واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۱:۵۹
احمد بیگدلی با بیان اینکه ساخت فیلم اقتباسی به کارگردنی نیاز دارد که سینما و ادبیات را به خوبی بشناسد میگوید، اکنون ادبیات ما چندان به خلق آثار ماندگاری که منبع اقتباس قرار بگیرد، توجه ندارد. این داستاننویس در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره تجربه خود از اقتباس ادبی گفت: من تا الآن به آن شکل معمول تجربه اقتباس نداشتهام، اما 20 سال پیش یک فیلمنامه نوشتم به اسم «پسرکی به نام فلو». این فیلمنامه 20 سال پیش تصویب شد و قرار شد در بنیاد فارابی ساخته شود، اما تهیهکنندهای برای آن پیدا نشد و من چون دیدم کار دارد از بین میرود، اکنون در حال نوشتن رمانی بر اساس آن هستم به نام «فیلم-داستانی به نام نیمرخی از آن فلو». این رمان مانند فیلمنامهای دکوپاژشده است. شاید این کار من هم نوعی اقتباس ادبی باشد. او همچنین درباره اهمیت اقتباس ادبی گفت: اقتباس ادبی کار بسیار دشواری است و سینماگری چون ناصر تقوایی بر اساس «داشتن و نداشتن» همینگوی فیلم «ناخدا خورشید» را میسازد، زیرا همانقدر که با سینما آشناست، ادبیات را میشناسد و پیش از اینکه سینماگر باشد، نویسنده است و رمانی مانند «تابستان آن سال» را با حال و هوای داستانهای همینگوی نوشته است. او با هر دو سوی ماجرا آشناست و از هر دو سو دستش پر است، برای همین میتواند بر اساس ادبیات کار اقتباسی بسازد. بیگدلی ادامه داد: برای ساخت کار اقتباسی باید به خیلی از شگردها و بخشهای رمان وفادار ماند، این وفاداری به متن اصلی کار کارگردان را سخت میکند، خصوصا اگر کارگردان کمسابقه باشد. با توانی که الآن سینمای ما دارد، ساخت فیلم اقتباسی خیلی سخت است. زمانی بهمن فرمانآرا «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری را میسازد و یا از روی «ترس و لرز» غلامحسن ساعدی فیلم ساخته میشود، اما الآن این توان در سینمای ما نیست؛ چون کار اقتباسی محدودیتهایی را ایجاد میکند، اما در کارهای دیگر فیلمنامه خودش یا فیلمنامه سفارشی را آنطور که میخواهد، تغییر میدهد. این نویسنده همچنین درباره علت موفقیت و مقبولیت فیلمهای اقتباسی گفت: این موضوع به دلیل صمیمیتی است که فیلم اقتباسی ایجاد میکند. نویسنده قبلا کار بسیار زیادی روی داستان انجام داده، فراز و فرودها را طی کرده است و شخصیتها ایجاد شدهاند و لازم نیست کارگردان شخصیت را خلق کند. در واقع سینماگر از پیشینه ادبی یک نویسنده برای فیلمسازی استفاده میکند. او درباره ویژگیهای آثار داستانی که میتوانند مورد اقتباس قرار بگیرند هم گفت: فیلمنامه با داستان تفاوت دارد؛ در فیلمنامه همه چیز باید مابه ازای خارجی داشته باشد، اما در داستان توصیف فضا را شکل میدهد. اگر این اتفاق در داستان به خوبی بیفتد، کارگردان میتواند از ادبیات برای فیلمسازی بهره بگیرد. اما متأسفانه داستاننویسی ما اکنون حول چاپ و انتشار است تا نوشتن آثار ماندگار. همین سبب شده که ادبیات ما ادبیات پختهای که 25 سال پیش سینما را تغذیه میکرد نباشد. سینمای ما هم به سوی هزل و کمدی رفته و از جدیتش فاصله گرفته است. بیگدلی در پایان تأکید کرد: برای داشتن سینمای اقتباسی قدرتمند، باید داستانهای ما جاندار و توصیفی و خوندار باشند و مایههایی برای جنبش داشته باشند. پرسش و پاسخی که در سینما مطرح میشود، مخاطب را جلب میکند و داستان مونوتونِ بیاوج و فرود و بیروح نمیتواند در سینما مطرح شود. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]