، تحلیل روان شناسانه کنوانسیون، نشریة کتاب نقد، شمارة 31، 1383. 62. ناصر سقای بی‌ریا، روان‌شناسی رشد2، ص1040. 63. C. A. EG, Op.cit. 64. Ibid. 65. Ibid. 66. مرتضى مطهرى، مسئلة حجاب، 90-91. 67. غلامعلی حداد عادل، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، ص70. 68. برتراند راسل، جهانی که من می‌شناسم،ترجمة روح‌‌اله عباسی، ص70. 69. چارلز اس کراور و دیگران، نظریه‌های شخصیت، ترجمة احمد رضوانی، بخش سوم، ص378. 70. مرتضی مطهری، مسئلة حجاب، ص112. 71. همان. 72. ر.ک: مرتضی مطهری، مسئلة حجاب، ص234 و نظام حقوق زن در اسلام، ص153- 146. 73. یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا...(نساء: 1). وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً...(روم: 21). 74. فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُورِیَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما... (اعراف: 20) و فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ (بقرة: 36) و فَقُلْنَا یَاآدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلاَ یُخْرِجَنَّکُمَا مِنْ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى(طه: 117). 75. عَنِ النَّبِیِّ(ص) «شِرَارُ مَوْتَاکُمْ الْعُزَّابُ» و « خِیَارُ أُمَّتِی الْمُتَأَهِّلُونَ وَ شِرَارُ أُمَّتِی الْعُزَّابُ»(محمّدباقر مجلسی، همان، ج100، ص219 و 221) زنی خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید و عرض کرد: من زنی متبتله هستم. امام فرمود: منظور تو از تبتل چیست؟ پاسخ داد: هرگز قصد ازدواج ندارم و می‌خواهم به صورت مجرد زندگی کنم. امام فرمودند: چرا؟ عرض کرد: می‌خواهم به معنویت و فضیلت دست یابم. امام فرمودند: دست از این کارها بردار. اگر تجرد فضیلت بود فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، که هیچکس در فضل بر او سبقت نگرفته است، سزاوارتر به این کار بودند.(محمّدبن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص509). 76. عَنِ النَّبِیِّ(صلی الله علیه و آله) قَالَ مَا مِنْ شَابٍّ تَزَوَّجَ فِی حَدَاثَةِ سِنِّهِ إِلَّا عَجَّ شَیْطَانُهُ یَا وَیْلَهُ یَا وَیْلَهُ عَصَمَ مِنِّی ثُلُثَیْ دِینِهِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ الْعَبْدُ فِی الثُّلُثِ الْبَاقِی.(محمّدباقر مجلسی، همان،ج100، ص221). 77. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (سلام الله علیه) مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیَاءِ حُبُّ النِّسَاء. (محمّدبن یعقوب کلینی، همان، ج5، ص320). 78. هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ... (بقرة: 187) و (روم: 21). 79.أعراف: 189؛ روم: 21. 80. یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا...(نساء: 1)؛ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَى)(حجرات: 13). 81. مرتضی مطهری، مسئلة حجاب، ص234. 82. همان. 83. همان، ص241. 84. همان، ص234. 85. همان، ص233. 86. همان، ص234. 87. اولین نشست بین المللی حمایت از حقوق زن توسط سازمان ملل، سال 1975 در مکزیک برگزار شد. سپس «کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» در سال 1979 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید. دومین کنفرانس جهانی زن سال 1980 در دانمارک و سومین کنفرانس سال 1985 در کنیا برگزار گردید. چهارمین کنفرانس سال 1995، به هدف «رفع‌ تبعیض‌ علیه‌ زنان» در کشور چین تشکیل گردید. حاصل آن نشست بین‌المللی، که به «کنوانسیون پکن» معروف است، اعلامیه‌ای تحت عنوان «عهدنامة پکن» در راستای به اصطلاح حمایت از زنان و خانواده بوده‌است. طرح الحاق ایران به کنوانسیون، علی رغم کوشش های فراوان برخی از روشنفکران صاحب نفوذ در دولت اصلاحات، و رساندن آن در حد لایحة دولت و طرح آن در مجلس، در اثر مخالفت مراجع عظام، علمای حوزه های علمیه، جمعیت های مستقل زنان مسلمان و مؤمن و بالأخره مجموعة وسیعی از صاحب نظران و مردم مسلمان و متدین ایران اسلامی، از دستور کار مجلس خارج و به لطف الهی، عملاً با شکست مواجه گردید. (کنوانسیون محو کلیة اشکال تبعیض علیه زنان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، مجموعه مقالات و گفتگوها، زمستان 1382). اسدالله طوسی/ دانشجوی دکتری تعلیم و تربیت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره منبع: فصلنامه اسلام و پژوهشهای تریبتی شماره 7 ادامه دارد.........

93/05/26 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن