تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820796151




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل پدر به خاطر دختر مورد علاقه


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: قتل پدر به خاطر دختر مورد علاقه
کد خبر: ۴۲۲۵۸۴
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۶ - 05 August 2014


پسري كه پدرش را به خاطر دختر مورد علاقه‌اش به قتل رسانده بود، خود را تسليم قانون كرد.

به گزارش اعتماد، صبح روز 8 مرداد ماه در تماسي كه با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 در خصوص وقوع يك مورد قتل عمد در يكي از محلات شهرستان نايين اصفهان گرفته شد، بلافاصله ماموران به محل حادثه اعزام شدند.

در بررسي‌هاي صورت گرفته مشخص شد مردي 58 ساله به نام قربان در اتاق خواب منزلش در حالي كه آثار جراحت بر بدن وي مشهود بود، به قتل رسيده بود.

در تحقيقات صورت گرفته از يكي از فرزندان مقتول كه با مركز 110 تماس گرفته بود، مشخص شد كه قاتل پسر كوچك‌تر خانواده است و از مدت‌ها پيش با پدرش مشكل داشته و سرانجام شب گذشته با يكديگر درگير و اين درگيري منجر به قتل پدر شده بود.

 ماموران با شنيدن اظهارات فرزند مقتول تحقيقات را براي دستگيري، شناسايي و مخفيگاه قاتل در دستور كار خود قرار داده بودند كه محسن (فرزند مقتول) خود را به يكي از كلانتري‌هاي شهر معرفي و به قتل پدرش اعتراف كرد.

محسن در اعترافات خود گفت: از مدت‌ها قبل با دختري آشنا شده و قصد ازدواج با او را داشتم. اما پدرم با اين موضوع مخالف بود و اصلا دوست نداشت در مورد آن دختر و ازدواج با او صحبت كنم.

وي افزود: شب حادثه با دختر مورد علاقه‌ام به گردش و تفريح رفته بوديم و وقتي به خانه برگشتم، پدرم چراغ‌ها را روشن كرد و دوباره با هم درگيري لفظي پيدا كرديم و گفت اگر باز هم به آن دختر فكر كنم، مرا از ارث محروم مي‌كند. از شدت ناراحتي با پدرم درگير شدم و درگيري به اتاق خواب كشيده شد. در اين بين من با دمبلي كه روي زمين بود، يك ضربه محكم به سر پدرم زدم و او از شدت خونريزي به زمين افتاد. پدرم چند نفس بلند كشيد و بعد هم جلوي چشمانم جان داد. من كه حسابي وحشت كرده بودم، از خانه فرار كردم و بعد با برادر بزرگ‌ترم تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن