تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836975210
ترکش کوچک و قلب بزرگ
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
فیسبوک تویتر Google+ Cloob ترکش کوچک و قلب بزرگ تهران - ایرنا - 28 روز از آغاز جنگ تحمیلی نگذشته بود که ترکشی کوچک، قلب بزرگ «اسماعیل» 16 ساله را برای رسیدن به لقای پروردگار هدف گرفت.
معصومه رامهرمزی خواهر شهید اسماعیل رامهرزی روز سه شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: اسماعیل، پسر بسیار مثبت اندیش، پرانرژی و شوخ و به معنای واقعی «یک جوان شاد جنوبی» و دارای قلبی بزرگ بود و به دلیل همین ویژگی اخلاقی، محبوبیتی خاص بین همه خویشاوندان، دوستان و آشنایان داشت.
وی افزود: روزی که آموزش وپرورش خرمشهر که اتفاقا در آن روز جلسه مسوولان شهر در آن محل نیز بود، بمباران شد، اسماعیل برای کمک به مصدومان بمباران رفت و وقتی برگشت دیگر اسماعیل شاد قدیم نبود.
رامهرمزی خاطرنشان کرد: تجربه تلخ جمع آوری اجساد تکه تکه شده و چسبیده به دیوار، اسماعیل را به معرفتی بزرگ رساند و کوچکی دنیا را مشاهده کرد که چگونه آدمی می تواند شبیه گوشت چرخ کرده شود.
وی افزود: اسماعیل با مشاهده پیکر شهدای بمباران، به یکی از دوستان نزدیک خود می گوید، خوشا به حال این افراد زیرا درست است که از مشاهده آنان رنج می برم، اما احساس می کنم که چقدر این افراد مورد علاقه خداوند بوده اند که در راه خدا حتی جسم آنان نیز باقی نمانده است.
رامهرمزی ادامه داد: اسماعیل به دوستش گفت که می دانم مانند این افراد، لایق تکه تکه شدن در راه خدا نیستم، اما کاش با یک قطره خون لایق شهادت شوم و به راستی نیز اینگونه شد و تنها با اصابت یک ترکش بسیار کوچک به قلبش و یک قطره خون به سوی خدا شتافت.
وی گفت: آنقدر ترکشی که در اثر خمپاره منفجر شده و به اسماعیل اصابت کرد کوچک بود که کسی باور نمی کرد پیکر سالم اسماعیل، شهید باشد و من نیز فکر می کردم او خوابیده است.
خواهر شهید رامهرمزید افزود: اسماعیل 16 ساله، طی 28 روز دوران دفاع مقدس به اندازه سال ها، بزرگ و از آدمی شوخ به آدمی متفکر تبدیل شد؛ طی این مدت مشغول کمک کردن به حادثه دیدگان بمباران خرمشهر بود و هر روز با نزدیک شدن به زمان شهادت، معرفتش بیشتر می شد.
وی ادامه داد: بسیاری از فرزندان شهید مانند میوه های روی درخت بودند که رسیده بودند و باید چیده می شدند؛ اسماعیل نیز دیگر متعلق به این دنیا نبود و تحمل ظلم و بدی ها را نداشت و احساس می کرد اکنون بهترین فرصت برای رفتن است.
رامهرمزی یادآور شد: اسماعیل دقیقا در روز شهادت، غسل شهادت بجا آورد و از همه طلب حلالیت کرد و نوع رفتنش مانند آدمی بود که سر قراری می رود که برگشتی ندارد؛ این احساسی است که فقط انسان های بزرگ هنگام رفتن از دنیا، آن را پیدا می کنند.
وی گفت: شهید اسماعیل رامهرمزی 27 مهر سال 59 مقابل مسجد جامع خرمشهر با اصابت ترکش شهید شد.
معصومه رامهرمزی خاطرات دوران دفاع مقدس خود از مهر 59 تا خرداد 61 - سالروز آزادی خرمشهر - را در کتاب «یکشنبه آخر» منتشر کرده که بخش مهمی از این کتاب به برادر شهیدش اسماعیل رامهرمزی اختصاص دارد.
اجتمام(4) ** 9185 ** 1071
انتهای پیام /*
ارتباط با سردبير:
[email protected]
تماس بی واسطه با مسئولین
31/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها