واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ روزنامه جوان
نفاق سیستماتیک
جریان اصلاحات در درون خود گرفتار نوعی نفاق سیستماتیک است که حمایت ظاهری از روحانی را نه یک اعتقاد که یک جبر تاریخی برای خود تفسیر و تأویل میکند.
روزنامه جوان طی یادداشتی نوشت: برخلاف آنکه پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، رسانههای وابسته به جریان اصلاحات، خود را حامی دکتر روحانی به افکار عمومی مینمایانند، اما واقعیت این است که این جریان در درون خود گرفتار نوعی نفاق سیستماتیک است که حمایت ظاهری از روحانی را نه یک اعتقاد که یک جبر تاریخی برای خود تفسیر و تأویل میکند. دلایل زیادی را میتوان برای این نفاق فهرست کرد که از جمله مهمترین آنها میتوان گفت این جماعت از دولت روحانی به عنوان یک محلل و مرحله گذار برای بازگشت به قدرت بهره گیرند. نفاق قدرت محور افراطیون، البته مربوط به اکنون نیست، بلکه تاریخی به بلندای سه دهه انقلاب دارد، چنانکه چند سال پیش نقل قولی از مرد خاکستری اصلاحات درباره ولایت فقیه منتشر شد که گفته بود: «من زمان امام(ره) هم ولایت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجایی که امام جاذبه فوقالعادهای داشت و ما نیز از شاگردان ایشان بودیم رویمان نمیشد که جلوی امام مخالفت کنیم اما حالا که این شرایط نیست، من میگویم که از ابتدا هم این مسئله را قبول نداشتهام.» اما آیا رویکرد به ظاهر حمایتی افراطیون اصلاحات از روحانی همچنان تداوم دارد؟ شواهد نشان میدهد که هرچه به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم، حمایتها نه تنها کمرنگ میشود که انتقادها شکل علنیتری به خود میگیرد. آنها حتی به اصلاحطلبان معقول و معتدلی چون دکتر عارف نیز اعتقادی ندارند، چه آنکه در جریان رقابتهای انتخابات سال 92 با علم به اینکه پایگاه رأی ایشان از 7درصد فراتر نمیرود، او را اصلاحطلب بدلی نامیدند تا با یک تاکتیک فرار به جلو، شکست احتمالی او در سبد اصلاحطلبان منظور نشود. اما کیست که نداند در جمع نامزدهای انتخاباتی 92 تنها کسی که نماد اصلاحطلبی به شمار میرفت، دکتر محمدرضا عارف بود، بنابراین فشارهای خود را تا بدانجا پیش بردند که وی را مجبور به انصراف از انتخابات کرد. اما نشانههای رویکرد انتقادی تجدیدنظرطلبان به دولت اعتدالی دکتر روحانی مدتی است آشکارتر شده است. شاید صادق زیباکلام نخستین کسی بود که در نقد سیاستهای اقتصادی دکتر روحانی دست به قلم شد و پس از مشکلاتی که در اجرای مرحله دوم یارانهها بهوجود آمد در یادداشتی در روزنامه شرق پایگاه اجتماعی رئیسجمهور را متزلزل توصیف نمود و نوشت: اگر دولت از محبوبیت بالایی برخوردار میبود و اگر کسر قابل توجهی از مردم برای آن وزن و اعتباری قائل میشدند، در آن صورت میلیونها نفر که واقعاً هم نیازی به این 45هزا و500 تومان ندارند، نباید ثبتنام میکردند. » حال آنکه پیش از این به بهانه حمایت از روحانی در انتخابات، همواره پایگاه رأی وی را حداکثری توصیف میکردند. ! مشاور خاتمی و رئیس «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» دولت اصلاحات دیگر اصلاحطلبی بود که با اتخاذ ادبیاتی شفافتر نسبت به روحانی، اردیبهشت ماه امسال در گفتوگویی از دولت اعتدال به عنوان «مستأجر چهار ساله» یاد کرد. دولتی که به تعبیر او «اعتدالش» در حال تبدیل شدن به «اختلاط» است که باید سریعتر جمع و جورش کرد. محمدرضا تاجیک البته در تحلیل جدیدتری دولت روحانی را پوپولیست خوانده و گفته است:دولت روحانی بیش و پیش از آنکه دلمشغول آزادی و دموکراسی باشد، دل مشغول «نان و یارانه» است. احمد پورنجاتی دیگر فعال اصلاحطلب نیز از قافله منتقدان روحانی باز نمانده و در صفحه فیسبوک خود ضمن یادآوری به روحانی که پایگاه رأی او کجاست نوشت: «چه خوب میشد، اگر مقاماتی که برای رسیدن به منصب و قدرت، نیازمند رأی مستقیم شهروندان هستند، به ویژه رئیسجمهوری که میبایست خود را در گستره ملی در معرض انتخاب مردم قرار دهد، آرشیو محرمانهای را از تصویر جلسهها و دیدارهایی که در دوره «رایزنی و جلب نظر و مددجویی و مشورتخواهی و… التماس دعا» با چهرهای گشاده و منتپذیر و سپاسگزار، با صغیر و کبیر برگزار کرده در گنجه خانهاش نگهداری میکردند…» او البته پیش از این در جایی دیگر نوشته بود: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود. » او همچنین در اظهارنظری تأکید کرده بود: «روحانی» نه به عنوان کاندیدای اصلاحطلب که به عنوان فردی که میتوان با او «مرحله گذار» از سرمای منفی 10 درجه موجود را پشتسر گذاشت، مطرح بوده است.» درکنار مواضع آشکار جریانات تجدیدنظر طلب در مواجهه با دولت یازدهم، مواضع پنهانی هم اتخاذ میشود که بعضاً به عمد سر از فضای مجازی در میآورد تا ضمن نشان دادن عمق نگاه آنها به دولت، مخاطبان تندرو و افراطی اصلاحطلبان را که نسبتی بین خود و دولت روحانی نمیبینند حفظ کند و آرام نگه دارد. نمونه این قبیل مواضع جلسه 11 نفره مجمع روحانیون مبارز است که مرد خاکستری اصلاحات در پاسخ به پیشنهاد یکی از اعضا که خواستار دیدار این تشکل با روحانی شد، گفته بود: دیدن روحانی رفتن یعنی مشروعیتبخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است. «اتحاد و انتقاد» اما جدیدترین رویکردی است که جریان اصلاحات در برخورد با دولت اعتدالی دکتر روحانی اتخاذ کرده است. این رویکرد چندی پیش توسط سعید حجاران تئوریسین اصلاحات رونمایی شد و در توضیح آن گفت: رابطه ما با روحانی رابطه « اتحاد، انتقاد» است یعنی اتحاد علنی و انتقاد مخفی داریم. حجاریان در این گفتوگو ضمن انتقاد تلویحی از رئیسجمهور با بیان اینکه نمیشود گفت دولت دست اصلاحطلبان است، به این تمثیل اشاره کرده که «برای کسی بمیر که برایت تب کند.» اما این رویکردهای متناقض اصلاحطلبان تا کی و با چه هدفی دنبال میشود؟ آنها در این تقسیم کارها به نظر میرسد همزمان چند هدف را پیگیری میکنند: ابتدا بیخاصیت کردن و تهی نمودن اعتدال از بار معنایی و سپس مصادره پایگاه رأی روحانی به نفع خود و در نتیجه گره زدن موجودیت و حیات دولت یازدهم به حیات اصلاحطلبان. آنها در این زمینه ابایی ندارند از اینکه دولت روحانی را برآمده از رأی اصلاحطلبان معرفی کنند، حال آنکه دکتر روحانی تاکنون به تصریح و تلویح هرگز نه خود را اصلاحطلب معرفی کرده و نه دولتش را. این در حالی است که حجاریان با صراحت اعلام میکند: «اصلاحطلبان حامی و ستون فقرات برنامههای روحانی هستند. اگر بشکنند روحانی هم شکسته است. اگر اصلاحطلبان نباشند روحانی هم وجود نخواهد داشت. » اما آیا تمام ناز و عشوههای جریان اصلاحات برای دولت اعتدال ناشی از ادعاهایی است که آنها مطرح میکنند یا در پس این ادعاها واقعیت دیگری نهفته است. واقعیتی که اذعان میدارد، اصلاحطلبان تلاش میکنند ضمن سوار شدن به قطار اعتدال و عبور با چراغ خاموش از ناکامیهای گذشته به جریان نوظهوری برسند که این روزها از آن به عنوان نواصلاحطلبی یاد میشود؟ این برداشت البته موافقان و مخالفان زیادی دارد؛ موافقان معتقدند جریان اصلاحطلب دریافته است که اندیشههای اصلاحطلبی که برخی از آنها ریشه در تفکرات غربی دارد، در جامعه ایران چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، بنابراین آنها برای بقا چارهای ندارند جز اینکه به نیروی سومی که شاید اعتدال باشد، پناه بیاورند تا ضمن بدهکار کردن روحانی فرصتی برای بازسازی خود فراهم آورند مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/04/25 - 15:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]