تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830316674




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نسبت‌شناسي تغييرات جمعيت و نرخ رشد اقتصاد و فناوري


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نسبت‌شناسي تغييرات جمعيت و نرخ رشد اقتصاد و فناوري
از جمله متغيرهاي بسيار مؤثر در توضيح تفاوت نرخ رشد اقتصادي در ميان كشورهاي مختلف، سطح و نرخ تغييرات جمعيت هر اقتصاد است.
اهميت مباحث جمعيتي در نظريه‌ها و مدل‌هاي رشد اقتصادي، از اين نشئت مي‌گيرد كه در تمام فعاليت‌هايي كه در قلمرو علم اقتصاد قرار مي‌گيرد، انسان به عنوان عنصر اصلي و پايه‌اي مطرح است. چراكه تمام فعاليت‌هاي اقتصادي، اعم از توليد كالاها، مصرف، سرمايه‌گذاري، كشف ايده‌هاي جديد و توليد انسان جديد براي انجام اين فعاليت‌ها و... الزاماً به حضور و وجود انسان نياز دارد. مقاله حاضر، در پي تحليل اين موضوع است كه در اقتصادهاي جديد كه بيش از پيش متكي به دانش و انباشت آن و پيشرفت فناوري شده‌اند، نتايج مثبت و مزيت‌هاي ناشي از وجود جمعيت بزرگ‌تر در يك كشور، چگونه مي‌تواند نمايان شود. مسئله«جمعيت» از مباحث با سابقه علم اقتصاد مباحث جمعيت و مقياس اقتصاد، از جمله قديمي‌ترين مباحث در آراي نظريه‌پردازان رشد اقتصادي است. در اين زمينه، آدام اسميت، مالتوس و ويليام پتي، ... از اولين نظريه‌پردازان در اين زمينه هستند. در نظريات ويليام پتي (1862)، به طور مشخص، تأثير مقياس اقتصاد بر رشد اقتصادي، مورد تحليل قرار گرفته است. بيشترين نگراني در مورد اثرات منفي رشد جمعيت، به طور مستقيم يا غير‌مستقيم، بر اساس ايده‌هاي توماس مالتوس (1798) مطرح شده است. با اين حال، عمده نظرات بدبينانه مالتوس را بيشتر اقتصاددانان سده بيستم رد كرده‌اند، اما ميراث اصلي آن مبني بر اينكه افزايش جمعيت، ميل به كاهش درآمد سرانه دارد، از طريق فرض نزولي بودن توليد حاشيه‌اي با افزايش عرضه نيروي كار، در متون كلاسيك به جا مانده است. اين در حالي است كه ارتباط بين جمعيت و درآمد سرانه، پيچيده‌تر از آن چيزي است كه در مدل‌هاي مالتوسي، نئومالتوسي و نئوكلاسيك است. توسعه اقتصادي، مرهون گسترش پايدار جمعيت «مك نيكول»، به عنوان يكي از اقتصاددانان صاحب نظر در مباحث اقتصاد جمعيت، توسعه اقتصادي را تحول ساختاري جامعه بشري از اقتصاد معيشتي به اقتصاد شهري و افزايش ثابت در بهره‌وري و درآمد ـ كه از نتايج اين توسعه مي‌باشد ـ تعريف مي‌كند. در قرن بيستم، نظريه‌پردازي توسعه، تحت تأثير مدل‌هاي رشد نئوكلاسيكي قرار داشت كه به بيان ارتباط گسترش پايدار جمعيت و اقتصاد مي‌پرداختند و در آنها، پيشرفت فناوري، نقش اساسي در محصول كل داشت. هر نظريه ارائه شده در زمينه ارتباط جمعيت و رشد اقتصادي، لازم است كه اين نكته مهم را مد نظر قرار دهد كه در اقتصادهاي امروزه، علاوه بر بخش كشاورزي، يك بخش صنعتي و شهري نيز وجود دارد. در بخش شهري، ديگر مواجه با آن بازدهي نزولي‌اي نيستيم كه بخش عموماً روستايي و توليدات كشاورزي با آن مواجه است؛ چراكه درست است كه در طول زمان و با رشد جمعيت در مناطق شهري، درخواست براي منابع طبيعي (به طور مثال براي غذا) بيشتر مي‌شود، اما پيشرفت‌هاي تكنولوژيكي كه در اقتصادهاي پيشرفته امروزي و در بخش شهري اتفاق مي‌افتد، دو اثر مهم بر فرآيند تقاضا براي منابع طبيعي خواهد داشت؛ اثر اول اينكه با پيشرفت تكنولوژي، روش‌هاي بهره‌برداري از منابع طبيعي تغيير مي‌كند؛ به اين صورت كه پيشرفت تكنولوژي باعث افزايش بهره‌وري مي‌گردد و به طور مثال، از مقدار معيني زمين، مقدار بيشتري محصول به دست مي‌آيد. علاوه بر اين، اثر ديگر پيشرفت‌هاي تكنولوژي اين است كه منابع كاملاً جديدي در طول زمان كشف مي‌گردد. انرژي هسته‌اي، انرژي خورشيدي و... مثال‌هايي از اين دست هستند. بنابراين، امروزه پيشرفت تكنولوژي، ديگر اعتبار مبحث كاهش بازدهي قسمت‌هاي مبتني بر منابع طبيعي را كه در نظريات مالتوس مشاهده مي‌شود، به طور اساسي به چالش كشيده است. مدل رشد اقتصادي «شومپيتر» و مسئله جمعيت مشخصه ديگر توليد و عرضه اقتصاد در بخش‌هاي شهري و ديگر بخش‌هايي كه مبتني بر دانش و فناوري از يك سو و توليد انبوه و كارخانه‌اي است، بحث تقسيم كار و تخصصي شدن كارها به صورت گسترده است. نظريات كلاسيك‌، به ويژه «آدام اسميت» در كتاب «ثروت ملل»، به بررسي اين موضوع مي‌پردازد كه تقسيم كار و تخصصي شدن و بنابراين پيشرفت اقتصادي، چگونه مي‌تواند از طريق افزايش اندازه بازارها گسترش يابد. از آن‌جايي كه تعداد خريداران و فروشندگاني كه با هم در تعامل هستند اندازه بازار را تعيين مي‌كند، اين تحليل دقيقاً ارتباط بين جمعيت، مقياس اقتصاد و رشد اقتصادي را بيان مي‌دارد. در طول دهه 1980 و 1990، موضوع و مسئله مقياس جمعيت، مورد توجه مجدد نظريه‌پردازان رشد اقتصادي قرار گرفت كه اين توجه، نتيجه مستقيمي از فرمول‌بندي مدل‌هاي رشد شومپيتري بود؛ مدل‌هايي كه در آنها، رشد اقتصادي از فعاليت‌هاي R&D سرچشمه مي‌گيرند. در مدل‌هاي مذكور، ارتباط بين مقياس و رشد اقتصادي، به طور صريح و دقيق بيان شده است. نظريه رشد شومپيتري نوع خاصي از رشد اقتصادي است كه بر پايه فرآيندهاي تخريب خلاق(Creative Destruction) ( تخريب كالاهاي قديمي و ايجاد كالاي جديد) مبتني بر ابداع و نوآوري در شيوه‌هاي توليد شكل مي‌گيرد و به معرفي درون‌زاي توليدات جديد مي‌پردازد. واژه درون‌زا، به نوآوري‌هاي ناشي از سرمايه‌گذاري‌هاي به كار رفته در بخش تحقيق و توسعه باز‌مي‌گردد. چالرزجونز، كه يكي ديگر از نظريه‌پردازان در زمينه ارتباط رشد اقتصادي و رشد جمعيت مي‌باشد، بيان مي‌دارد كه اثرات مقياس، تضمين منطقي براي وجود رشد در مدل‌هاي رشد شومپيتري هستند، چراكه در نظريه رشد شومپيتر، اين افراد جامعه هستند كه توليدات جديد و فرآيندهاي جديد توليد را كشف مي‌كنند. شومپيتر رشد را تغييرات آرام و تدريجي، در شرايط اقتصادي بلندمدت تلقي مي‌كند كه در نتيجه افزايش تدريجي در نرخ پس‌اندازها و جمعيت ايجاد مي‌شود. اساس رشد اقتصادي در اين نظريه، كه از نوآوري‌هاي ايجاد شده در كيفيت محصولات و شيوه‌هاي توليد نشئت مي‌گيرد، نوآوري است. ايده اصلي نظريه نوآوري، مبتني بر اين نكته است كه نوآوري سبب افزايش توليد، از طريق افزايش توان توليدي افراد و نهايتاً افزايش رشد اقتصادي مي‌گردد. براي ارتقاي سرمايه انساني بايد بر نوآوري و خلاقيت سرمايه انساني تأكيد نمود و براي دستيابي به اين مهم، افزايش سرمايه‌گذاري در منابع انساني، مي‌تواند تأثير بسزايي بر رشد اقتصادي داشته باشد. پيشرفت دانش و مسئله جمعيت بسياري از اقتصادداناني كه رشد جمعيت صفر يا معادل آن را براي اقتصاد تجويز مي‌كنند، متوجه اين نكته شده‌اند كه پيشرفت دانش و فناوري در گذشته، اثر منفي كاهش رشد جمعيت را جبران كرده و منجر به رشد درآمد سرانه شده است. اما آنها از اين نكته نگرانند كه معلوم نيست اين پيشرفت‌ها در آينده، تا چه زماني ادامه يابد و بيان مي‌كنند كه ضروري است كه تا قبل از اينكه پيشرفت‌هاي فناوري كاهش يابد، برنامه لازم انجام گيرد. اما آنها، تلويحاً اين نكته را فرض مي‌كنند كه ميزان پيشرفت‌هاي فناوري اساساً مستقل از رشد جمعيت است. اما نكته بسيار مهم در اينجا ـ كه اغلب با نوعي اغماض و كوته بيني با آن برخورد شده است ـ اين است كه سراسر فرآيند ايجاد نوآوري و ابتكار، ايجاد كالاها و نهاده‌هاي واسطه‌اي جديد و موجودي دانش و سرمايه انساني در يك اقتصاد، تماماً متضمن در نوع انسان، به عنوان يك سرمايه كه تفاوت‌هاي اساسي با سرمايه فيزيكي دارد، است. چالرزجونز (2001) بيان مي‌كند: «انسان، تقريباً نهاده اصلي براي تمام توابع توليد است. انسان‌ها براي توليد محصول، براي توليد ايده‌ها و براي توليد انسان‌هاي جديد، الزامي هستند». اين اثر مقياس كه بر جمعيت بيشتر استوار است، پايه اصلي و تعيين‌كننده پيشرفت، فناوري است و لذا جمعيت بيشتر و مقياس اقتصادي بزرگ‌تر، هم از طريق تقاضا و هم از طريق عرضه، بر تحولات فناوري و رشد اقتصادي داراي اثرگذاري جدي است. نسبت مستقيم «تخصص‌گرايي بيشتر» و «سرمايه انساني» در كشورهاي تكنولوژيك در اين برهه از زمان، كشورهاي بزرگي كه ‌ جمعيت فراوان دارند، تقريباً همگي صاحب تكنولوژي بالايي هستند. كشورهايي چون چين، هند و برزيل رشد سرسام‌آوري را تجربه مي‌كنند. دليل اين امر اين است كه در اقتصادهاي دانش محور امروزي، كشورهاي با جمعيت بزرگ‌تر، به دليل آن چيزي كه اقتصاددانان آن را بازدهي فزاينده نسبت به مقياس در توليد دانش جديد و درجه تخصص‌گرايي بيشتر در انواع مختلفي از سرمايه انساني مي‌نامند، سريع‌تر پيشرفت مي‌كنند. تابع توليد دانش، به اين دليل در معرض بازدهي‌هاي فزاينده است كه جمعيت‌هاي بزرگ‌تر، باعث سرمايه‌گذاري‌هاي بزرگ‌تر در دانش مي‌گردند و باعث تحريك شدن نوآوري‌ها در زمينه‌هاي مختلف اقتصاد مي‌گردند؛ چراكه زماني كه جمعيت و تقاضاي كل در حال افزايش باشد، بازار براي نوآوري‌ها بزرگ‌تر است و در نتيجه مخارج روي اين نوآوري‌ها به سودآوري بيشتري گرايش دارد. علاوه بر اين، رشد جمعيت بيشتر، به معني داشتن نيروي جوان بيشتر در يك اقتصاد است. همان طور كه‌گري بكر بيان مي‌كند: «افراد جوان‌تر در جامعه، سهم غير متجانسي از ايده‌ها و محصولات جديد را، چه در فرهنگ، چه در كسب و كار و چه در هنر، نسبت به تعداد خودشان توليد مي‌كنند. كاهش در تعداد افراد جوان، چه به طور مطلق و چه به طور نسبي، منجر به جامعه راكد و بي‌جنبشي مي‌گردد.» در ادبيات اقتصادي، در قالب مدل‌هاي رشد مشهور به مدل‌هاي رشد شومپيتري، ارتباط بين اثر مقياس و فرآيند كشف ايده‌هاي جديد در اقتصاد به صورت فرمول‌بندي شده ارائه شده است. در اين‌جا شمه‌اي كلي از بحث مذكور ارائه مي‌شود. اين مدل‌ها بر روي اثر جمعيت و نيروي كار بر ظهور ايده‌ها و فناوري‌هاي جديد در اقتصاد متمركز خواهد شد. در اين بخش نيروي كاري كه در بخش كارخانجات و بنگاه‌هاي شهري مشغول به كار هستند، به دسته تقسيم مي‌شوند. يك دسته كساني كه در توليد كالاهاي نهايي (آنچه به مصرف نهايي مي‌رسد) مشغول هستند و گروه ديگر، نيروي كاري كه در فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه و كشف ايده‌هاي جديد مشغول است. كيفيت شيوه‌هاي توليد، مرهون «نوآوري» نيروي انساني نوآوري‌هاي جديد در اينجا، باعث ايجاد بهبود در كيفيت كالاها و شيوه‌هاي توليد مي‌شود. اما نرخ ورود اين ايده‌هاي جديد در اقتصاد، تابعي از سرمايه‌گذاري‌هاي مؤثر در فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه است. اثر مقياس در اين مدل‌ها، از فرم تابعي كه فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه مؤثر را به منابع اقتصاد مرتبط مي‌كند منتج مي‌شود. در فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه نيز تابع مقدار نيروي كار مشغول در اين بخش است. به عبارت ديگر، ظهور ايده‌هاي جديد در اقتصاد، كه از فرآيندهاي آماري (قانون احتمالات) پيروي مي‌كند، اين نتيجه را مي‌دهد كه براي دستيابي به سطح مشخصي از ايده‌هاي جديد، به نيروي كار بيشتر و بيشتري ـ مشغول در فعاليت تحقيق و توسعه ـ در طول زمان نياز است. بنابراين، براي دستيابي به سطوح بالاتري از ورود ايده‌هاي جديد، در طول زمان، لازم است كه نيروي كار بيشتر و بيشتري در بخش تحقيق و توسعه به كار گرفته شوند. علاوه بر اين، نتيجه مي‌شود كه اقتصاد با مقياس بزرگ‌، شرايط و توانايي لازم براي دستيابي به سطح مشخصي از ايده‌هاي وارد شده به اقتصاد را بهتر دارا مي‌باشد. به عبارت ديگر، اقتصادي كه جمعيت بزرگ‌تري دارد، مي‌تواند در طول زمان كمتري به سطح مورد نظري از ايده‌هاي جديد و بهبود در كيفيت كالاها برسد. تأثير افزايش جمعيت بر سرعت پيشرفت فناوري علاوه بر اثر افزايش جمعيت بر فرآيند كشف ايده‌هاي جديد كه پيش از اين بيان شد، افزايش جمعيت، از طريق افزايش سرعت پيشرفت فناوري نيز بر رشد اقتصادي مؤثر است. در اقتصادهاي امروزه كه وابستگي كمي به منابع طبيعي دارند، افزايش جمعيت، به همراه گسترش شهر‌نشيني، موجب تشويق تخصص‌گرايي بيشتر و سرمايه‌گذاري بيشتر در سرمايه انساني و انباشت سريع‌تر دانش‌هاي جديد مي‌گردد. تخصص‌گرايي در مهارت‌هاي محدود، زماني كه بازار براي اين مهارت‌ها بزرگ‌تر است بيشتر خواهد شد. از آن جايي كه تعداد فروشندگان و خريداراني كه با هم در تعامل هستند اندازه بازار را تعيين مي‌كنند، زماني كه جمعيت بزرگ‌تر است، درآمدهاي سرانه و رشد اقتصادي بيشتر خواهد شد. همچنين جمعيت بيشتر مي‌تواند از طريق تخصص‌گرايي بيشتر، موجب سرريز توليد از مصرف شود. جمعيت بزرگ‌تر از طريق توسعه بازار و كاهش هزينه‌هاي همكاري متخصصان، منجر به تقسيم بيشتر نيروي كار و تخصص‌گرايي بيشتر مي‌شود. اين تقسيم كار اصلاح شده، موجب افزايش بهره‌وري و مؤثرتر شدن سرمايه انساني افراد مي‌گردد. از آنجايي كه تراكم بالاي جمعيت، براي درجه‌هاي بالاي تخصص‌گرايي ضروري است، براي عميق‌تر شدن مهارت‌ها و توليد مهارت‌هاي بيشتر و انتقال دانش‌ها ضروري است. به بيان ديگر، افزايش جمعيت از طريق افزايش اندازه بازار، به گسترش مهارت‌ها منجر مي‌گردد. گسترش مهارت‌ها، به نوبه خود باعث افزايش بهره‌وري و گسترش سريع‌تر فناوري در گستره اقتصاد مي‌شود. اثر بزرگ بودن بازار بر پيشرفت اقتصاد براي تحليل اثر مقياس اقتصاد و بزرگ‌ بودن بازار، بر فرآيند تغييرات فناورانه و تحريك شدن رشد اقتصادي، نظريه‌اي با عنوان «اثر اندازه بازار» در ادبيات رشد اقتصادي مطرح است. سازوكار اين نظريه، بر تأثير متقابل عرضه نيروي كار ماهر و نرخ درون‌زاي پيشرفت نوآوري استوار مي‌باشد. در اين نظريه، بيان مي‌شود كه فنون توليدي جديد، در ماهيت و سرشت خود، مكمل مهارت‌ها‌ نيستند، اما به وسيله تغييرات در طراحي‌ تجهيزات توليدي، مكمل مهارت‌ها‌ مي‌گردند. فنون توليدي كه اختراع مي‌شوند، غير رقابتي هستند و مي‌توانند توسط شركت‌ها‌ و كارگران زيادي با هزينه نهايي پايين مورد استفاده قرار بگيرند. هنگامي‌كه كارگر ماهر بيشتري وجود دارد، بازار براي فناوري‌هاي مكمل مهارت بزرگ‌تر است. بنابراين مخترعين قادر خواهند بود سود بيشتري به دست بياورند و تلاش بيشتري براي اختراع فناوري‌ها‌ي مكمل مهارت اختصاص خواهند داد. نظريه «اثر اندازه بازار» و رشد فناوري نظريه اثر اندازه بازار در واقع بيانگر اين حقيقت است كه افزايش در تعداد كارگران ماهر، اندازه بازار را براي فنون توليدي مكمل مهارت، افزايش مي‌دهد. به عبارت ديگر عرضه نسبي بزرگ‌تر يك عامل مي‌تواند منجر به مكمل شدن سريع‌تر فنون توليد با اين عوامل گردد. زماني كه كارگر ماهر بيشتري وجود دارد، بازار براي تكنولوژي‌ها‌يي كه متمم مهارت‌ها‌ هستند (مهارت‌ها‌ را تكميل مي‌كنند) بزرگ‌تر است، از اين رو تعداد بيشتري از اين فنون اختراع خواهند گرديد و فنون جديد متمم مهارت‌ها‌ خواهند شد. به اين صورت، افزايش در عرضه نسبي نيروي كار ماهر، منجر به شتاب در سرعت تغييرات فناورانه، از طريق كاهش دادن هزينه‌ها‌ي تحقيق و توسعه براي بنگاه‌ها و عوامل اقتصادي شده و باعث مي‌گردد فناوري‌هاي جديد، با سرعت بيشتري در سرتاسر اقتصاد گسترش يابند. زماني كه يك فناوري جديد در يك بخش كشف مي‌گردد، در دوره‌هاي بعد، با هزينه پايين توسط ديگر بخش‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين بخش‌ها، با افزايش فعاليت‌هاي تحقيق و توسعه خود و استخدام كارگران ماهر بيشتر، تلاش مي‌كنند كه تجهيزات توليدي خود را طوري تغيير دهند كه بتوانند فناوري جديد را تبديل به كالاهاي واسطه‌اي و نهايي جديد كنند و در رانت موجود در اقتصاد شريك شوند. اين فرايند، همان سرريز فناوري از يك بخش اقتصاد به ديگر بخش‌هاست كه باعث افزايش بهره‌وري نيروي كار و افزايش رشد در تمام گستره اقتصاد گردد.

نویسنده : مجيد مويدي 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن