تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827425992




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان
محققان تعلیم و تربیت، به این نکته اعتراف کرده‌اند که بسیاری از نهادهای فرهنگی و مراکز و مؤسسات مذهبی و مجامع دینی، به سختی و با شدت تمام در مقابل تعلیم و تربیت مختلط ایستادگی کرده و با آن مقابله نموده‌اند.

خبرگزاری فارس: نقدی بر رویکرد فمینیستی به تعلیم و تربیت زنان



بخش اول چکیده نهضت حمایت از برابری زن و مرد یا فمینیسم، گرچه بازتاب احیای بی‌مهری‌ها و محرومیت به زنان در گذشته بود، اما هم اکنون گرفتار انحراف شده و خود موجب محرومیت زن در قالبی مدرن شده است. از جمله شعارهای این نهضت، «تساوی زنان با مردان در تعلیم و تربیت» و ایجاد نظام «تعلیم و تربیت مختلط» می‌باشد. ایجاد نظام آموزشی مختلط، به جهت ضدیت و ناسازگاری با قانون فطرت و طبیعت اولیة انسانی و ارزش‌های دینی، علی‌رغم استقبال اولیه در برخی کشورها، شاهد بی‌مهری و مقابلة بسیاری از کشورهای جهان با آن بود. هم اکنون جهان متمدن امروزی، با وجود مشاهدة تبعات و پیامدهای منفی آن در ابعاد گوناگون، به ویژه در بعد آموزشی، تربیتی و اخلاقی، همچنان به آن پایبند است. دین اسلام، در راستای احترام و اکرام به قشر عظیم زن و در جهت احیای حقوق از دست رفته آنان، هر گونه برخورد افراطی و تفریطی، از جمله محرومیت زنان از حضور در اجتماع را محکوم و هر نوع اختلاط و بی‌بندوباری‌های حاصل از آن را نیز مردود می‌داند. کلیدواژه‌ها: حقوق زن، نظام آموزشی، تعلیم و تربیت مختلط، تعلیم و تربیت غیرمختلط، فمینیسم. مقدّمه انقلاب اسلامی ایران، نهضتی عظیم و مبتنی بر فرهنگ و ارزش‌های مذهبی، با راهبری امام خمینی(ره)، چونان صاعقه‌ای آسمانی، چنان بر سر قدرتمندان و ستمکاران عالم فرود آمد، که اینک پس از سه دهه هنوز شوک ناشی از آن، جهان استکبار و حاکمیت شیطانی آن را سردرگم کرده است. به گونه‌ای که هنوز استراتژی معینی برای مقابلة موفق و کارآمد با این هجمة سهمگین نیافتند. دامن زدن به اختلافات قومیتی و ملی، کودتاهای نظامی، اختلافات مذهبی، جنگ‌های خیابانی، ترور و جنایت، و جنگ گستردة نظامی از جمله اقدامات استکبار بر علیه این نهضت اسلامی بود که به مدد الهی، تاکنون شکست خورده است. استکبار پس از شکست‌های پی‌درپی، هجمة جدیدی را علیه ارزش‌های والای اسلامی انقلاب آغاز کرده ‌است؛ جنگ نرم فرهنگی با ابزار رواج فساد، اباحیگری و بی‌بندوباری. آنها در این راستا، از انواع روش‌های قدیمی و مدرن از قبیل کتب و نشریات، رادیو و تلویزیون، اینترنت و ماهواره، و...، بهره می‌برند. جنگ نرم، در کنار طرح شعار «طرفداری از حقوق زن»، و رواج ایده‌های فمینیستی، ارزش‌های دینی و اسلامی را نشانه رفته است. رواج فساد و بی‌بندوباری، مقابله با حجاب و طرح اختلاط زن و مرد، به خصوص وقتی با چاشنی فعالیت‌های علمی و فرهنگی در مراکز آموزشی و پژوهشی، همراه باشد، حساسیت کمتری را به دنبال داشته است. اکنون در خیابان‌ها، مراکز سیاحتی و گردشگری، بازارها، بوستان‌ها، و حتی مکان‌های کاملاً علمی، فرهنگی و دانشگاهی و یا نمایشگاه‌های کتاب، و متأسفانه برخی مکان‌های مقدس زیارتی و مجالس مذهبی و عزاداری، شاهد اختلاط نامیمون زن و مرد مسلمان و مؤمن هستیم! برخی از فیلم‌ها و مجموعه‌های هنری، مبلِّغ و مروِّج این رویة غلط سکولاری می‌باشند. به نظر می‌رسد، طرح این مسائل و مشکلات و بیان برخی راه‌حل‌ها، کمک مناسبی برای برخورد ریشه‌ای و تأثیرگذار با این معضل خواهد بود. این مقاله بر آن است تا به کمک مطالعات و تحقیقات موجود در این زمینه، به یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح در این حوزه در سدة اخیر، یعنی «اختلاط زن و مرد، به ویژه در مراکز علمی آموزشی» پرداخته و با نگاهی نقادانه، به خصوص به رویکرد فمینیستی آن، پاسخگوی این پرسش‌ها باشد: 1. آیا مسئلة «اختلاط زنان و مردان در مراکز و مؤسسات آموزشی»، برنامه‌ای مبتنی بر یافته‌های علمی است، یا تصمیمی عجولانه، انتقادی و غیرعلمی است؟ 2. آیا این مسئله، تنها برای مسلمانان و محققان مسلمان و یا مردم مشرق زمین، مسئله‌ای مهم و قابل توجه است، یا برای سایر کشورها، نیز چنین است؟ 3. نظر اسلام و دیدگاه اندیشمندان مسلمان در این زمینه چیست؟ بررسی مفاهیم 1. فمینیسم «فمینیسم» به معنای «تساوی حقوق زن و مرد» و یا «نهضت برای آزادی زنان» است و خاستگاه آن، به خصوص مباحث نسبتاً جدیدتر پیرامون آن، ابتدا در کشور فرانسه و بعدها در سایر کشورهای اروپایی و آمریکا مطرح گردید. آنها معتقدند: زنان در طول تاریخ همواره تحت ستم بوده و همیشه این مردان بوده‌اند که با تفکر مردسالاری و حاکمیت و تسلط بر زنان، از آنان بهره‌‌کشی کرده‌اند. بدین‌وسیله، این قشر عظیم، گرفتار محرومیت‌های شدید در تمام زمینه‌ها شد. اکنون زمان آن است تا زنان از این وضع نامناسب، نجات یافته و دست کم دارای حقوق برابر با مردان باشند. 2. تعلیم و تربیت غیرمختلط و مختلط «تعلیم و تربیت غیرمختلط»1 یا «آموزش غیرمختلط»2 به معنای جدا و مستقل بودن تحصیل و آموزش هر یک از دو جنس زن و مرد، در مدارس و آموزشگاه‌ها،3 در تمام سطوح می‌باشد.4 اما تعلیم و تربیت مختلط،5 انجام فعالیت‌های آموزشی برای دو جنس مخالف، زن و مرد، در مراکز و آموزشگاه‌های واحد و به صورت مختلط می‌باشد. البته هر یک از این دو نوع نظام آموزشی، به شیوه‌های گوناگون قابل اجراست. پیشینة نگاه فمینیستی به آموزش زنان تعلیم و تربیت در تمدن‌های اولیه، عبارت بود از: «یادگیری شیوة زندگی کردن»، به صورت فردی و غالباً در خانه‌ها و توسط بزرگ‌ترهای خانواده. به موازات پیشرفت و تحول در مظاهر گوناگون زندگی انسان، تعلیم و تربیت، نیز متحول شد. در نتیجه، آموزش‌ها رسمی‌تر، سازمان‌دهی‌تر و فراگیرتر از قبل شد. در گذشته، در غالب جوامع، تلاش اولیه بیشتر بر تعلیم و تربیت مردان متمرکز بود.6 در این شیوه، که در مغرب زمین تا سده‌های پیشین ادامه داشت، نه‌تنها چیزی به نام حق تعلیم و تربیت و فرصت‌های برابر آموزشی برای زنان مطرح نبود، بلکه حتی برای قشر عظیمی از مردان جامعه نیز مطرح نبود. در حالی‌که سرزمین‌های اسلامی، شاهد اوج شکوفایی علم و تمدن در سایه فرهنگ والا و علم پرور اسلام بوده است. در تمام شهرها و حتی روستاهای مناطق مسلمان نشین، در شرق و غرب عالم، در مدارس و مکتب خانه‌ها، امکان تحصیل برای بسیاری از مردم و حتی در مواردی برای زنان فراهم بود.7 در اواخر قرون وسطی، به ویژه پس از انقلاب صنعتی و احساس نیاز به نیروی کار ارزان قیمت، توجه به قشر محروم جامعة آن روز اروپا، یعنی زنان جلب شد. این تغییرات، در شیوة زندگی و جایگاه زنان در جامعه، تحول نسبی ایجاد نمود و آنها را از حصار خانه‌ها آزاد کرد تا دوشادوش مردان در بیرون از خانه، در کارگاه‌های تولیدی مشغول به کار شوند.8 گو این‌که تحولات اقتصادی و اجتماعی در این جوامع، تحولات زیادی، از جمله توجه اجمالی به حقوق زنان در تساوی فرصت‌های آموزشی را نیز در پی داشت.9 اما پیامد این کار، استثمار زنان و محرومیت از بسیاری از حقوق از جمله فرصت‌های آموزشی، بوده‌ است. به همین جهت، عملاً تنها عدة اندکی از انبوه زنان، از فرصت‌های آموزشی بهره‌مند شدند. نکتة قابل توجه، نوظهور بودن «تعلیم و تربیت مختلط» بود. تا اواسط قرن نوزدهم، کلیه آموزش‌ها برای زنان، جز موارد اندک، به صورت کاملاً جداگانه ارائه می‌شد.10 نظام آموزشی مختلط تا آن زمان، حتی برای مربیان و اندیشمندان تعلیم و تربیت نیز به عنوان یک نظریه مطرح نبود. بعدها در بعضی کشورهای غربی، به عنوان یک اصل تربیتی در فلسفة تعلیم و تربیت، مطرح شد.11 اولین کشوری که در آن تعلیم و تربیت مختلط شروع شد و گسترش یافت، آمریکا بود که دانشگاه‌های دولتی این کشور در آن نقش مؤثری داشتند.12 سپس کشورهای دارای مذهب پروتستان و نظام‌های سیاسی و آموزشی الحادی و غیر مذهبی،13 از آن استقبال محدودی کردند. در بسیاری از کشورهای اروپایی، بیشتر مدارس در سطوح متوسطه غیرمختلط بودند‌.14 به اعتقاد بیشتر صاحب‌نظران، عمده‌ترین دلیل گسترش این مدارس در آمریکا، و سپس در انگلستان، عامل اقتصادی بود.15 هرچند امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، ادارة مدارس به صورت مختلط معمول و رایج است،16 اما هنوز در بیشتر کشورهای دارای مذهب کاتولیک در اروپا و آمریکا، حتی فرانسه و انگلستان و نیز بسیاری از مدارس متوسطه و آموزشکده‌ها در خود آمریکا و آمریکای لاتین و بیشتر کشورهای شرقی، به خصوص مناطق مسلمان نشین، دختران در مدارسی جدا از پسران تحصیل می‌کنند. همچنین در کشورهایی نظیر بلژیک، آلمان، اتریش، مجارستان، اسپانیا، ایتالیا و یونان، در سطح مدارس متوسطه، از آموزش مختلط استقبال چندانی نشده است.17 موافقان و مخالفان نظام آموزشی مختلط به موازات طرح و گسترش نظام تعلیم و تربیت مختلط، نظرات مخالفی نیز مطرح شد. دلائل حامیان این نظام جدید، عبارت بود از: کاهش هزینه‌های اقتصادی،18 جوّ اخلاقی مناسب،19 عادلانه‌تر بودن توزیع فرصت‌های آموزشی،20 تقویت فعالیت‌های گروهی و مشترک،21 آمادگی بهتر برای مشاغل و حِرَف،22 فرصت اشتغال بهتر و بیشتر برای زنان سرپرست خانواده.23 دلائل مخالفان نظام آموزشی مختلط عبارت بود از: عدم توجه به تفاوت‌های زیستی، روانی و نیازهای آموزشی فراگیران،24 عدم رعایت استانداردهای علمی،25دل سردی و افت تحصیلی پسران،26 جلوگیری از شکوفایی استعدادها،27 احساس ناامنی جسمی و روحی،28 ایجاد مشکلات جدّی برای مدیران مدارس مختلط،29 ازدواج‌های زودرس و افزایش آمار طلاق و30 در مقابل، آموزش مناسب و با کیفیت بهتر در مدارس غیرمختلط.31 این مسائل، در مقاله‌ای دیگر توسط نگارنده به تفصیل بررسی شده ‌است.32 نقد و بررسی آن‌چه بیان شد، مقدمه‌ای برای نقد و بررسی این مبحث بود. به جهت گستردگی و اهمیت مطالب، اینها در ضمن چند نکتة کلیدی و مهم ارائه می‌گردد: 1. فمینیسم و نگاه مردانه به زن! برخلاف ادعای مطرح شده مبنی بر توجه جدّی‌تر به توانمندی‌های زنان، در پرتو نگاه جدید به زن و طرح شعار جذاب «برابری حقوق زن و مرد»، پیامدهای منفی به جای مانده از آن، نشان از انحراف این رویکرد جدید دارد. زن دوشادوش مرد، سازندة فرهنگ و تمدن بشری و محوری‌ترین عضو خانواده در کنار مرد، گرمابخش کانون خانواده و تربیت‌کنندة مردان و زنانی است که جهان متمدن امروزی با سر پنجة تدبیر آنها پایدار است. بی‌اعتنایی به نقش مهم زن در تربیت نفوس انسانی و پی‌ریزی معماری جوامع و تمدن‌ها، ظلم فاحشی به نیمه‌ای از پیکرة اجتماع عظیم انسانی است. اساسی‌ترین حق زن، توجه به توانمندی‌ها و ویژگی‌های فطری زنانة اوست. نه مقایسه او با مردان! 1-1. تفاوت‌های زنان و مردان در ابعاد گوناگون انسان‌ها، همانند سایر موجودات عالم هستی، دارای تفاوت‌های بسیاری‌ هستند. روشن‌ترین معیار طبقه‌بندی آنها، تفاوت در جنسیت است. به گونه‌ای که بشر به دو گروه بزرگ زنان و مردان تقسیم شده است.33 افراد هر جنس نیز متفاوتند. از هنگامی که او حتی به صورت یاخته‌ای کوچک است که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود، ویژگی‌های یکی از دو جنس زن یا مرد را داراست.34 با این وجود، آیا این نتیجه روشن به دست نمی‌آید که خالق متعال، هر یک از زن و مرد را به همة ابزارهای مورد نیاز تجهیز کرده، مکمل هم قرار داده و به سمت و سوی خاصی هدایت کرده ‌است؟ دین مبین اسلام، با حفظ کرامت زن و متناسب با خصوصیات متنوعش، وظائف خاصی را به وی محول کرده، هر نوع فعالیتی را برای زن، روا نمی‌دارد؛35 چرا که زن نیز چون سایر مخلوقات، برای هدفی معین و با وظایفی مشخص، آفرینشی ویژه داشته است: «گفت پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمة آفرینش او بوده است، عطا کرده و سپس، هدایت کرده است» ) طه:50(. توجه به همین تمایزهای هدفمند است که اختصاص انواع فعالیت‌ها بر حسب جنس، همیشه جزیی از سنن اجتماعی در ادیان و جوامع بشری بوده‌است: «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار داده‌ایم، تا یکدیگر را بشناسید (این‌ها ملاک امتیاز نیست)، گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقوی‌ترین شماست...» (حجرات: 13) خداوند بر همین اساس، از آنان انتظار خاصی داشته و پاداشی درخور عطا می‌کند: «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را در حیاتی خوش و پاکیزه زنده می‌گردانیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.» (نحل:97) بنابراین، تکالیف هیچ یک از زن و مرد را نمی‌توان بر دیگری تحمیل کرد. 36 این خود بهترین دلیلی که هر یک از دو گروه بزرگ زنان و مردان، باید به گونه‌ای تربیت شوند که به جنسیت خود، یعنی دختر به دختر بودن و زن ماندنش و پسر به پسر بودن و مرد ماندنش افتخار کنند. آنها باید برای انجام مأموریت و تکلیفی تربیت شوند که برای آن آفریده شده‌اند تا از مواهب الهی بهره کافی و مناسب را ببرند. شاید بزرگ‌ترین ستم و بی‌عدالتی در حق گروه عظیم زنان، پوشاندن لباس مردانه بر اندام آنان، در سایة شعار به ظاهر جذاب «تساوی حقوق» بوده ‌است. ره‌آورد جنبش فمینیسم، جز این پیامدهای شوم و مسخ و نابودی زن و حقوق او نبوده‌ است. 2-1. لزوم توجه به تفاوت‌های زن و مرد در برنامه‌های آموزشی وجود تفاوت‌های اساسی بین دختران و پسران، دوجنسی بودن برنامه‌های آموزشی و توجه به تفاوت‌ در همه شؤون تربیتی را می‌طلبد.37 سال‌هاست در بعضی مناطق جهان، بخش زیادی از آموزش در مدارس، دو جنسیتی و متناسب با نیازهای‌ فراگیران تهیه می‌شود!38 چرا؟! این خود نویدبخش حرکتی مطلوب در تعلیم و تربیت است. حامیان تعلیم و تربیت مختلط، در حالی به سراغ آن رفته‌اند که تحقیقات معتبر علمی، درست عکس آن را نشان می‌دهد. این محققان دریافتند که حقوق زنان تنها در یک نظام آموزشی غیرمختلط تأمین می‌شود و توصیه به آن به دو دلیل است: 1. هر جا مشارکت زنان در آموزش محدود باشد ـ مانند بخش وسیعی از جهان سوم ـ آموزش غیرمختلط امکان مشارکت آموزشی زنان را افزایش می‌دهد. 2. وقتی عملکرد آموزشی زنان در مقایسه با مردان ضعیف باشد، مدارس غیرمختلط پیشرفت زنان را سرعت بخشیده، دیدگاه‌های علمی و نیز عزّت نفس آنها را بیشتر می‌کند.39 3-1. واقعیت‌های موجود با وجود شعارهای ادعا شده، متأسفانه هنوز زنان از فرصت‌های آموزشی برابر با مردان محرومند. در غالب کشورهای جهان، آموزش از سطوح ابتدایی تا دانشگاه، محتوای دروس، شیوة تدریس، سبک مدارس، کلاس‌ها، حتی برنامه‌های اوقات فراغت و نیز کلاس‌های فوق برنامه، مربیان، معلمان و کادر آموزشی، برای هر دو گروه مشترک است. بدیهی است برنامة آموزشی و یا درسی واحد، با نادیده گرفتن تفاوت‌های فاحش بین آنها، کارآمد نخواهد بود. مشارکت هر چه بیشتر زنان در مسائل آموزشی و علمی و بهره بردن بیشتر از این فرصت‌ها، تنها در سایة یک نظام صحیح و گستردة آموزشی غیرمختلط دست یافتنی است. اما اکنون، زنان و دختران، حتی در کشورهای غربی، به خصوص در بخش وسیعی از جهان سوم، عملاً طُفیل مردان می‌باشند! 2. زن چون کالای سود ده! برخی محققان معتقدند: تعلیم و تربیت مختلط به عنوان آخرین راه چاره برای تحصیل زنان شناخته می‌شود و تنها به دلایل اقتصادی قابل قبول است!...40 تدارک، حفظ و نگهداری دو سازمان و مؤسسة آموزشی با کارمندان و کادر آموزشی و اداری مستقل و در عرض هم، به هیچ روی اقتصادی نیست. در نظام مختلط، در بسیاری از هزینه‌ها، صرفه‌جویی می‌شود...41 در عصری که، هزینه‌های آموزشی بسیار سریع در حال افزایش است، تعلیم و تربیت مختلط بسیار اقتصادی و کم هزینه است...42 در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از آموزش مختلط، تنها به دلایل اقتصادی حمایت می‌شود!43 بی‌شک قناعت و صرفه‌جویی در مصارف فردی و اجتماعی، شرط عقل و لازمة معاش صحیح است اما، آیا مراکز آموزشی و تربیتی بنگاه تولیدی و اقتصادی هستند تا مهم‌ترین دلیل تغییر در برنامه‌های آن توجیه اقتصادی آن باشد؟ اگر چنین است، باید گفت: تعطیلی کامل این گونه مراکز آموزشی و محروم‌کردن کلیه زنان از حق طبیعی و فطری آنها، اقتصادی‌تر است! 1-2. تعلیم و تربیت در خدمت اقتصاد!؟ هدف مؤسسات آموزشی و تربیتی، تعلیم و تربیت انسان است، نه تولید کالا. لازمة تحقق چنین هدف والایی، توجه به تفاوت‌های فاحش مردان و زنان، در سیاست‌ها و برنامه‌‌ریزی‌هاست. حال آن‌که، عملکرد نظام مختلط، دقیقاً در تضاد با این هدف است؛ زیرا ابتدا نیاز اقتصادی عامل ایجاد نظام آموزشی مختلط بود. سپس، مختلط بودن آموزش به یک اصل تربیتی تبدیل شد.44 حال، آیا دلایل اقتصادی می‌تواند توجیهی برای نادیده گرفتن آن تفاوت‌ها و تمایزهای گفته شده و عواقب سوء تعلیم و تربیت مختلط ـ مانند ضررهای روحی و روانی و حتی جسمی برای دختران و پسران جوان ـ باشد؟ با وجود این، پیامدهای سوء و خطرناک، تأسیس و راه اندازی چنین مراکز آموزشی، نقض غرض است. امروزه، جهان متمدن با «بحران تعلیم تربیت» مواجه شده است. از جمله عوامل این بحران، محوریت اقتصاد در برنامه‌ریزی‌ها و ارزش‌گذاری‌هاست. آن‌چه مهم است، توجه سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان تعلیم و تربیت به همه جوانب است. در چنین مواردی، تنها یکی از ابعاد دست چندم، بُعد اقتصادی و توجه به هزینه‌ها و صرفه‌جویی است؛ چرا که اقتصاد و مسائل مادی و مالی، اساساً در خدمت برنامه‌های آموزشی و فرهنگی است. بنابراین، نباید اصل را فدای فرع کرد و از اهداف مهمتر دور ماند. 2-2. یک سؤال مهم! حتی اگر این ادعا را بپذیریم، آیا تاکنون تحقیق گستردة علمی صورت گرفته است که نشان دهد، حقیقتاً اختلاط از نظر اقتصادی به صرفه است؟ یا این‌که نتیجه‌گیری‌های مذکور، صرفاً مبتنی بر برخی داده‌های نادرست، مغالطات آماری، و نگاه سطحی به مسائلی از قبیل تقلیل هزینه‌های جاری آموزش و پرورش، استهلاک کم‌تر ابراز آلات آموزشی و استخدام کمتر کادر آموزشی و اداری و مانند آن است؟ آیا اگر محققان ماهر و مجرب، بدون پیش‌داوری‌ها و تأثیرپذیری از بعضی افکار و اندیشه‌ها، با ملاحظه همه جوانب، به تحقیقات گسترده بپردازند، باز هم چنین نتیجه‌ای به دست می‌آید؟ اگر چنین نیست، پس تعصب‌ورزی بر این نظرات غیر کارشناسانة غیرعقلایی است! تأثیرات عمیق و جبران ناپذیر شکست افراد در تحصیل، افت و ترک تحصیل، که در این نوع مدارس بسیار شایع است،45 همچنین تأثیرات سوء خودداری خانواده‌ها در فرستادن فرزندانشان به این نوع مدارس، بر اقتصاد بسیار قابل توجه است. علاوه بر این، مفاسد اخلاقیِ شایع در این گونه مدارس، خود اثرات زیان ‌باری بر اقتصاد دارد. 3-2. آموزش مختلط، ناعادلانه‌ترین سبک آموزش برای زنان! حامیان تعلیم و تربیت مختلط مدعی‌ هستند که این سبک آموزش برای زنان و دختران، با عدالت و انصاف سازگارتر است. در این زمینه، این پرسش‌ها مطرح است: 1. آیا با توجیهاتِ غیرواقعی و نادرست اقتصادی، می‌توان این منّت را بر زنان و دختران جوان گذاشت که با ضمیمه کردن آنان به مردان و طفیلی قراردادن آنها، از فرصت‌های آموزشی بهره‌مند ساخته و برخوردی عادلانه با حقوق آنان داشت؟ 2. چرا زنان و دختران جوان، نباید مؤسسات و مراکز آموزشی مستقلی برای تحصیل و پژوهش‌های علمی داشته باشند؟ 3. اگر هدف صرفه‌جویی اقتصادی است، چرا این صرفه‌جویی‌ها به طور مساوی درباره مردان و زنان مراعات نمی‌شود؟ 4. چرا فقط زنان و دختران باید قربانی شوند و بار سنگین آن را بر دوش بکشند؟ ما معتقدیم طرفداران تعلیم و تربیت مختلط، دچار یک مغالطة آشکار شده‌اند؛ چرا که توجه ناقص به زنان و دختران و نشاندن آنها در کنار مردان در مراکز آموزشی و گرفتارکردنشان به پیامدهای سوء آن، به هیچ روی با عدالت و انصاف سازگار نیست. فلسفة راه‌اندازی مراکز آموزشی مختلط، رفع محرومیت تاریخی زنان از همة حقوق آموزشی‌شان و البته ادعای بازگرداندن این حق، همراه با تبلیغات جذاب، اغفال کننده و دروغین بوده است. اما آیا چنین بوده است؟! آنها معتقدند: در یک جامعة مردم سالار، زنان نیز باید به همة فرصت‌های شغلی دسترسی داشته ‌باشند. آموزش زنان و دختران، در کنار مردان و پسران در مراکز و مؤسسات مختلط، آنها را برای آن مشاغل و حِرَف آماده‌تر می‌کند46 در پاسخ به این پرسش، بیان چند نکته لازم است: 1. کاربرد واژه‌هایی چون «زن‌سالار»، «مردسالار» و «مردم‌سالار» بسیار اغفال‌کننده است. مردسالاری نیز چون زن‌سالاری، به شدت محکوم است. آنچه مطلوب است، حاکمیت عقل، درایت و شایستگی است. تاریخ گواه صادقی بر وجود زنان فرهیخته، اندیشمند و مهذّبی در جوامع بشری است که از هزاران مرد توانا نیز موفق‌ترند. 2. هدف اعلا و کمال برای زن، دسترسی به همة مشاغل و حِرف، هر چند مشاغل مردانه نیست، بلکه فراهم شدن امکانات، فرصت‌های شغلی مناسبِ حالِ خودشان است. تحمیل مشاغل مردانه، که خارج از توان زنان و یا دون شأن و منزلت آنهاست، ظلم آشکار است. 3. به راستی چگونه به این نتیجه رسیده‌اید که برای به دست آوردن فرصت‌های علمی و شغلی برای زنان، اختلاط و ضمیمه ‌شدن آنان با مردان اجتناب‌ناپذیر است؟ اساساً ضرورت فعالیت‌های گروهی، در قالب مسائل علمی و یا هر فعالیت اجتماعی دیگر، به صورت مختلط، چگونه ثابت شده است؟ آیا تنها در این صورت جهانی بهتر خواهیم داشت؟ آیا این تجربه در میان زنان و مردان جدا از هم، بهتر محقق نمی‌شود؟ 4. بر خلاف ادعاهای بی‌دلیل، در طول مدت مطرح شدن این نهضت نامیمون و حرکت نادرست، هیچ حقی از حقوق زنان تاکنون محقق نشده است. پی‌نوشت‌ها: 1. Singleِ Sexeducation. 2. Singleِ SexSchooling. 3. M. E. Lockheed, V. E. Lee, The International Encycloprdia of Education, V.2, P 839. 4. ر.ک: اسداله طوسی، «اختلاط در مراکز آموزشی»، معرفت، ش32، بهمن و اسفند1378. 5. Mixed school / Co education. 6. J. C. W, Funk & Wagnalls, New Encyclopedia, V.6, P 401. 7. کشور اندلس، که شامل اسپانیای امروزی و بخشی از جنوب فرانسه بوده است و همچنین کشور سیسیل در جنوب ایتالیا، که از مراکز مسلمان نشین و متأثر از پیشرفت بقیة بلاد اسلامی در علم و تمدن بوده اند، خود محور پیشرفت و ترقی و منشاء پیدایش پیشرفت های بعدی در مغرب زمین گردیدند. 8. Willysting Goodsell, Encyclopedia of the social scienes,V.3 & 4,P 674. 9. D. F Knny, New Catholic Encyclopedia, V.3, P 977 / Floyd S.Gove, The Encyclopodia Amrricana, P.200. 10. D. F. Knny, Op.cit, V.3, P 977. 11. J.C.W Fund & Wagnalls, Op.cit, V.3,P 977. 12. Willysting Goodsell Op.cit,V.3&4,P. 641. گفته‌می‌شود، از قرن شانزدهم، و نهضت اصلاحى پروتستان‌ها و حمایت هاى مارتین لوتر، مدارس مختلط به صورت بسیار محدود ظهور کرد. بعدها، در کشور امریکا توسط گروهى موسوم به «انجمن دوستان، Socicty of Friends»، اختلاط دختران و پسران در مدارس، ترویج گردید و این زمینه‌اى براى تأسیس مدارس مختلط در آن کشور بود. (Mabel Necomer EncycLopedia International (1966), V. 4, P. 541). 13. Mabel Necomer, Op.cit , V.4, P 547. 14. Scatt Walter Dill & Menc Franklin, The American Peoples Encyclopedia, V.5, P 753 / Willysting Goodsell, Op.cit, V.3 & 9, P 614. 15. M. E, Lockheed, V. E, Lee, Op.cit, V.2, P 831 / Willysting Goodsell Op.cit, V.3 & 4,P.647 / Floyd s. Gove, Op.cit, V.7, P 200 / C. A. EG, Encyclopedia Britannica,V.7, P 14. 16. Mabel Newcomer, Op.cit, V.4, P 541 / Willysting Goodsell, Op.cit, V.3 & 4, P. 614. 17. Willysting Goodsell, Op.cit, V.3 & 4, P 614 / Scatt Walter Dill & Menc Franklin, V.5, P 753. 18. C. A. EG, Op.cit, V 7, P 14 / Willysting Goodsell, Op.cit / Floyd S. Gove, Op.cit, D. F. Kenny, Op.cit. 19. Ibid. 20. C. A. EG, Op.cit, V.7, P 14. 21. C. A. EG, Op.cit, V.7, P 14 / Floyd S. Gove, Op.cit. 22. C. A. EG, Op.cit, P 14. 23. Floyd S. Gove, Op.cit, P 200. 24. Ibid. 25. D. F. Kenny, Op.cit / C. A. EG, Op.cit. 26. D. F. Kenny Op.cit, V.3, P 977. 27. Ibid, P.977. 28. C. A. EG, V.7, P 14 / Willysting Goodsell, Op.cit / Scatt Walter Dill & Menc Franklin, Op.cit, V.5, P 200. 29. D. F. Kenny, Op.cit / Willysting Goodsell, Op.cit. 30. C. A. EG, Op.cit. 31. D. F. Kenny, Op.cit, V.3, P 977 / M. E. Lockheed; V. E. Lee, Op.cit. 32. ر.ک: اسداله طوسی، همان. 33. موریس دوبس و هانری پیرون، روان‌شناسی اختلافی، ترجمة محمّدحسین سروری، ص198 و 204. 34. همان. 35. علی قائمی، سازندگی و تربیت دختران، ص29 و 52. 36. همان. 37. همان، ص49. 38. موریس دوبس و هانری پیرون، همان، ص197. 39. M. E. Lockheed; V. E. Lee, Op.cit. 40. Willysting Goodsell Op.cit, V.3 &4, P 614. 41. Floyd S. Gove, Op.cit, V. 3, P. 200 42. D. F. Kenny, Op.cit, V.3, P 977. 43. M. E, Lockheed, V.E, Lee, Op.cit. 44. J. C. W, Op.cit, V.6, P 401. 45. M.E.Lockheed;V.E,Lee, Op.cit, V.2, P 837. 46. C. A. EG, Op.cit, P 14. اسدالله طوسی/ دانشجوی دکتری تعلیم و تربیت مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره منبع: فصلنامه اسلام و پژوهشهای تریبتی شماره 7 ادامه دارد........

93/05/25 - 15:27





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن