محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852422839
روایتی از زندگی شبانه در منطقه حاشیهنشین شیرآباد زاهدان/ اینجا، پناهگاه راندههای این شهر است
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
روایتی از زندگی شبانه در منطقه حاشیهنشین شیرآباد زاهدان/ اینجا، پناهگاه راندههای این شهر است
زندگی اینجا در جریان است، اما به شیوه خودش. نگاهم جلب زنان سیاهپوشی میشود که در گوشه گوشه خیابان ایستادهاند. اگر ماشینی جلوی پایشان ترمز کند بیدرنگ سوار میشوند. مردان معتادی در کنار دیوار خانهها نشستهاند، سرشان گرم نشئگی است.
به گزارش نامه نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، اعتیاد اینجا سن و سال ندارد. نوجوانان 15 ساله تا پیرمردهایی که به سختی توان راه رفتن دارند. دیوار خانهها از دود سیاه است. سیاهه بهجامانده از دود شدن هستی آدمها با شیشه، کراک و کریستال.
ایستگاههای آب آشامیدنی تنها نشانی است که از کمکهای سازمان ملل در این منطقه میتوان دید. این مخازن هم خیلی وقت است خالی از آب هستند و سوداگران ضایعات به شیرهای فلزی این ایستگاهها هم رحم نکردهاند. علاوه بر این سازمان ملل در این ناحیه چندین کمپ دارد. کمپهایی برای پیشگیری از ایدز که سرنگ رایگان را میان معتادان و زنان آسیبدیده توزیع میکنند و محلهایی برای خواب شبانه بیخانمانها هستند
حوالی ساعت 9 شب. انتهای جنوبی خیابان آزادی. مقابل استانداری سیستان و بلوچستان. اینجا محل قرارم با نبی براهویی است. او خبرنگار و مسوول تشکلی غیردولتی است که سالهاست سعی میکنند، گوشهیی از لکههای بدبختی را از روی تن حاشیه شهر زاهدان پاک کنند. امشب قرار است به دیدن روی دیگر شب در شیرآباد برویم.
شیرآباد شمال شهری متفاوت
شیرآباد منطقهیی حاشیهنشین در انتهای شمالی بلواری است که جنوبش به استانداری سیستان و بلوچستان ختم میشود. لغت حاشیه در فرهنگ شهرنشینی تداعیگر خیلی چیزهاست؛ فقر، فساد، اعتیاد، بیسرپناهی و... که همه در زیر چتر بزرگ فراموشی جای گرفتهاند. برای مردم شهر زاهدان، این منطقه آن هم در این ساعت از شب منطقهیی ممنوعه است اما شیرآباد را با تمام ابعادش فقط در شب میتوان دید.
رسیدهایم به میدان کارگر در انتهای بلوار آزادی. ماشینها به این میدان که میرسند یا به بلوار سمت راستی میپیچند یا راهنمای چپ میزنند و دور میزنند. مسیر مستقیم انتهای شهر است.
وارد شیرآباد میشویم. زندگی اینجا در جریان است، اما به شیوه خودش. نگاهم جلب زنان سیاهپوشی میشود که در گوشه گوشه خیابان ایستادهاند. اگر ماشینی جلوی پایشان ترمز کند بیدرنگ سوار میشوند. مردان معتادی در کنار دیوار خانهها نشستهاند، سرشان گرم نشئگی است. اعتیاد اینجا سنو سال ندارد. نوجوانان 15 ساله تا پیرمردهایی که به سختی توان راه رفتن دارند. دیوار خانهها از دود سیاه است. سیاهه بهجامانده از دود شدن هستی آدمها با شیشه، کراک و کریستال. خیابان اصلی تا جایی آسفالت است؛ به کمک سازمان ملل.
سوداگران زباله و مواد
شیرآباد و آلونکهایش، فقط حاشیه شهر نیست. پناهگاه تمام از همه جا راندههای این شهر است. تمام گدایان، خرده دزدها، زنان آسیبدیده، معتادان و بیپناهان.
تجارت شیرآباد مواد مخدر است و زباله. نان خشک، کاغذ و پلاستیک کهنه میدهی، از شیره و تریاک تا کریستال و شیشه و هرچه از مواد بخواهی تحویل میگیری. مغازههای خرید و فروش ضایعات ،شبانهروزی باز هستند. تعدادشان از هر مغازهیی بیشتر است. دریایی از زباله و ضایعات در شیرآباد است و معتادان زبالهها را از سرتاسر شهر جمع و اینجا دقیقتر از شهرداری تفکیک میکنند. ساعاتی از شب گذشته خرید و فروش مواد و زباله در جریان است و لحظه به لحظه به مشتریانی که در گوشه کنار خیابان به دنبال فروشنده هستند ، افزوده میشود.
زنان و مردان ژندهپوشی که سهم روزانهشان از زندگی را میخرند و برای دود کردنش راهی گوشهیی از خرابههای شیرآباد میشوند. چشمم به خودروی گرانقیمتی میافتد که در کنار یکی از مغازهها پارک کرده است و راننده آراستهاش در حال بده بستان با صاحب مغازه است. براهویی میگوید: آدمهای درست و حسابی، شبها برای خرید مواد میآیند تا شناخته نشوند، میگوید بعضیهاشان هم همین جا مصرف میکنند.
هرچه در خیابان پیش میرویم نور چراغهای برق کمتر میشود و سیمهای برق دزدی خانهها بیشتر خودنمایی میکند. خانههایی که بیشتر شبیه سر پناهی نیمبند است تا یک خانه. دیوارهایش را خود ساکنان بالا آوردهاند، آب لولهکشی ندارند و مامن زباله هستند. بوی تند فاضلاب سرازیر توی کوچهها برای ساکنانش عادی شده است. به یاد بارندگی دو سال پیش میافتم که حدود 500 تا از این خانهها را ویران کرد. این سرپناههای خودساخته تنها به بادی و بارانی آوار میشوند.
لابهلای مغازههای خریدو فروش ضایعات چشمم به تنها تربار این محله میافتد. از بین این همه آشغال و بوهای نامطبوع نمیتوان بوی سبزی و میوه تازه را حس کرد. سالهاست که بوی غالب اینجا همین بوی تعفن و فاضلاب است. بوی میوه و سبزی تازه با آلونکها و کوچه پس کوچههای شیرآباد غریبه است.
تلاشهایی برای تغییر چهره شیرآباد
انتهای همتآباد را دور میزنیم تا به مجدیه برسیم، محلهیی دیگر در شیرآباد. ایستگاههای آب آشامیدنی تنها نشانی است که از کمکهای سازمان ملل در این منطقه میتوان دید. این مخازن هم خیلی وقت است خالی از آب هستند و سوداگران ضایعات به شیرهای فلزی این ایستگاهها هم رحم نکردهاند. علاوه بر این در این ناحیه چندین کمپ وجود دارد. کمپهایی برای پیشگیری از ایدز که سرنگ رایگان را میان معتادان و زنان آسیبدیده توزیع میکنند و محلهایی برای خواب شبانه بیخانمانها هستند. در شیرآباد چندین خوابگاه شبانه و کمپ ترک اعتیاد وجود دارد اما ظاهرا این کمپها پاسخگوی این تعداد زنان آسیبدیده، معتاد و بیخانمان نیست.
در راه بازگشت از همتآباد از کنار تنها مدرسه این محله وسیع میگذریم. همه زندگی شیرآباد که مجرمانه نیست. بسیار هستند مردمی که به دلیل فقر مالی ساکن این منطقه شدهاند. کارگری میکنند یا کشاورزی در زمینهای اطراف. کودکشان از میان آلونکها و خرابهها صبح به صبح راهی مدرسه میشوند.
به این فکر میکنم که اگر صنعتی، کارگاهی یا کارخانهیی در این منطقه تاسیس شود شاید بسیاری از مردم منطقه نجات پیدا کنند. چند تشکل غیردولتی در این ناحیه فعالیت میکنند. تلاششان تغییر چهره اینجاست. از توانمندسازی زنان سرپرست خانوار گرفته تا آموزش به کودکان بیسرپرست و کمک به معتادان و زنان آسیب دیده. اما توان مالی و انسانی این تشکلها، به اندازه جرم و فقر این منطقه گسترده نیست.
پول را به هوا بینداز، به زمین نرسیده موادمیشود
به یکی از خرابههای شیرآباد میرویم. بوی تعفن در هوا موج میزند. پشت دیوار مردان معتاد بساط محقر شبانهشان را به راه انداختهاند. تاریکی مطلق با شعله کوچکی که کریستال و شیشه را آب میکند، شکسته شده است. تا میفهمند خبرنگارم، مرا در جمع خود میپذیرند و شروع میکنند به گله کردن. خواستهیی ندارند. تمام آرزویشان سرنگ رایگان و متادون است. متادون میخواهند چون پول تهیه مواد را ندارند. ناصر مردی حدودا 50 ساله است، مواد مصرفیاش را از کاغذهای باقیمانده از مصرف کریستال معتادان دیگر تهیه میکند. تهمانده کاغذ را با آب میجوشانند و عصارهاش را تزریق میکنند.
میگویم: «مواد را از کجا تهیه میکنید؟» میگوید: «در شیر آباد پول را به هوا بیندازی به زمین نرسیده مواد میشود.» مرد جوانی به جمع ما میپیوندد. موهای سرش مانند تلی از لجن به هم چسبیده و صورتش از چرک ، یکدست سیاه است. سرنگ کهنهیی لابهلای انگشتان زخمیاش میلرزد. پنج سال است شیشه مصرف میکند هر دو بار تلاشش برای ترک اعتیاد بینتیجه مانده است.
از سر پناهش میپرسم. از مدیریت جدید آسایشگاه گذری شیرآباد گلایه میکند. آسایشگاهی که زیرنظر بهزیستی و به وسیله تشکلهای غیردولتی اداره میشود، میگوید: «کسی را در آسایشگاه راه نمیدهند و چند نفری آن را مصادره کردهاند. از غذا، سرنگ و متادون که اصلا خبری نیست.» ناصر میگوید: «مدیر قبلی این مرکز اکثر روزها برای سرکشی به آسایشگاه میآمد، وضعیت توزیع سرنگ و غذا هم بهتر بوده است.»
به سمت آسایشگاهی که جوان معتاد از آن صحبت میکند میرویم. ساختمانی دوطبقه با در بزرگ آهنی. روی تابلوی بزرگ ورودی عبارت «مرکز گذری کاهش آسیب و مرکز سرپناه شبانه» نوشته شده است. نام سازمان بهزیستی استان و بخش خصوصی هم در پایین تابلو به چشم میخورد. چراغها روشن است ولی کسی در را باز نمیکند. چند دقیقهیی منتظر میمانیم، چند مرد معتادی که با ما همراه شده بودند تا شب را در این مرکز سر کنند، به خرابه بازگشتند.
ضیافت شبانه در دود کریستال
وارد یکی از کوچههای تاریک شیرآباد میشویم. انگار بوی فاضلاب، شناسنامه این کوچههاست. در این کوچهها پاتوقهای شبانه معتادان کم نیستند. سقف آسایشگاه هم نباشد، برای دور هم جمع شدن سرپناهی پیدا میکنند. حالا سرپناهشان خانه متروک یکی از اتباع افغانی است که به کشورش بازگشته است.
برای پا گذاشتن به خانه باید تل زباله توی حیاط را پشت سر گذاشت. زنان و مردان معتاد در دستههای کوچک پای ضیافت حقیر دود و کریستال نشستهاند. بوی دود و تعفن گیجم کرده. بدتر از آن دیدن کلونی از انسانهایی که زیستنشان در چارچوبهای تعریفشده من از واژه زندگی نمیگنجد. اینجا مواد مخدر صنعتی پرطرفدار است. کراک، شیشه، کریستال. سوداگرانش هم از پیرزنان 60 ساله هستند تا کودکان 10 ساله.
همسایگان از وضعیت این خانه به تنگ آمدهاند و میگویند بارها و بارها نیروی انتظامی را در جریان قرار دادهاند. میگویند با وجود این پاتوقها فرزندانشان، حتی برای رفتن به مدرسه هم امنیت ندارند.
ذوالفقار 10 ساله در آرزوی متادون
دایره لغات پسرک محدود است. هرویین، شیشه، کریستال، کراک، مامور، گدایی. نشئگی میداند چیست و خماری هم کشیده. کنار مادرش پای بساط نشسته است و معصومانه ماده سیاه رنگی را دود میکند. مادر که خود مصرفکننده کراک است، نگران نیست، راه و چاه مصرف را هم خودش به ذوالفقار آموخته است. میگوید: فرزندش سه سالی است که مصرف میکند. میپرسم چرا ذوالفقار معتاد شده؟ میگوید: « در خانه تنها بوده و با پسران همسایه شروع به کشیدن مواد کرده است.»
پدر ذوالفقار در افغانستان زندانی است و ذوالفقار بدون شناسنامه حتی به درستی نمیداند چند ساله است. هشت، 9، شاید هم 10 ساله، سنش بیش از اینها نیست. روزها گدایی میکند و شبها در کنار مادرش مینشیند پای بساط. هر شب در گوشهیی از این خرابهها هستند، هر جایی که آنها را بپذیرند. ذوالفقار میگوید: «اگر متادون باشد ترک میکنم.» و من حدس میزنم این جملهیی است که بارها و بارها از اطرافیانش شنیده و احتمالا سالهای زیادی از عمرش آن را تکرار خواهد کرد.
ذوالفقار دوستی ندارد، وقتی از او از بازیهای مورد علاقهاش میپرسم فقط چند ثانیهیی به من نگاه میکند و دوباره مشغول مصرف میشود. از آرزوهایش میپرسم. چند دقیقهیی فکر میکند و میگوید: «اگر متادون داشتم ترک میکردم تا وقتی بزرگ شدم، مامور بشم.» ذوالفقار ضررهای متادون را نمیداند، درست مثل موادی که میکشد.
خانوادههای معتاد زیادی در این آلونکها زندگی میکنند. پیرزنی حدودا 60 ساله و سه فرزندش یکی از آنهاست. شغل همگی جمعآوری مواد بازیافتی از لابهلای زبالههاست. از میان آشغالها پلاستیک و کاغذ جمع میکنند. پلاستیک کیلویی 400 تومان و کارتن و کاغذ کیلویی 100 تومان برایشان سود دارد. پدرشان ایرانی بوده اما شناسنامه نداشته است. فرزندان هم بدون شناسنامه ماندهاند و مادر معتاد انگار ضرورتی برای گرفتن شناسنامه فرزندانش احساس نکرده است. کوچکترین فرزند نوجوانی 13، 14 ساله است، براهویی میگوید تاکنون سه بار او را برای ترک در کمپ ترک اعتیاد بستری کرده است اما باز هم به جمع خانوادهاش برگشته است.
معتادان در پشت درهای مرکز گذری کاهش آسیب
به مرکز گذری کاهش آسیب برمیگردیم. براهویی زنان معتاد را به سمت کمپ زنان راهنمایی کرده و ما با مردان معتاد پشت درهای آسایشگاه مردانه ایستادهایم. معتادان میگویند مسوول پذیرش آسایشگاه آنها را راه نمیدهد و از دادن سهمیه سرنگ و شام رایگان خودداری میکند. هنوز چراغها روشن است و بعد از در زدنهای پیاپی در بزرگ باز میشود. ساختمان تشکیل شده است از سالنی به نسبت بزرگ در طبقه پایین، شامل آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی و پذیرش. استراحتگاه طبقه دوم حدود 40 تخت دارد. فضا تقریبا مرتب است و از این 10 تخت تنها سه، چهار نفر استفاده میکنند.
اینجا هوا گرم نیست. داغ است. داغی و خفگی هوا نفس کشیدن را برایمان دشوار کرده است. تهویهیی به چشمم نمیخورد. از مسوول پذیرش میپرسم چرا معتادان را راه نمیدهید. میگوید: «خودشان نمیآیند.» معتادانی که با ما به داخل آمدند معترض میشوند. فقط آنها اعتراض ندارند، همان سه، چهار نفری هم که اجازه ورود به آسایشگاه را یافتهاند، از نبودن غذای مناسب و نداشتن حق استراحت کافی شکایت دارند.
ستایشگران مهر سرپناه زنان آسیبدیده
آسایشگاه مردان را بدون به سرانجام رسیدن تلاشمان برای اسکان معتادان بیسرپناه ترک میکنیم. آسایشگاه گذری زنان آسیب دیده و معتاد بیرون شیرآباد قرار گرفته است. در بلوار کشاورز، نزدیکترین نقطه شهری به این منطقه. ستایشگران مهر فقط یک آسایشگاه برای خواب نیست. مرکزی برای کمک به پیشگیری از ایدز است. مرکز خانهیی قدیمی است که به گفته مدیر مرکزبودجه خدماتش از سوی سازمان ملل تامین میشود. به خاطر ناامنی منطقه دور تا دورش را سیمخاردار نصبکردهاند.
یک دفتر مرکزی، خوابگاه و چند اتاق، آشپزخانه و سرویس بهداشتی، دور تا دور حیاط کوچک قرارگرفتهاند. چند پیرزن در حیاط تشک انداختهاند و دراز کشیدهاند. صدایی در آسایشگاه نیست به جز سروصدای دو کودکی که در حیاط مشغول بازی هستند. خانم پیرکمالیان، مدیر این مرکز، دختر 25 سالهیی است که در رشته علوم تربیتی تحصیل کرده است، میگوید: «هدف اصلی در اینجا پیشگیری از ایدز است به همین دلیل بستههای بهداشتی شامل سرنگ و دیگر وسایل بهداشتی مورد نیاز زنان، در اختیار مراجعان قرار میدهیم. پوشاک و غذای آنها را هم تامین میکنیم. »
به گفته پیرکمالیان در حال حاضر 217 زن در اینجا پرونده دارند، برخی مراجعان گذری هستند، ممکن است چند شبی در ماه برای خواب بیایند، برخی فقط برای دریافت پکیجهای بهداشتی مراجعه میکنند و بعضیها هم مهمانان ثابت مرکز هستند و هر شب بعد از کار برای خواب به اینجا میآیند. مراجعان مسن معمولا گدایی میکنند یا مواد بازیافتی را از زبالهها جمع میکنند.
اعتیاد تنها تحفه زندگی
شب از نیمه گذشته است و وقت آن است که زنان یکییکی به خوابگاه بازگردند. نماینده سازمان ملل به خانم پیرکمالیان گفته بعد از ساعت 10 شب، کسی را قبول نکند. اما بسیاری از پناهجویان این خانه کوچک نیمه شب بازمیگردند و مدیر مرکز مجبور است راهشان دهد. ایستادهام جلوی در، زیر نور زرد کوچه، زنی تلوتلوخوران به سمت خانه میآید. سرتاسر لباسهای محقرش گردی از خاک نشسته است. موهایش را از ته زده و شالی را تا نیمه به روی سر بیمویش انداخته است.
نامش معصومه است. صورتش مانند صورت بیماری در احتضار قلب را مچاله میکند. معصومه بیمار است. از او میخواهم از خودش بگوید. صدایش میلرزد و برای حرف زدن نفس کم میآورد. معصومه 35 ساله و اهل رفسنجان است، با گذشت بیش از 10 سال هنوز خیال میکند سه فرزندش زنده هستند. معصومه همسر و فرزندانش را در زلزله بم از دست داده است. بعد از زلزله برای کار و زندگی راهی کرمان میشود و اعتیاد، تحفه غم و تنهایی برای او بوده است. زنان مهاجر در شیرآباد کم نیستند، زنانی که قصههای مشابه، آنها را از تبریز، اصفهان و کرمان به زاهدان کشانده است. کمتر کسی مانند معصومه راحت صحبت میکند، تا میفهمند خبرنگارم دور میشوند و حتی برخی پرخاش هم میکنند.
کریستال باارزشتر از فرزند
به دنبال مادر دو کودکی میگردم که در حیاط آسایشگاه، بازی میکردند. با کمک خانم پیرکمالیان مرضیه راضی به صحبت میشود. 28 ساله است و به جز ابوالفضل هشت ساله و امیرحسین پنج ساله، فرزند نوجوانی هم دارد که با مادربزرگش زندگی میکند. مرضیه چند سالی است که اعتیاد دارد و یک سالی است که شوهر معتادش به جرم دزدی به زندان افتاده است و وقتی طلبکاران اسباب زندگیشان را مصادره کردند او برای زندگی به اینجا پناه آورده است.
قیمت مصرف هر وعده کریستال در شیرآباد دو، سه هزار تومان بیشتر نیست و از حال و روز کودکان معلوم است که مادر کریستال را به آنها ترجیح داده است. زنان این مرکز همه از طبقه مرضیه نیستند اما اعتیاد و طرد شدن از خانواده آنها را زیر یک سقف جمع کرده است. معلمی که پس از 17 سال تدریس در مدارس شهر به اینجا آمده یا خانمی که در دانشگاه کتابدار بوده است یا دختری که پدر و مادرش استاد دانشگاه هستند و به هیچوجه حاضر به صحبت کردن نیست. سکونت این زنان در اینجا خیلی بهتآور نیست وقتی که بدانیم، 53 درصد معتادان در ایران در سازمانهای دولتی مشغول به کار هستند.
این خبری بود که معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در فروردینماه اعلام کرد. بهانه برای روی آوردن به شیشه کم نیست. زنانی که به امید لاغری به شیشه متوسل میشوند و دانشجویانی که برای بیدار ماندن در شبهای امتحان شیشه میکشند. فقط کافی است پایشان به شیرآباد باز شود تا زندگی هر کدام داستان تلخی برای روزنامهها شود. یکی از اینها لیلا، دانشجوی شیرازی است. به قول خودش ساقی خوبی گیرش نیامده بوده. براهویی میگوید موارد مرگ دختران جوانی که برای تهیه مواد پایشان به شیرآباد باز شده است فراوان است. نمیدانم این دختران جایی در آمار دولتی دارند یا نه.
کودکی تاراج شده در بیانصافی زندگی
ابوالفضل و امیرحسین همچنان بیدارند. کنجکاو حضور ما هستند و فریادهای پیرزنی که آنها را دعوت به خواب میکند را نمیشنوند. شاید دردناکترین فاجعه شیرآباد، همین کودکان باشند. کودکانی که گرفتار هشتپای اعتیاد و فحشای والدینشان شدهاند. ابوالفضل آرزوهای زیادی دارد. محبتهای خانم پیرکمالیان حالش را بهتر کرده است. حتی گاهی خانم پیرکمالیان را مادر صدا میزند.
آرزوی ابوالفضل رفتن به بهزیستی است. بهزیستی تمام رویای این کودک است. جایی که در تصورش میتواند درس بخواند، بازی کند، و وقتی بزرگ شد مامور (پلیس) شود. پیرکمالیان میگوید برای تحویل دادن امیرحسین و ابوالفضل به بهزیستی درخواست دادهایم اما تاکنون بهزیستی از پذیرش این دو کودک خودداری کرده است.پیرکمالیان میگوید: «اگر دولت به تشکلهای غیردولتی کمک کند، ما میتوانیم این مرکز را گسترش دهیم و به درمان معتادان و زنان آسیب دیده بپردازیم.»
تقاضایی ندارد جز اندکی توجه و دلگرمی از سوی مسوولان و کمک نیروی انتظامی در تامین امنیت اینجا. مشکل بزرگ این آسایشگاه مشکلات درمانی زنان است. متاسفانه مراکز درمانی برای درمان این زنان همکاری نمیکنند و بدون دریافت هزینههایی که از عهده مدیریت اینجا خارج است تن به درمان زنان نمیدهند. براهویی میگوید: «بلوار آزادی محل بسیاری از نهادهای مهم است، استانداری، آموزش و پرورش، دادگستری، مسجد جامع و... اما انتهایش شیرآباد است. » گلایهاش از مسوولان است از استاندار گرفته تا نمایندگان مجلس و شورای شهر، همه از فاجعه شیرآباد مطلع هستند.
پایانی بر تکرار تراژدی حاشیهنشینی
از مرکز بیرون میآیم. کبری پیرزنی مازندرانی که سالهاست ساکن زاهدان است، بساطش را روبهروی در آسایشگاه پهن کرده و دراز کشیده. پیرکمالیان میگوید: «بیا داخل میخوام در را ببندم» کبری توجهی نمیکند، دراز کشیده و میزند زیر آوازی با لهجه شمالی.
چند متری از آسایشگاه دور میشویم و صدای آواز کبری تنها صدایی است که در کوچه شنیده میشود. در مسیر بازگشت، بلوار آزادی در آرامش است و زنان سیاهپوش با کولهبار آشغالهایی که از صبح جمع کردهاند راهی شمال شهر هستند. شهر خوابیده است اما زندگی در شیرآباد همچنان ادامه دارد.
1393/4/31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
صفحات پیشنهادی
35 درصد آب در شبکه توزیع شهر زاهدان هدر میرود
استانها شرق سیستان و بلوچستان مالکی عنوان کرد 35 درصد آب در شبکه توزیع شهر زاهدان هدر میرود زاهدان-خبرگزاری مهر معاون برنامهریزی و اشتغال استاندار سیستان و بلوچستان گفت به دلیل فرسودگی شبکه توزیع آب شهری در زاهدان بیش از 35 درصد از آب شرب در این شهرستان هدر میرود غلامرنمایشگاه تهرانسرای قرآن میزبان تعداد زیادی از شهروندان منطقه 10
نمایشگاه تهرانسرای قرآن میزبان تعداد زیادی از شهروندان منطقه 10 معاون اجتماعی و فرهنگی منطقه 10 گفت نمایشگاه تهرانسرای قران با 60 غرفه ازشب اول ماه مبارک رمضان در بوستان غنیپور هر شب میزبان شهروندان است سید جواد حسینی معاون اجتماعی و فرهنگی منطقه 10 در گفتگو باخبرنگاررسیدگی به 15 پرونده شهرسازی در منطقه 7
رسیدگی به 15 پرونده شهرسازی در منطقه 7 شهردار ناحیه یک منطقه هفت از رسیدگی 15 پرونده شهرسازی و معماری در این ناحیه خبر داد علیرضا ملک شهردار ناحیه یک منطقه هفت در گفتگو باخبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران با اشاره به بازدیدهای روزانه از املاک در سطح شهر گفت به منظور جلب رروایتی از زندگی تهی دستان در حاشیه تهران
روایتی از زندگی تهی دستان در حاشیه تهران بی پولی بیکاری اعتیاد مهاجران پاکستانی و افغانی و نا امنی بزرگ ترین مشکلات مناطق حاشیه تهران است خبر آنلاین روی تابلوی نسبتا بزرگ کنار خیابان با رنگ قرمز نوشته شده به صالحیه شهر اخلاق و فضیلت خوش آمدید اما پشت تابلو تنها چیزی که نمراه اندازی منطقه ویژه اقتصادی در شهر خلیفان مهاباد
استانها شمال آذربایجان غربی کتانی خبر داد راه اندازی منطقه ویژه اقتصادی در شهر خلیفان مهاباد ارومیه – خبرگزاری مهر فرماندار مهاباد از راه اندازی منطقه ویژه اقتصادی شهر خلیفان در این شهرستان خبر داد به گزارش خبرنگار مهر جعفر کتانی پیش از ظهر شنبه در نشست کارگروه اشتغال و سدر سه ماهه نخست امسال صورت گرفت افزایش مصرف سوخت ناوگان هوایی در منطقه زاهدان
در سه ماهه نخست امسال صورت گرفتافزایش مصرف سوخت ناوگان هوایی در منطقه زاهدانمدیر شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی منطقه زاهدان گفت مصرف سوخت ناوگان هوایی سیستان و بلوچستان در سه ماهه نخست امسال به بیش از 4 میلیون و 900 هزار لیتر افزایش یافت به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان به نقلمعاون برق منطقهای سمنان خبر داد افزایش قدرت پست 63 به 20 کیلوولت شهرک صنعتی جنتآباد گرمسار
معاون برق منطقهای سمنان خبر دادافزایش قدرت پست 63 به 20 کیلوولت شهرک صنعتی جنتآباد گرمسارمعاون طرح و توسعه شرکت برق منطقهای سمنان از افزایش قدرت پست 63 به 20 کیلوولت شهرک صنعتی جنتآباد شهرستان گرمسار خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از گرمسار به نقل از روابط عمومی شرکت برق منطاحداث شهرک ویلایی برای برطرف کردن مشکل منطقهی امامزادهی ارومیه
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۱۳ استاندار آذربایجان غربی از احداث شهرک ویلایی برای برطرف کردن مشکل منطقهی امامزادهی ارومیه خبر داد و گفت صنایع آلاینده باید ساماندهی شود به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقهی آذربایجانغربی قربانعلی سعادت در جلسهی مشترک کمیسشهردار منطقه 20 خبر داد تمهیدات مدیریت شهری منطقه 20 برای مراسم لیالی قدر
شهردار منطقه 20 خبر دادتمهیدات مدیریت شهری منطقه 20 برای مراسم لیالی قدرشهردار منطقه 20 از آمادگی این منطقه برای میزبانی از زائران و شهروندانی که برای مراسم شبهای قدر در محل حرم حضرت عبدالعظیم حسنی ع و مکانهای زیارتی دیگر حضور دارند خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استنبود فضای سبز و متروکه پسماندهای شهردای منطقه 22 / حکایت مترو بازار و گلایه های مسافران
در روی خط تهران دوشنبه این هفته نبود فضای سبز و متروکه پسماندهای شهردای منطقه 22 حکایت مترو بازار و گلایه های مسافران سرعت بیش ازحد رانندگان در خروجی تند رو مسیرشمال به جنوب بزرگراه امام علی ع مترو بازار و گلایه های مسافران انتقال گاوداری یافت آبادو نبود فضای سبز از موضوع هاامام جمعه شهرضا: داعش فرزند نامشروع آمریکا در منطقه محسوب میشود
امام جمعه شهرضا داعش فرزند نامشروع آمریکا در منطقه محسوب میشودامام جمعه شهرضا گفت جریان داعش به عنوان فرزند نامشروع آمریکا در منطقه از حمایتهای مالی عربستان در جهت اختلافافکنی بین کشورهای اسلامی بهره گیری میکند به گزارش خبرگزاری فارس از شهرضا حجتالاسلام سیفالله یعقوبی ظهشهر های زاهدان و چابهار بیشترین جمعیت حاشیه نشین در سیستان و بلوچستان را دارند
استانها شرق سیستان و بلوچستان هاشمی شهر های زاهدان و چابهار بیشترین جمعیت حاشیه نشین در سیستان و بلوچستان را دارند زاهدان-خبرگزاری مهر استاندار سیستان و بلوچستان گفت شهر های زاهدان و بندر چابهار در این استان بیشترین جمعیت حاشیه نشین را به خود اختصاص داده اند به گزارش خبرنشهردار منطقه 2 قم خبر داد اهتزاز مرتفعترین پرچم مشکی استان قم همزمان با لیالی قدر
شهردار منطقه 2 قم خبر داداهتزاز مرتفعترین پرچم مشکی استان قم همزمان با لیالی قدرشهردار منطقه دو قم از اهتزاز مرتفعترین پرچم مشکی استان قم در بوستان جوان همزمان با لیالی قدر خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از قم به نقل از روابط عمومی و بینالملل شهرداری قم سجاد خدایی با اعلامدر راستای طرح تحول نظام سلامت ساکنان حاشیه شهر زاهدان سرشماری میشوند
در راستای طرح تحول نظام سلامتساکنان حاشیه شهر زاهدان سرشماری میشوندرئیس مرکز بهداشت شهرستان زاهدان گفت شناسایی مشکلات و اولویتهای بهداشتی مناطق حاشیه شهر زاهدان از جمله مهمترین دلایل این سرشماری است به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان به نقل از روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی زااز نبود فضای سبز و متروکه پسماندهای شهردای منطقه 22 تا مترو بازار و گلایه های مسافران
در روی خط تهران دوشنبه این هفته از نبود فضای سبز و متروکه پسماندهای شهردای منطقه 22 تا مترو بازار و گلایه های مسافران سرعت بیش ازحد رانندگان در خروجی تند رو مسیرشمال به جنوب بزرگراه امام علی ع مترو بازار و گلایه های مسافران انتقال گاوداری یافت آبادو نبود فضای سبز از موضوع هایاز ابتدای ماه مبارک رمضان تاکنون صورت گرفت بازدید 130 هزار شهروند از نمایشگاه شهر بندگی منطقه 20
از ابتدای ماه مبارک رمضان تاکنون صورت گرفتبازدید 130 هزار شهروند از نمایشگاه شهر بندگی منطقه 20نمایشگاه شهر بندگی منطقه 20 در قالب پردیسهای قرآنی فرهنگی ورزشی و کارآفرینی روزانه میزبان 10 هزار شهروند روزهدار است به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران نمایشگاه شهر بندگیبیش از 300 هزار مادر و دختر در حاشیه شهرها زندگی میکنند
چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۳ - ۱۲ ۲۵ معاون فرهنگی کمیته امداد گفت نخبهیابی و نخبهپروری و نگهداشت نخبه را در دستور کارخود قرار دادهایم و هدف نهایی توانمندسازی فردی شکلگیری خانوادههای توانمند در همه جنبههاست اعتقاد راسخ به ضرورت تصحیح سبک زندگی و تقویت باورهای دینی داریم به گزارش-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها