واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
فیسبوک تویتر Google+ Cloob چرا برخی رسانه ها آدرس غلط می دهند؟ ایرنا-یاسوج–دیشب مانند همیشه سری به فضای مجازی زدم،برخی سایت های سراسری و محلی را نگاه کردم. برون مرزی و درون مرزی، معتبر و نامعتبر، همه را دیدم، یکی از سایت های محلی یک خبر داشت و کلی کامنت،اگر همه جمله های آن را کنارهم می گذاشتم به یک آدرس می رسیدم، آدرسی که می دانستم غلط است.
داستان از آنجا آغاز می شد که استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفته بود دولت یازدهم کارهای زیادی کرده اما کسی نیست آنها را به گوش مردم برساند.
استاندار استان این روزها بر دو نکته تاکید دارد؛ یکی کاهش چشمگیر تورم و دیگری برنامه اصلاحی دولت در زمینه بهداشت و گفته بود به خوبی اطلاع رسانی نشده، این کارها در یک زمان یک ساله یک انقلاب است و این جمله دستاویز حمله خبر و کامنت نویسان شده بود.
دولت، روز نخست آغاز بکار با تورم 35 درصدی، بیکاری 12 درصدی، بدهکاری بی سابقه به پیمانکاران ، دلار 4000 تومانی، رشد اقتصادی منفی سه درصد و ... روبرو بود.
همه ما می دانیم خیلی از پروژه ها راکد شده، همه ما باور داریم بیکاری زیاد است، همه ما آگاهیم شمار زیادی پیمانکار طلب کار هست، همه ما می دانیم .... و ...، تا اینجا من و این سایت محلی با هم یک دیدگاه داشتیم.
اما مسیری که من بلد بودم و مسیری که برخی از این سایت های محلی نشان می داد بر سر یک دوراهی از هم جدا می شد، آدرس من به سال هایی می رسید که کلی دلار نفتی داشتیم و در یک مسیر اشتباه بخور بخورش کردیم و آدرس این سایت به 24 خرداد پارسال می رسید که مردم، نام غلط و حتما آدرس غلطی را در برگه های رای نوشتند و باید زودتر به مسیر پیشین برگردند.
*** ذبح یک بی گناه
این سایت درخواست کرده بود که آقای ... برداشته شود چون نمی تواند اطلاع رسانی کند و برخی کامنت ها حتی نام های پیشنهادی هم نوشتند.
همیشه برداشتن یکی و گذاشتن دیگری، آسانترین راهی است که به ذهن برخی می خورد اما خودم را جای آن گناهکار اصلی( از نظر آن سایت) گذاشتم.
گفتم من جای این آدم، او چه باید می گفت؛ مانند جارچی های این هشت سال جار می زد که ما اینقدر راه ساختیم، اینقدر چاه ساختیم، اینقدر وام دادیم، اینقدر فیل هوا کردیم و ....
خودم را جای یک مخاطب هم گذاشتم، مخاطبی که هشت سال با شمار زیادی عدد و رقم گیج شده بود و اگر یک رقم دیگر می شنید استفراغ می کرد و سپس ا زخودم پرسیدم پس چرا این سایت ها آدرس غلط می دهند؟
*** داستان تازه کامنت ها و خبرها؛ غلبه حاشیه بر متن
در این سال ها که فناوری های نو وارد شد و رسانه ها هم بیش از پیش از آن بهره بردند داستان کامنت ها و خبرها هم آغاز شد.
خبر، شده قلاب و کامنت شده ماهی، یک قلاب با یک کرم در رودخانه می اندازی و کلی ماهی می گیری، در بیشتر این سایت ها هم که فقط ماهی می خواهند و خرچنگ و مارماهی ها را دور می اندازند.
به طور معمول این خبرهایی که آدرس غلط می دهند کامنت هایشان برهنه تر سخن می گویند، بسیاری از این کامنت ها که تا پیش از این در راهروهای اداره ها و کوچه بازارها گفته می شد امروز در یک جمله در زیر خبرها می آید.
برخی سایت ها که نمی خواهند به صورت مستقیم حرفی بزنند که برایش مدرکی ندارند و به این روش، کسی را به چالش بکشند از کامنت های خواننده ها بهره می گیرند.
کامنت ها هم شده بازار شام، هرچیزی در آن پیدا می شود، از بدبینی عمیق و تاریخی ایرانی به دولت هایشان تا حس شوخ بودن و قوم گرایی و طایفه گرایی.
فضای حاکم بر این کامنت ها مسابقه مشت زنی است بین طرفداران و مخالفان یک موضوع، اما گردانندگان سایت این آزادی عمل را دارند که از بین آنها انتخاب کنند و آنهایی که با سیاست هایشان همخوانی دارد راییشتر منتشر کنند.
بیشتر وقت ها کامنتی را می بینی که نوشته می دانم مانند همیشه کامنت من را منتشر نمی کنی اما ....
گرداننده سایت هم به خاطر اینکه نشان بدهد او دروغ می گوید این کامنتش را منتشر می کند که به سایر خواننده ها بقبولاند ما همه کامنت ها را منتشر می کنیم.
از همین رو بیشتر وقت ها حاشیه (کامنت) برمتن (خبر) غلبه می کند و آن چیزی شکل می گیرد که گردانندگان سایت می خواهند و این یک بیماری ویروسی برای برخی سایت هایی شده که در به در دنبال خواننده می گردند.
در حالیکه مردم ایران روزگاری سختی را می گذرانند این رسانه ها انگشتشان را به سوی یک لویاتان می کشند لویاتانی که باید مردم از آن بترسند، هرچند این لویاتان هرگز وجود نداشته باشد.
در این میان کامنت نویسان، گرفتار قلاب و کرمی می شوند که این رسانه ها برای شکار ماهی به رودخانه می اندازند و خواننده هم گرفتار میان دو نیرو، نیرویی که آنها را قاضی می کند، اما قاضی هایی که سایت می خواهد.
*** رمزگشایی از عدد 3000
در یکی دو سال گذشته یک عدد بیش از همه عددها و رقم ها روان مردم ایران را آزار دارد؛ عدد 3000.
3000 میلیارد تومان اختلاسی که در تاریخ اقتصادی و قضایی ایران بی سابقه بود.
3000 فوق لیسانسی که تقلبی دانشجوی دکتری شدند و نشان داد حوزه فرهنگ نیز می تواند به فساد و رانت آلوده شود.
3000 طرحی که کلنگ زده شد و اعتبارش نبود؛ بر پایه گزارش های رسمی، هم اکنون بیش از سه هزار طرح ناتمام در کشور هست که دولت پیشین کلنگ زده بود اما اعتباری برای آن کنار ننهاد و این دولت با نفت جیره بندی شده باید آنها را تمام کند.
برخی گمان می کنند در این کشور برای یافتن فرصت باید به قدرت دست یافت و برای قدرت باید تعهد بی پشتوانه برای رقیب درست کرد، برای پول درآوردن باید اختلاس و برای دکتر شدن باید تقلب کرد.
اکنون به پرسش آغازین بر می گریدم، چرا برخی رسانه ها آدرس غلط می دهند؟ پاسخ این پرسش شاید این باشد: بازگشت به روزهای خوش سه هزاری.
از: سیدولی موسوی نژاد
627
انتهای پیام /*
ارتباط با سردبير:
[email protected]
تماس بی واسطه با مسئولین
01/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]