واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تازه داماد از طناب دار فاصله گرفت
تازه داماد كه متهم است پنج سال قبل همسرش را در تهران به قتل رسانده با موافقت اولياي دم از طناب دار فاصله گرفت
تازه داماد كه متهم است پنج سال قبل همسرش را در تهران به قتل رسانده با موافقت اولياي دم از طناب دار فاصله گرفت. مرد جوان كه شهباز نام دارد، در حالي كه براي اجراي حكم قصاص پاي چوبهدار حاضر شده بود با تلاش قاضي شعبه اجراي احكام موفق به گرفتن مهلت از اولياي دم شد.
حادثه مرگ مشكوك زني جوان در خانهاش، صبح روز سوم خردادماه سال 88 به مأموران كلانتري پرديس خبر داده شد. مأموران پليس در محل با جسد فرشته روبهرو شدند. عوامل اورژانس كه در محل حضور داشتند، اعلام كردند ساعتي از مرگ فرشته گذشته است. شهباز شوهر فرشته كه حادثه را گزارش كرده بود، گفت: ما مدتي قبل عقد كرديم و در تدارك مراسم عروسي بوديم كه حادثه اتفاق افتاد. همسرم چند روزي است به خانه پدرم آمده بود. او ساعتي قبل به يكي از اتاقها رفت تا استراحت كند اما وقتي سراغش رفتم فهميدم كه حالش بد شده است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم اما وقتي امداگران آمدند و معاينهاش كردند، گفتند كه او فوت شده است. در حالي كه شوهر فرشته در مرگ همسرش اعلام بيگناهي ميكرد، تيم پزشكي قانوني در محل حادثه متوجه آثار كبودي روي بدن فرشته شدند كه نشان ميداد مرگ وي عادي نيست. بنابراين جسد به دستور بازپرس به پزشكي قانوني فرستاده شد و شهباز به عنوان مظنون بازداشت شد. در حالي كه تحقيقات ميداني نشان ميداد اين زن و شوهر جوان از مدتي قبل با هم اختلاف داشتهاند، پزشكي قانوني هم علت مرگ زن جوان را ضرب و شتم شديد اعلام كرد. با مشخص شدن علت اصلي مرگ فرشته، مأموران شهباز را مورد بازجويي قرار دادند. وي در حالي كه به شدت ابراز پشيماني ميكرد، گفت: مدت كوتاهي است كه سربازيام تمام شده است. چند ماه قبل از طريق يكي از دوستانم با فرشته آشنا شدم و با هم قرار ازدواج گذاشتيم. من خيلي به او علاقهمند بودم به طوري كه سه ماه قبل با خانوادهام به خواستگارياش رفتيم و او را عقد كردم. روابط خوبي داشتيم تا اينكه مدتي قبل به رفتارش مشكوك شدم. چند روز قبل او به خانه پدريام آمد تا مدتي پيش ما بماند اما روز حادثه سر همان موضوع با هم در گير شديم. وقتي درگيري ما بالا گرفت من به صورتش سيلي زدم و او هم مرا هل داد و من زمين خوردم. سپس از روي زمين بلند شدم و او را كتك زدم كه حالش بد شد. بعد از اين فرشته گفت كه قصد دارد به اتاق برود و بخوابد. ساعتي بعد به اتاق رفتم تا بيدارش كنم كه متوجه شدم حالش خوب نيست. وي در پايان گفت: من او را خيلي دوست داشتم و قصد كشتنش را نداشتم به خاطر همين بعد از درگيري به سراغش رفتم تا عذرخواهي كنم اما دير شده بود. بعد از حادثه من از خانه فرار نكردم و حتي بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم تا جانش را نجات دهم. متهم بعد از تحقيقات تكميلي در شعبه 113 دادگاه كيفري محاكمه شد. خانواده مقتول براي متهم درخواست قصاص دادند و هيئت قضايي هم شهباز را به جرم قتل عمد همسرش به قصاص با چوبهدار محكوم كردند. حكم دادگاه بعد از تأييد در شعبه 6 ديوان عالي كشور براي سير مقدمات اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد. سرانجام متهم چند روز قبل در زندان رجايي شهر براي اجراي حكم پاي چوبهدار رفت. در حالي كه طناب دار به گردن متهم بود با ميانجيگري تيم صلح و سازش شعبه اجراي احكام اولياي دم به متهم مهلت دادند تا با برگزاري جلسه صلح و سازش يا او را ببخشند يا حكم اعدام را در فرصت ديگري اجرا كنند. بدين ترتيب با اين اقدام خداپسندانه اولياي دم، متهم كه نفسهاي آخر را تجربه ميكرد از طناب دار فاصله گرفت.
گفتوگو با متهم
وقتي به سراغش رفتم چشمانش را به زمين دوخته و اشك از گوشه چشمانش جاري بود. پشيمان بود از گذشتهاش و خاطرات تلخ دوران حادثه را دوست نداشت بازگو كند. چند روز قبل با همه دوستانش در زندان و خانوادهاش خداحافظي كرده بود و ديدار به قيامت گفته بود و پاي چوبهدار رفت اما لحظهاي كه اولياي دم طناب دار را از گردنش برداشته بودند، باور نميكرد.
دوست داري از روز حادثه كمي حرف بزني؟
نه، فقط پشيمان هستم از اينكه براي همسرم اين اتفاق افتاد و خانوادهاش را عزادار كردم.
همسرت را دوست داشتي؟
دوست داشتم كه با او ازدواج كردم اما بعد اشتباه كردم و اميدوارم خانوادهاش مرا ببخشند.
چند سال در زندان هستي؟
پنج سال است در زندان هستم.
اين مدت را چگونه گذراندي؟
خيلي سخت. چون علاوه بر عذاب وجدان هر روز در انتظار اين بودم كه يا من را ببخشند يا حكم اعدامم را اجرا كنند.
روزي كه قرار بود حكم اجرا شود، خبر داشتي؟
بله، به من گفته بودند و وقتي قرار شد به انفرادي بروم از دوستانم خداحافظي كردم و فهميدم كه قرار است حكم اجرا شود.
چه احساسي داشتي؟
احساس بدي داشتم اما بايد تحمل ميكردم. ترسيده بودم.
از لحظه قرار گرفتن پاي چوبهدار بگو؟
لحظه سختي است. به هر حال احساس ميكني كه آخرين لحظات عمرت است. من از خدا طلب بخشش كردم و از همسرم خواستم مرا ببخشد. سعي ميكردم با ذكر خدا خودم را در آن لحظه مشغول كنم كه طناب دار از گردنم برداشته شد.
آن لحظه چه احساسي داشتي؟
باور نميكردم اما فكر كردم دوباره متولد شدهام. از اينكه آن لحظه خانواده همسرم مرا بخشيدند از خدا تشكر كردم و قول دادم تا ديگر خطا نكنم.
اولياي دم به تو مهلت دادند حالا اگر بخواهند دوباره حكم را اجرا كنند، چه حرفي داري؟
من از كار خودم پشيمان هستم و اميدوارم مرا ببخشند. روز حادثه بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم اما اورژانس خيلي دير آمد شايد اگر زودتر ميرسيد من الان قاتل همسرم نبودم. به هر حال آنها اختيار دارند كه مرا ببخشند يا حكم را اجرا كنند.
حرف آخر؟
من قصد كشتن همسرم را نداشتم و حتي دل و جرئت اين كار را هم نداشتم و الان هم پشيمان هستم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]