واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در حال و هوای دفتر شعر تازه «محمدتقی قشقایی»
ایلیاتی بیقرار
با یک نگاه کلی به مجموعه «ایل به کوچش می ارزد» متوجه خواهیم شد دل قشقایی دربند سنن قدیمی و صداقت و سادگی است. او با زیباترین زبان و کلمات، گذشته را به رخ میکشد.
خبرگزاری فارس – حسین قرایی؛ «محمدتقی قشقایی» از شاعران خوش ذوق و خوش کلام این روزهاست که در شهرستان ورامین ساکن است؛ کلماتی را که او در اشعارش به کار می برد از جنس روستا و شهرستان هستند و این روستایی بودن، صادق بودن و ... را می توان در آیینه سطرهای شعرهای نو او به تماشا نشست: «هرچه بیشتر / در جاده و ابر فرو می روم / بی قراری ام / پر رنگ تر می شود / صبح / که نان و پنیر / و کیفم را / به دستم دادی / گفتی: / ایل به کوچش می ارزد! / قطار / به خرامیدنش در ایستگاه های دور / و مرد / به بی قراری اش» قشقایی واژه های شعرش را بین مردم صاف و ساده جستجو می کند و دوست دارد همین مردم شعرهایش را بخوانند و از آن لذت ببرند. او در صدد است تا به هر نحوی به شعرش رنگ روستا بپاشد. به اسم «حسین علی» که کارگر کوره آجرپزی قرچک ورامین است توجه کنید و با این نگاه به شعر زیر که از کتاب «ایل به کوچش می ارزد» گزینش شده بنگرید: « خوشحال باش برادر! / خوش حال باش! / دودکش های برآمده از زخم هات / به آسمان سر می سایند! / حسینعلی! / کوره آجرپزی / جاده یک طرفه ای است که / امتداد دردهایت را / به خانه می رساند...» در شعرهای دفتر تازه قشقایی زندگی جریان دارد، زندگی روزمره با نگاه بدیع و شاعرانه او که این دفتر را خواندنی می کند. حضور فرزند شاعر «سینا»، و مواردی که با زندگی شخصی شاعر در ارتباط است شعرش را خانوادگی جلوه داده است. وقتی کتاب تازه قشقایی را ورق می زنی به ترکیب ها و اصطلاحات زیبایی بر می خوری که شایسته تحسین است. ترکیب هایی مثل «یک مشت خمیازه» . البته شاعر ورامینی ما از آرایش چهره شعرش غافل نمانده است. او کوشیده با استفاده از صنایع لفظی و معنوی ضریب زیبایی شعرش را دوچندان کند: «از پنجره که نگاه می کنم / ابرها می خواهند / خودشان را / به بال هواپیما گره بزنند / که همراهان به زمین بیایند»(آرایه تشخیص، ص 46) «راستی فکر می کنند / بین برج ها و بزرگراه های حقیر / خبرهایی هست؟!»(آرایه تضاد، ص 46 ) «ما آدم ها / با پرواز و آسمان نسبتی نداریم»(مراعات نظیر، ص 47) با یک نگاه کلی به مجموعه 56 صفحه ای «ایل به کوچش می ارزد» متوجه خواهیم شد که دل قشقایی دربند سنت های قدیمی و همین صداقت ها و سادگی های قدیمی است؛ او با زیباترین زبان و ساده ترین کلمات گذشته مان را به رخ می کشد و ما را ترغیب می کند تا همیشه صادق و درست زندگی کنیم و دقیقا از همین رهگذر باید به شعرهای قشقایی آفرین گفت. وجود کلمه «کلون» در شعر «دلهره» می تواند دنیایی سادگی را برای شاعر به ارمغان بیاورد: «نفس نفس نزن! / و در را با عجله باز نکن! / وقتی کلون صدا می کند / دلهره متنوع و دلنشینی است / که پشت در / منتظر چشم های تو باشم / که دوست دارم / روزی یک بار / تجربه اش کنم.»(ص 52) کتاب زیبای «ایل به کوچش می ارزد» به بیش از یک بار خواندن می ارزد. این کتاب توسط انتشارات نظری منتشر شده است. انتهای پیام/
93/05/24 - 11:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]